حضرت علی اصغر علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
'''عبدالله بن حسین''' مشهور به علی اصغر، فرزند شیرخوار [[امام حسین(ع)]] است که در [[واقعه کربلا]] به شهادت رسید. مطابق با نقل مشهور امام حسین علیه السلام در [[روز عاشورا]] این کودک را که از شدت تشنگی بی‌تاب شده بود بر دست گرفته بود یا در آغوش گرفته بود که ناگهان تيرى بيامد و او را ذبح كرده به شهادت رساند.
+
'''«عبدالله بن حسین»''' مشهور به «علی اصغر»، فرزند شیرخوار [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] (علیه السلام) است که در [[واقعه کربلا]] به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. [[شیعه|شیعیان]] حضرت علی‌اصغر را «باب‌ الحوائج» می‌دانند و به او [[توسل|متوسل]] می‌شوند. در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ» به او سلام داده شده است.
  
== نام ==
+
==نام و نسب==
در برخى منابع از او (بدون ذکر نام) تعبیر به «صبى» یا «صغیر» یاد کرده اند. و برخی منابع نام او را عبدالله آورده اند.  
+
در برخى منابع از طفل شیرخوار [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام (بدون ذکر نام) تعبیر به «صبىّ» یا «صغیر» یاد کرده اند و برخی منابع نام او را عبدالله آورده اند.  
ابن اعثم (م 314ق) نخستین مورخى است که از طفل شیرخوار با نام «على» یاد کرده است.<ref>ابن اعثم کوفى، الفتوح، ج ص 115.</ref> خوارزمى (م 568 ق) نیز (که بسیارى از مطالب مقتل خود را از ابن اعثم گرفته) از او به «علىٌ الطفل» (بدون ذکر اصغر) تعبیر کرده است.<ref>خوارزمى، مقتل الحسین(علیه السلام)، ج2، ص 37.</ref> اما تا جایى که بررسى ها نشان مى دهد، اولین کسى که نام یکى از فرزندان امام(علیه السلام) را (افزون بر على اکبر و امام چهارم(علیه السلام) و عبدالله) «على اصغر» دانسته است، طبرى شیعى<ref>طبرى، دلائل الامامه، ص 181.</ref> (از علماى قرن چهارم) است. پس از او ابن خشاب بغدادى<ref>عبدالله بن نصر بن خشاب بغدادى، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ص 21. وى شش پسر و سه دختر براى امام(علیه السلام) نام مى برد که با على اصغر نام شش پسر کامل مى شود.</ref>(م2 567 ق) و ابن شهرآشوب<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب، ج4، ص 118. البته وى در جاى دیگر مى نویسد که عبدالله در دامان امام(علیه السلام) شهید شد (همان، ج4، ص 122).</ref> (م 588 ق) نام این طفل را «على اصغر» نگاشته اند. و از آن پس، این اسم به برخى از منابع متأخرتر، راه یافته است.<ref>محسن رنجبر، «پژوهشى درباره نام، سن و کیفیّت شهادت طفل شیرخوار امام حسین(علیه السلام)»، تاریخ در آیینه پژوهش، 1385، ش12</ref>
+
[[ابن اعثم کوفی|ابن اعثم]] ۳۱۴ ق) نخستین مورخى است که از او با نام «على» یاد کرده است.<ref>ابن اعثم کوفى، الفتوح، ج ۵، ص ۱۱۵.</ref> [[مقتل الحسین علیه السلام (خوارزمی) (کتاب)|مقتل خوارزمى]] ۵۶۸ ق) نیز (که بسیارى از مطالب مقتل خود را از ابن اعثم گرفته) از او به «علىٌ الطفل» (بدون ذکر اصغر) تعبیر کرده است.<ref>خوارزمى، مقتل الحسین(علیه السلام)، ج۲، ص ۳۷.</ref>  
  
==چگونگی شهادت==
+
اما تا جایى که بررسى ها نشان مى دهد، اولین کسى که نام یکى از فرزندان امام حسین را (افزون بر [[حضرت علی اکبر علیه السلام|على اکبر]] و [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]] علیه السلام و عبدالله) «على اصغر» دانسته، [[محمد بن جریر بن رستم طبری|طبرى آملى]] (از علماى قرن چهارم صاحب [[دلائل الإمامة (کتاب)|دلائل الامامه]]) است.<ref>طبرى، دلائل الامامه، ص ۱۸۱.</ref> پس از او [[ابن خشاب|ابن خشاب بغدادى]]<ref>عبدالله بن نصر بن خشاب بغدادى، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ص ۲۱. وى شش پسر و سه دختر براى امام(علیه السلام) نام مى برد که با على اصغر نام شش پسر کامل مى شود.</ref> (م ۵۶۷ ق) و [[ابن شهر آشوب|ابن شهرآشوب]]<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب، ج۴، ص ۱۱۸. البته وى در جاى دیگر مى نویسد که عبدالله در دامان امام(علیه السلام) شهید شد (همان، ج۴، ص ۱۲۲).</ref> (م ۵۸۸ ق) نام این طفل را «على اصغر» نگاشته اند. و از آن پس، این اسم به برخى از منابع متأخرتر، راه یافته است.<ref>محسن رنجبر، «پژوهشى درباره نام، سن و کیفیّت شهادت طفل شیرخوار امام حسین(علیه السلام)»، تاریخ در آیینه پژوهش، ۱۳۸۵، ش۱۲</ref>
سید بن طاووس در کتاب لهوف برای شهادت حضرت علی اصغر دو روایت ذکر شده است:
 
  
'''روایت اول:''' امام به باب خيمه آمد و فرمود: خواهرم زينب، بچه كوچك مرا بياور تا با وى وداع گويم، امام او را گرفت تا ببوسد، حرملة بن كاهل تيرى انداخت كه آن گلوگاه كودك را سوراخ كرد، امام به زينب فرمود: او را بگير».
+
نام مادر حضرت على اصغر، در اکثر منابع، [[رباب همسر امام حسین علیه السلام|رباب]] دختر امرئ القیس است.<ref name=":۰">محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۶۶. </ref><ref name=":۰" />
بعد خون صغير را با دو كف دست بگرفت تا پر شدند و آن خون را بسوى آسمان پاشيد و فرمود: «چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى‏ آيد!».
 
  
آنگاه می گوید: امام باقر عليه السّلام مى‌‏فرمايد: از آن خون قطره‏اى به زمين فرود نيامد.
+
==چگونگی شهادت==
 
+
[[سید بن طاووس]] در کتاب [[اللهوف (کتاب)|لهوف]] برای شهادت حضرت علی اصغر دو روایت ذکر کرده است:
'''روایت دوم:'''  خواهر امام عليه السّلام كودك را آورد و گفت: اين طفل تو سه روز است كه آب نياشاميده، برايش آبى طلب كن.
 
 
 
امام عليه السّلام كودك را بر روى دست گرفت و فرمود:
 
 
 
:(يا قوم قد قتلتم شيعتي و أهل بيتي، و قد بقي هذا الطفل يتلظّى عطشا، فاسقوه شربة من الماء)
 
:«اى قوم! شيعيان و اهل بيتم را كشتيد و فقط اين طفل باقى مانده كه از عطش بخود مى‌‏پيچد، او را باشربتى از آب سقايت كنيد».
 
 
 
در بين سخنان امام مردى از دشمن تيرى انداخت كه كودك را گلو بريد، و امام آنان را نفرينى كرد آن گونه كه به دست مختار و ديگران گرفتار آمدند.
 
 
 
سید بن طاووس خود روایت دوم را به عقل نزديكتر می داند به این دلیل که زمان و حال زمان توديع با كودك نبود زيرا امام به حرب و جنگ اشتغال داشته است.<ref>لهوف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم،1380،صص149-151.</ref>
 
  
در «[[نفس المهموم]]» چندین نقل در مورد شهادت آن حضرت آمده است که اندکی با هم اختلاف دارند از جمله به نقل از کتاب تذکره روایتی را از هشام بن محمد كلبى آورده است که در آن آمده است: چون حسين عليه السّلام آنها را ديد بر كشتن وى متّفق، مصحف را بگرفت و بگشود و بر سر نهاد و فرياد زد: ميان من و شما اين كتاب خدا و جدم محمد رسول او، اى مردم به چه سبب خون مرا حلال مى ‏داريد؟! و كلبى نظير آنكه در اول صبح عاشورا گذشت آورده است تا گويد: آنگاه حسين عليه السّلام روى بگردانيد طفلى از آن خويش را شنيد از تشنگى مى‏ گريد دست او را بگرفت و فرمود: اى مردم اگر بر من رحم نمى‏ كنيد بر اين طفل ترحّم كنيد. پس مردى از آنها تيرى افكند و آن طفل را ذبح كرد و حسين عليه السّلام بگريست و مى ‏گفت: خدايا حكم كن ميان ما و اين مردمى كه ما را خواندند تا يارى كنند، آنگاه ما را كشتند. پس ندايى از آسمان رسيد: اى حسين او را رها كن كه وى را در بهشت دايه‏ اى معيّن است.<ref>دمع السجوم ترجمه کتاب نفس المهوم، شیخ عباس قمی، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص301 و 302.</ref>
+
'''روایت اول:''' [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] به باب خیمه آمد و فرمود: خواهرم [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب]]، بچه کوچک مرا بیاور تا با وى وداع گویم، امام او را گرفت تا ببوسد، [[حرمله|حرملة بن کاهل]] تیرى انداخت که آن گلوگاه کودک را سوراخ کرد، امام به زینب فرمود: او را بگیر».
 +
بعد خون صغیر را با دو کف دست بگرفت تا پر شدند و آن خون را بسوى آسمان پاشید و فرمود: «چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى‏ آید!». آنگاه می گوید: [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] علیه السّلام مى‌‏فرماید: از آن خون قطره ‏اى به زمین فرود نیامد.
  
==در زیارت ناحیه مقدسه==
+
'''روایت دوم:''' خواهر امام علیه السّلام کودک را آورد و گفت: این طفل تو سه روز است که آب نیاشامیده، برایش آبى طلب کن. امام علیه السّلام کودک را بر روى دست گرفت و فرمود: «یا قوم قد قتلتم شیعتی و أهل بیتی، و قد بقی هذا الطفل یتلظّى عطشا، فاسقوه شربة من الماء». «اى قوم! شیعیان و اهل بیتم را کشتید و فقط این طفل باقى مانده که از عطش بخود مى‌‏پیچد، او را باشربتى از آب سقایت کنید». در بین سخنان امام مردى از دشمن تیرى انداخت که کودک را گلو برید، و امام آنان را نفرینى کرد آن گونه که به دست [[مختار ثقفی|مختار]] و دیگران گرفتار آمدند.
  
در [[زیارت ناحیه مقدسه]]، درباره این کودک شهید، آمده است: «السلام على عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمى الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح بالسهم فى حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدى».<ref>[[بحارالانوار]]، ج 45، ص 66.</ref>
+
سید بن طاووس خود روایت دوم را به عقل نزدیکتر می داند، به این دلیل که زمان و حال تودیع با کودک نبود زیرا امام به حرب و جنگ اشتغال داشته است.<ref>لهوف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم،۱۳۸۰،صص۱۴۹-۱۵۱.</ref>
  
و در یکى از [[زیارتنامه]] هاى عاشورا آمده است: «و على ولدک على‌الاصغر الذى فجعت به».  
+
در «[[نفس المهموم]]» چندین نقل در مورد شهادت آن حضرت آمده است که اندکی با هم اختلاف دارند، از جمله به نقل از کتاب تذکره روایتی را از [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام بن محمد کلبى]] آورده است که در آن آمده است: چون حسین علیه السّلام آنها را دید بر کشتن وى متّفق، مصحف را بگرفت و بگشود و بر سر نهاد و فریاد زد: میان من و شما این کتاب خدا و جدم [[پیامبر اسلام|محمد]] رسول او، اى مردم به چه سبب خون مرا حلال مى ‏دارید؟! و کلبى نظیر آنکه در اول صبح [[روز عاشورا|عاشورا]] گذشت آورده است تا گوید: آنگاه که حسین علیه السّلام روى بگردانید طفلى از آن خویش را شنید از تشنگى مى‏ گرید، دست او را بگرفت و فرمود: اى مردم اگر بر من رحم نمى‏ کنید بر این طفل ترحّم کنید. پس مردى از آنها تیرى افکند و آن طفل را ذبح کرد و حسین علیه السّلام بگریست و مى ‏گفت: خدایا حکم کن میان ما و این مردمى که ما را خواندند تا یارى کنند، آنگاه ما را کشتند. پس ندایى از آسمان رسید: اى حسین او را رها کن که وى را در [[بهشت]] دایه‏ اى معین است.<ref>دمع السجوم ترجمه کتاب نفس المهوم، شیخ عباس قمی، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص۳۰۱ و ۳۰۲.</ref>
  
==جایگاه حضرت علی اصغر در سوگواری واقعه کربلا==
+
==علی اصغر در زیارتنامه‌ها==
از علی اصغر علیه السلام، با عنوان‌هاى شیرخواره، شش ماهه، باب الحوایج، طفل رضیع و... یاد مى شود و قنداقه و گهواره از مفاهیمى است که در ارتباط با او آورده مى شود.
 
  
طفل شش ماهه تبسم نكند، پس چه كند * آن كه بر مرگ زند خنده، على اصغر توست
+
در [[زیارت ناحیه مقدسه]]، درباره این کودک شهید، آمده است: «السلام على عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمى الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح بالسهم فى حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدى».<ref>بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۶.</ref>
  
شهيد پاك‌نژاد در مورد حضرت علی اصغر علیه السلام می گوید:
+
و در یکى از [[زیارتنامه]] هاى عاشورا آمده است: «صَلّی الله عَلَیک وَ عَلَیهِمْ وَ عَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی‌ فُجِعْتَ بِهِ؛ درود خدا بر تو و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی‌اصغر که داغدار او شدی».<ref>سید ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۱.</ref>  
:«على‌اصغر، یعنى درخشانترین چهره [[كربلا|کربلا]]، بزرگترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت...؛ چشم تاریخ، هیچ وزنه اى را در تاریخ شهادت، به چنین سنگینى ندیده است».<ref>اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، شهيد پاك‌نژاد، ج 2، ص 42.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۴۴: سطر ۳۱:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
*جواد محدثی، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]].
+
 
*محسن رنجبر، «پژوهشى درباره نام، سن و کیفیّت شهادت طفل شیرخوار امام حسین(علیه السلام)»، تاریخ در آیینه پژوهش، 1385، ش12
+
*جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
 +
*محسن رنجبر، «پژوهشى درباره نام، سن و کیفیّت شهادت طفل شیرخوار امام حسین(علیه السلام)»، تاریخ در آیینه پژوهش، ۱۳۸۵، ش۱۲.
 
*دمع السجوم ترجمه کتاب نفس المهوم، شیخ عباس قمی، ترجمه ابوالحسن شعرانی.
 
*دمع السجوم ترجمه کتاب نفس المهوم، شیخ عباس قمی، ترجمه ابوالحسن شعرانی.
*لهوف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم،1380
+
*لهوف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم، ۱۳۸۰.
 
{{واقعه عاشورا}}
 
{{واقعه عاشورا}}
  
 
[[رده:شهدای کربلا]]
 
[[رده:شهدای کربلا]]
 
[[رده:وابستگان امام حسین علیه السلام]]
 
[[رده:وابستگان امام حسین علیه السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۰

«عبدالله بن حسین» مشهور به «علی اصغر»، فرزند شیرخوار امام حسین (علیه السلام) است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. شیعیان حضرت علی‌اصغر را «باب‌ الحوائج» می‌دانند و به او متوسل می‌شوند. در زیارت ناحیه مقدسه با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ» به او سلام داده شده است.

نام و نسب

در برخى منابع از طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام (بدون ذکر نام) تعبیر به «صبىّ» یا «صغیر» یاد کرده اند و برخی منابع نام او را عبدالله آورده اند. ابن اعثم (م ۳۱۴ ق) نخستین مورخى است که از او با نام «على» یاد کرده است.[۱] مقتل خوارزمى (م ۵۶۸ ق) نیز (که بسیارى از مطالب مقتل خود را از ابن اعثم گرفته) از او به «علىٌ الطفل» (بدون ذکر اصغر) تعبیر کرده است.[۲]

اما تا جایى که بررسى ها نشان مى دهد، اولین کسى که نام یکى از فرزندان امام حسین را (افزون بر على اکبر و امام سجاد علیه السلام و عبدالله) «على اصغر» دانسته، طبرى آملى (از علماى قرن چهارم صاحب دلائل الامامه) است.[۳] پس از او ابن خشاب بغدادى[۴] (م ۵۶۷ ق) و ابن شهرآشوب[۵] (م ۵۸۸ ق) نام این طفل را «على اصغر» نگاشته اند. و از آن پس، این اسم به برخى از منابع متأخرتر، راه یافته است.[۶]

نام مادر حضرت على اصغر، در اکثر منابع، رباب دختر امرئ القیس است.[۷][۷]

چگونگی شهادت

سید بن طاووس در کتاب لهوف برای شهادت حضرت علی اصغر دو روایت ذکر کرده است:

روایت اول: امام حسین به باب خیمه آمد و فرمود: خواهرم زینب، بچه کوچک مرا بیاور تا با وى وداع گویم، امام او را گرفت تا ببوسد، حرملة بن کاهل تیرى انداخت که آن گلوگاه کودک را سوراخ کرد، امام به زینب فرمود: او را بگیر». بعد خون صغیر را با دو کف دست بگرفت تا پر شدند و آن خون را بسوى آسمان پاشید و فرمود: «چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى‏ آید!». آنگاه می گوید: امام باقر علیه السّلام مى‌‏فرماید: از آن خون قطره ‏اى به زمین فرود نیامد.

روایت دوم: خواهر امام علیه السّلام کودک را آورد و گفت: این طفل تو سه روز است که آب نیاشامیده، برایش آبى طلب کن. امام علیه السّلام کودک را بر روى دست گرفت و فرمود: «یا قوم قد قتلتم شیعتی و أهل بیتی، و قد بقی هذا الطفل یتلظّى عطشا، فاسقوه شربة من الماء». «اى قوم! شیعیان و اهل بیتم را کشتید و فقط این طفل باقى مانده که از عطش بخود مى‌‏پیچد، او را باشربتى از آب سقایت کنید». در بین سخنان امام مردى از دشمن تیرى انداخت که کودک را گلو برید، و امام آنان را نفرینى کرد آن گونه که به دست مختار و دیگران گرفتار آمدند.

سید بن طاووس خود روایت دوم را به عقل نزدیکتر می داند، به این دلیل که زمان و حال تودیع با کودک نبود زیرا امام به حرب و جنگ اشتغال داشته است.[۸]

در «نفس المهموم» چندین نقل در مورد شهادت آن حضرت آمده است که اندکی با هم اختلاف دارند، از جمله به نقل از کتاب تذکره روایتی را از هشام بن محمد کلبى آورده است که در آن آمده است: چون حسین علیه السّلام آنها را دید بر کشتن وى متّفق، مصحف را بگرفت و بگشود و بر سر نهاد و فریاد زد: میان من و شما این کتاب خدا و جدم محمد رسول او، اى مردم به چه سبب خون مرا حلال مى ‏دارید؟! و کلبى نظیر آنکه در اول صبح عاشورا گذشت آورده است تا گوید: آنگاه که حسین علیه السّلام روى بگردانید طفلى از آن خویش را شنید از تشنگى مى‏ گرید، دست او را بگرفت و فرمود: اى مردم اگر بر من رحم نمى‏ کنید بر این طفل ترحّم کنید. پس مردى از آنها تیرى افکند و آن طفل را ذبح کرد و حسین علیه السّلام بگریست و مى ‏گفت: خدایا حکم کن میان ما و این مردمى که ما را خواندند تا یارى کنند، آنگاه ما را کشتند. پس ندایى از آسمان رسید: اى حسین او را رها کن که وى را در بهشت دایه‏ اى معین است.[۹]

علی اصغر در زیارتنامه‌ها

در زیارت ناحیه مقدسه، درباره این کودک شهید، آمده است: «السلام على عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمى الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح بالسهم فى حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدى».[۱۰]

و در یکى از زیارتنامه هاى عاشورا آمده است: «صَلّی الله عَلَیک وَ عَلَیهِمْ وَ عَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی‌ فُجِعْتَ بِهِ؛ درود خدا بر تو و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی‌اصغر که داغدار او شدی».[۱۱]

پانویس

  1. ابن اعثم کوفى، الفتوح، ج ۵، ص ۱۱۵.
  2. خوارزمى، مقتل الحسین(علیه السلام)، ج۲، ص ۳۷.
  3. طبرى، دلائل الامامه، ص ۱۸۱.
  4. عبدالله بن نصر بن خشاب بغدادى، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ص ۲۱. وى شش پسر و سه دختر براى امام(علیه السلام) نام مى برد که با على اصغر نام شش پسر کامل مى شود.
  5. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب، ج۴، ص ۱۱۸. البته وى در جاى دیگر مى نویسد که عبدالله در دامان امام(علیه السلام) شهید شد (همان، ج۴، ص ۱۲۲).
  6. محسن رنجبر، «پژوهشى درباره نام، سن و کیفیّت شهادت طفل شیرخوار امام حسین(علیه السلام)»، تاریخ در آیینه پژوهش، ۱۳۸۵، ش۱۲
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۶۶.
  8. لهوف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم،۱۳۸۰،صص۱۴۹-۱۵۱.
  9. دمع السجوم ترجمه کتاب نفس المهوم، شیخ عباس قمی، ترجمه ابوالحسن شعرانی، ص۳۰۱ و ۳۰۲.
  10. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۶۶.
  11. سید ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۱.

منابع

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
  • محسن رنجبر، «پژوهشى درباره نام، سن و کیفیّت شهادت طفل شیرخوار امام حسین(علیه السلام)»، تاریخ در آیینه پژوهش، ۱۳۸۵، ش۱۲.
  • دمع السجوم ترجمه کتاب نفس المهوم، شیخ عباس قمی، ترجمه ابوالحسن شعرانی.
  • لهوف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم، ۱۳۸۰.
11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها