جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

حرص: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '== معنای حرص == حرص در لغت به معناي علاقه شديد[1] و زياده روي در آزمندي و ميل و اراد...' ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
(۱۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
== معنای حرص ==
+
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 +
{{خوب}}
  
حرص در لغت به معناي علاقه شديد[1] و زياده روي در آزمندي و ميل و اراده است.[2] و در اصطلاح، در واقع حالت و صفتي نفساني است كه انسان را به جمع آوري آنچه نياز ندارد برمي‌انگيزد، بدون آنكه به حدّ و مقدار معيني اكتفا كند، چون حريص هرگز به حدي كه در آنجا توقف كند، منتهي نمي‌شود.[3]
+
«حرص» حالتی نفسانی است که [[انسان]] را به جمع آوری آنچه نیاز ندارد برمی انگیزد، بدون آن که به حدّ و مقدار معینی اکتفا کند. انسان حریص به هر اندازه از مال [[دنیا]] بهره مند باشد باز هم به خاطر نداشته هایش احساس فقر می کند و برای رهایی از این احساس خود را به زحمت انداخته و به هر کار [[ذلت نفس|ذلت]] باری تن می دهد. ضعف [[ایمان]] و حب دنیا از مهمترین عوامل ایجاد این بیماری روحی به شمار می آید.
  
== حرص در آينه قرآن ==
+
==مفهوم حرص==
كلمۀ حرص در برخي از آيات قرآن مستقيماً به كار رفته است و در برخي ديگر مفهوم آن بيان شده، حرص و زياده خواهي از ابتداي خلقت دامنگير بشر شد و تا كنون نيز ادامه دارد. آيات قرآن انسان را از زياده طلبي نهي كرده و آن را يك صفت زشت معرفي می­کند، كه گاهي اوقات انسان به خاطر آن، حتي حاضر به ظلم كردن و يا رها كردن عبادت و يا مسخره كردن ديگران مي‌شود، غافل از آنكه رزق و روزي به دست پروردگار متعال است.
 
  
*الف) زياده خواهي آدم و حوّا
+
حرص که مفهومی نزدیک به «[[طمع]]» دارد، در لغت به معنای علاقه شدید<ref>قرشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۷۸، چاپ هشتم، ج ۱ و ۲، ص ۱۱۹.</ref> و زیاده روی در آزمندی و میل و اراده است.<ref>راغب اصفهانی، ترجمه مفردات الفاظ قرآن، مترجم غلامرضا خسروی، ج ۱، ص ۴۲۷.</ref> و در اصطلاح در واقع حالت و صفتی نفسانی است که انسان را به جمع آوری آنچه نیاز ندارد برمی‌انگیزد، بدون آن که به حدّ و مقدار معینی اکتفا کند، چون حریص هرگز به حدی که در آنجا توقف کند، منتهی نمی‌شود.<ref>سید جلال الدین مجتبوی، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ج ۲، ص ۱۳۷.</ref>
  
«فَوَسوَسَ اِلَيْهِ الشَيْطانُ قالَ يآدَمُ هَلْ أدُلُّكَ عَلي شَجَرَةِ الخُلْدِ و مُلكٍ لايُبلي. فَأكَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَؤءتُهُما....» (طه/ 120 و 121)
+
حرص مانند سایر صفات انسانی یک سرمایه الهی است که در وجود انسان قرار داده شده است تا در مسیر کمال یاری اش کند. حرص  از فروع حب ذات است که برای حق طلبی و کسب نهایت خیر و دفع همه شرور  به انسان انگیزه می دهد. در واقع صفت حرص وقتی در مسیر صحیح هدایت شده باشد باعث می شود انسان از کار خیر سیر نشود و برای کسب هر چه بیشتر رضای الهی و درجات [[بهشت]] نهایت تلاش خودش را به کار گیرد و  همه موانع راه کمالش را برطرف نماید. [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی]] (ع) در این باره می فرمایند: {{متن حدیث|«لَا حِرْصَ کالْمُنَافَسَةِ فِی الدَّرَجَات‏»}} ھیچ حرصی [در شایستگى] ھمانند رقابت براى رسیدن به درجات عالیه نیست!<ref>تحف العقول ص ۲۸۶ - بحار الانوار(ط-بیروت) ج ۷۵ ، ص ۱۶۵</ref>
«شيطان او را وسوسه كرد و گفت: اي آدم! آيا مي‌خواهي تو را به درخت زندگي جاويد و ملكي بي زوال راهنمايي كنم، سرانجام هر دو از آن خوردند و عورتشان آشكار شد.»
 
 
به خاطر حرص و افزون طلبي، حجابي در برابر چشمان آدم حوّا افتاد و به وسوسه‌هاي شيطان تن دادند و از همان زمان حرص و طمع و عشق به مواهب مادي عاملي براي ناراحتي نسل انسان شد.[4]
 
سيد بن طاووس در بيان لطيفي مي‌فرمايد: شيطان ابتدا با اشعار راهنمايي به سراغ آدم آمد، «هَلْ أدُلكُ» و بعد او را وسوسه كرد.[5]
 
  
*ب) حرص براي روزي
+
از سوی دیگر، همین صفت وقتی از مسیر سازنده اش خارج شود و رنگ شیطانی بگیرد به یکی از رذایل اخلاقی مهلک تبدیل می شود. و این در صورتی است که انسان خیر خود را در منفعت دنیا می بیند و برای کسب دنیا خودش را هلاک می کند. چنین انسانی آنقدر در طلب دنیا اشتیاق نشان می دهد که از هر راهی هر چند خلاف رضای خداوند باشد به جمع مال می پردازد و سیری ناپذیری او باعث می شود تمام عمرش را در این راه صرف کند. این حرص همان حرصی است که در آیات و روایات اسلامی مذموم و ریشه بسیاری از بداخلاقی ها شمرده شده است. چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: {{متن حدیث|«اَلحِرصُ موقِعٌ فى کثیرِ العُیوبِ»}}؛ حرص انسان را به عیب هاى زیادى مبتلا مى کند.<ref>تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص ۲۹۵ ، ح ۶۶۳۹</ref>
  
«وَ إذا رَأوْا تِجارَةً أوْ لَهْواً انفَضوا اِلَيها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُل ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهوِ وَ مِنَ التِجارَةِ وَ اللهُ خَيْرُ الرّازِقين » (جمعه/11)
+
==ریشه‌های حرص==
«هنگامي كه تجارت يا سرگرمي و لهوي را ببينند، پراكنده مي‌شوند و به سوي آن مي‌رودن و تو را ايستاده به حال خود رها مي‌كنند، بگو آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خدا بهترين روزي دهندگان است.»
+
زمینه هایی که موجب پیدا شدن حرص در وجود انسان می شود عبارتند از:
 
آيه اشاره به زماني است كه حضرت رسول (ص) در حال خواندن خطبهء نماز جمعه بودند كه مردم به  محض شنيدن صداي كاروان تجّار نماز را رها كرده بسوي آن كاروان شتافتند، آنها حريصاني بودند كه به خاطر به دست آوردن مال، نماز را رها كردند.[6]
 
  
*پ) حرص عامل انكار تعليمات آسماني
+
'''حب دنیا:'''
  
«وَ إلي مَديَنَ أخاهُمْ شُعَيباً قالَ يا قَومِ اعبُدوا اللهَ ما لَكُمْ مِنْ إلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيّنَةٌ مِنْ رَبّكُمُ فَأفُواْ الكَيْلَ وَ الميزانَ وَ لا تَبخَسُوا الناسَ أشياءَهُمْ وَ...» (اعراف/ 85)
+
[[امام علی علیه السلام|امام علی]] (ع) می فرماید: {{متن حدیث|«مَن لَهِجَ قَلبُهُ بِحُبِّ الدُّنیا التاطَ مِنها بِثَلاثٍ، هَمٌّ لا یغُبُّهُ وَ حِرصٌ لایترِکهُ وَ أَمَلٌ لا یدرِکه»}}<ref>  بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۳۰</ref>؛ هرکس [[دنیاطلبی|حب دنیا]] داشته باشد به سه درد مبتلا می شود: ۱- اندوهی که رهایش نمی کند. ۲- حرصی که از او دست بر نمی دارد. ۳- آرزویی که بدان نمی رسد.
«و به سوي مدين برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت: اي قوم خدا را بپرستيد كه جز او معبودي نداريد و دليل روشني از طرف پروردگارتان براي شما آمده است. بنابراين حق پيمانه و وزن را ادا كنيد و از اموال مردم چيزي نكاهيد.»
 
 
قوم حضرت شعيب به دليل حرص و آز و زياده طلبي به مخالفت با پيامبر الهي و انكار تعاليم آسماني او برخاستند و به خاطر حريص بودن كم فروشي مي‌كردند.[7]
 
  
*ت) حرص عامل ظلم
+
'''سوءظن و بدبینی به خدا:'''
  
«إنَّ هذا أخِي لَهُ تسعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أكفِلنِيها وَ عَزَّنِي في الخِطاب قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالٍ نَعجَتِكَ ألي نِعاجَةِ » (ص 23 و 24)
+
کسی که به تأمین [[رزق|روزی]] الهی اطمینان ندارد و به رزاق بودن خداوند شک دارد، همیشه نگران فقر در آینده است و به همین جهت در جمع آوری مال حرص می ورزد. امام علی (ع) در نامه ای به [[مالک اشتر]] می نویسد: {{متن حدیث|«انَّ البُخلَ وَ الجُبنَ وَ الحِرصَ غَرائِزٌ شَتّی یجمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللّهِ»}}<ref> نهج‏ البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ [[بخل]] و [[ترس]] و حرص، غرایز مختلفی هستند که ریشه در بدگمانی به خدا دارند.
«اين برادر من است، نود و نه ميش دارد و من يكي بيش ندارم، اما او اصرار مي‌كند كه اين يكي را هم به من واگذار! و از نظر سخن بر من غلبه كرده است. داوود گفت: مسلماً او با درخواست يك ميش تو براي افزودن به ميشهايش بر تو ستم كرده....»
 
برادري به علت حريص بودن و زياده خواهي قادر به ديدن یک ميش برادرش نبود و چون حرص بر او غلبه كرده بود، حتي به برادر ضعيف و ناتوانش نيز ظلم كرده و زور مي‌گفت.[8]
 
  
*ج) حرص يهود
+
'''جهل و نادانی:'''
  
«وَلَتَجِدَنَّهُمْ أحرَصَ النّاسُ عَلي حَيوةِ وَ مِنَ الَّذينَ أشرَكُوا يَوَدُّ أَحدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ ألفَ سَنَةٍ...» (بقره 96)
+
امام علی (ع) می فرماید: {{متن حدیث|«الحِرصُ وَ الشَّرَةُ وَ البُخلُ نَتیجَةُ الجَهلِ»}}<ref> غررالحکم، ح ۱۶۷۱</ref>؛ حرص و ولع و بخل، نتیجه جهل و نادانی است.
«آنها را حريص ترين مردم، حتي حريص‌تر از مشركان به زندگي (اين دنيا و اندختن ثروت) خواهي يافت. تا آنجا كه هر يك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند.»
 
 
يهود آنقدر به اين دنیا دل بسته بودند كه حتي پست‌ترين زندگي اين جهان را كه در نهايت بدبختي باشد را بر سراي آخرت ترجيح مي‌دادند.[9]يهود حريص‌ترين و دنياگراترين مردم دنيا هستند.[10]
 
البته در اين آيه مقصود از هزار سال، عدد هزار نيست، بلكه كنايه از عمر بسيار طولاني است، تعدادي از مفسران معتقدند كه: عدد هزار در آن زمان بزرگ‌ترين عدد نزد عرب بوده است، و لذا رساترين تعبير براي فزوني محسوب مي‌شده و اين علاقه يهود براي عصر طولاني يا براي جمع آوري بيشتر بوده، يا به خاطر ترس از مجازات الهي بوده است. ولي اين عمر طولاني آنها را از عذاب خدا باز نخواهد داشت.[11]
 
  
*د) عوامل حرص
+
'''ضعف ایمان:'''
  
«...أنَّما الحَيوةُ الدُّنيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَزينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُم وَتَكاثُرُ في الامْوالِ وَ الأولاد» (حديد 20)
+
امام علی (ع) می فرماید:
«بدرستي كه زندگي دنيا بازيچه و لهو و عياشي و آرايش و تفاخر و خودستايي با يكديگر و حرص افزون مال و فرزندان است
+
{{متن حدیث|«شِدَّةُ الحِرصِ مِن قُوَّةِ الشَّرة وَ ضَعفِ الدّینِ»}}<ref> غررالحکم، ح ۵۷۷۲.</ref> حرص زیاد، از قدرت هوس و ضعف دینداری است.
 
اين آيه عوامل حرص را در واقع، جمع آوري مال براي خوش گذراني و عياشي و تفاخر در بين مردم و زياد كردن اولاد و ....مي‌داند.
 
  
*هـ) غرور ناشي از حرص
+
==آثار حرص==
 +
وجود حرص در قلب انسان آثار و پیامدهای مهلکی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
  
«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةِ لُمَزَة، الذي جَمَعَ مالاً وَعَدَّدَه » (همزه 1و 2)
+
'''احساس دائم فقر:'''
«و اي بر هر عيب جوي مسخره كننده‌اي، همان كسي كه مال را جمع آوري و شماره كرده.»
 
 
آيه، افرادي را پشت سر ديگران غيبت كرده و ديگران را مسخره مي‌كنند، تهديد كرده و سپس يه سرچشمۀ اين عمل زشت غرور ناشي از جمع آوري مال است اشاره مي‌كند و آنها را آنقدر حريص معرفي مي‌كند كه دائماً در حال جمع آوري و شمارش پول هستند و هر چه پول جمع آوري مي‌كنند، حرص آنها بيشتر مي‌شود.[12]
 
  
بنابراين طبق آيات [[قرآن]] حرص عاملي براي عشق به مال اندوزي و مواهب مادي است و در واقع نه تنها حرص باعث زياد شدن ثروت نمي‌گردد، بلكه انسان حريص همواره در تلاش و تكاپو است و به هيچ جايي نمي‌رسد، چون به خاطر اين كار زشت ممكن است از خداوند متعال بسيار فاصله بگيرد، با پيامبران الهي مخالفت كرده و به ديگران ظلم كند.
+
سیری ناپذیری انسان حریص باعث می شود هر اندازه از مال دنیا بهره مند باشد، باز هم به خاطر نداشته هایش احساس فقر کند. [[امام علی علیه السلام|امام علی]] (ع) می فرماید: {{متن حدیث|«الحریص فَقیر ولو مَلک الدنیا بِحَذافیرها»}}<ref> غرر الحکم : ح ۱۷۵۳ . </ref> آدم حریص، فقیر است هرچند تمام دنیا را مالک شود.
[[امام باقر]] (ع) در اين رابطه مي‌فرمايد:
 
  
«آدم حريص نسبت به دنيا مانند كرم ابريشم است كه هر چه به اطراف خود مي‌تند، سخت‌تر مي‌تواند از آن خارج شود و سرانجام درون پيلۀ خود مي‌ميرد.»[13]
+
در واقع تا زمانی که خواسته های انسان محدود نشود، احساس غنا و بی نیازی نخواهد داشت. امام علی (ع) می فرمایند: {{متن حدیث|«اغنَی الغنا مَن لَم یکن لِلحرص اسیر»}}<ref>الکافی : ۲/۳۱۶/۷. </ref> از همه بی نیازتر، کسی است که اسیر حرص نشود.
   
 
== حرص ممدوح ==
 
  
حرص هميشه هم مذموم و زشت نيست، بلكه گاهي ممدوح و مورد ستايش است و آن زماني است كه در مورد علاقه شديد به كارهاي خير باشد، قرآن يكي از فضايل پيامبر اكرم (ص) را اينگونه بيان مي‌كند:
+
'''زحمت ابدی:'''
  
«حَريصٌ عَلَيْكُمْ بالمومنين»
+
اشتیاق بی اندازه انسان حریص باعث می شود تمام عمر خودش را برای کسب منافع بیشتر مادی به زحمت بیندازد و حتی هیچ زمانی فرصت استفاده از آن را نیابد. امام علی (ع) می فرماید: {{متن حدیث|«الحِرصُ مِفتاحُ التَّعَبِ»}}<ref> تحف العقول : ۹۰ ، الکافی : ۸ / ۱۹ / ۴ </ref>؛ حرص کلید رنج است.
  
«حريص بر هدايت مردم و نجات آنها از گمراهي.»[14]
+
'''ذلیل شدن:'''
  
== علاج حرص ==
+
حرص، شخصیت انسان را درهم می شکند و ارزش او را در انظار مردم پایین می آورد. امام علی (ع) فرمود: {{متن حدیث|«الْحِرْصُ ینْقُصُ قَدْرَ الرَّجُلِ وَ لَا یزِیدُ فِی رِزْقِه»}} <ref> غرر الحکم : ۱۵۵۰ </ref> حرص، ارزش آدمی را پایین می آورد، بدون آن که چیزی بر روزی او بیفزاید.
  
حرص نيز مانند ديگر رذايل اخلاقي انسان را به پستي و انحطاط مي‌كشاند، لذا بايد براي نجات يافتن از عواقب شوم آن به درمان اين رذيله پرداخت، براي علاج حص دو راه وجود دارد.
+
'''سرچشمه گناهان:'''
  
1-'''علاج علمی:''' در اين مورد انسان بايد خوبي و شرافت و عزت نفس و فضيلت و آزادگي را كه در قانع بودن نهفته است به ياد آورد و بدي و پستي و تحمل خواري و ذلّت و پيروي از هواي نفس را نيز داشته باشد و ببيند كه مال اندوزي چه آفات دنيوي و اخروي دارد و اينكه هر چه جمع كند، روزي گذارده و مي‌رود.
+
حرص، از اموری است که سرچشمه بسیاری از گناهان می شود؛ از جمله [[دروغ]]، عدم مراعات [[حلال]] و [[حرام]]، پایمال کردن حقوق مردم و آلوده شدن به انواع [[ظلم]] و ستم ها. امام علی (ع) می فرماید: {{متن حدیث|«الحِرصُ و الکبرُ و الحَسَدُ دَواعٍ إلَى التَّقحُّمِ فی الذُّنوبِ»}}<ref> نهج البلاغة : الحکمة ۳۷۱ </ref> آزمندى و [[تکبر|تکبّر]] و [[حسد|حسادت]]، انگیزه هاى فرو رفتن در گناهانند.
 +
و نیز می فرمایند امام علی (ع) می فرماید: {{متن حدیث|«لا حَیاءَ لِحَریص»}}<ref> غرر الحکم : ۱۰۴۹۹ . </ref> انسان حریص، شرم و [[حیا]] ندارد.
 +
==علاج حرص==
  
2-''' علاج عملی:''' در زندگي ميانه روي كند و درهاي مخارج را تا هر جا كه ممكن است ببندد و به اندازۀ ضرورت اكتفا كند و اهل و خانواده خود را نيز به اين روش عادت دهد، تا اينكه بتواند قانع زندگي كند و صفت پست حرص را در وجودش ريشه كن كند.[15]
+
حرص نیز مانند دیگر رذایل اخلاقی انسان را به پستی و انحطاط می‌کشاند، لذا باید برای نجات یافتن از عواقب شوم آن به درمان این رذیله پرداخت، برای علاج حص دو راه وجود دارد:
  
== پانویس ==
+
*'''علاج علمی:''' در این مورد انسان باید خوبی و شرافت و [[عزت نفس]] و فضیلت و آزادگی را که در [[قناعت]] نهفته است به یاد آورد و بدی و پستی و تحمل خواری و [[ذلت نفس|ذلت]] و پیروی از هوای نفس را نیز داشته باشد و ببیند که مال اندوزی چه آفات دنیوی و اخروی دارد و این که هر چه جمع کند، روزی می‌گذارد و می‌رود.
 +
*'''علاج عملی:''' در زندگی میانه روی کند و درهای مخارج را تا هر جا که ممکن است ببندد و به اندازه ضرورت اکتفا کند و اهل و خانواده خود را نیز به این روش عادت دهد تا این که بتواند قانع زندگی کند و صفت پست حرص را در وجودش ریشه کن کند.<ref>علم اخلاق اسلامی، (ترجمه جامع السعادات)، ص ۱۴۳ و ۱۴۴.</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*محبوبه محجوب، حرص، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: ۲۹/۷/۱۳۹۱.
 +
*اخلاق در قرآن، آیت الله مکارم شیرازی.
 +
== مطالب مرتبط ==
 +
* [[طمع]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= متوسط
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
}}
  
[1] . قرشي، سيد علي اكبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 78، چاپ هشتم، ج 1 و 2، ص 119.
 
[2] . راغب اصفهاني، حسین بن محمد؛ ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم غلامرضا خسروي حسيني، تهران، مرتضوي، 62، ج 1، ص 427.
 
[3] . مجتبوي، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامي (ترجمه حاج السعادات)، نشر حكمت، 66، چاپ دوم، ج 2، ص 137.
 
[4] . مكارم شيرازي، ناصر؛ اخلاق در قرآن، ناشر مدرسه امام علي بن ابي طالب (ع)، قم، 78، چاپ اول، ج 2، ص 84.
 
[5] . قرائتي، محسن؛ تفسير نور، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، تهران، 79، چاپ دوم، (80)، ج 7 – ص 402.
 
[6] . اخلاق در قرآن، پيشين، ص 90 و 91
 
[7] . همان، ص 85.
 
[8] . همان، ص 86 و 87
 
[9] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، 61، چاپ 21، ج 1، ص 357.
 
[10] . تفسير نور، ج 1، ص 165.
 
[11] . تفسير نمونه، ص 357
 
[12] . تفسير نمونه، ج 27، ص 311 و 312.
 
[13] . اخلاق در قرآن، پيشين، ص 94.
 
[14] . توبه، آيه 128.
 
[15] . علم اخلاق اسلامي (ترجمه جامع السعادات) ص 143 و 144.
 
 
== منابع ==
 
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=33972 حرص، محبوبه محجوب، سایت پژوهشکده باقر العلوم(ع) ( بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ باز یابی:29/7/1391 .
 
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۹

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«حرص» حالتی نفسانی است که انسان را به جمع آوری آنچه نیاز ندارد برمی انگیزد، بدون آن که به حدّ و مقدار معینی اکتفا کند. انسان حریص به هر اندازه از مال دنیا بهره مند باشد باز هم به خاطر نداشته هایش احساس فقر می کند و برای رهایی از این احساس خود را به زحمت انداخته و به هر کار ذلت باری تن می دهد. ضعف ایمان و حب دنیا از مهمترین عوامل ایجاد این بیماری روحی به شمار می آید.

مفهوم حرص

حرص که مفهومی نزدیک به «طمع» دارد، در لغت به معنای علاقه شدید[۱] و زیاده روی در آزمندی و میل و اراده است.[۲] و در اصطلاح در واقع حالت و صفتی نفسانی است که انسان را به جمع آوری آنچه نیاز ندارد برمی‌انگیزد، بدون آن که به حدّ و مقدار معینی اکتفا کند، چون حریص هرگز به حدی که در آنجا توقف کند، منتهی نمی‌شود.[۳]

حرص مانند سایر صفات انسانی یک سرمایه الهی است که در وجود انسان قرار داده شده است تا در مسیر کمال یاری اش کند. حرص از فروع حب ذات است که برای حق طلبی و کسب نهایت خیر و دفع همه شرور به انسان انگیزه می دهد. در واقع صفت حرص وقتی در مسیر صحیح هدایت شده باشد باعث می شود انسان از کار خیر سیر نشود و برای کسب هر چه بیشتر رضای الهی و درجات بهشت نهایت تلاش خودش را به کار گیرد و همه موانع راه کمالش را برطرف نماید. امیرالمؤمنین علی (ع) در این باره می فرمایند: «لَا حِرْصَ کالْمُنَافَسَةِ فِی الدَّرَجَات‏» ھیچ حرصی [در شایستگى] ھمانند رقابت براى رسیدن به درجات عالیه نیست![۴]

از سوی دیگر، همین صفت وقتی از مسیر سازنده اش خارج شود و رنگ شیطانی بگیرد به یکی از رذایل اخلاقی مهلک تبدیل می شود. و این در صورتی است که انسان خیر خود را در منفعت دنیا می بیند و برای کسب دنیا خودش را هلاک می کند. چنین انسانی آنقدر در طلب دنیا اشتیاق نشان می دهد که از هر راهی هر چند خلاف رضای خداوند باشد به جمع مال می پردازد و سیری ناپذیری او باعث می شود تمام عمرش را در این راه صرف کند. این حرص همان حرصی است که در آیات و روایات اسلامی مذموم و ریشه بسیاری از بداخلاقی ها شمرده شده است. چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: «اَلحِرصُ موقِعٌ فى کثیرِ العُیوبِ»؛ حرص انسان را به عیب هاى زیادى مبتلا مى کند.[۵]

ریشه‌های حرص

زمینه هایی که موجب پیدا شدن حرص در وجود انسان می شود عبارتند از:

حب دنیا:

امام علی (ع) می فرماید: «مَن لَهِجَ قَلبُهُ بِحُبِّ الدُّنیا التاطَ مِنها بِثَلاثٍ، هَمٌّ لا یغُبُّهُ وَ حِرصٌ لایترِکهُ وَ أَمَلٌ لا یدرِکه»[۶]؛ هرکس حب دنیا داشته باشد به سه درد مبتلا می شود: ۱- اندوهی که رهایش نمی کند. ۲- حرصی که از او دست بر نمی دارد. ۳- آرزویی که بدان نمی رسد.

سوءظن و بدبینی به خدا:

کسی که به تأمین روزی الهی اطمینان ندارد و به رزاق بودن خداوند شک دارد، همیشه نگران فقر در آینده است و به همین جهت در جمع آوری مال حرص می ورزد. امام علی (ع) در نامه ای به مالک اشتر می نویسد: «انَّ البُخلَ وَ الجُبنَ وَ الحِرصَ غَرائِزٌ شَتّی یجمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللّهِ»[۷]؛ بخل و ترس و حرص، غرایز مختلفی هستند که ریشه در بدگمانی به خدا دارند.

جهل و نادانی:

امام علی (ع) می فرماید: «الحِرصُ وَ الشَّرَةُ وَ البُخلُ نَتیجَةُ الجَهلِ»[۸]؛ حرص و ولع و بخل، نتیجه جهل و نادانی است.

ضعف ایمان:

امام علی (ع) می فرماید: «شِدَّةُ الحِرصِ مِن قُوَّةِ الشَّرة وَ ضَعفِ الدّینِ»[۹] حرص زیاد، از قدرت هوس و ضعف دینداری است.

آثار حرص

وجود حرص در قلب انسان آثار و پیامدهای مهلکی دارد که برخی از آنها عبارتند از:

احساس دائم فقر:

سیری ناپذیری انسان حریص باعث می شود هر اندازه از مال دنیا بهره مند باشد، باز هم به خاطر نداشته هایش احساس فقر کند. امام علی (ع) می فرماید: «الحریص فَقیر ولو مَلک الدنیا بِحَذافیرها»[۱۰] آدم حریص، فقیر است هرچند تمام دنیا را مالک شود.

در واقع تا زمانی که خواسته های انسان محدود نشود، احساس غنا و بی نیازی نخواهد داشت. امام علی (ع) می فرمایند: «اغنَی الغنا مَن لَم یکن لِلحرص اسیر»[۱۱] از همه بی نیازتر، کسی است که اسیر حرص نشود.

زحمت ابدی:

اشتیاق بی اندازه انسان حریص باعث می شود تمام عمر خودش را برای کسب منافع بیشتر مادی به زحمت بیندازد و حتی هیچ زمانی فرصت استفاده از آن را نیابد. امام علی (ع) می فرماید: «الحِرصُ مِفتاحُ التَّعَبِ»[۱۲]؛ حرص کلید رنج است.

ذلیل شدن:

حرص، شخصیت انسان را درهم می شکند و ارزش او را در انظار مردم پایین می آورد. امام علی (ع) فرمود: «الْحِرْصُ ینْقُصُ قَدْرَ الرَّجُلِ وَ لَا یزِیدُ فِی رِزْقِه» [۱۳] حرص، ارزش آدمی را پایین می آورد، بدون آن که چیزی بر روزی او بیفزاید.

سرچشمه گناهان:

حرص، از اموری است که سرچشمه بسیاری از گناهان می شود؛ از جمله دروغ، عدم مراعات حلال و حرام، پایمال کردن حقوق مردم و آلوده شدن به انواع ظلم و ستم ها. امام علی (ع) می فرماید: «الحِرصُ و الکبرُ و الحَسَدُ دَواعٍ إلَى التَّقحُّمِ فی الذُّنوبِ»[۱۴] آزمندى و تکبّر و حسادت، انگیزه هاى فرو رفتن در گناهانند. و نیز می فرمایند امام علی (ع) می فرماید: «لا حَیاءَ لِحَریص»[۱۵] انسان حریص، شرم و حیا ندارد.

علاج حرص

حرص نیز مانند دیگر رذایل اخلاقی انسان را به پستی و انحطاط می‌کشاند، لذا باید برای نجات یافتن از عواقب شوم آن به درمان این رذیله پرداخت، برای علاج حص دو راه وجود دارد:

  • علاج علمی: در این مورد انسان باید خوبی و شرافت و عزت نفس و فضیلت و آزادگی را که در قناعت نهفته است به یاد آورد و بدی و پستی و تحمل خواری و ذلت و پیروی از هوای نفس را نیز داشته باشد و ببیند که مال اندوزی چه آفات دنیوی و اخروی دارد و این که هر چه جمع کند، روزی می‌گذارد و می‌رود.
  • علاج عملی: در زندگی میانه روی کند و درهای مخارج را تا هر جا که ممکن است ببندد و به اندازه ضرورت اکتفا کند و اهل و خانواده خود را نیز به این روش عادت دهد تا این که بتواند قانع زندگی کند و صفت پست حرص را در وجودش ریشه کن کند.[۱۶]

پانویس

  1. قرشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۷۸، چاپ هشتم، ج ۱ و ۲، ص ۱۱۹.
  2. راغب اصفهانی، ترجمه مفردات الفاظ قرآن، مترجم غلامرضا خسروی، ج ۱، ص ۴۲۷.
  3. سید جلال الدین مجتبوی، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ج ۲، ص ۱۳۷.
  4. تحف العقول ص ۲۸۶ - بحار الانوار(ط-بیروت) ج ۷۵ ، ص ۱۶۵
  5. تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص ۲۹۵ ، ح ۶۶۳۹
  6. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۳۰
  7. نهج‏ البلاغه، نامه ۵۳.
  8. غررالحکم، ح ۱۶۷۱
  9. غررالحکم، ح ۵۷۷۲.
  10. غرر الحکم : ح ۱۷۵۳ .
  11. الکافی : ۲/۳۱۶/۷.
  12. تحف العقول : ۹۰ ، الکافی : ۸ / ۱۹ / ۴
  13. غرر الحکم : ۱۵۵۰
  14. نهج البلاغة : الحکمة ۳۷۱
  15. غرر الحکم : ۱۰۴۹۹ .
  16. علم اخلاق اسلامی، (ترجمه جامع السعادات)، ص ۱۴۳ و ۱۴۴.

منابع

  • محبوبه محجوب، حرص، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۲۹/۷/۱۳۹۱.
  • اخلاق در قرآن، آیت الله مکارم شیرازی.

مطالب مرتبط