حدیث ثقلین

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«حدیث ثقلین»، بیانگر ارزش و جایگاه والای قرآن و عترت نبوی می‌باشد. در این حدیث پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)، قرآن و اهل بیت خویش را جانشینان خویش قرار داد که مردم پس از او به کمک آنها هدایت یابند. این حدیث از نظر شیعه و سنی حدیثی صحیح است و محدثان فریقین آن را در حد تواتر و از طرق متعدد نقل کرده‌اند. عصمت اهل بیت (علیهم السلام) و لزوم تبعیت از آنان، از جمله مفاهیم مندرج در حدیث ثقلین است.

مفهوم «ثقلین»

واژه «ثقلین» در این حدیث دوگونه خوانده می شود؛ گاه بر وزن «ثَقَلَین» است، خوانده می شود، به معنای چیز گرانمایه و پرارزش و به معنای متاع مسافر نیز آمده است؛ و گاه بر وزن «ثِقلَیْن» به معنای شیء سنگین وزن می آید. برخی از محقّقان اولی را به معنای گرانمایه معنوی و دومی را به معنای اعم گرفته اند.[۱] اما برخی از اهل لغت، ثِقْل و ثَقَل را به یک معنا دانسته‌اند.[۲]

واژه «ثَقَلان» در كلام الهی درباره «جن و انس» به كار رفته (الرحمن، آیه 3) و در سخن پیامبر گرامی اسلام -صلّی الله علیه و آله- بیانگر «قرآن» و «اهل بیت» علیهم السلام است.

در باب نام‌گذاری عترت و قرآن به ثقلین، دو قول وجود دارد: یکی این‌که عمل به قرآن و پیروی از اهل‌بیت دشوار و سنگین است، دوم این‌که مقام و جایگاه آن‌ها والا و گران‌قدر است.[۳]

متن حدیث

حدیث ثقلین در مقاطع و زمان‎ها و مكان‎های گوناگونی مانند روز عرفه، در غدیر خم و در بستر بیماری از پیامبر اسلام صادر شده و با اختلاف‎هایی در الفاظ نقل گردیده است كه عموماً در الفاظی چون «كتاب»، «عترت» و «اهل بیت» مشترك‌‎اند و در دیگر الفاظ، در صدر و ذیل روایات اختلافاتی دیده می شود. در بیش‌تر نقل‌ها، «اهل‌بیت»، برای توضیح مراد از «عترت» با آن همراه شده،[۴] اما در برخی نقل‌ها تنها عترت و در برخی دیگر تنها اهل‌بیت آمده است.[۵]

مطابق با یکی از این نقلها، پیامبر در حجة الوداع (که در واپسین روزهای عمر آن حضرت قرار دارد) به عنوان وصیتی برای امت خود فرمودند: «ِإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد».[۶]

اعتبار حدیث ثقلین

«حدیث ثقلین» از مشهورترین احادیث مسلمانان است و دانشمندان و بزرگان مذاهب اسلامی از شیعه و سنی در كتاب‎ هایشان، اعم از صحاح و سنن و مسانید و تفاسیر و سیره ها و تواریخ و لغت و غیر این‎ها، از این حدیث یاد كرده ‎اند.

علامه سید محمدحسن میرجهانی(ره) در این مورد می گوید: «این روایت شریف، از جمله روایات متواتر است و فراتر از یکصد روایت در کتاب های معتبر شیعه و سنی با همان مضمون بیان شده است و بیشتر آنها نیز تواتر لفظی دارند. برای آگاهی بیشتر از این مطلب می توان به کتاب احقاق الحق علامه قاضی نور الله شوشتری، عبقات الانوار علامه میرحامد حسین هندی، و الغدیر علامه شیخ عبدالحسین امینی(ره) رجوع نمود.»[۷]

لازم به ذکر است صحت حدیث ثقلین از نظر فریقین در رساله‌ای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در این مورد چاپ نموده به اثبات رسیده ‌است.

حدیث ثقلین در اهل سنت

اهل سنت این حدیث را از ده‎ها طریق و از حدود بیست نفر از صحابه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت كرده ‎اند. در كتاب «صحیح مسلم» كه از معروف‎ترین منابع دست اوّل اهل سنّت است چنین آمده: حدیث ثقلین ـ در میان ما برخواست و خطبه خواند، در محلی كه آبی بود به نام «خُمّ» (غدیر خم) كه در میان مكه و مدینه قرار داشت. پس حمد خدا را به جا آورد و پند و اندرز داد؛ سپس فرمود: ای مردم! من بشری هستم و نزدیك است فرستاده پروردگارم بیاید و دعوت او را اجابت كنم و من در میان شما دو چیز گرانمایه به یادگار می گذارم؛ نخست، كتاب خدا كه در آن هدایت و نور است، پس كتاب خدا را بگیرید و به آن تمسّك جویید ... سپس فرمود: و اهل بیتم را؛ و سه بار فرمود: به شما توصیه می ‎كنم كه خدا را درباره اهل بیتم فراموش نكنید».[۸]

در كتاب معروف سنن ترمذی نیز، در بحث مناقب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ از قول «جابر بن عبدالله» می خوانیم: «رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ را هنگام حج، روز عرفه دیدم كه بر شتر مخصوص خود سوار بود و خطبه می ‎خواند. شنیدم كه می ‎فرمود: «یا ایها الناس! انی قد تركت فیكم ما ان اخذتم به لن تضلوا؛ كتاب الله و عترتی، اهل بیتی.»[۹] (ای مردم! من در میان شما دو چیز گذاردم كه اگر آن‎ها را بگیرید (و دست به دامن آن‎ها شوید) هرگز گمراه نخواهید شد؛ كتاب خدا و عترتم، اهل بیتم).

سپس ترمذی می افزاید:‌ همین معنا را ابوذر و ابوسعید خدری و زید بن ارقم و حذیفه نیز روایت كرده اند. روایات دیگر این حدیث، در لفظ و محتوا نزدیك و شبیه به هم می باشند.[۱۰]

حدیث ثقلین در منظر شیعه

شیعیان این حدیث را یكی از دلائل امامت و خلافت بلافصل حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام می ‎دانند و آن را به هشتاد و دو طریق، با عبارات گوناگون از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت كرده ‎اند.[۱۱] موارد زیر به عنوان خطوط مهمی که این حدیث در برابر مسلمانان ترسیم می ‎كند مورد اشاره قرار گرفته است:

1. قرآن و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ همیشه همراه یكدیگر و جدایی ناپذیرند و آن‎ها كه طالب حقایق قرآن ‎اند، باید به اهل بیت رجوع كنند.

2. همان گونه كه پیروی از قرآن بدون هیچ گونه قید و شرط بر همه مسلمانان واجب است، پیروی از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز بدون قید و شرط واجب می ‎باشد.

3. اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ معصوم ‎اند؛ زیرا جدایی ناپذیر بودن آن‎ها از قرآن از یك سو و لزوم پیروی بدون قید و شرط از آنان از سوی دیگر، دلیل روشنی بر معصوم بودن آن‎ها از خطا و اشتباه و گناه است.

4. پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این حدیث شریف فرمود: «این دو همیشه با هم هستند تا در كنار حوض كوثر نزد من آیند، این به خوبی نشان می ‎دهد كه در تمام طول تاریخ اسلام، فردی از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به عنوان پیشوای معصوم وجود دارد و همان گونه كه قرآن همیشه چراغ هدایت است، آن‎ها نیز همیشه چراغ هدایت ‎اند.

5. از این حدیث شریف استفاده می ‎شود كه جدا شدن یا پیشی گرفتن از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پایه گمراهی است و هیچ انتخابی را نباید بر انتخاب آن‎ها مقدم داشت.

6. اختصاص این مقام به اهل‌بیت، حکایت از اعلمیت و افضلیت ایشان و شایستگی انحصاری آنان برای احراز مقام خلافت پیامبر اکرم دارد؛ در عین حال وجوب محبت ایشان، حداقل مفاد این حدیث است.[۱۲]

پانویس

  1. ر.ك: التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ماده ثقل؛ مجمع البحرین، لسان العرب و....
  2. ابن فارس، ج۱، ص۳۸۲.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۱۴.
  4. عیون اخبارالرضا، ابن بابویه، ج۲، ص۶۲، حدیث ۲۵۹.
  5. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۶۷.
  6. شیخ مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، 1413 ق، ج1، ص233
  7. قرآن و عترت(ع)، موعود، مهر 1386، شماره 80، صفحه 23 در دسترس در سایت حوزه
  8. صحیح مسلم، ج 4، حدیث 2408.
  9. صحیح ترمذی، حدیث 3786.
  10. رك: خلاصه عبقات الأنوار، حدیث ثقلین، دایره المعارف تشیع، مدخل حدیث ثقلین، پیام قرآن، آیت الله مكارم شیرازی و دیگران.
  11. دایره المعارف تشیع، مدخل حدیث ثقلین، اعیان الشیعه، ج 1، ص 370.
  12. رك: پیام قرآن، ج 9، ص 75.

منابع

پیوندها