جامع الأحادیث النبویة (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
  
 
}}
 
}}
{{مقاله از یک نشریه}}
+
{{مقاله از یک نشریه}}کتاب «جامع الأحاديث النبویه» اثر «جعفر بن احمد بن علی قمی رازی» یکی از مشایخ [[شیخ صدوق]] است. این کتاب از نخستین تألیفات [[شیعه]]، راجع به احادیث مختصّ به [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى الله عليه و آله است که به صورت الفبایی به نگارش درآمده و احادیث آن منحصر در موضوع خاصی نیست.
  
==جامع الاحاديث==
+
==معرفی کتاب==
  
اين اثر شامل 110 صفحه و حدود 700 [[حدیث]] مسند از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است كه بسان الجامع الصغير [[سيوطى]] به ترتيب الفباء تنظيم گشته است و مصنف فقط در ابتداى هر باب، سند را ذكر مى كند. گويا مصنف، اين اثر را به درخواست كسى فراهم كرده است زيرا در ابتداى آن مى نويسد:
+
اين اثر شامل 110 صفحه و حدود 700 [[حدیث مسند]] از [[رسول اكرم]] صلى الله عليه و آله است كه بسان «الجامع الصغير» [[سيوطى]] به ترتيب الفباء تنظيم گشته است و مصنف فقط در ابتداى هر باب، [[سند حدیث|سند]] را ذكر مى كند. عالمانى چون [[آقا بزرگ تهرانى]] در [[الذريعه]] و [[سيد محسن امين]] در [[اعيان الشيعه]]، شمار احاديثش را حدود هزار [[حدیث|حديث]]، ذكر كرده اند كه اشتباه است.
  
«خداوند عزتت را مستدام بدارد! از من خواستى بخشى از الفاظ رسول الله صلى الله عليه و آله را كه در جلسه مذاكره از من شنيده بودى، به ترتيب حروف معجم سامان دهم؛ از اين رو به خاطر خدا و رسول، درخواست تو را به انجام رساندم، و براى اين كه به فهم نزديكتر باشد، آن را مختصر كردم و جز اولين سند هر باب، سندهايش را حذف كردم...». {صفحه 58}
+
با توجّه به مقدمه کتاب، روشن می‌شود که مؤلّف، این کتاب را به درخواست شخصی نوشته است، زيرا در ابتداى آن مى نويسد: «خداوند عزتت را مستدام بدارد! از من خواستى بخشى از الفاظ رسول الله صلى الله عليه و آله را كه در جلسه مذاكره از من شنيده بودى، به ترتيب حروف معجم سامان دهم؛ از اين رو به خاطر خدا و رسول، درخواست تو را به انجام رساندم، و براى اين كه به فهم نزديكتر باشد، آن را مختصر كردم و جز اولين سند هر باب، سندهايش را حذف كردم...».  
  
بزرگانى چون شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] در [[الذريعه]] و سيدمحسن امين در [[اعيان الشيعه]]، شمار احاديثش را حدود هزار حديث، ذكر كرده اند كه اشتباه است. {مقدمه، صفحه 28} و سبب اين كه [[علامه مجلسی]]، مصنف جامع الأحاديث را نشناخته و از آن به عنوان الإمامة والتبصرة، يا «اصل آخر منه (پدر [[شيخ صدوق]]) أومن غيره من القدماء» و «أصل آخر مشتمل على أخبار شريفة متينة» ياد كرده و بخشى از [[احادیث]] كتاب حاضر را تحت عنوان «[[الامامة والتبصرة]]» ذكر كرده است، اين است كه نسخه مرحوم مجلسى از كتاب حاضر ـ كه از آن سخن خواهيم گفت ـ همراه كتاب «الإمامة والتبصرة» در يك مجموعه، (و بدون مشخصات و صفحات آغاز و انجام و نام كتاب) قرار دارد.  
+
مصحح كتاب حاضر گويد: اخبارى كه مرحوم [[علامه مجلسى]] در [[بحارالأنوار]] آورده و مأخذش را -به اشتباه- «[[الامامة و التبصرة من الحیرة (کتاب)|الإمامة والتبصرة]]» دانسته، به جز هفت روايت، همه از كتاب «جامع الأحاديث» است.
  
به علاوه، آن مرحوم نيز به تعدد اين دو كتاب آگاه بوده است؛ زيرا به هر دو بخش آن مجموعه تصريح مى كند.<ref> [[بحارالانوار]]، ج 1، ص 7، ص 26 و ج 64، ص 138 و ج 75، ص 461 و ج 84، ص 267.</ref> به همين سبب، برخى از متأخران از علامه مجلسى، در استناد روايات اين مجموعه به مؤلف الإمامة والتبصرة و يا استناد اين كتاب به پدر مرحوم صدوق، ترديد كرده اند.<ref> [[رياض العلماء]]، ج 4، ص 5، حاشيه؛ [[مستدرك الوسائل]]، خاتمه؛ [[الذريعة]]، ج 2، ص 341؛ [[الإمامة والتبصرة]]، مقدمه مصححان.</ref>
+
==منابع و اسناد کتاب==
  
مصحح كتاب حاضر گويد: اخبارى كه مرحوم مجلسى در [[بحارالأنوار]] آورده و مأخذش را «الإمامة والتبصرة» دانسته ـ و به تبع بحار همين كار در [[مستدرك الوسائل]] [[محدث نورى]] صورت گرفته است ـ به جز هفت روايت، همه از كتاب حاضر يعنى جامع الأحاديث است.{صفحه 34}
+
بيشتر روايات اين كتاب در كتاب «[[الجعفریات (کتاب)|الجعفريات]]» از اسماعيل بن [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسى بن جعفر]] عليه السلام است؛ هم او كه ساكن [[مصر]] بود و احاديثش از راه فرزندش (موسی بن اسماعيل) به [[محمد بن اشعث کوفی|محمد بن اشعث كوفى]] ـ كه ساكن مصر بود ـ منتقل شد و فرزند اشعث رواياتى از [[اهل سنت|عامه]] را بدان افزود و به همين جهت، اين كتاب به «اشعثيات» هم شهرت گرفت.<ref> مستدرك الوسائل، خاتمه، چاپ سنگى، ج 3، ص 292.</ref>
  
==منابع جامع الاحاديث==
+
همچنين، مصنف به واسطه سهل بن احمد ديباجى و محمد بن عبدالله شيبانى و [[هارون بن موسی تلعکبری|هارون بن موسی تلعكبرى]]، از محمد بن محمد اشعث، از موسى فرزند اسماعيل بن موسى بن جعفر عليهماالسلام، از پدران بزرگوارش، از [[رسول اكرم]] صلى الله عليه و آله نقل مى نمايد.
  
بيشتر روايات اين كتاب در كتاب «جعفريات» از اسماعيل بن موسى بن جعفر عليه السلام هست؛ هم او كه ساكن [[مصر]] بود و احاديثش از راه فرزندش به محمد بن اشعث كوفى ـ كه اهل تسنن و ساكن مصر بود ـ منتقل شد و فرزند اشعث رواياتى از عامه را بدان افزود و به همين جهت، اين كتاب به «اشعثيات» هم شهرت گرفت.<ref> مستدرك الوسائل، خاتمه، چاپ سنگى، ج 3، ص 292.</ref>
+
طريق ديگر مؤلف، محمد بن خلف از ابوحمران موسى بن ابراهيم مروزى، از [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى بن جعفر]]، از پدران بزرگوارش عليهم السلام، از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله است.<ref> براى توضيح بيشتر درباره توثيق و تضعيف اين طرق، ر.ك: مقدمه مصحح، ص 34ـ 36.</ref>
  
همچنين، مصنف به واسطه سهل بن احمد ديباجى و ابوالمفضل محمد بن عبدالله شيبانى و هارون بن موساى تلعكبرى، از محمد بن محمد اشعث، از موسى فرزند اسماعيل بن موسى بن جعفر عليهماالسلام، از پدران بزرگوارش، از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى نمايد.
+
==نمونه‌اى از روايات كتاب==
  
طريق ديگر مؤلف، محمد بن خلف از ابوحمران موسى بن ابراهيم مروزى، از حضرت امام موسى بن جعفر، از پدران بزرگوارش عليهم السلام، از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله است.<ref> براى توضيح بيشتر درباره توثيق و تضعيف اين طرق، ر.ك: مقدمه مصحح، ص 34ـ 36.</ref>
+
*خوشبخت ترين مردم به بركت [[اسلام]]، اهل فارس هستند.
 
+
*كاملترين مؤمنان در [[ايمان]]، خوش اخلاقترين آنان است.  
==نمونه اى از روايات اين كتاب==
+
*بزدلى و شكمباركى بد ياورانى بر [[دين]] انسان اند.  
 
+
*گروهى كه به [[عدل]] و قسط قيام نمى كنند، چه بد قومى هستند.
* خوشبخت ترين مردم به بركت [[اسلام]]، اهل فارس هستند. {صفحه 60}
+
*به پدرت نيكى كن، اگر چه سفرى به مدت دو سال، لازم آيد.  
* كاملترين مؤمنان در [[ايمان]]، خوش اخلاقترين آنان است. {صفحه 60}
+
*به همديگر هديه دهيد كه كينه را بزدايد و مصافحه كنيد كه حقد را از بين ببرد.  
* بزدلى و شكمباركى بد ياورانى بر [[دين]] انسان اند. {صفحه 62}
+
*به ملاقات همديگر رويد، مذاكره كنيد، به يكديگر [[حدیث]] بگوييد زيرا كه حديث، مايه جلا و صيقل دل مؤمن است؛ چرا كه دل ها همانند شمشير آهنى زنگار مى گيرد.  
* گروهى كه به [[عدل]] و قسط قيام نمى كنند، چه بد قومى هستند. {صفحه 62}
+
*يك حديث كه آن را درايت كنى به از هزار حديث كه روايت كنى.  
* به پدرت نيكى كن، اگر چه سفرى به مدت دو سال، لازم آيد. {صفحه 63}
+
*[[جبرئيل]] عليه السلام نازل نگشت مگر آن كه مى گفت: «پروردگارت سلامت مى رساند و مى فرمايد: با آفريدگانم مدارا كن!».
* به همديگر هديه دهيد كه كينه را بزدايد و مصافحه كنيد كه حقد را از بين ببرد. {صفحه 66}
+
*بسا فرد غيرفقيهى كه دانشى را حفظ و منتقل مى كند به كسى كه فقيه تر از اوست.
* به ملاقات همديگر رويد، مذاكره كنيد، به يكديگر [[حدیث]] بگوييد زيرا كه حديث، مايه جلا و صيقل دل [[مؤمن]] است؛ چرا كه دل ها همانند شمشير آهنى زنگار مى گيرد. {صفحه 68}
+
*زينت [[علم]]، [[احسان]] است و زينت حديث، [[صداقت]].
* يك حديث كه آن را درايت كنى به از هزار حديث كه روايت كنى. {صفحه 73}
+
*گيسوان نيكو، بخشى از كسوت الهى است؛ آن را گرامى بداريد.  
* [[جبرئيل]] عليه السلام نازل نگشت مگر آن كه مى گفت: «پروردگارت سلامت مى رساند و مى فرمايد: با آفريدگانم مدارا كن!». {صفحه 77}
+
*بدترين روايت، نقل [[دروغ]] است، و بدترين كارها، [[بدعت]] ها و بدترين كورى، كورى دل و بدترين پشيمانى، ندامت [[قيامت]] و بدترين كسب، درآمد [[ربا]] و بدترين خوراك، خوردن مال يتيم.  
* بسا فرد غيرفقيهى كه دانشى را حفظ و منتقل مى كند به كسى كه فقيه تر از اوست. {صفحه 80}
 
* زينت [[علم]]، [[احسان]] است و زينت حديث، [[صداقت]].
 
* گيسوان نيكو، بخشى از [[كسوت الهى]] است؛ آن را گرامى بداريد. {صفحه 88}
 
* بدترين روايت، نقل [[دروغ]] است، و بدترين كارها، [[بدعت]] ها و بدترين كورى، [[كورى دل]] و بدترين پشيمانى، ندامت [[قيامت]] و بدترين كسب، درآمد [[ربا]] و بدترين خوراك، [[خوردن مال يتيم]]. {صفحه 90}
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
علی مختاری، بخشی از مقاله "نقد و بررسی جامع الاحادیث به همراه پنج رساله دیگر"، علوم حديث/ شماره 2، زمستان 1375.
 
  
[[رده:منابع حدیثی]]
+
* علی مختاری، بخشی از مقاله "نقد و بررسی جامع الاحادیث به همراه پنج رساله دیگر"، علوم حديث/ شماره 2، زمستان 1375.  [[رده:منابع حدیثی]]
 
{{حدیث}}
 
{{حدیث}}

نسخهٔ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۶

جامع الاحادیث النبویه.jpg
نویسنده جعفر بن احمد ابن رازی
موضوع احادیث شیعه
زبان عربی
تعداد جلد 1
مصحح محمد حسینی نیشابوری

مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

کتاب «جامع الأحاديث النبویه» اثر «جعفر بن احمد بن علی قمی رازی» یکی از مشایخ شیخ صدوق است. این کتاب از نخستین تألیفات شیعه، راجع به احادیث مختصّ به پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله است که به صورت الفبایی به نگارش درآمده و احادیث آن منحصر در موضوع خاصی نیست.

معرفی کتاب

اين اثر شامل 110 صفحه و حدود 700 حدیث مسند از رسول اكرم صلى الله عليه و آله است كه بسان «الجامع الصغير» سيوطى به ترتيب الفباء تنظيم گشته است و مصنف فقط در ابتداى هر باب، سند را ذكر مى كند. عالمانى چون آقا بزرگ تهرانى در الذريعه و سيد محسن امين در اعيان الشيعه، شمار احاديثش را حدود هزار حديث، ذكر كرده اند كه اشتباه است.

با توجّه به مقدمه کتاب، روشن می‌شود که مؤلّف، این کتاب را به درخواست شخصی نوشته است، زيرا در ابتداى آن مى نويسد: «خداوند عزتت را مستدام بدارد! از من خواستى بخشى از الفاظ رسول الله صلى الله عليه و آله را كه در جلسه مذاكره از من شنيده بودى، به ترتيب حروف معجم سامان دهم؛ از اين رو به خاطر خدا و رسول، درخواست تو را به انجام رساندم، و براى اين كه به فهم نزديكتر باشد، آن را مختصر كردم و جز اولين سند هر باب، سندهايش را حذف كردم...».

مصحح كتاب حاضر گويد: اخبارى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالأنوار آورده و مأخذش را -به اشتباه- «الإمامة والتبصرة» دانسته، به جز هفت روايت، همه از كتاب «جامع الأحاديث» است.

منابع و اسناد کتاب

بيشتر روايات اين كتاب در كتاب «الجعفريات» از اسماعيل بن موسى بن جعفر عليه السلام است؛ هم او كه ساكن مصر بود و احاديثش از راه فرزندش (موسی بن اسماعيل) به محمد بن اشعث كوفى ـ كه ساكن مصر بود ـ منتقل شد و فرزند اشعث رواياتى از عامه را بدان افزود و به همين جهت، اين كتاب به «اشعثيات» هم شهرت گرفت.[۱]

همچنين، مصنف به واسطه سهل بن احمد ديباجى و محمد بن عبدالله شيبانى و هارون بن موسی تلعكبرى، از محمد بن محمد اشعث، از موسى فرزند اسماعيل بن موسى بن جعفر عليهماالسلام، از پدران بزرگوارش، از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى نمايد.

طريق ديگر مؤلف، محمد بن خلف از ابوحمران موسى بن ابراهيم مروزى، از امام موسى بن جعفر، از پدران بزرگوارش عليهم السلام، از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله است.[۲]

نمونه‌اى از روايات كتاب

  • خوشبخت ترين مردم به بركت اسلام، اهل فارس هستند.
  • كاملترين مؤمنان در ايمان، خوش اخلاقترين آنان است.
  • بزدلى و شكمباركى بد ياورانى بر دين انسان اند.
  • گروهى كه به عدل و قسط قيام نمى كنند، چه بد قومى هستند.
  • به پدرت نيكى كن، اگر چه سفرى به مدت دو سال، لازم آيد.
  • به همديگر هديه دهيد كه كينه را بزدايد و مصافحه كنيد كه حقد را از بين ببرد.
  • به ملاقات همديگر رويد، مذاكره كنيد، به يكديگر حدیث بگوييد زيرا كه حديث، مايه جلا و صيقل دل مؤمن است؛ چرا كه دل ها همانند شمشير آهنى زنگار مى گيرد.
  • يك حديث كه آن را درايت كنى به از هزار حديث كه روايت كنى.
  • جبرئيل عليه السلام نازل نگشت مگر آن كه مى گفت: «پروردگارت سلامت مى رساند و مى فرمايد: با آفريدگانم مدارا كن!».
  • بسا فرد غيرفقيهى كه دانشى را حفظ و منتقل مى كند به كسى كه فقيه تر از اوست.
  • زينت علم، احسان است و زينت حديث، صداقت.
  • گيسوان نيكو، بخشى از كسوت الهى است؛ آن را گرامى بداريد.
  • بدترين روايت، نقل دروغ است، و بدترين كارها، بدعت ها و بدترين كورى، كورى دل و بدترين پشيمانى، ندامت قيامت و بدترين كسب، درآمد ربا و بدترين خوراك، خوردن مال يتيم.

پانویس

  1. مستدرك الوسائل، خاتمه، چاپ سنگى، ج 3، ص 292.
  2. براى توضيح بيشتر درباره توثيق و تضعيف اين طرق، ر.ك: مقدمه مصحح، ص 34ـ 36.

منابع

  • علی مختاری، بخشی از مقاله "نقد و بررسی جامع الاحادیث به همراه پنج رساله دیگر"، علوم حديث/ شماره 2، زمستان 1375.