سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
عنوان بندی متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ربا خواری

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از ربا)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ربا» در اصطلاح به معنی گرفتن یک مال در عوض پرداخت مالی از همان جنس است به طوری که میزان یکی زیادتر از دیگری باشد. ربا در دین اسلام یکی از گناهان کبیره است و در احادیث فراوانی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام مورد نکوهش شدید واقع شده است. ربا آثار منفی متعددی در اقتصاد جامعه به همراه دارد.

احکام ربا

«ربا» در شرع بر دو قسم است:

  • ربای قرضی: ربای قرضی آن است که کسی مالش را به دیگری قرض دهد به شرطی که پس از مدتی زیادتر از آن چه داده پس بگیرد، خواه زیادی از جنس باشد، مثل این که ده تومان بدهد و شرط کند یازده تومان بگیرد؛ یا این که زیادی در کار باشد، مثل این که ده تومان قرض بدهد و شرط کند که علاوه بر پس دادن ده تومان لباسش را هم بدوزد و همچنین است زیادی نسبت به بهره و منفعت، مثل این که ده تومان قرض دهد به شرطی که یک سال مجانی در خانه اش بنشیند و یا این که زیادی از قبیل وصف باشد، مثل این که ده مثقال طلای نساخته قرض بدهد بعد ده مثقال طلای ساخته پس بگیرد.
  • ربای در معامله: ربای در معامله آن است که معامله بر یک جنس صورت بگیرد، یعنی عوض و معوّض از یک جنس باشند، مثل این که برنج را به برنج بفروشد یا روغن را به روغن و آن جنس هم در داد و ستد کشیدنی یا پیمانه ای باشد با زیادی معامله شود، مثل این که یک کیلو گندم را به دو کیلو معامله کند. یا یک پیمانه شیر را به دو پیمانه بفروشد. اما ربا در اجناسی که بصورت عددی خرید و فروش می شوند مثل گردو و یا تخم مرغ، حرام نیست.
  • فرقی در حرمت معامله ربوی نیست بین اینکه عوض و معوّض هر دو از جمیع جهات برابر باشند یا یکی سالم و دیگری معیوب یا یکی بهتر از دیگری باشد، مثل این که یک کیلو گندم اعلا بفروشد به دو کیلو گندم درجه پایین و نیز فرقی هم نیست بین این که زیادی از همان جنس باشد و یا از جنس دیگر، یک کیلو گندم بفروشد به دو کیلو گندم یا یک کیلو گندم بفروشد به یک کیلو گندم با یک سیر برنج و همچنین فرقی نیست که زیادی عینی باشد مثل همین که گندم بفروشد به بیشتر یا حکمی باشد، مثل این که یک کیلو گندم را بفروشد به یک کیلو گندمی که دو ماه دیگر می گیرد.

چند نکته درباره ربا

  • برای دوری از «ربا»، لازم است که افرادی که اهل تجارت هستند طبق روایت وارده، از مسائل و احکام ربا مطلع باشند.
  • کلمات و گفتار در ایجاد و عدم آن، نقش اساسی دارند؛ مثلا شخصی کالای را به صورت نسیه یا قسطی می خرد، فروشنده بعد از بیان قیمت نقدی، می گوید: این قیمتش صد هزار تومان است و برای سه ماه دیگر سودش می شود صد و بیست هزار تومان، این گونه گفتار شبهه ربا دارد. اما اگر بگوید قیمت نقدی این قدر و قیمت نسیه سه ماهی صد و بیست هزار تومان است -بدون بکار بردن کلمه سود- که شبهه ربا ندارد و یا در خرید و فروش طلا، نباید کلمه تعویض را بکار برد و باید کلمات خرید و فروش مطرح شود. هم چنان که در برخورد و گفتگو بین افراد جملات در معنی شاید یکی باشند ولی از جهت ظاهری بعضی جمله ها قشنگ هستند و بعضی جمله ها زشت.
  • گاهی قوانین امور بانکی از لحاظ شرعی صحیح است اما مجریان امور بانکی وارد نیستند یا حوصله بکارگیری آن را ندارند.
  • جو و گندم یک جنس حساب می شوند، پس اگر یک من گندم را به دو من جو بفروشد ربوی و حرام است.
  • برای رهائی از ربا اگر کسی چیزی را به جنس کمتر ضمیمه کند و یا به هر دو طرف معامله ضمیمه کند حلال است و یا دو معامله جدا گانه انجام دهند یعنی یک من گندم خود را بفروشد دو تومان و و یک من و نیم بخرد به دو تومان. و یا یکی جنسش را بفروشد و دیگری ببخشد یا صلح کند.
  • بین چهار طایفه ربا نیست؛ بین پدر و فرزند؛ هر یک می تواند از دیگری زیادتر بگیرد؛ بین زن و شوهر هم ربا نیست؛ بین عبد و مولی هم ربا نیست و مسلمان می تواند از کافر حربی ربا بگیرد ولی نمی تواند ربا بدهد و از کافر ذمی هم نمی شود ربا گرفت.
  • ربا در صورتی حرام است که از ابتدا شرط زیادی و سود بشود، ولی اگر از ابتدا شرط نبوده بلکه بعدا چیزی اضافه بصورت هدیه یا چیز دیگر بدهد حرام نیست، بلکه کار خوبی هم هست که کسی که از دیگری قرض می گیرد موقع تحویل قرض خود، هدیه ای هم به قرض دهنده بدهد تا سنت قرض دادن تشویق شود.
  • همچنان که ربا گرفتن حرام است ربا دادن هم حرام است، بلکه شاهد و کاتب و نویسنده بیع و قرض ربوی هم مرتکب حرام شده است.
  • مالی را که کسی با شرط ربا قرض می گیرد چون قرض فاسد است مالک آن نمی شود و اگر در آن تصرف کرد و منفعتی در آن پیدا شد مال قرض دهنده و مالک اصلی می باشد؛ مثلا اگر گندم را بصورت ربائی قرض کند و آن را بکارد گندمی که برداشت می کند مال قرض دهنده گندم است. اما در صورتی که قرض گیرنده یقین دارد که اگر بشرط سود هم نبود قرض دهنده راضی بود که در آن تصرف کند تصرفش اشکال نداد و مالک منفعت می شود.
  • کسانی که ربا می خورند می گویند ربا هم یک نوع معامله است و فرقی بین آن ها نیست، چون معامله حلال است ربا هم حلال است، در حالی که بین معامله و ربا بسیار فرق است زیرا معامله عبارت است از عوض کردن مالی که از آن بی نیاز است به مالی که به آن نیازمند است و این امری است عادلانه و عاقلانه و لازمه حیات اجتماعی انسان است، اما ربا عبارت است از دادن مالی که از آن بی نیاز است به دیگری که به آن نیازمند است به شرطی که در موقع پس دادن همراه با زیادتی بدهد.
  • ربا خوار از آثار خیر و برکت معنوی که در کسب و کار و جنبش و سعی در تحصیل معاش است محروم است، چنان چه رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند عبادت هفتاد قسم است و افضل اقسام آن طلب مال حلال است. و نیز فرمودند تاجر راست گفتار درست کردار با انبیا محشور است و صورتش مانند ماه شب چهارده می درخشد. مال ربوی هر چند فراوان باشد، عاقبتش بی برکت است چنان چه تجربه ثابت کرده مال ربوی دوام ندارد و عذابش برایش می ماند.

آیات مربوط به ربا

«الَّذِینَ یأْکلُونَ الرِّبَا لاَ یقُومُونَ إِلاَّ کمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِک بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَـئِک أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ * یمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یحِبُّ کلَّ کفَّارٍ أَثِیمٍ»؛ کسانی که ربا می خورند، (در قیامت) بر نمی خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان، دیوانه شده (و نمی تواند تعادل خود را حفظ کند، گاهی زمین می خورد، گاهی به پا می خیزد) این به خاطر آن است که گفتند: داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتی میان آن دو نیست). در حالی که خدا بیع را حلال کرده، و ربا را حرام! (زیرا فرق میان این دو، بسیار است) و اگر کسی اندرز الهی به او رسد، و (از ربا خواری) خودداری کند، سودهایی که در سابق قبل از نزول حکم تحریم به دست آورده، مال اوست، (و این حکم، گذشته را شامل نمی گردد،) و کار او به خدا واگذار می شود، (و گذشته او را خواهد بخشید). اما کسانی که باز گردند (و بار دیگر مرتکب این گناه شوند)، اهل آتش اند، و همیشه در آن می مانند * خداوند، ربا را نابود می کند، و صدقات را افزایش می دهد! و خداوند، هیچ انسان ناسپاس گنهکاری را دوست نمی دارد.

تفسیر نمونه:

به دنبال بحث در باره انفاق در راه خدا و بذل مال برای حمایت از نیازمندان در این آیات از مساله رباخواری که درست بر ضد انفاق است، سخن می گوید و در حقیقت هدف آیات گذشته را تکمیل می کند، زیرا رباخواری موجب افزایش ‍فقر در جامعه و تراکم ثروت در دست عده ای محدود و محرومیت اکثر افراد اجتماع است، انفاق سبب پاکی دل و طهارت نفوس و آرامش جامعه و رباخواری سبب پیدایش بخل و کینه و نفرت و ناپاکی می شود.[۱]

تفسیر المیزان (بحث روایتی):

در تفسیر قمی در ذیل آیه فوق از امام صادق علیه السلام این روایت آمده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی مرا شبانه به آسمان بردند به مردمی برخوردم که وقتی می خواستند برخیزند از بزرگی شکم ها نمی توانستند، از جبرئیل پرسیدم این ها کیانند؟ گفت: این ها آن کسانی هستند که در دنیا ربا می خوردند و خداوند درباره شان فرمود: «لایقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطـان من المس»؛ و قوم نامبرده را دیدم که مانند آل فرعون هر صبح و شام بر آتش عرضه می شدند و ایشان از شدت دلهره می گفتند: پروردگارا قیامت کی بپا می شود؟!

مؤلف: این مشاهده که رسول خدا صلی الله علیه و آله در معراج داشته، مثالی برزخی بوده که گفتار آن جناب را تایید و تصدیق می کند که فرمود: «کما تعیشون تموتون و کما تموتون تبعثون»؛ هر جور زندگی کنید همان طور می میرید و هر جور بمیرید همان طور زنده می شوید و در الدر المنثور است که اصفهانی در کتاب ترغیب خود از انس روایت کرده که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روز قیامت رباخوار دیوانه و شکم گنده محشور می شود، بطوری که پاهای خود را یکی یکی به زمین می کشد آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: «لایقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطـان من المس».

مؤلف: در عذاب رباخواران و کیفر ربا روایاتی بسیار از طرق شیعه و سنی وارد شده و در بعضی از آنها آمده که گناه رباخواری برابر هفتاد بار زنای با مادر است.

و در تهذیب به سند خود از عمر بن یزید ... روایت کرده که گفت: به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: فدایت شوم مردم چنین می پندارند که دادن بهره پول برای کسی که مضطر است نیز حرام است، آیا این صحیح است؟ فرمود: بله، برای این که مگر غنی و یا فقیری سراغ داری که بدون احتیاج و اضطرار چیزی را بخرد؟ ای عمر! خدای تعالی بیع را حلال و ربا را حرام فرموده، پس تو تنها می توانی سود کسب را بگیری و نمی توانی ربا بگیری، پرسیدم ربا چیست؟ فرمود: چند درهم بدهی و دو برابر، آن را بگیری و یا گندمی بدهی و دو برابر از همان جنس بگیری.

و در کتاب الفقیه به سند خود از عبید بن زراره از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: ربا تنها در جنسی است که کیل و یا وزن می شود.

مؤلف: دانشمندان اسلامی در آنچه که ربا در آن حرام است اختلاف کرده اند؛ مذهب اهل بیت علیهم السلام این است که ربا تنها در پول، طلا و نقره و هر جنسی است که کیل و یا وزن می شود و چون مساله فقهی است و مربوط به بحث ما که تفسیر است نمی باشد لذا از بحث بیشتر پیرامون آن صرفنظر نمودیم... .

و در تهذیب از محمد بن مسلم روایت آورده که گفت: از اهل خراسان مردی داخل شد بر امام باقر علیه السلام (که از راه رباخواری مال فراوانی بدست آورده بود، بعد از فقهاء پرسیده بود که تکلیفم چیست؟ همه گفته بودند هیچ عبادتی از تو پذیرفته نیست تا آن که اموال را به صاحبش برگردانی) مرد خراسانی قصه خود را گفت و امام ابی جعفر علیه السلام فرمود: راه نجات تو، در کتاب خدای عزوجل آمده است. آنجا که می فرماید: «... فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ» و منظور از موعظه توبه است.

و در کافی و کتاب من لا یحضره الفقیه از امام صادق علیه السلام روایت آورده که فرمود: هر مقدار ربا که مردم از روی نادانی خورده باشند و بعد توبه کرده باشند خدا توبه شان را در صورتی که توبه صحیح و جدی باشد می پذیرد و نیز فرمود: اگر مردی از پدرش مالی را به ارث ببرد و بداند که در آن مال ربا هست ولیکن مال ربوی در معاملات با مال غیر ربوی مخلوط شده باشد. این مال بر او حلال است و می تواند آن را بخورد و اگر عین مال ربوی را بشناسد در آن صورت عین مال ربوی را به صاحبش برمی گرداند و اصل مال را برمی دارد.

و در فقیه و عیون از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده که فرمود: رباخواری برای کسی که از حرمتش در اسلام باخبر شده گناه کبیره است، آنگاه فرمود: و با علم به حرمت آن، استخفاف و بی اعتنائی به حکم خدا و دخول در کفر است.

و در کافی آمده: از آن جناب پرسیدند: مردی ربا می خورد و معتقد است که ربا حلال است فرمود: اگر حکم خدا به او نرسیده باشد عیبی ندارد و اما اگر از حکم خدا آگاه است و عمدا ربا می خورد همان حکمی را دارد که خدای عزوجل بیان فرموده است.

و در تهذیب و فقیه از امام صادق علیه السلام روایت کرده شخصی درباره آیه شریفه: «یمحق الله الربوا و یربی الصدقات...» از آن جناب سؤال کرد که چگونه خدا ربا را کاهش داده و نابود می کند با این که به قول بعضی ها ما می بینیم مال رباخواران روز به روز بیشتر می شود؟ فرمود: چه نقصانی شدیدتر از نقصان یک درهم ربا که دین آدمی را ناقص ‍می کند و از بین می برد و اگر هم بخواهد توبه کند همه مالش از بین می رود و فقیر می شود.

مؤلف: این روایت بطوری که ملاحظه می کنید منظور از محق نقصان را به محق تشریعی تفسیر کرده و می فرماید هر چند مال در نزد رباخوار زیاد می شود، اما شرعا مال او نیست و تصرفش در آن اموال حرام است، در مقابل ربا صدقه قرار دارد که منظور از ارباء و زیاد شدن آن زیاد شدن تکوینی است... .

و در مجمع البیان از حضرت علی علیه السلام روایت کرده که فرمود: رسول خدا در کار رباخواری پنج نفر را لعنت کرد، یکی خورنده آن و دوم خوراننده اش سوم و چهارم دو شاهد و پنجم نویسنده اش را.

مؤلف: این معنا در الدر المنثور هم به چند طریق از آن جناب روایت شده است.

و در تفسیر عیاشی از امام باقر علیه السلام روایت آورده که فرمود: خدای تعالی می فرماید: منم آفریدگار هر چیز و غیر خودم را موکل بر هر چیز کرده ام مگر صدقه را که خودم آن را به دست خود می گیرم هر چند که مرد و زنی نیمه ای از یک خرما صدقه دهند، من آن را تربیت می کنم و نمو می دهم، همان طور که مردی از شما گوساله و یا کره اسب از شیر گرفته خود را تربیت می کند، تا آن جا که وقتی در قیامت از نمو دادنش دست برمی دارم، به قدر کوهی بزرگتر از اُحد شده باشد.

و نیز در آن کتاب از علی بن الحسین علیهماالسلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: خدای تعالی صدقه شما را رشد می دهد، همان طور که شما فرزند خود را تربیت می کنید، به طوری که صدقه شما آن قدر بزرگ شود که کوهی چون احد گردد.

مؤلف: این معنا از طرق اهل سنت از عده ای از صحابه چون ابی هریره و عایشه و ابن عمر و ابی برزه اسلمی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است.

و در تفسیر قمی آمده که وقتی خدای تعالی این آیه الذین یاکلون الربوا... را نازل کرد خالد بن ولید که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بود برخاست، و عرضه داشت: یا رسول الله! پدرم در ثقیف طلبکاری هائی از مردم، بابت ربا داشت و به من وصیت کرد آن ها را بگیرم (آیا بگیرم یا نه)، در پاسخ وی این آیه نازل شد: «و ذروا ما بقی من الربوا...».

مؤلف: قریب به این معنا را صاحب مجمع البیان از حضرت باقر علیه السلام روایت کرده است.

و نیز در مجمع آمده که سُدی و عکرمه گفته اند: آیه «و ذَروا ما بَقی مِن الربوا» درباره بقیه ربائی نازل شد که عباس و خالد بن ولید که با هم شریک بودند از قبیله بنی عمرو بن عمیر که شاخه ای از ثقیف بودند طلب داشتند و در روزگاری که اسلام آمد این ها اموال بسیار زیادی از ربا جمع کرده بودند، خدای تعالی این آیه را نازل کرد و به دنبالش رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر ربائی که قبل از اسلام و در جاهلیت گرفته شده و بقیه ای از آن مانده دیگر پرداختش لازم نیست و اولین ربائی که من باطل می کنم و می بخشم ربای عباس بن عبدالمطلب است و هر خونی که در جاهلیت ریخته شده قصاص آن در اسلام برداشته شده و اولین خونی را که من می بخشم خون ربیعة بن حارث بن عبدالمطلب است، که در بنی لیث شیر خورده و پرورش یافته بود و هذیل او را بکشت.

مؤلف: نقل این روایت را صاحب الدر المنثور به ابن جریر و ابن منذر و ابن ابی حاتم نسبت داده که از سدی روایت کرده اند با این تفاوت که در روایت این سه نفر آمده که آیه شریفه درباره عباس بن عبدالمطلب و مردی از بنی مغیره نازل شده است.

و در الدر المنثور است که ابو داود، و ترمذی که او حدیث را صحیح دانسته است و نسائی، و ابن ماجه، و ابن ابی حاتم، و بیهقی در سنن خود، همگی از عمرو و پسر احوص روایت کرده اند که وی در حجة الوداع در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده، و گفته است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آگاه باشید که هر ربائی از زمان جاهلیت بر ذمه کسی مانده، بخشوده شده است، و طلبکار حق مطالبه آن را ندارد، و تنها می تواند اصل طلب خود را مطالبه کند، نه ظلم کنید و نه ظلم شوید.

مؤلف: روایت در این معنا بسیار است، و آن چه از روایات شیعه و سنی بر می آید این است که اجمالا آیه، درباره اموال ربوی نازل شده، که بنی مغیرة (دودمانی از مردم مکه) از بنی ثقیف (مردم طائف) طلب داشتند، چون در زمان جاهلیت به آنان پول یا جنس به قرض می دادند، و ربا می گرفتند، آن گاه که اسلام آمد و باقیمانده طلب خود را از ایشان مطالبه نمودند، مردم ثقیف ندادند، چون اسلام خط بطلان بر معاملات ربوی کشیده بود، طرفین دعوا را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بردند در پاسخشان این آیه نازل شد.

و همین، خود مؤید آن بیان ما است که گفتیم: ربا قبل از نزول این آیات حرام شده بود، و همه مردم از آن خبر داشتند، (زیرا اگر حرام نشده بود و به مردم ابلاغ نشده بود مردم ثقیف از دادن بدهی خود امتناع نمی ورزیدند مترجم)، پس ‍ نباید به گفتار بعضی از روایات اعتنا کرد که گفته اند: حرام بودن ربا در اواخر عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد، و آن جناب هنوز حکم را ابلاغ نکرده از دنیا رحلت فرمود، مانند روایتی که در الدر المنثور آمده که ابن جریر، و ابن مردویه، از عمر بن خطاب روایت کرده اند که روزی در خطبه خود گفت: یکی از آخرین آیاتی که نازل شده، آیه ربا بود، و رسول خـدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت در حالی که حکم آن را برای ما بیان نکرده بود، پس شما هم آن چه را که شک دارید رها کنید، و تنها به آن چه شما را به شک نمی اندازد اکتفا نمائید.

علاوه بر این که مذهب اهل البیت علیهم السلام این است که خدای تعالی پیامبر خود را قبض روح نکرد، مگر بعد از آن که خدا تمامی مایحتاج مردم در امور دین را تشریع کرده، و رسول خدا صلی الله علیه و آله هم برای مردم بیان نموده بود و نیز در الدر المنثور است که آخرین آیه ای که از قرآن نازل شد آیه: «وَاتَّقُوا یوْمًا تُرْجَعُونَ فِیهِ ...» است.

و در مجمع البیان است که از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: اگر در اسلام در تحریم ربا تشدید شده برای این است که مردم به سوی اعمال خیر از قبیل قرض دادن و کمک های بلا عوض روی آورند.

و باز در مجمع البیان از علی علیه السلام روایت کرده که فرمود: وقتی خدا بخواهد اهل قریه ای را هلاک کند، ربا در آن شایع می شود.

مؤلف: در بیان سابق ما مطالبی که این روایات را روشن می سازد، گذشت و نیز در مجمع البیان در ذیل آیه: «وَإِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَیسَرَةٍ...» گفته: علمای اسلام در حد عسرت و نداری اختلاف کرده اند، از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: حد عسرت این است که انسان بیشتر از قوت متوسط خود و عیالش نداشته باشد تا قرض خود را بدهد.

و نیز در همان کتاب به نقل از ابن عباس و ضحاک و حسن آمده که مهلت دادن بدهکار دست تنگ در تمامی بدهکاری ها واجب است و همین معنا از امام باقر و امام صادق علیه السلام نیز روایت شده است.

و در همان کتاب آمده که امام باقر علیه السلام فرمود: معنای جمله «الی میسرة» این است که باید او را مهلت دهید تا خبر ناتوانی از پرداخت قرضش به امام مسلمین برسد و او قرض وی را از سهم غارمین (بدهکاران) که یکی از مصارف زکات است، بپردازد البته امام مسلمین قرضی را از این ناحیه می پردازد که در راه مشروع مصرف شده باشد.

و در کافی از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم بر بالای منبر رفت و پس از حمد خدا و ثنای بر او و درود بر همه انبیایش فرمود: هان ای مردم حاضر به غائبین برسانید، آگاه باشید که هر کس بدهکار تنگدستی را مهلت دهد، بر خدا است که در برابر هر روز مهلت که داده ثواب صدقه دادن تمامی طلبش را بدهد، (مثلا اگر هزار تومان طلب دارد و بدهکار را به مدت یک سال مهلت داد، خداوند سیصد و شصت هزار تومان صدقه برای او، حساب می کند مترجم) تا آن که طلب خود را وصول کند، آنگاه امام صادق علیه السلام فرمود: آیه: «وَإِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَیسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ» به این معنا است که اگر می دانید که تنگ دست است به او از مالتان تصدیق کنید که این برایتان بهتر است... .[۲]

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَکمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکمْ لاَتَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! از (مخالفت فرمان) خدا به پرهیزید، و آن چه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید، اگر ایمان دارید! اگر (چنین) نمی کنید، بدانید خدا و رسولش، با شما پیکار خواهند کرد! و اگر توبه کنید، سرمایه های شما، از آن شماست اصل سرمایه، بدون سود نه ستم می کنید، و نه بر شما ستم وارد می شود.

شأن نزول:

در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است: پس از نزول آیات ربا شخصی به نام خالد بن ولید خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حاضر شده عرضه داشت: پدرم چون با طائفه ثقیف معاملات ربوی داشت و مطالباتش را وصول نکرده بود وصیت کرده است مبلغی از سودهای اموال او که هنوز پرداخت نشده است تحویل بگیرم آیا این عمل برای من جایز است؟ آیات فوق نازل شد و مردم را به شدت از این کار نهی کرد.

در روایت دیگری آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از نزول این آیه فرمود: الا ان کل ربا من ربا الجاهلیة موضوع و اول ربا اضعه ربا العباس بن عبدالمطلب: آگاه باشید تمام مطالبات ربوی که در زمان جاهلیت مردم از یکدیگر داشته اند همگی باید فراموش شود و نخستین مطالبات ربوی که من آن را به دست فراموشی می سپارم مطالبات عباس بن عبد المطلب است.

از این جمله به خوبی استفاده می شود که پیامبر صلی الله علیه و آله به هنگامی که قلم سرخ بر مطالبات ربوی زمان جاهلیت می کشید از بستگان خود شروع کرد و اگر در میان آن ها افراد ثروتمندی مانند عباس بودند که در زمان جاهلیت هم چون دیگر ثروتمندان آلوده بودند، پیامبر نخست مطالبات آن ها را الغاء کرد.

و نیز در روایات آمده است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بعد از نزول این آیات به فرماندار مکه دستور داد که اگر آل مغیره که از ربا خواران معروف بودند دست از کار خود بر ندارند با آن ها بجنگد.

«یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لاتَأْکلُوا الرِّبَوا أَضعَفاً مُّضعَفَةً وَاتَّقُوااللَّهَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید ربا (و سود پول) را چند برابر نخورید از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید.

تحریم رباخواری در چند مرحله:

می دانیم روش قرآن در مبارزه با انحرافات ریشه دار اجتماعی این است که تدریجا زمینه سازی می کند، و افکار عموم را تدریجا به مفاسد آن ها آشنا می سازد، و آنگاه که آمادگی برای پذیرفتن تحریم نهائی حاصل شد قانون را به صورت صریح اعلام می کند (مخصوصا در مواردی که آلودگی به گناه زیاد و وسیع باشد).

و نیز می دانیم: عرب، در زمان جاهلیت آلودگی شدیدی به رباخواری داشت و مخصوصا محیط مکه محیط رباخواران بود و سرچشمه بسیاری از بدبختی های اجتماعی آن ها نیز همین کار زشت و ظالمانه بود، به همین دلیل قرآن برای ریشه کن ساختن رباخواری حکم تحریم را در چهار مرحله بیان کرده است:

۱. در آیه ۳۹ سوره روم نخست درباره ربا به یک پند اخلاقی قناعت شده آن جا که می فرماید: «وَمَا آتَیتُمْ مِنْ رِبًا لِیرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یرْبُو عِنْدَ اللَّهِ ۖ وَمَا آتَیتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَٰئِک هُمُ الْمُضْعِفُونَ»: و به این طریق اعلام می کند که تنها از دیدگاه افراد کوته بین است که ثروت ربا خواران از راه سود گرفتن افزایش می یابد، اما در پیشگاه خدا چیزی بر آن ها افزوده نمی شود بلکه زکات و انفاق در راه خدا است که ثروت ها را افزایش می دهد.

۲. در سوره نساء آیه ۱۶۱ ضمن انتقاد از عادات و رسوم غلط یهود به عادت زشت ربا خواری آن ها اشاره کرده و می فرماید: «وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ...»: یکی دیگر از عادات بد آن ها این بود که ربا می خوردند با این که از آن نهی شده بودند.[۳]

۳. در آیه مورد بحث چنان که ضمن تفسیر آن خواهیم گفت، حکم تحریم ربا صریحا ذکر شده، اما تنها به یک نوع از انواع ربا که نوع شدید و فاحش آن است اشاره شده است.

۴. بالاخره در سوره بقره آیات ۲۷۵ تا ۲۷۹ هر گونه ربا خواری به شدت ممنوع اعلام شده و در حکم جنگ با خدا ذکر گردیده است.

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً...»[۴] گفتیم در این آیه اشاره به تحریم ربای فاحش شده و با تعبیر اضعافا مضاعفه بیان گردیده است.

منظور از ربای فاحش این است که سرمایه به شکل تصاعدی در مسیر ربا سیر کند یعنی سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه شود و مجموعا مورد ربا قرار گیرند، و به همین ترتیب در هر مرحله، سود به اضافه سرمایه، سرمایه جدیدی را تشکیل دهد، و به این ترتیب در مدت کمی از راه تراکم سود مجموع بدهی بدهکار به چندین برابر اصل بدهی افزایش یابد و به کلی از زندگی ساقط گردد.

به طوری که از روایات و تواریخ استفاده می شود در زمان جاهلیت معمول بود که اگر بدهکار در راس مدت نمی توانست بدهی خود را بپردازد از طلبکار تقاضا می کرد که مجموع سود و اصل بدهی را به شکل سرمایه جدیدی به او قرض بدهد و سود آن را بگیرد!، در عصر ما نیز در میان ربا خواران این ربا خواری بسیار ظالمانه فراوان است.

«...وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» در پایان آیه می فرماید: اگر می خواهید رستگار شوید باید تقوا را پیشه کنید و از این گناه بپرهیزید.

«وَأَخْذِهِمُ الرِّبَوا و َقَدْ نهُوا عَنْهُ وَ أَکلِهِمْ أَمْوَلَ النَّاسِ بِالْبَطِلِ و َأَعْتَدْنَا لِلْکفِرِینَ مِنهُمْ عَذَاباً أَلِیماً»؛ و (همچنین) به خاطـر ربا خواری در حالی که از آن نهی شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل، و برای کافران آن ها عذاب دردناکی آماده کرده ایم.

یهود به خاطر این که ربا خواری می کردند با این که از آن نهی شده بودند، و هم چنین اموال مردم را بنا حق می خوردند، همه این ها سبب شد که گرفتار آن محرومیت شوند «وَأَخْذِهِمُ الرِّبَوا و َقَدْ نهُوا عَنْهُ وَ أَکلِهِمْ أَمْوَلَ النَّاسِ بِالْبَطِلِ».

گذشته از این کیفر دنیوی، ما آن ها را به کیفرهای اخروی گرفتار خواهیم ساخت و برای کافران آن ها عذاب دردناکی آماده کرده ایم: «و َأَعْتَدْنَا لِلْکفِرِینَ مِنهُمْ عَذَاباً أَلِیماً».

از این آیه نیز استفاده می شود که تحریم ربا مخصوص به اسلام نبوده و در اقوام پیشین هم حرام بوده است، اگر چه در تورات تحریف یافته کنونی تحریم آن مخصوص به برادران دینی شمرده شده است.

احادیث در مورد ربا

امام علی علیه السلام می فرمایند: «آکلُ الرِّبَا و َمُؤْکلُهُ وَ کاتِبُهُ و َشَاهِدُهُ فِیهِ سَوَاءٌ»؛ خورنده (گیرنده) ربا و کسی که ربا می دهد و کسی که شاهد و ناظر ربا است و کسی که نویسنده ربا است در این که کار حرام انجام می دهند، مساوی هستند.[۵]

ربا دین را از بین می برد:

زراره می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم این که خدا در قرآن می فرماید خداوند کم می گرداند و برکت را می برد از مال ربائی و صدقات را زیاد می کند در حالی که کسی را می بینم که ربا می خورد و مالش هم زیاد می شود. حضرت فرمودند: کدام کم شدن و بی برکتی بدتر از این که یک درهم ربا دین را از بین می برد و اگر توبه کند مالش می رود و فقیر می شود.[۶]

ربا خوار آتش می خورد:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ أَکلَ الرِّبَا مَلَأَ اللَّهُ بَطْنَهُ نَاراً بِقَدْرِ مَا أَکلَ مِنْهُ فَإِنْ کسَبَ مِنْهُ مَالًا لَمْ یقْبَلِ اللَّهُ شَیئاً مِنْ عَمَلِهِ و َلَمْ یزَلْ فِی لَعْنَةِ اللَّهِ و َالْمَلَائِکةِ مَا دَامَ عِنْدَهُ مِنْهُ قِیرَاطٌ»؛ کسی که ربا بخورد خداوند شکمش را به مقدار آن چه خورده از آتش پر می کند پس اگر از ربا مالی را به دست آورد عملش را نمی پذیرد و همیشه مورد لعن خدا و ملائکه است مادامی که قیراتی از مال ربوی نزدش باشد. [۷]

عذاب برزخی ربا خوار:

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در شب معراج جماعتی را دیدم که هرگاه یکی از ایشان می‌خواست برخیزد از بزرگی شکمش نمی‌توانست. از جبرئیل پرسیدم این ها چه کسانی هستند؟ گفت: ربا خوارانند که روز قیامت بر نمی خیزند مگر مانند جن زده ها ناگاه ایشان را بر راه آل فرعون دیدم که بامداد و شامگاه بر ایشان آتش عرضه می شود می گویند خدایا چه وقت قیامت برپا می شود.[۸]

فلسفه حرمت ربا:

امام رضا علیه السلام فرمود: «عِلَّةُ تَحْرِیمِ الرِّبَا بِالنَّسِیئَةِ لِعِلَّةِ ذَهَابِ الْمَعْرُوفِ وَ تَلَفِ الْأَمْوَالِ و َرَغْبَةِ النَّاسِ فِی الرِّبْحِ و َتَرْکهِمُ الْقَرْضَ و َالْقَرْضُ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ و َلِمَا فِی ذَلِک مِنَ الْفَسَادِ و َالظُّلْمِ و َفَنَاءِ الْأَمْوَالِ»؛ علت تحریم ربا این است که: خوبی ها از میان جامعه می رود، ثروت های مردم تلف می شود، انسان ها به دنبال افزون طلبی در سود و منفعت می روند، به سبب رایج شدن ربا کسی به دیگری وام نمی دهد و موجب فساد و ظلم و ستم در اجتماع می شود.[۹]

و نیز آن حضرت در جواب پرسشهای محمد بن سنان نوشت: «وَ عِلَّةُ تَحْرِیمِ الرِّبَا لِمَا نَهَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ و َلِمَا فِیهِ مِنْ فَسَادِ الْأَمْوَالِ لِأَنَّ الْإِنْسَانَ إِذَا اشْتَرَی الدِّرْهَمَ بِالدِّرْهَمَینِ کانَ ثَمَنُ الدِّرْهَمِ دِرْهَماً وَ ثَمَنُ الْآخَرِ بَاطِلًا فَبَیعُ الرِّبَا و َشِرَاؤُهُ وَکسٌ عَلَی کلِّ حَالٍ عَلَی الْمُشْتَرِی وَ عَلَی الْبَائِعِ فَحَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَی الْعِبَادِ الرِّبَا لِعِلَّةِ فَسَادِ الْأَمْوَال»؛ چون خداوند نهی فرموده از ربا و چون موجب فساد اموال می شود چون وقتی انسان یک درهم را به دو درهم بفروشد پول برابر یک درهم یک درهم است و یک درهم دیگر باطل است پس خرید و فروش ‍ ربوی بر زیان فروشنده و خریدار است پس از این جهت که موجب فساد اموال می شود خداوند آن را حرام نموده.[۱۰]

هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام سؤال کرد در باره علت تحریم ربا حضرت در جواب فرمودند: «إِنَّهُ لَوْ کانَ الرِّبَا حَلَالًا لَتَرَک النَّاسُ التِّجَارَاتِ و َمَا یحْتَاجُونَ إِلَیهِ فَحَرَّمَ اللَّهُ الرِّبَا لِیفِرَّ النَّاسُ مِنَ الْحَرَامِ إِلَی الْحَلَالِ وَ إِلَی التِّجَارَاتِ و َإِلَی الْبَیعِ وَ الشِّرَاءِ فَیبْقَی ذَلِک بَینَهُمْ فِی الْقَرْض»؛ اگر ربا کار حلالی بود مردم از تجارت دست بر می داشتند و آن چه به آن (از صنایع وحرفه ها) محتاج بودند ترک می کردند لذا خداوند ربا را حرام نمود تا مردم از حرام به حلال و تجارت و خرید و فروش رو بیاورند و بین ایشان قرض باقی بماند.[۱۱]

ربا بر دو قسم است:

امام صادق علیه السلام فرمود: ربا دو قسم است ۱. بصورت هدیه ای است که برای شخص برده می شود تا بیشتر او را مورد توجه قرار دهد. این قسم ربا همان است که قرآن می فرماید (اگر) هدیه ای به دیگران بپردازید تا در عوض بیشتر از آن هدیه بهره مند شوید ثوابی برای شما از این هدیه که به دیگری داده تا در عوض بهره مند شوید، نمی باشد ۲. ربائی که مانند قسم اول نیست که بصورت هدیه باشد، بلکه پولی به کسی می دهند که در عوض چند برابر از او مطالبه نمایند و خداوند به آن وعده جهنم داده است.[۱۲]

پست ترین شغل ها:

امام باقر علیه السلام فرمود: «أَخْبَثُ الْمَکاسِبِ کسْبُ الرِّبَا»؛ پست ترین شغل ها بدست آوردن درآمد از راه ربا می باشد.[۱۳]

مرگ ناگهانی:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: هرگاه در بین امت من ربا زیاد شود زلزله هم زیاد می شود.[۱۴] و امام باقر علیه السلام می فرمایند: در کتاب علی علیه السلام یافتم که نوشته شده بود هرگاه بعد از من ربا رایج شود مرگ ناگهانی هم رایج می شود.[۱۵]

آثار ربا

برخی از آثار منفی که برای ربا خواری برشمرده شده است عبارتند از:

ترک کار خیر و قرض دادن:

با رواج ربا و نزول در بین مردم یک جامعه، مهمترین چیزی که از این جامعه خواهد رفت، دادن قرض و وام های قرض الحسنه است. از بین رفتن مهر و محبت و عاطفه و حس احسان و کمک به دیگران یکی از آثار سوء ربا و نزول است. با رواج این نوع کسب سود دیگر حتی برادر به برادر، دوست به دوست خود هم پولی را قرض نمی دهد و تنها ملاک برای کمک به دیگران و قرض، دریافت سود بیشتر خواهد شد که در این شرایط دیگر روابط انسانی و عاطفی به سمت کم رنگ شدن و نابودی خواهد رفت.

مشکلات فردی، عصبی:

از جمله آثار فردی گرفتن ربا و نزول، ایجاد مشکلات روحی و روانی است، چرا که در غالب موارد دریافت نزول و ربا و پرداخت سود و اصل پول بیش از حد توان فرد است و فرد همیشه این نگرانی و استرس را در پرداخت آن دارد و همیشه دغدغه ای فکری او را آزار می دهد. افرادی که امروزه از بانک ها و یا شرکت های دولتی و خصوصی پول و یا کالایی را اقساط و یا به صورت وام دریافت کرده اند این مطلب را بخوبی درک می کنند.

راکد ماندن کار و فعالیت اقتصادی:

با رواج ربا و نزول، شخص دارنده ثروت به دنبال کسب و کار و تولید و فعالیت اقتصادی نخواهد رفت، از آن جهت که به هر حال سرمایه گذاری در تولید و فعالیت اقتصادی ریسکی دارد ولو ریسک کم. اما دادن پول خود به صورت ربوی و نزولی هیچ ریسکی نداشته و سود مشخص را طلب می کند و تضمین مطمئنی را هم برای اصل و سود آن می گیرد. از طرفی هم، شخص دریافت کننده ربا با توجه به سودی بالایی که قرار است پرداخت کند، حتی اگر کار تولیدی و اقتصادی خوبی را هم با آن انجام دهد، چندان موفق نخواهد شد. چرا که سود حاصل از تولید به جای صرف در خود تولید به اموال فرد ربا دهنده افزوده خواهد گشت.

ایجاد فاصله طبقاتی:

ایجاد فاصله و شکاف طبقاتی مشخص ترین و واضح ترین آثار ربا و نزول است. در این فضا شخص ربا دهنده سود خود را دریافت می کند و اصل سرمایه اش هم تضمین شده است و روز به روز بر سرمایه اش افزوده می شود و شخص ربا گیرنده هم هر چه سود کند باید به ربا دهنده دهد و علاوه بر آن اصل سرمایه اش هم ممکن است از بین برود، در این شرایط روز به روز این شکاف و فاصله طبقاتی بیشتر و بیشتر خواهد شد.

تورم:

وقتی ربا و وام های با سود ربوی درکار باشد، صنایع و تولیدی ها که مجبور به گرفتن چنین ربایی هستند، کم کم شاهد بالا رفتن هزینه خود خواهند شد، تولید کننده بخش اعظم سود خود را به ربا خوار و یا همان مرجع و سازمان وام دهنده خواهد داد، سود کم مانده برای تولید کننده، یا موجب افزایش هزینه کالا می شود و یا باعث نابودی تولید کننده، که هر دو حالت باعث تورم و بی ثباتی در تولید و اقتصاد می شود و در پی آن اقتصاد جامعه به اقتصادی بیمار تبدیل خواهد شد.

منابع

پیوندهای مرتبط

پانویس

  1. تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۶۳
  2. ترجمة المیزان، ج۲، ص۶۵۲ تا ص۶۵۶
  3. تفسیر نمونه ج۳ ص۸۸
  4. سوره آل عمران/ آیه ۱۳۰
  5. الکافی، ج۵، ص۱۴۴
  6. وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۱۹
  7. مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۳۳۲
  8. مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۳۲۹
  9. وسائل الشیعة، ج۱۸، ص۱۱۷
  10. من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۶۵
  11. من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۶۷
  12. الکافی، ج۵، ص۱۴۴
  13. الکافی، ج۵، ص۱۴۴
  14. جامع الاخبار، ص۱۸۰
  15. الامالی، للطوسی، ص۲۱۰