میرزا صادق آقا تبریزی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی (۱۳۵۱-۱۲۷۴ ق)، فقیه مبارز و مجتهد شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان فاضل ایروانى بود. او عمر خویش را در خدمت به جامعه دینى سپرى ساخت و سالها به عنوان مجاهد پیشرو در مبارزه با دین ستیزى رضاخان، مردم آذربایجان را رهبرى کرد.

۲۰۰px
نام کامل میرزا صادق آقا تبریزی
زادروز ۱۲۷۴ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۵۱ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

محمد فاضل ایروانی، محمد فاضل شربیانی، محمدحسن مامقانى،...

شاگردان

محمدعلی مدرس تبریزی، میرزا قاسم گَرگری،...

آثار

شرح تبصرة المتعلّمین، رسالة فی الربا، حاشیه بر وسیلة النجاة، المقالات الغریة،...


ولادت

میرزا صادق تبریزی در سال ۱۲۷۴ هـ.ق[۱] در شهر تبریز در خانواده اى روحانى به دنیا آمد. پدر وى میرزا محمدآقا بن محمدعلی قره داغی معروف به مجتهد کوچک، خود صاحب کمال و عالمى فرزانه بود و در خطه آذربایجان نام‌آور و به علم و فضل شهرت داشت.[۲]

تحصیل و استادان

میرزا صادق آقا در اوان نوجوانى وارد مدرسه علوم دینى گردید و تحصیلات ابتدایى را که شامل آشنایى با ادبیات، قرآن و سطح ابتدایى فقه و اصول بود فراگرفت تا این که در سال ۱۲۸۸ هـ.ق به حوزه علمیه نجف هجرت کرد و مدت اقامت او در نجف اشرف ۲۴ سال طول کشید. این مدت پربارترین دوره زندگى این عالم فرزانه بشمار مى رود. شخصیت علمى و معنوى میرزا صادق در این دوره از تاریخ زندگى‌اش شکل مى گیرد و به اجتهاد دست مى یابد.

اساتیدى که آیت الله میرزا صادق تبریزى در دوره هاى مختلف تحصیل از آن‌ها بهره برده است عبارتند از:

  • شیخ حسین اردکانى (متوفى ۱۳۰۵ هـ.ق)؛
  • شیخ هادى تهرانى (متوفى ۱۳۲۳ هـ.ق)

تدریس و شاگردان

هر چند آیت الله تبریزى در رأس امور دینى مردم و مرجعیت، عملا اوقاتش صرف تبلیغ و ترویج احکام دینى اسلام سپرى مى شد، لکن اشتغال به این گونه امور وى را از تدریس و تحقیق و تألیف بازنداشت و ایشان توانست در کنار این فعالیت همچنان به کار علمى خویش ادامه دهد. صاحب الذریعه مى نویسد: جمعى کثیر، از حوزه درس او فارغ التحصیل شده اند که در میان آنان برخى امروزه صاحب وجاهت و مکانت علمى هستند و اصولاً آقا میرزا صادق آقا خود را وقف سودرسانى تدریس و نشر احکام اسلامى کرده است.[۳]

میرزا صادق آقا تبریزی در فقه و اصول حلقه درسی تشکیل داد و در درس او شاگردان بسیاری حاضر می شدند. از جمله شاگردان وی محمدعلی مدرس تبریزی (مؤلف ریحانة الادب) و میرزا قاسم گَرگری بودند.

آثار و تألیفات

کتب و آثارى ارزشمند از ایشان که بیشتر در زمینه فقه و اصول است به جای مانده، از جمله:

  1. شرح «تبصرة المتعلّمین» اثر علامه حلى؛
  2. رساله شرایط عوضین؛
  3. رسالة فی الربا؛
  4. حاشیه بر «وسیلة النجاة»؛
  5. الفوائد فی المسائل المتفرقة الفقهیه، در مسائل مختلف فقهی؛
  6. واجبات الاحکام؛ رساله عملیه ایشان؛
  7. حاشیه بر «منهاج الرشاد»؛
  8. المقالات الغریة، در مباحث الفاظ؛
  9. رسالة فی المشتقات؛[۴]
  10. دو رساله در مشروطیت (در مخالفت با مشروطیت
  11. دیوان شعر.

همچنین آیت الله مجتهد تبریزى در زمینه مسائل دیگر نیز آثارى داشته و نظرات بسیار عمیق و قابل توجهى نیز در مسائل حقوق و داد و ستد ارائه کرده است.[۵]

فعالیتهای اجتماعى و سیاسى

آیت الله مجتهد تبریزى در عرصه هاى مختلف زندگى پیشتاز بود و عمر خویش را در خدمت به جامعه دینى سپرى ساخت و براى سامان دادن به وضع مردم در زمینه هاى مختلف قامت قیام بست. در شهر تبریز معروف است که مى گویند خانه آقا میرزا صادق به روى همه باز بود. پناهگاهى بود براى فقرا و نیازمندان و پایگاهى براى دردمندان و اندیشه‌وران که به دین و مصالح مسلمین مى اندیشیدند همچنین دیوانى براى حل مشکلات مردم.

در زندگى آیت الله تبریزى دو ویژگى بسیار برجسته وجود داشت، نخست این که ایشان بسیار سخت کوش و در اهداف دینى خویش استوار بود. دوم عشق و علاقه ایشان به مردم و به عبارتى وجهه مردمى ایشان بود. به نوشته محمد مجتهدى... حاج میرزا صادق آقا پس از رحلت حاجى میرزا حسن مجتهد، از حیث نفوذ و وجهه در درجه اول واقع شد. چنانچه در شب عید فطر مردم از نصف شب به مسجد او مى رفتند و براى خود جا مى گرفتند.[۶]

مبارزه و تبعید:

در جریان قلع و قمع حوزه هاى علمیه و دستگیرى و کشاندن طلاب علوم دینى به پادگان‌ها و از طرفى جریان کشف حجاب، مراجع و عالمان بزرگ دینى به پاسدارى از ارزشهای اسلامى برخاسته و مبارزه اى گسترده با دولت را آغاز کردند. علمای قم، شیراز، مشهد و اصفهان و تهران و تبریز هر کدام با اجراى راهپیمایى ها و تجمعات، مردم را از هجوم گسترده دشمن آگاه ساخته و دین ستیزى رضاخان را محکوم کردند.

در این وقایع آیت الله میرزا صادق آقا در تبریز به عنوان مجاهد پیشرو در مبارزه با دین ستیزى رضاخان، مردم آذربایجان را رهبرى کرد. وى پس از شنیدن وقاع دردناک هجوم به مدارس علمى در حوزه علمیه قم و دستگیرى طلاب و با علنى شدن تبلیغات ضد اسلامى رضاخان در تبریز، دولت رضاخانى را به باد انتقاد گرفت و از رفتار و عوامل حکومت، اظهار انزجار و اعلام خطر نمود و این بود که رضاخان دستور داد آیت الله میرزا صادق آقا را گرفته و به تبعیدگاه روانه ساختند.

در داستان مبارزات و تبعید ایشان آمده است: او کسى بود که بر بالاى منبر رفته و آنچه که پهلوى با علماء و دین انجام می‌داد براى مردم مطرح مى کرد، ولذا عوامل پلیس او را دستگیر و نخست در همدان و سپس به قم تبعید نمودند... .[۷]

در کتاب «علماء معاصرین» این گونه آمده است که وى بنا به موجبى به بلد سنندج مقر حکومت کردستان مسافرت فرمود!...[۸] و اهالى آنجا با این که از جماعات اهل سنت شافعیه هستند به زیارت او آمدند و تکریم و تجلیل به جاى آوردند و علماى ایشان هر روز مى آمدند و به قدوم وى در بلدشان افتخار مى نمودند.[۹]

امام خمینى نیز در خصوص وجود اختناق آن زمان و منکرهاى رضاخانى اشاره مى کند و در ارتباط با تبعید مجتهد مجاهد تبریز مى گوید: ... با دست رضاخان شروع کردند به کوبیدن روحانیون. عمامه ها را برداشتند و مدرسه ها را جلویش را گرفتند، لباس‌ها را تغییر دادند با آن شدتى که انسان شرم مى کند که چه کردند با این طائفه و این هم به اسم این که مى خواهیم اصلاح بکنیم، با اسم این که همه ایران یک‌رنگ باشند ملت ما کذا باشد و با این حرف‌هاى ناروا این قدرت را هم مى خواستند بشکنند و شکستند در آن وقت و سخت هم شکستند و چند قیامى که در ایران از جانب روحانیون شد که یکى از آن‌ها از اصفهان بود... این را هم با حیله و قدرت شکستند چنانچه قیام آذربایجان و علماى آذربایجان و قیام خراسان این‌ها را هم با قدرت شکستند... و علماى تبریز را دو نفر شخصى که در رأس بود در آنجا گرفتند و بردند گمانم این است که در سقز آنجا مدتى تبعید بودند و بعد هم که اجازه رفتن را دادند و مرحوم حاج میرزا صادق آقا که شخص اول آن وقت روحانیت تبریز بود آمد و در قم ماند و در همین جا هم ماندگار شد و دیگر نرفت. آنجا مى رفت هم کارى نمى توانست بکند.[۱۰]

از نگاه عالمان

  • علامه امینى درباره آیت الله مجتهد تبریزى اینگونه می نویسد: او یکى از چهره هاى درخشان تشیع و از جمله دانشمندان متشخص امامیه است که در آذربایجان به مرجعیت تقلید رسید و سال‌ها صاحب ریاست و زعامت دینى گردید. زعیمى که در اداره امور حسن تدبیر و در قضاء و داورى دادگرى و در اظهارنظر ثبات و پایدارى و استوارى نشان مى داد و در اصلاح جامعه برنامه‌هایى پیشرفته ارائه مى نمود. او همواره با هوشیارى و دوراندیشى و تحمل مشقات و مرارت‌ها مردم را رهبرى مى کرد و در مبارزه با کفر و الحاد از سختى ها و تلخى ها نمى هراسید و پیوسته با پند و اندرز و سخنان گیرا و نافذش باز مسئولیت را به دوش مى کشید.[۱۱]
  • همچنین در احسن الودیعه آمده است: آقا میرزا صادق یکى از علماى بزرگ ایران و از جمله مراجع تقلید شیعه امامیه در عصر حاضر است که صاحب ریاست عامه و مرجعیت تام است و حکومت ایران به دنبال انقلابى که در شهر تبریز رخ داد، وى را به برخى بلاد تبعید نمود.[۱۲]
  • سید محسن امین نیز از او به بزرگى یاد کرده، مى نویسد: او فقیهى بود مجتهد، مرجع تقلیدى محبوب، انسانى زیباروى و نیکو معاشرت بود، واعظ و سخنورى داراى سعه صدر و قریحه شعر بوده است... .[۱۳]
  • همچنین آقا بزرگ تهرانى مى نویسد: او وجود خویش را وقف تدریس، نشر احکام و سودرسانى و رفع نیاز نیازمندان و مبارزه با بدعت ها، بى‌دینى ها و پاسدارى از مقدسات دین و جهان اسلام کرد و در این راه با سختى ها و مرارت‌هاى زیادى روبرو گردید و تحمل کرد که کوه تحمل آن را نداشت.
  • ملا على واعظ خیابانى نیز که محضر این بزرگوار را درک کرده است مى نویسد: چنان صاحب حزم (هوشیار) بود که کسى نمى توانست در امرى به ایشان دخالت و غلبه بنماید و نطق نمى کرد مگر به چیزى که نفع ببخشد براى مردم در دین و دنیاى ایشان... .[۱۴]

وفات

مرحوم آیت الله میرزا صادق آقا تبریزى، سرانجام در ۶ ذى القعده سال ۱۳۵۱ قمرى (۱۳۳۱ ش) دار فانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در جوار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد. به نوشته صاحب «علماء معاصرین»، آیت الله حائرى یزدى در قم و سایر بزرگان در شهرهاى دیگر نیز براى او مجلس ختم برگزار کردند.[۱۵]

پانویس

  1. علماى معاصرین، ملا على واعظ خیابانى، ص ۱۵۳.
  2. اعیان الشیعه؛ تاریخ ولادت او در سال ۱۲۶۹ هـ.ق نوشته شده است، ج ۷، ص ۳۶۷.
  3. کیهان اندیشه، ش ۱۶، ص ۸۰ به نقل مبانى حقوق، موسى جوان، ج ۲، ص ۱۳۸.
  4. طبقات اعلام الشیعه، ج ۲، ص ۸۷۳.
  5. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج ۷، ص ۳۶۷.
  6. رجال آذربایجان دوره مشروطیت، مهدى مجتهدى، ص ۱۰۳.
  7. معارف الرجال، محمد حرزالدین، ج ۲، ص ۳۷۴.
  8. علماى معاصرین، ملا على واعظ خیابانى، ص ۱۵۴.
  9. همان.
  10. صحیفه نور، ج ۸، ص ۲۸؛ البته در جلدهاى دیگر صحیفه این جمله امام مکرر آمده است، ج ۱، ص ۲۶۱؛ ج ۲، ص ۲۳۸ و ج ۶، ص ۲۴۵.
  11. شهداء الفضیلة، علامه امینى، ص ۳۹۲؛ شهیدان راه فضیلت (ترجمه این کتاب، ص ۵۵۳).
  12. کیهان اندیشه، ش ۱۶، به نقل از احسن الودیعه، ص ۲۶۲، سید مهدى کاظمى اصفهانى.
  13. کیهان اندیشه، ش ۱۶، به نقل از اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۳۶۷.
  14. علماى معاصرین، ص ۱۵۴.
  15. علماى معاصرین، ملا على واعظ خیابانى، ص ۱۵۶.

منابع

  • سعید عباس‌زاده، "میرزا صادق آقا تبریزى"، ستارگان حرم، جلد ۱.