مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

گناه

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از معصيت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«معصیت» و نافرمانى حضرت حق (جل و اعلى) در روایات معصومین علیهم السلام، «گناه» نامیده شده است. گناه آفت ایمان و تقوا است، و آثار زیانبار و ویرانگرى در درون و برون انسان بر جاى مى گذارد، اثر وضعى آن رفته رفته در دل و جان و قلوب و افکار ظاهر مى شود و موجب تیرگى قلب مى گردد و باعث مى شود گناهکار و عصیانگر به نوعى بسوى مسخ ‌شدگى کشیده شود و به لبه پرتگاه سقوط برسد. پس افراد مسلمان باید در حد مقدور از مکروهات و امور شبهه ناک دورى کنند تا به راحتى بتوانند از محرمات و گناهان کبیره هم دورى کنند.

آثار گناه در زندگی انسان

گناه و نافرمانی خدا، آثار سوئی در انسان گذاشته و او را در زندگی دچار مشکلات و گرفتاری های متعددی می کند. از آن جمله به این موارد که بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام است، اشاره می گردد:

اثر گناه بر نفس انسان:

  • امام صادق علیه السلام: «کانَ أَبِى علیه السلام یقُولُ مَا مِنْ شَیءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَةٍ إِنَّ الْقَلْبَ لَیوَاقِعُ الْخَطِیئَةَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَیهِ فَیصَیرَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ»؛ پدردم همواره می فرمود: چیزى بیشتر از گناه قلب را فاسد نکند، قلب مرتکب گناهى می شود و بر آن اصرار می ورزد تا بالایش به پائین می گراید (سرنگون و وارونه می شود و سخن حق و موعظه در آن نمی گنجد و تاثیر نمی کند).[۱]
  • امام صادق علیه السلام: إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِى قَلْبِهِ نُکتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَى قَلْبِهِ فَلَا یفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً»؛ شنیدم که هرگاه مرد گناهى کند در دلش نقطه سیاهى برآید، پس اگر توبه کند، محو شود و اگر بر گناه بیفزاید، آن سیاهى افزایش یابد تا بر دلش غالب شود، سپس هرگز رستگار نشود.[۲]
  • امام صادق علیه السلام: «إِنَّ أَحَدَکمْ لَیکثُرُ بِهِ الْخَوْفُ مِنَ السُّلْطَانِ و َمَا ذَلِک إِلَّا بِالذُّنُوبِ فَتَوَقَّوْهَا مَا اسْتَطَعْتُمْ وَلَا تَمَادَوْا فِیهَا»؛ گاهى یکى از شما از سلطان بسیار می ترسد و این جز براى ارتکاب گناهان نیست تا می توانید از گناهان بپرهیزید و بر آنها اصرار نورزید.[۳]
  • امام باقر علیه السلام: «الذُّنُوبُ کلُّهَا شَدِیدَةٌ وَ أَشَدُّهَا مَا نَبَتَ عَلَیهِ اللَّحْمُ وَالدَّمُ لِأَنَّهُ إِمَّا مَرْحُومٌ وَ إِمَّا مُعَذَّبٌ وَالْجَنَّةُ لَا یدْخُلُهَا إِلَّا طَیبٌ»؛ همه گناهان سخت است (از نظر نافرمانى خدا و کیفر و عقوبت آنها) ولى سختترین آن ها گناهى است که بر آن گوشت و خون بروید (مانند خوردن مال حرام یا اصرار بر گناه اگر چه حلال خورد) زیرا آن گنه کار یا بخشوده و یا معذب گردد و جز شخص پاک به بهشت وارد نشود (پس چنین گنهکارى باید در برزخ و یا محشر عذاب کشد تا آن گوشت و خونش بریزد و تصفیه گردد و سپس داخل بهشت شود).[۴]
  • امیرالمؤمنین علیه السلام: لَا وَجَعَ أَوْجَعُ لِلْقـُلُوبِ مِنَ الذُّنُوبِ وَلَا خَوْفَ أَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ وَ کفَى بِمَا سَلَفَ تَفَکراً وَ کفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً؛ دردى دردناکتر از گناه براى دل نیست و ترسى سخت تر از مرگ نیست و گذشته براى اندیشیدن (و عبرت گرفتن) بس است و مرگ براى اندرز دادن کافى است.[۵]

ایجاد مشکلات و امراض:

  • امام صادق علیه السلام: «أَمَا إِنَّهُ لَیسَ مِنْ عِرْقٍ یضْرِبُ وَ لَا نَکبَةٍ وَ لَا صُدَاعٍ وَ لَا مَرَضٍ إِلَّا بِذَنْبٍ و َذَلِک قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِى کتَابِهِ وَ ما أَصابَکمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کسَبَتْ أَیدِیکمْ و َیعْفُوا عَنْ کثِیرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ و َمَا یعْفُو اللَّهُ أَکثَرُ مِمَّا یؤَاخِذُ بِهِ»؛ هیچ رگى نزد و پائى به سنگ نخورد و درد سر و مرضى پیش نیاید مگـر به جهت گناهى (که انسان مرتکب شده است) و همین است که خداى عزوجل در کتابش فرماید: (هر مصیبتى به شما رسد، براى کاری است که بدست خود کرده اید و خدا از بسیارى هم گذشت می کند) سپس امام علیه السلام فرمود: آنچه خدا از آن می گذرد از آنچه از آن مؤاخذه می کند بیشتر است.[۶]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: «کانَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یقُولُ لَا تُبْدِینَّ عَنْ وَاضِحَةٍ و َقَدْ عَمِلْتَ الْأَعْمَالَ الْفَاضِحَةَ و َلَا یأْمَنِ الْبَیاتَ مَنْ عَمِلَ السَّیئَاتِ»؛ امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: تو که اعمال رسواکننده مرتکب شده اى خنده دندان نما مکن و کسی که گناهانى کرده، از بلاى شبگیر و پیش آمد ناگهانى نباید ایمن باشد.[۷]

کم شدن رزق و روزى:

  • امام صادق علیه السلام: «إِنَّ الْعَبْدَ لَیذْنِبُ الذَّنْبَ فَیزْوَى عَنْهُ الرِّزْقُ»؛ امام باقر علیه السلام فرمود: همانا بنده مرتکب گناه می شود و روزى از او برکنار می گردد.[۸]
  • امام صادق علیه السلام: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیذْنِبُ الذَّنْبَ فَیدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ وَتَلَا هَذِهِ الْآیةَ إِذْ أَقـْسَمُوا لَیصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ وَلا یسْتَثْنُونَ فَطافَ عَلَیها طائِفٌ مِنْ رَبِّک و َهُمْ نائِمُونَ»؛ امام باقر علیه السلام فرمود: مردى مرتکب گناهى می شود و روزى از او کناره می گیرد و این آیه را تلاوت فرمود: (زمانی که قسم خوردند که صبحدم آنها را بچینند و انشاءالله نگفتند، بدان جهت از جانب پروردگارت بلائى بر آن چرخید و آنها خوابیده بودند).[۹]

از بین رفتن شهرهاى آباد:

  • «سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِاللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ (فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَینَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسهُمْ...) فَقَالَ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کانَتْ لَهُمْ قُرًى مُتَّصِلَةٌ ینْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَنْهَارٌ جَارِیةٌ وَ أَمْوَالٌ ظَاهِرَةٌ فَکفَرُوا نِعَمَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ غَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ مِنْ عَافِیةِ اللَّهِ فـَغَیرَ اللَّهُ مَا بِهِمْ مِنْ نِعْمَةٍ وَ إِنَّ اللّهَ لایغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ فَأَرْسَلَ اللَّهُ عَلَیهِمْ سَیلَ الْعَرِمِ فَغَرَّقَ قُرَاهُمْ وَ خَرَّبَ دِیارَهُمْ وَ أَذْهَبَ أَمْوَالَهُمْ و َأَبْدَلَهُمْ مَکانَ جَنَّاتِهِمْ جَنَّتَینِ ذَوَاتَی أُکلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَیءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِیلٍ ثُمَّ قَالَ ذلِک جَزَیناهُمْ بِما کفَرُوا وَ هَلْ نُجازِی إِلَّا الْکفُورَ؛ مردى از امام صادق علیه السلام این قول خداى عزوجل را پرسید: (گفتند: پروردگارا! بین سـفرهاى ما دورى انداز و آن ها بخود ستم کردند) حضرت فرمود: آنها مردمى بودند داراى آبادی هاى به هم پیوسته و درچشم رس یکدیگر با نهرهاى جارى و اموال بسیار و نمایان، سپس نعمت هاى خداى عزوجل را ناسپاسى کردند و عافیت خدا را نسبت بخود دگرگون ساختند، خدا هم نعمت آنها را دگرگون ساخت و همانا خدا آنچه را مردمى دارنـد دگرگون نسازد تا آنها خود را دگرگون کنند) خدا بر آنها سیل عرم فرستاد تا آبادی هاشان را غرقه نمود و دیارشان را خراب کرد و اموالشان را برد و باغ هاى (سرسبز و پرمیوه) آنها را بدو باغ از درخت تلخ و شوره گز و اندکـى سدر (یعنى درختان بى میوه خود رو که پس از خشـک شدن سیل روئیده بود) تبدیل کرد، سپس خداى عزوجل فرماید: (ناسپاسى آنها را چنین کیفر دادیم، مگر ما جز ناسپاس را کیفر دهیم).[۱۰]

جلوگیری از آمدن باران:

  • امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ سالى کم باران تر از سال دیگر نیست، ولى خدا باران را به جائى که خواهد می فرستد، چون مردمى مرتکب گناهان شوند، خداى عزوجل بارانى را که در آن سال براى آنها مقدر فرموده، از آنها بگرداند و بسوى بیابان ها و دریاها و کوه ها فرستد و همانا خدا جعل را در سوراخش عذاب کند، بوسیله نگهداشتن باران از زمینى که جعل در آن است. براى گناهان مردمی که در آنجا باشند، در صورتی که خدا براى جعل راهى در غیر محله گنهکاران قرار داده است سپس امام علیه السلام فرمود: اى صاحبان بینش عبرت گیرید.[۱۱]

گناه جدید و مرض جدید:

  • امام رضا علیه السلام مى فرمود: هر چند بندگان گناهان تازه اى را که سابقه نداشته ایجاد کنند خدا براى آنها بلاهائی را که سابقه نداشته ایجاد کند.[۱۲]

مستجاب نشدن دعا:

  • امام باقر علیه السلام فرمود: همانا بنده از خدا حاجتى می خواهد که اقتضا دارد، زود یا دیر برآورده شود (زیرا حاجت مشروع است و شرایط دعا موجود) سپس آن بنده گناهى مرتکب می شود و خداى تبارک و تعالى به فرشته می فرماید: حاجتش را روا مکن و او را از آن محروم دار: زیرا در معرض خشم من در آمد و سزاوار محرومیت من گشت.[۱۳]

محروم شدن از نماز شب:

  • امام باقر علیه السلام فرمود: مردى مرتکب گناهى می شود و روزى از او کناره می گیرد و این آیه را تلاوت فرمود: (زمانی که قسم خوردند که صبحدم آن ها را بچینند و انشاءالله نگفتند، بدان جهت از جانب پروردگارت بلائى بر آن چرخید و آنها خوابیده بودند).[۱۴]

تسلط دیگران بر گناهکار:

  • امام صادق علیه السلام فرمود: خداى عزوجل فرماید: هرگاه کسی که مرا شناخته نافرمانیم کند، کسی را که مرا نشناخته بر او مسلط کنم.[۱۵]

کوچک شمردن گناهان

شیطان ملعون براى این که بتواند راحت تر ما را به گناه آلوده کند، به ما تلقین مى کند که این که گناه مهمى نیست. با توجه به میزان ضرر و ضربه اى که هر گناه مى تواند به ما بزند و این که ممکن است ضرر بعضى گناهان خیلى بیشتر از گناهان دیگر باشد، خداوند در مورد نهى از آن گناهان و وعده عذاب در مورد آن ها تاکید بیشترى کرده، ولى این به معناى این نیست که گناهان دیگر، خطر و ضرر ندارد لذا هیچ گناهى را اگر چه از کبائر شمرده نشده باشد، نباید کوچک دانست، زیرا هر کارى را که خدا حرام یا واجب کرده، تخلف از آن، موجب ناراضى شدن خدا از ما و استحقاق عذاب و جهنم مى شود و چیزى که خدا را از ما ناراضى کند و ما را مستحق عذاب او کند، هرگز کم و کوچک نیست.

روایاتی در باره کوچک شمردن گناه:

  • امام صادق علیه السلام: «اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّهَا لَا تُغْفَرُ قُلْتُ وَ مَا الْمُحَقَّرَاتُ قَالَ الرَّجُلُ یذْنِبُ الذَّنْبَ فَیقُولُ طُوبَى لِى لَوْ لَمْ یکنْ لِى غَیرُ ذَلِک»؛ زید شحام گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: از گناهان محقر بپرهیزید که آمرزیده نشوند، عرض کردم: گناهان محقر چیست؟ فرمود: این است که مردى گناه کند و بگوید، خوشا حال من اگر غیر از این گناه نداشته باشم.[۱۶]
  • سماعة گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام شنیدم که می فرمود: «لَاتَسْتَکثِرُوا کثِیرَ الْخَیرِ وَلَا تَسْتَقِلُّوا قَلِیلَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ قَلِیلَ الذُّنُوبِ یجْتَمِعُ حَتَّى یکونَ کثِیراً وَ خَافُوا اللَّهَ فِى السِّرِّ حَتَّى تُعْطُوا مِنْ أَنْفُسِکمُ النَّصَفَ»؛ خیر بسیار (مانند طاعت و بخشش زیاد) را بسیار نشمارید و گناه اندک را کم نشمارید زیرا گناه اندک انباشته می شود و زیاد می گردد و در نهان از خدا بترسید تا از خود انصاف دهید (بحق قضاوت کنید اگر چه بزیانتان باشد و چنین نکند جز کسی که در نهان از خدا بترسد).[۱۷]
  • امام صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ نَزَلَ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ مَا بِهَا مِنْ حَطَبٍ قَالَ فَلْیأْتِ کلُّ إِنْسَانٌ بِمَا قَدَرَ عَلَیهِ فَجَاءُوا بِهِ حَتَّى رَمَوْا بَینَ یدَیهِ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فـَقـَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَکذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ ثُمَّ قَالَ إِیاکمْ وَالْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لِکـُلِّ شـَیءٍ طَالِباً أَلَا و َإِنَّ طَالِب َهَا یکتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کلَّ شَیءٍ أَحْصَیناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ»؛ رسول خدا صلی الله و علیه و آله در زمین بى گیاهى فرود آمد و به اصحابش فرمود: قدرى هیزم بیاورید، گفتند: یا رسول الله! در زمین بى گیاه آمده ایم، در این جا هیزم نیست. حضرت فرمود: هر کس هر چه پیدا کرد بیاورد، سپس آن ها کم کم هیزم آورند و در برابر آن حضرت انباشته کردند، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود، گناهان این گونه جمع می شود. سپس فرمود: از گناهان محقر بپرهیزید زیرا هر چیزى بازخواست کننده اى دارد، بدانید که بازخواست کننده گناهان (می نویسد آنچه را مردم پیش فرستاده و آثار آنها را و همه چیز را در امام مبین (لوح محفوظ یا نامه اعمال) شماره کنیم).[۱۸]
  • رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرمودند: لَا تُحَقِّرُوا شَیئاً مِنَ الشَّرِّ وَ إِنْ صَغُرَ فِی أَعْینِکمْ وَ لَا تَسْتَکثِرُوا شَیئاً مِنَ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ فِی أَعْینِکمْ فَإِنَّهُ لَا کبِیرَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ وَ لَا صَغِیرَ مَعَ الْإِصْرَار؛ هیچ کار بدى را کوچک نشمارید اگر چه در نظر شما کوچک باشد و هیچ کار خوبى راکه می کنید، زیاد ندانید اگر چه در نظرتان زیاد باشد زیرا هیچ گناهى، با توبه و استغفار واقعى، نابخشودنى نیست و هیچ گناهى با تکرار و اصرار، کوچک نیست.[۱۹]
  • قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: لَا یصْغَرُ مَا یضُرُّ یوْمَ الْقِیامَةِ؛ امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: چیزى که روز قیامت، ضرر برساند، کوچک نیست.[۲۰]
  • امام صادق علیه السلام فرمودند: مَنْ هَمَّ بِالسَّیئَةِ فَلَا یعْمَلْهَا فَإِنَّهُ رُبَّمَا عَمِلَ الْعَبْدُ السَّیئَةَ فَیرَاهُ الرَّبُّ فَیقُولُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَاأَغْفِرُ لَک أَبَداً؛ هر وقت فکر انجام گناهى به سرتان زد، پس سعى کنید که مرتکب نشوید زیرا ممکن است که خداوند در همان حال که شما را مى بیند، به عزت وجلالش قسم بخورد که شما را نیامرزد.[۲۱]
  • رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرمودند: إِنَّ اللَّهَ کتَمَ سَخَطَهُ فِی مَعْصِیتِهِ و َلا یسْتَقِلَّنَّ أَحَدُکمْ شَیئاً مِنَ الْمَعَاصِی فَإِنَّهُ لَا یدْرِی فِی أَیهَا سَخَطُ اللَّهِِ؛ خداوند، غضبش را در بین گناهان مخفى کرده، پس هیچ گناهى را کم و کوچک نشمارید زیرا نمى دانید غضب خدا در کدام است.[۲۲]
  • رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرمودند: یا أَبَاذَرٍّ لَا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ الْخَطِیئَةِ وَلَکنِ انْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَیتَ یا أَبَاذَرٍّ إِنَّ نَفْسَ الْمُؤْمِنِ أَشَدُّ تَقَلُّباً وَ خِیفَةً مِنَ الْعُصْفُورِ حِینَ یقْذَفُ بِهِ فِی شَرَکهِ یا أَبَاذَرٍّ إِنَّ الرَّجُلَ لَیعْمَلُ الْحَسَنَةَ فَیتَّکلُ عَلَیهَا وَ یعْمَلُ الْمُحَقَّرَاتِ حَتَّى یأْتِی اللَّهَ وَ هُوَ (عَلَیهِ غَضْبَانُ)؛ پیامبر خاتم صلی الله و علیه و آله به ابوذر فرمودند: اى ابوذر، به کوچکى گناه نگاه نکن، بلکه به بزرگى و عظمت خداوندى نگاه کن که با گناه، از فرمانش سرپیچى مى کنى. اى ابوذر، روح انسان با گناه، خیلى زود خراب و منقلب مى شود. اى ابوذر، ممکن است انسان کار خوبى انجام دهد ودل به آن خوش دارد ولى گناهانى کوچکى را هم مرتکب شده باشد که اصلا آن ها را به حساب نیاورده باشد و روز قیامت، خدا را از خودش به خاطر آن گناهان، ناراضى و غضبناک ببیند. پس باید هر گناهى را خطرناک دانست.[۲۳]
  • امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: أَنَّهُ قَالَ: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ؛ بدترین گناهان، گناهى است که گنهکار، آن را کوچک بشمارد.[۲۴]
  • امام صادق علیه السلام فرمودند: عَلَامَةُ النِّفَاقِ اسْتِصْغَارُ الْمَعَاصِی؛ یکى از نشانه هاى نفاق، کوچک شمردن گناهان است.[۲۵]
  • امام باقر علیه السلام: اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لَهَا طَالِباً یقُولُ أَحَدُکمْ أُذْنِبُ و َأَسْتَغْفِر؛ از گناهان کوچک بپرهیزید که خداوند، شاهد و ناظر است و ملائک مامور مى نویسند. بعضى مى گویند گناه مى کنیم بعد توبه مى کنیم (از کجا مى دانید که موفق به توبه واقعى مى شوید یا نه). سپس حضرت آیه قرآن را متذکر مى شوند که مى فرماید: «وَ نَکتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ و َکلَّ شَیءٍ أَحْصَیناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ»؛ و مى نویسیم آن چه را کردند و همه نزد ما محفوظ است. [۲۶][۲۷]
  • امام باقر علیه السلام: مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی لَا تُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَیتَنِی لَا أُؤَاخَذُ إِلَّا بِهَذَا؛ از گناهانى که آمرزیده نمى شود این است که گناه کند و بگوید: اى کاش مجازات نمى شدم مگر به خاطر این گناه.[۲۸]

گناهان کبیره

در فرهنگ اسلامی هر گناهی چون در واقع «معصیت» و نافرمانی خداوند متعال است، مهم و بزرگ محسوب می شود اما از بعضی آیات و روایات فهمیده می شود که یک سری از گناهان، قبح و زشتی بیشتری نسبت به گناهان دیگر دارند و بیشتر مورد غضب و عذاب خداوند می باشند که اصطلاحاً به آنها «گناهان کبیره» اطلاق می شود.

موارد و مصادیق گناهان کبیره:

  • «حسن بن محبوب» گوید: یکى از اصحاب نامه اى نوشت و به من داد که به امام کاظم علیه السلام دهم، در آن نامه پرسیده بود: کبائر چند تا است و چیست؟ حضرت نوشت: کسى که از آنچه خدا بر آن به دوزخ تهدید کرده دورى کند، کردارهاى بدش پوشیده مى شود، اگر مؤمن باشد و هفت گناهی که موجب دوزخ می شود:
  1. آدم کشى حرام (نه کشتن قاتل و مهاجم و مانند آن)
  2. نافرمانى پدر و مادر (بدرجه ای که عاق آنها شود)
  3. رباخوارى
  4. تعرب بعد از هجرت.
  5. متهم ساختن زنان پارسا به زنا.
  6. خوردن مال یتیم.
  7. فرار از جهاد.[۲۹]
  • در حدیثی دیگر حضرت عبدالعظیم حسنی به سند خود از امام موسی بن جعفر علیه السلام نقل می کند که ایشان در تفسیر آیه شریفه «الَّذِینَ یجْتَنِبُونَ کبائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَواحِشَ...» این گناهان را به عنوان «گناه کبیره» برشمردند:
  1. شرک، زیرا خداوند در قرآن کریم می فرماید: بهشت برای مشرک حرام است.[۳۰]
  2. ناامید ی از رحمت خدا زیرا خداوند می فرماید تنها کافرین از رحمت خدا ناامیدند.[۳۱]
  3. ایمن از مکر خدا بودن زیرا خداوند می فرماید غیر از زیانکاران کسی ایمن از مکر خدا نیست.[۳۲]
  4. عاق و نفرین شده والدین، زیرا خداوند آنها را ستمکار و بدبخت قرار داده است.[۳۳]
  5. کشتن انسان بی گناه، زیرا جزای چنین کسانی خلود در جهنم است.[۳۴]
  6. تهمت زنا به زنان پاکدامن زیرا آنها در دنیا و آخرت محروم از رحمت خدا و در عذاب الهی اند.[۳۵]
  7. خوردن مال یتیم، زیرا سرانجام چنین کاری آتش دوزخ است.[۳۶]
  8. فرار از جنگ زیرا چنین کسانی دچار خشم خدا و دخول در جهنم اند.[۳۷]
  9. رباخوری، زیرا رباخواران فریفته شیطانند.[۳۸]
  10. سحر (جادو و چشم بندى) زیرا خداى عزوجل می فرماید: (محققا دانستند که هر کس خریدار جادو شود، در سرای آخرت بهره ای ندارد.[۳۹]
  11. زناکارى، زیرا خداى عزوجل می فرماید: (هر که چنین کند کیفر گناه خود بیند و در قیامت عذابش دو برابر شود و با خوارى در آن جا جاودان باشد).[۴۰]
  12. سوگند دروغ براى تبهکارى (مانند خوردن مال مردم)، زیرا خداى عزوجل می فرماید: (کسانی که پیمان با خدا و سوگندهاى خود را به بهائى اندک می فروشند، در آخرت بهره اى ندارند.[۴۱]
  13. خیانت در غنیمت جنگى زیرا خداى عزوجل می فرماید: (و هر که در غنیمت خیانت کند روز قیامت با آنچه خیانت کرده بیاید.[۴۲]
  14. ندادن زکات واجب، زیرا خداى عزوجل می فرماید: (با آنها (مال زکات بازداشت شده) پیشانى و پشت و پهلوى آنها را داغ کنند.[۴۳]
  15. شهادت دروغ و نهان کردن شهادت، زیرا خداى عزوجل فرماید: (هر که شهادت را نهان کند، دلش گنهکار است). [۴۴]
  16. شراب خوارى، زیرا خداى عزوجل از آن نهى فرموده، مثل آن که از پرستش بت ها نهى فرموده است.[۴۵]
  17. نماز یا واجب دیگر خداى را عمداً ترک کردن زیرا رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرمود: کسی که نماز را عمداً ترک کند، از پیمان و تعهد خدا و رسولش بیزارى جسته است.
  18. پیمان شکنى و قطع رحم زیرا خداى عزوجل فرماید: کسانی که پیمان خدا را پس از استوار کردنش ‍ می شکنند، آنچه را خدا به وصلش فرمان داده، قطع می کنند... ایشان دچار لعنت و عاقبت بد هستند.[۴۶]

پاک شدن گناه

یکی از نعمت های خدای سبحان این است که مانع ریختن آبروی انسان در برابر اولین و آخرین بنده ­هایش می ­شود. به همین خاطر هر بنده ­ای را که مصلحت باشد با انواع بیماری ها و بلاها، پلیدی گناهانش را پاک می­ کند. خداوند به وسیله بعضی چیزها گناهان بنده ­اش را پاک می ­کند:

۱. کیفر دنیوی: کسی که مرتکب گناهی شود خداوند منان او را در این دنیا گرفتار فقر، بلا و مصیبت می­کند تا از گناهش پاک شود. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می­فرمایند: «هرگاه مؤمن مرتکب گناهانی شود، به سبب آنها به فقر گرفتار شود و اگر آن گناهانش را پاک نکرد به بیماری مبتلا شود و اگر این نیز گناهانش را پاک نکرد، هنگام مردن به سختی جان دهد تا آن که سرانجام خدا را بدون گناهی که به سبب آن بازخواست شود، دیدار کند و دستور داده شود که او را به بهشت ببرند».[۴۷]

۲. بیماری ها: انسان باید شکرگذار خدا باشد. زیرا با یک بیماری معمولی، خداوند می­خواهد گناهش در این دنیا پاک شود و به آتش قهر الهی دچار نشود. امام رضا علیه السلام می­فرمایند: «بیماری برای مؤمن، تطهیر و رحمت است و برای کافر، عذاب و لعنت، بیماری همواره با مؤمن هست تا آن که گناهش به کلی پاک شود».[۴۸] و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «لحظات درد کشیدن، لحظه ­های گناهان را از بین می­برد».[۴۹] امام سجاد علیه السلام هرگاه بیماری را می­دید که بهبود یافته است، به او می­فرمود: پاکی از گناهان را به تو تبریک می­گویم، عمل شایسته را از نو آغاز کن.

۳. اندوه: سومین عامل پاک کننده گناهان اندوه می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می­فرمایند: «لحظات نگرانی و اندوه، لحظات کفاره گناهان است. اندوه و نگرانی مؤمن پیوسته با مؤمن هست و زمانی رهایش می­کند که از گناهان پاک شده باشد.[۵۰]

۴. کارهای نیک: انسان ساعاتی از شبانه روز را با انجام کارهای نیک می­تواند سبب پاکی گناهانش شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می­فرمایند: «هرگاه کار بدی کردی، کار نیک انجام بده که آن بدی را پاک می­کند».[۵۱]

۵. خوش اخلاقی: شخصی که خوش اخلاق است هم دیگران از وی در آسایشند و هم باعث بخشودگی گناهانش می باشد. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «چهار چیز است که هر کس داشته باشد اگر سرتاپا غرق گناه باشد، خداوند آن گناهان را به حسنه و نیکی تبدیل می­کند؛ راستی، شرم، خوش ­اخلاقی و سپاس­گزاری».[۵۲] همچنین عوامل دیگری از قبیل فریادرسی به ستمدیدگان، سجده زیاد، حج و عمره به جا آوردن، صلوات فرستادن بر محمد و آل او و مرگ که باعث پاکی انسان از گناهش می­شود.

پانویس

  1. اصول کافى، ج:۳ ص:۳۶۹، روایة: ۱.
  2. همان، ج:۳، ص:۳۷۳، روایة:۱۳.
  3. همان، ج:۳، ص:۳۷۷، روایة: ۲۷.
  4. همان، ج:۳، ص:۳۷۱، روایة:۷.
  5. همان، ج:۳، ص:۳۷۷، روایة: ۲۸.
  6. همان، ج:۳، ص:۳۷۰، روایة:۳.
  7. همان، ج:۳، ص:۳۷۱، روایة:۵.
  8. همان، ج:۳، ص:۳۷۱، روایة:۸.
  9. همان، ج:۳، ص:۳۷۲، روایة:۱۲.
  10. همان، ج:۳، ص:۳۷۵، روایة:۲۳.
  11. همان، ج:۳، ص:۳۷۳، روایة: ۱۵.
  12. همان، ج:۳، ص:۳۷۷، روایة:۲۹.
  13. همان، ج:۳، ص:۳۷۳، روایة:۱۴.
  14. همان، ج:۳، ص:۳۷۲، روایة:۱۲.
  15. همان، ج:۳، ص:۳۷۸، روایة: ۳۰.
  16. همان، ج:۳، ص:۳۹۴، روایة:۱.
  17. همان، ج:۳، ص:۳۹۴، روایة:۲.
  18. همان، ج۳، ص۳۹۴، روایة۳.
  19. وسائل الشیعه، ج:۱۵، ص:۳۱۲.
  20. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۳۱۲.
  21. وسائل الشیعة، ج:۱۵، ص:۳۱۳.
  22. وسائل الشیعة، ج:۱۵، ص:۳۱۳.
  23. مستدرک الوسائل، ج:۱۱، ص:۳۴۹.
  24. وسائل الشیعه، ج:۱۵، ص:۳۱۲.
  25. بحارالانوار، ج:۶۹، ص:۲۰۷.
  26. سوره یس/آیه۱۲
  27. کافی، ج:۲، ص:۲۷۰.
  28. کافى، ج:۱۵، ص:۳۱۳.
  29. اصول کافى، ج۳، ص۳۷۹، روایة۲.
  30. سوره مائده/آیه۷۲
  31. سوره یوسف/آیه۸۷
  32. سوره اعراف/آیه۹۹
  33. سوره مریم/آیه۳۲
  34. سوره نساء/آیه۹۳
  35. سوره نور/آیه۲۳
  36. سوره نساء/آیه۱۰
  37. سوره انفال/آیه۱۶
  38. سوره بقره/آیه۲۷۵
  39. سوره بقره/آیه۱۰۲
  40. سوره فرقان/آیه۶۸
  41. سوره آل عمران/آیه۷۷
  42. سوره آل عمران/آیه۱۶۱
  43. سوره توبه/آیه۳۵
  44. سوره بقره/آیه۲۸۳
  45. سوره مائده/آیه۹۰
  46. سوره رعد/آیه۲۵
  47. محمدی ری شهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۳ش، چاپ چهارم، ج۴، ص۱۹۰۶.
  48. شیخ صدوق؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، مترجم صادق حسن زاده، انتشارات فکر آوران، ۱۳۸۴ش، چاپ چهارم، ص۴۴۳.
  49. مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۶۴، ص۲۴۴.
  50. مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۲۴۴.
  51. شیخ طوسی؛ امالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق، چاپ اول، ص۱۸۶.
  52. محدث نوری؛ مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق، چاپ اول، ج۷، ص۱۵۷

منابع