آیه 30 سوره زمر
<<29 | آیه 30 سوره زمر | 31>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای رسول عزیز ما) شخص تو و این خلق البته به مرگ از دار دنیا خواهید رفت.
بی تردید تو می میری و قطعاً آنان هم می میرند.
قطعاً تو خواهى مُرد، و آنان [نيز] خواهند مُرد؛
تو مىميرى و آنها نيز مىميرند.
تو میمیری و آنها نیز خواهند مرد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِنَّکَ مَیِّتٌ»: تو خواهی مرد. ضمیر (ک) به پیغمبر خدا، محمّد مصطفی، برمیگردد، و عمومیّت قانون مرگ را نسبت به همه انسانها روشن میسازد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ «30»
بدون شك تو خواهى مُرد و آنان (نيز) مردنى هستند.
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ «31»
سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان به مخاصمه و جدال خواهيد پرداخت.
نكته ها
يك نمونه از مخاصمه مردم در قيامت: مستضعفانِ گمراه به مستكبران مى گويند: «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «1» اگر شما نبوديد ما ايمان مى آورديم. رهبران كفر، به گمراهان مى گويند: «قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» «2» شما خود اهل ايمان نبوديد. و نيز مى گويند: «أَ نَحْنُ
(1). سبأ، 31.
(2). صافّات، 29.
تفسير نور، ج8، ص: 167
صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى» «1» آيا ما شما را از هدايت باز داشتيم؟
پيامها
1- محبوبيّت افراد، مانع اجراى سنّتهاى الهى كه يكى از آنها مرگ است نمى شود. «إِنَّكَ مَيِّتٌ»
2- پيامبران در زندگى عادى مثل ديگرانند. «إِنَّكَ مَيِّتٌ»
3- با عزيزان نيز با صراحت صحبت كنيد. «إِنَّكَ مَيِّتٌ»
4- براى بيان پيامهاى تلخ و تند، اول از خودى ها شروع كنيد. «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ»
5- در قيامت مراحل مختلفى است:
در يك مرحله، مردم با هم مخاصمه مى كنند. «تَخْتَصِمُونَ»
در مرحله ديگر خطاب مى رسد: «لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ» «2» نزد من مخاصمه نكنيد.
و در مرحله ديگر بر لبها مهر مى خورد. «نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ» «3»
(1). سبأ، 32.
(2). ق، 28.
(3). يس، 65.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ (30)
إِنَّكَ مَيِّتٌ: بدرستى كه تو متصفى به صفت موت، وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ: و بدرستى كه ايشان مردهاند.
«1» شواهد التنزيل ج 2 ص 119.
«2» مجمع البيان، ج 4 ص 497.
جلد 11 - صفحه 242
نكته:
اين تسميه شيء است به اسم ما يؤل اليه، يعنى مآل و عاقبت همه مرگ است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «26» وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «27» قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «28» ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «29» إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ (30)
ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ (31)
ترجمه
پس چشانيد بآنها خدا خوارى را در زندگانى دنيا و هر آينه عذاب آخرت بزرگتر است اگر بودند كه بدانند
و بتحقيق زديم براى مردمان در اين قرآن از هر مثلى باشد كه آنها پند گيرند
با آنكه قرآنى است بزبان عربى كه نيست داراى كجى باشد كه آنها بپرهيزند
زد خدا مثلى را مردى كه در آنند شريكانى مخالفان يكديگر و مردى كه خالص و تسليم است براى مردى آيا يكسانند در مثل ستايش مر خدا را بلكه بيشترشان نميدانند
همانا تو خواهى مرد و همانا آنها خواهند مرد
پس همانا شما روز قيامت نزد پروردگارتان نزاع ميكنيد.
تفسير
خداوند متعال اجمالا بيان فرموده عذاب امم سالفه را كه در آيه اخيره از آيات سابقه گوشزد فرموده بود باين تقريب كه خداوند بآنها چشاند عذاب ذلّت و خوارى را از قبيل مسخ و خسف و غرق و سبى و تبعيد و غيرها ولى عذاب آخرت آنها اشدّ و هميشگى خواهد بود پس بزرگتر از عذاب دنيوى آنها است و اگر ميدانستند از آن بيشتر ميترسيدند و ما براى مردم در اين قرآن از هر گونه بيان شيرين لطيف مفيد شگفت آورى را كه مانند مثل بود از احوال امم ماضيه و غيرها براى اصلاح امر دين آنها وارد نموديم شايد متذكّر بفساد و صلاح كار خودشان شوند علاوه بر آنكه آن قرآن را بلغت عربى فصيح بليغ نازل نموديم كه فهم معانى آن براى كسانيكه مخاطب بآن هستند آسان باشد و بهيچ وجه انحراف از حقّ و حقيقت و اعوجاج از طريق مستقيم هدايت در آن وجود ندارد براى آنكه آنها از معصيت خدا كه بر ضرر خودشان است بپرهيزند و بصلاح واقعى خودشان برسند و آنها باز دست از بتپرستى برنداشتهاند لذا خداوند براى آنها مثلى زده باين تقريب كه يكنفر بنده يا اجير كه چند نفر در آن شريكند و آنها با يكديگر نزاع و اختلاف دارند و يكنفر كه فقط مطيع و منقاد و مختص بيكمرد است و ديگرى در او حقّ دخالت ندارد و آنمرد هم عاقل و عادل و حكيم و رحيم و
جلد 4 صفحه 495
كريم و حليم است كدام يك از اين دو نفر كارشان بهتر و روزگارشان خوشتر است البتّه معلوم است آن چند نفر شريك هر كدام خدمتى به بنده يا اجير خودشان رجوع ميكنند و از او ميخواهند كه زودتر آن خدمت را انجام دهد و گاه باشد كه برخلاف يكديگر يكى امرى نمايد و ديگرى نهى كند و آن بيچاره متحيّر بماند كه اطاعت كدام يك را بنمايد و براى اطاعت هر يك بسياست ديگرى مبتلا گردد و در موقع بذل نفقه و كسوه يا جيره و مواجب هم هر كدام ممكن است بديگرى محوّل نمايد و او از احقاق حقّ خود بازمانده و از هر درى رانده گردد ولى آن يكنفر با اوصاف مذكوره البتّه در حدود وسع او خدمت رجوع و زياده از حقّش باو كرم مينمايد و احيانا اگر خطائى از او سر زده باشد عفو خواهد نمود اين است حال كسانيكه قائل بچند خدا و معبود براى خود شدهاند و كسانيكه قائل بخداى يگانه جامع صفات حسنهاند و البتّه حال و كار آن دو نفر يكسان نيست در بدى و خوبى بلكه يكى بدو ديگرى خوب است به بيانيكه گذشت و بمقتضاى روايات متعدّده معتبره مراد از آن يكنفر كه مطيع و منقاد يكنفر است امير المؤمنين عليه السّلام است كه مطيع و منقاد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است و در بعضى از آنها شيعيان آنحضرت هم ذكر شده و در بعضى رجلا فيه شركاء متشاكسون باوّلى كه مردم متفرّقه او را بخلافت نصب نمودند و با يكديگر اختلاف و نزاع داشتند و از هم تبرّى ميجستند تفسير شده و مؤيّد اينمعنى آنستكه هر كدام هم از او توقّعى داشتند كه آن بيچاره نميتوانست بآن عمل نمايد عينا مانند آن بنده مشترك و خر قبيله كه ضرب المثل است الحمد للّه كه امر واضح و فرق ميان مشرك و موحّد آشكار است و الحمد للّه كه ما موحّديم و مشرك نيستيم و الحمد للّه كه ما شيعه و منقاد كسى هستيم كه خدا او را معيّن فرموده نه مردم مخالف با يكديگر در هواهاى نفسانى و اغراض شخصى ولى بيشتر مردم نميدانند منافع توحيد و مضارّ شريك را و اخيرا خطاب به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده كه تو قطعا از اين دار فانى رحلت خواهى نمود و آنها هم يقينا ميميرند پس تمامى روز قيامت زنده خواهيد شد و در پيشگاه احديّت محاكمه مينمائيد و اهل حق از اهل باطل ممتاز ميگردند و براى تحقّق وقوع مرگ و بودن انسان در طريق آن تعبير باسم فاعل شده است و
جلد 4 صفحه 496
قرآنا عربيّا ظاهرا حال مؤكّده است از هذا القرآن مانند جاءنى زيد رجلا صالحا و محتمل است منصوب بمدح باشد يعنى مدح ميكنم قرآنيرا كه عربى است و ظاهرا رجلا در ضرب اللّه مثلا رجلا بدل است از مثلا يعنى خدا مثلى زده مثل مردى چنين و اختصام گفتهاند ردّ هر يك از دو نفر است ديگرى را بر سبيل انكار و حق و باطل بودن يكى يا هر دو در آن مدخليّت ندارد و قمّى ره فرموده مراد مخاصمه امير المؤمنين عليه السّلام با كسانى است كه غصب حق او را نمودند و سالما بالف و سلما بكسر سين و سكون لام نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُم مَيِّتُونَ (30)
محققا اي رسول محترم شما از اينکه دنيا رحلت ميفرمايي و آنها هم ميميرند.
كُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ آل عمران آيه 182 انبياء آيه 36 كُلُّ مَن عَلَيها فانٍ وَ يَبقي وَجهُ رَبِّكَ ذُو الجَلالِ وَ الإِكرامِ الرحمن آيه 26 و 27 لكن
جلد 15 - صفحه 309
موت همان تمام شدن روح بخاري حيوانيست که اينکه بدن پس از تمام شدن آن بخار از كار ميافتد مثل چراغ که نفتش تمام شود و مكينه که بنزينش تمام گردد و برق که قوه او بپايان رسد و لكن روح انساني باقيست در عالم برزخ که ميفرمايد وَ مِن وَرائِهِم بَرزَخٌ إِلي يَومِ يُبعَثُونَ مؤمنون آيه 102 ولي بعض ارواح به اندازهاي قوت دارد که ميتواند تصرف در بدن بكند مثل روح مقدس پيغمبر (ص) که در قبر لبهاي مباركش حركت ميكرد و عرض ميكرد رب امتي و روح صديقه طاهره که در حال غسل بدن حركت ميكرد بهر طرفي که امير المؤمنين اراده غسل ميكرد و دستها از كفن بگردن حسنين درآمد و سر مطهر ابي عبد اللّه که در موارد زيادي تكلم كرد و حضرت موسي بن جعفر سه مرتبه فرمود
(قتلا قتلا قتلا)
و امثال اينها حتي در قرآن ميفرمايد وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمواتاً بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ آل عمران آيه 163 بلكه روح مقدس رسول و ائمه طاهرين احاطه بجميع عوالم دارند و حاضر و ناظر هستند حتي از قلوب بندگان بدليل قول تعالي فَكَيفَ إِذا جِئنا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِكَ عَلي هؤُلاءِ شَهِيداً نساء آيه 41 و گفتيم در باب شهادت شهادت علمي هم كافي نيست بايد شهادت حسّي باشد چنانچه از حضرت رسالت است که اشاره نمود بخورشيد و فرمود علي مثل هذا تشهد و گفتند در شهود زنا
«كالميل في المكحلة»
باشد پس اينکه آيه دلالت دارد بر اينكه وجود مقدس حضرت رسالت همه جا حاضر و ناظر است حتي از بواطن امور با خبر است و كلمه هؤلاء اشاره باين امت است تا دامنه قيامت بدليل «مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ».
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 30)- به دنبال بحثی که در آیات گذشته پیرامون توحید و شرک بود در این آیه سخن از نتایج توحید و شرک در صحنه قیامت میگوید.
نخست از مسأله «مرگ» که دروازه قیامت است شروع میکند، و عمومیت قانون مرگ را نسبت به همه انسانها روشن ساخته، میگوید: «تو میمیری، و آنها نیز خواهند مرد»! (إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ).
آری «مرگ» از مسائلی است که همه انسانها در آن یکسانند.
بعضی از مفسران گفتهاند: دشمنان پیامبر صلّی اللّه علیه و اله انتظار مرگ او را میکشیدند و خوشحال بودند که سر انجام او خواهد مرد! قرآن در این آیه به آنها پاسخ میگوید که اگر پیامبر بمیرد آیا شما زنده میمانید؟
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم