آیه 14 سوره مائده
<<13 | آیه 14 سوره مائده | 15>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از آنان که گفتند: ما به کیش عیسی هستیم عهد گرفتیم (که پیرو کتاب و رسول خدا باشند) آنان نیز از آنچه (در انجیل) پند داده شدند نصیب بزرگی را از دست دادند، ما هم (به کیفر عملشان) آتش جنگ و دشمنی را تا قیامت میان آنها افروختیم، و به زودی خدا آنها را بر (عاقبت بدِ) آنچه میکنند آگاه خواهد ساخت.
و از کسانی که گفتند: ما نصرانی هستیم، [بر لزوم اطاعت از خود و پیروی از عیسی] پیمان گرفتیم، پس بخشی از آنچه را [از معارف و احکام انجیل واقعی] که به وسیله آن پند داده شدند، از یاد بردند [و نادیده گرفتند]، بر این اساس میان آنان تا روز قیامت کینه و دشمنی انداختیم، و خدا آنان را از آنچه همواره انجام می دادند، آگاه می کند.
و از كسانى كه گفتند: «ما نصرانى هستيم»، از ايشان [نيز] پيمان گرفتيم، و[لى] بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش كردند، و ما [هم] تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم، و به زودى خدا آنان را از آنچه مىكردهاند [و مىساختهاند] خبر مىدهد.
و از كسانى كه گفتند كه ما نصرانى هستيم پيمان گرفتيم. پس قسمتى از اندرزهايى را كه به آنها داده بوديم فراموش كردند و ما نيز ميان آنها تا روز قيامت كينه و دشمنى افكنديم. به زودى خدا آنان را از كارهايى كه مىكنند آگاه خواهد ساخت.
و از کسانی که ادّعای نصرانیّت (و یاری مسیح) داشتند (نیز) پیمان گرفتیم؛ ولی آنها قسمت مهمّی را از آنچه به آنان تذکّر داده شده بود فراموش کردند؛ از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم. و خداوند، (در قیامت) آنها را از آنچه انجام میدادند (و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
نصارى: نام پيروان عيسى عليه السّلام ، مفرد آن نصرانى است (قاموس قرآن).
اغرينا: غرو: چسبيدن. اغراء: مسلّط كردن. ملازم كردن. فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ، يعنى دشمنى را ميان آنها هميشگى و ملازم كرديم.
بغضاء: دشمنى شديد. بغض:كينه و دشمنى.
ينبئهم: نبأ: خبر مهم. «ينبئهم» يعنى خبر مى دهد آنها را.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ «14»
و از كسانى كه گفتند ما مسيحى هستيم پيمان گرفتيم، پس آنان (نيز همچون بنىاسرائيل) بخشى از آنچه را تذكّر داده شده بودند فراموش كردند، پس دشمنى و كينه را تا روز قيامت در ميانشان قرار داديم و خداوند به زودى آنان را به آنچه انجام مىدهند آگاه خواهد ساخت.
نکته ها
«نصارى»، جمع «نصرانى» است، شايد هم چون شعار ياران حضرت عيسى «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ» «1» بود، مسيحيان را نصارا گفتهاند.
«بغضاء»، دشمنى در قلب و «عداوت»، بروز ظاهرى آن است.
فراموشى بخشى از تذكّرات اين است كه مسيحيان از مرز توحيد گذشته به تثليث رسيدند
«1». صف، 14.
جلد 2 - صفحه 258
و به جاى پذيرش حضرت محمّد صلى الله عليه و آله نشانههاى او را كتمان كردند.
«أغرينا» در اصل به معناى چسباندن چيزى است، يعنى مايه اتّصال آنها عداوت است.
پیام ها
1- ادّعا بسيار است، امّا عمل اندك. قالُوا إِنَّا نَصارى ... فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا ...
2- هركس ادّعايى دارد بايد مسئوليّتى را بپذيرد. «قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ»
3- نتيجهى فراموشى تذكّرات الهى و بشارات عَهدَين، تفرقه و عداوت است.
فَنَسُوا ... فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ
4- از پيامدهاى تلخ پيمان شكنى ديگران و كافر شدن آنان عبرت بگيريم. (از نصارا پيمان گرفتيم، چون فراموش كردند گرفتار بدبختى شدند). أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا ... فَأَغْرَيْنا
5- تفرقه و دشمنى، از عذابهاى الهى است. فَنَسُوا ... فَأَغْرَيْنا
6- همهى كارها زير نظر خداوند است و پاداش و كيفر خواهد داشت. «يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ «14»
بعد از بيان حال يهود، ذكر حال نصارى را فرمايد:
«1» سوره توبه، آيه 29.
«2» معراج السعاده، باب فضيلت عفو و بخشش- بحار الانوار، جلد 71، صفحه 400، حديث 4.
«3» مدرك پيشين، صفحه 401، حديث 6.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 44
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى: و بعضى از آنانكه گفتند ما نصرانى هستيم به جهت نسبت دادن خود را به نصران يا ناصره، قريهاى كه عيسى عليه السّلام در آن بود. يا به اعتبار آنكه گفتند «نحن انصار اللّه» «1». أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ: اخذ فرموديم عهد و پيمان ايشان را به توحيد و اقرار به نبوت مسيح عليه السّلام و جميع انبياء و اينكه ايشان بنده خدا هستند. فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ: پس ايشان نيز ترك كردند بهره وافى را از آنچه متذكر شده بودند به آن در انجيل از ايمان آوردن به «فارقليط» كه حضرت محمّد پيغمبر خاتم صلى اللّه عليه و آله است.
فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ: پس برانگيختيم و لازم و ملصق ساختيم به شومى نقض عهد ميان يهود و نصارى، دشمنى ظاهر و بغض باطن در دل. إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ: تا روز قيامت. يعنى به جهت نقض عهد، ايشان را تخليه كرديم و واگذاشتيم و سلب توفيق و الطاف نموديم از آنها، تا آنكه فرقه مختلفه شدند در دين. يا مراد نصارى هستند كه سه فرقه شدند: نسطوريه؛ قائل به آنكه عيسى، ابن اللّه است. و يعقوبيه؛ قائل به اتحاد. و ملكانيه؛ قائل به اقانيم ثلاث: عيسى و مريم و روح القدس و همه دشمن يكديگرند. بعضى مفسران گفتهاند:
اغرا حكم حق تعالى است به اختلاف نصارى و اتفاق همه بر باطل. وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ: و زود باشد كه آگاه سازد و خبر دهد خداوند در محاسبه.
بِما كانُوا يَصْنَعُونَ: به آنچه ايشان مىكنند در دنيا از نقض ميثاق و معاقب فرمايد ايشان را به حسب استحقاق آنها، اين اخبار است به جزا و مكافات دادن ايشان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ «14»
ترجمه
و از آنانكه گفتند همانا ما ترسايانيم گرفتيم پيمانشان را پس فراموش نمودند قسمتى از آنچه را كه پند داده شده بودند بآن پس انداختيم ميان آنها دشمنى و كينه را تا روز قيامت و زود است آگاه مىكند آنها را خدا بآنچه بودند كه صنعت مينمودند.
تفسير
خداوند از نصارا كه مدعى نصرت خداوند بودند و باين سبب خود را باين
جلد 2 صفحه 187
اسم مىخواندند نيز عهد محكمى گرفت و آنها هم قسمتى از مواعظ و نصايح و امر الهى را كه بتوسط حضرت مسيح على نبينا و آله و عليه السلام بآنها رسيده بود در طاق نسيان گذارده و آنچه را در انجيل از اوصاف حضرت ختمى مرتبت بيان شده بود منكر شدند و اسم مبارك را كه فارقليت بمعنى احمد و محمد است از بعضى اناجيل اخيرا محو نمودند و بوصاياى اكيده پيغمبر خودشان در باره آن حضرت گوش ندادند لذا مورد غضب الهى شدند و خداوند توفيق هدايت را از آنها سلب فرمود و بين آنها اختلافات مذهبى و مملكتى روى داد و دشمنى ظاهرى و كينه قلبى در آنها تا روز قيامت باقيماند و هر قدر ترقيات دنيويشان زيادتر شد وبال و خسران اخروى آنها بيشتر گرديد و در معنويات و روحيات عقب ماندند و از اخلاق حسنه بىبهره شدند و هر چندى امر موهومى را بهانه قرار داده بجان يكديگر افتادند و جهانيرا بآتش حرص و آز خود سوزاندند تعجب آنستكه همان چيزيرا كه آنها وسيله ترقى و سعادت خودشان قرار داده بودند و از ذكر خدا باستظهار آنها غافل شده بودند كه آن صنايع و اختراعات محيّر العقول خودشان بود وسيله نيست و نابود شدنشان گرديد و ما مسلمانان با ديدن اين معجزات از قرآن كه وقايع اين قرن را در چهارده قرن قبل باين صراحت بيان فرموده است باز مشغول بترويج افكار و تقليد كردار آنها هستيم و گول رنگ و رونق بازار كاسد و فاسد آنها را مىخوريم و از همه چيز خود براى پيروى آنها صرف نظر نموديم و دنيا و آخرت خودمان را از دست داديم و جمال ظاهرى آنها را هم نتوانستيم تهيه نمائيم (خلق را تقليدشان بر باد داد. اى دو صد لعنت بر اين تقليد باد) و مفسرين چون مواجه با اين پيش آمدهاى اخير نبودند يصنعون را به يعملون تفسير نموده و آگاه نمودن را عبارت از جزاى اخروى و ظهور اعمال ناشايسته آنها در روز قيامت دانستهاند و بنظر حقير بملاحظه آنچه مشهود ميشود آنچه عرض شد متعيّن است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنّا نَصاري أَخَذنا مِيثاقَهُم فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغرَينا بَينَهُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ إِلي يَومِ القِيامَةِ وَ سَوفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما كانُوا يَصنَعُونَ «14»
و از كساني که گفتند ما نصاري هستيم از آنها عهد و ميثاق گرفتيم پس فراموش كردند بهره خود را از آنچه بآنها تذكر داده شده پس قرار داديم بين آنها عداوت و كينه جويي را تا روز قيامت و پس از آن آگاه ميكند و خبر ميدهد خداوند آنها را بآنچه رفتار ميكردند يعني بجزاي عملشان ميرساند و بعقوبت معاصي گرفتار ميشوند وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنّا نَصاري نفرمود من النصاري براي اينكه اينکه اسم را خود آنها بر خود اختيار كردند بدعواي اينكه ما نصرت دين حق را ميكنيم و اينکه دعوي بر خلاف واقع است، و اينكه در بعض آيات تعبير بنصاري فرموده براي اينست که معروف باين اسم شدهاند چنانچه ما تعبير بباب و بهاء ميكنيم براي اينكه ميرزا علي محمّد خود را باب امام زمان خوانده و ميرزا حسين خود را بهاء اللّه ناميده (بر عكس نهند نام زنگي كافور).
أَخَذنا مِيثاقَهُم به اينكه عبادت خداي يگانه كنند و شريك بر او قرار ندهند چنانچه ميفرمايد اتَّخَذُوا أَحبارَهُم وَ رُهبانَهُم أَرباباً مِن دُونِ اللّهِ وَ المَسِيحَ ابنَ مَريَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلّا لِيَعبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلّا هُوَ توبه آيه 31، و نيز از قول مسيح نقل ميفرمايد ما قُلتُ لَهُم إِلّا ما أَمَرتَنِي بِهِ أَنِ اعبُدُوا اللّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُم مائده آيه 117.
فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُكِّرُوا بِهِ بعضي گفتند إِنَّ اللّهَ هُوَ المَسِيحُ ابنُ مَريَمَ مائده آيه 17، بعضي گفتند إِنَّ اللّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ مائده آيه 73، بعضي گفتند المَسِيحُ ابنُ اللّهِ توبه آيه 30، و بالجمله در ميان نصاري مذاهب مختلفه متشتته بسيار است.
جلد 6 - صفحه 325
فَأَغرَينا بَينَهُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ إِلي يَومِ القِيامَةِ دائما ممالك مسيحيان با هم در جنگ و جدال بانحاء مختلف هستند و مشاهده نشده تا كنون که همه با هم متفق شوند و چه اندازه تلفات دادهاند بلي جنگها مختلف است سرد، گرم، اقتصادي وَ سَوفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما كانُوا يَصنَعُونَ و از پارهاي از آيات استفاده ميشود که عذاب نصاري در قيامت از عذاب ساير طبقات كفار و مشركين شديدتر و سختتر است چنانچه در مورد طلب حضرت مسيح نزول مائده را بر حسب تقاضاي حواريين ميفرمايد قالَ اللّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيكُم فَمَن يَكفُر بَعدُ مِنكُم فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ العالَمِينَ مائده آيه 115، و مسلّما نصاري كافر شدند بلكه تمام احكام عيسي (ع) را از بين بردند حتي بولس ملعون ديگر حكمي باقي نگذاشت و غرق شهوات و لذائذ و هواي نفس شدند و عبادت آنها هم ساز و آواز شد با اينكه در همين اناجيل آنها دارد که هر که باحكام ناموس (تورية) عمل نكند ملعون و معذّب خواهد بود گفتند عيسي عوض ما در جهنم رفت و گفتند (فدانا من لعنة الناموس) که شرحش گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 14)
دشمنان جاویدان
در آیه قبل سخن از پیمان شکنی بنی اسرائیل در میان بود و در این آیه به پیمان شکنی نصاری اشاره کرده، می فرماید: «جمعی از کسانی که ادعای نصرانیت می کنند، با این که از آنها پیمان وفاداری گرفته بودیم، دست به پیمانشکنی زدند و قسمتی از دستوراتی را که به آنها داده شده بود به دست فراموشی سپردند» (وَ مِنَ الَّذِینَ قالُوا إِنّا نَصاری أَخَذنا می ثاقَهُم فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُکرُوا بِهِ).
آری؟ آنها نیز با خدا پیمان بسته بودند که از حقیقت توحید منحرف نشوند و دستورات الهی را به دست فراموشی نسپارند و نشانه های آخرین پیامبر را کتمان نکنند، ولی آنها نیز به همان سرنوشت یهود گرفتار شدند.
باید توجه داشت «نصاری» جمع «نصرانی» است و نامگذاری مسیحیان به این اسم ممکن است به خاطر آن باشد که هنگامی که مسیح ناصران و یارانی از مردم طلبید، آنها دعوت او را اجابت کردند همانطور که قرآن می گوید: کما قالَ عِیسَی ابنُ مَریمَ لِلحَوارِیینَ مَن أَنصارِی إِلَی اللّهِ قالَ الحَوارِیونَ نَحنُ أَنصارُ اللّهِ:
«همان گونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند!
حواریون گفتند: ما یاوران خدا هستیم». (صف: 14) سپس قرآن نتیجه اعمال مسیحیان را چنین شرح می دهد که: «به جرم اعمالشان تا دامنه قیامت در میان آنها عداوت و دشمنی افکندیم» (فَأَغرَینا بَینَهُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ إِلی یومِ القِیامَةِ).
و مجازات دیگر آنها که در آخرین جمله آیه به آن اشاره شده این است که «در آینده خداوند نتایج اعمال آنها را به آنها خبر خواهد داد و عملا با چشم خود خواهند دید» (وَ سَوفَ ینَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما کانُوا یصنَعُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم