آیه 70 سوره زمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 70 زمر)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<69 آیه 70 سوره زمر 71>>
سوره : سوره زمر (39)
جزء : 24
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و هر کس به پاداش عملش تمام برسد و خدا از هر کس به افعال خلق آگاه‌تر است.

و به هر کسی آنچه را انجام داده است، به طور کامل داده شود و او به کارهایی که انجام می دهند، داناتر است.

و هر كسى [نتيجه‌] آنچه انجام داده است به تمام بيابد و او به آنچه مى‌كنند داناتر است.

پاداش هر كس برابر كردارش به تمامى ادا شود، در حالى كه خدا به كارهايى كه مى‌كرده‌اند آگاه‌تر است.

و به هر کس آنچه انجام داده است بی‌کم و کاست داده می‌شود؛ و او نسبت به آنچه انجام می‌دادند از همه آگاهتر است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Every soul will be recompensed fully for what it has done, and He is best aware of what they do.

And every soul shall be paid back fully what it has done, and He knows best what they do.

And each soul is paid in full for what it did. And He is Best Aware of what they do.

And to every soul will be paid in full (the fruit) of its Deeds; and (Allah) knoweth best all that they do.

معانی کلمات آیه

«هُوَ أَعْلَمُ ...»: مراد این است، احضار گواهان نه بدان خاطر است که اعمال مردم را برای خدا معلوم سازند. بلکه بدان خاطر است تا خود مردم کردارشان را به یاد آورند و با چشم خویش کِشته خویشتن را ببینند و گواهان بر آن گواهی دهند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ «70»

و به هر كس (نتيجه‌ى) آن چه انجام داده به تمامى داده شود و خداوند به آن چه انجام مى‌دهند آگاه‌تر است.

وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‌ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى‌ وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرِينَ «71»

و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون به نزديك آن رسند درهاى دوزخ گشوده شود و نگهبانان آن به ايشان گويند: «آيا از ميان شما پيامبرانى به سراغ شما نيامدند تا آيات پروردگارتان را بر شما تلاوت كنند و شما را از ديدار امروزتان هشدار دهند؟» گويند: «چرا»، (آنان آمدند ولى ما گوش نداديم) لكن فرمان عذاب بر كافران قطعى است.

قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «72»

به آنان گفته شود: «از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آن خواهيد بود، پس چه بد است منزلگاه متكبّران».

نکته ها

«سِيقَ» از «سوق» به معناى راندن به جلو است و به بازار كه سوق مى‌گويند براى آن است كه جاذبه‌هاى بازار، انسان را به آنجا سوق مى‌دهد.

كلمه‌ى «زمر» به معناى جماعت و گروه است و نام‌گذارى اين سوره، بر اساس اين آيه 71 و

جلد 8 - صفحه 203

آيه 73 بوده است. «1»

دوزخيان را فرشتگان به سوى دوزخ مى‌كشانند. «وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ» «2»

پیام ها

1- در كيفر وپاداش الهى كم وكاستى نيست. ( «وُفِّيَتْ» به معناى وفاى كامل است)

2- در قيامت احدى از كيفر و پاداش مستثنى‌ نيست. «كُلُّ نَفْسٍ»

3- خدا از هر كس بهتر مى‌داند احضار شاهد و گواه براى برقرارى نظام دادگاه است نه تحصيل علم براى خداوند. «أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ»

4- كشاندن مجرمان به سوى دوزخ، تحقيرى است جداى از كيفرهاى ديگر. «سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا»

5- درهاى دوزخ بسته است و همين كه دوزخيان به آن مى‌رسند ناگهان باز مى‌شود كه اين خود وحشت‌آور است. «جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها»

6- دوزخ درهاى متعدّدى دارد. «أَبْوابُها» (در آيه 44 سوره‌ى حجر نيز مى‌خوانيم: «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ»)

7- در قيامت، فرشتگان با دوزخيان گفتگوى مستقيم دارند. «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها»

8- دوزخ، مأموران مخصوص دارد. «خَزَنَتُها»

9- با مجرمان اتمام حجّت شده است. «يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ»

10- انبيا علاوه بر بيان آيات الهى، مردم را هشدار مى‌دادند. يَتْلُونَ‌ ... يُنْذِرُونَكُمْ‌

11- قيامت، روز اعتراف و اقرار است. «قالُوا بَلى‌»

12- دليل محقّق شدن عذاب، كفر مردم است. حَقَّتْ‌ ... عَلَى الْكافِرِينَ‌

13- ريشه‌ى كفر، تكبّر است. الْكافِرِينَ‌ ... الْمُتَكَبِّرِينَ‌

«1». تفسير مجمع البيان.

«2». ق، 21.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 204

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ (70)

«1» الارشاد (مكتبة بصيرتى- قم)، ص 363.

«2» تفسير قمى ج 2 ص 253.

جلد 11 - صفحه 271

وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ‌: و تمام داده شود هر نفسى، ما عَمِلَتْ‌: جزاى آنچه كرده است از طاعت و معصيت، وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ‌: و خداى تعالى داناتر است به آنچه مى‌كنند بندگان از خير و شر، پس هيچ چيز از افعال ايشان از او فوت نخواهد شد و هر يك با مناسب كردار، جزا و سزا خواهد داد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ (67) وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى‌ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (68) وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (69) وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ (70)

ترجمه‌

و بزرگ نشمردند خدا را بقدريكه بايد بزرگ شمرد او را و زمين تمامى در كف او است روز قيامت و آسمانها پيچيده شده است بدستش منزّه است او و برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند

و دميده شود در صور پس بميرد بآن هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مگر كسيكه بخواهد خدا پس دميده شود در آن بار ديگر پس آنگاه آنها ايستادگانند در حاليكه مينگرند

و روشن گردد زمين بنور پروردگارش و نهاده شود كتاب و آورده شوند پيمبران و گواهان و حكم شود ميانشان بحق و آنها ستم كرده نميشوند

و تمام داده شود هر كس آنچه را بجا آورده و او داناتر است بآنچه ميكنند.

تفسير

كفار و مشركين كه وصف نمودند خدا را نشناختند او را آنطور كه حق شناسائى او است و تعظيم ننمودند او را بميزانيكه سزاوار تعظيم او است لذا براى او بشر يك و زن و فرزند قائل شدند و تصوّر نمودند كه او نميتواند يكروز تمام مردگانرا زنده نمايد با آنكه قدرت و عظمت او بقدرى است كه زمين مانند مشت ريگى كه در دست كسى جاى گرفته باشد در روز قيامت مسخّر قدرت و قوّت او است كه هر طور بخواهد آنرا بگرداند ميتواند و آسمانها مانند طومارى كه بهم پيچيده شده باشد در تحت نفوذ اراده و تصرّف مالكانه او است و خدا منزّه و مبرّى است از شريك و شبيه و آنچه ذكر شد و از آنكه جسم باشد و دست و كف داشته باشد اين تعبيرات براى تصوير قدرت و قوّت و تصرّف و مالكيّت حقّه الهيه است در اذهان عامّه بطريقه متعارفه بين خودشان در افهام معانى و حقائق مانند آنكه ميگويند آنملك در دست او است يا آن شخص در چنگ او است و اراده ميكنند

جلد 4 صفحه 510

در تحت تصرف و نفوذ و اقتدار او است و تخصيص يمين براى ظهور قوّت و فعّاليت و شرافت آنست و لذا فرموده‌اند هر دو دست خداوند يمين است يعنى قوت و قدرت او فوق تمام قوتها و قدرتها است و دست او بالاى دست همه است و آنروز دستى جز دست او نيست و سلطنتى جز سلطنت او وجود ندارد و وقتى خداوند اراده فرمايد كه دنيا را ويران كند باسرافيل امر مينمايد كه بدمد در صور و او ميدمد در صورى كه دو طرف دارد يكى متوجّه بجانب زمين و ديگر بجانب آسمان از صوت طرفى كه بجانب زمين است تمام اهل آن ميميرند و جنبنده‌اى در زمين باقى نميماند و از صوت طرفى كه متوجه بآسمانها است تمام اهل آنها ميميرند و ذى روحى باقى نميماند جز اسرافيل آنهم بعدا بامر خدا ميميرد و اوضاع اينعالم منقلب و ويران ميگردد و عالم ديگرى برپا ميشود و خداوند اسرافيل را زنده ميكند و او دوباره در صور ميدمد يا خداوند خودش ميدمد و مردم زنده ميشوند بعد از آنكه چهل روز بارانيكه داراى طبع منى است بر زمين باريده و ذرّات اجسام متفرّقه جمع آورى شده و بدنها بصورت اول خود برگشته باشند پس ناگهان همه از قبورشان بيرون مى‌آيند و ايستاده باطراف و جوانب خود متحيّرانه نظر ميكنند و منتظرند كه با آنها چه معامله شود و قبلا راجع بصور و چگونگى احياء اموات آنچه بنظر رسيده ذكر شده است و بعضى آنرا عبارت از اعلام الهى به ختم اين عالم و شروع در عالم آخرت دانسته‌اند و تعبير بصور را از باب تشبيه ببوق رحيل و نزول قافله كه متعارف بوده دانسته‌اند و بعضى آنرا صور بفتح و او جمع صورت خوانده و دانسته‌اند و بنابر اين مراد قالبها و بدنهاى خلائق است و اين مخالف با ظواهر ادلّه است و در بعضى از روايات كسانيكه خداوند استثنا فرموده است آنها را بچهار ملك مقرّب جبرائيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل تفسير شده و در بعضى بشهداء كه شمشيرهاشان را حمايل نموده دور عرش خدا ميگردند و در هر حال زمين محشر روشن گردد بنور عدالت خالقش و در بعضى از روايات بنور امام زمان تفسير شده و فرموده‌اند مردم از نور آفتاب و ماه بى‌نياز ميشوند و بنور امامشان اكتفا ميكنند و بنابر اين مراد از ربّ مربّى و مدبّر امر زمين است و نامه‌هاى اعمال مردم كه بدست ملائكه موكّل ثبت آنها نوشته شده است بدست‌

جلد 4 صفحه 511

راست و چپ افراد وضع و نهاده ميشود و كتاب چون اسم جنس است بر جمع اطلاق شده و تمام پيغمبران خدا حاضر ميشوند و تمام گواهان ايشان كه هر يك بنوبه خود در اداء رسالت و ابلاغ احكام خدا كوتاهى ننموده‌اند با ايشان مى‌آيند و گواهى خود را ميدهند و آنها ائمه اطهار و اوصياء اخيار انبياء عظامند و خداوند بين مردم حكم بحق و عدل ميفرمايد و داد مظلوم را از ظالم ميستاند و كمتر از ميزان عمل اجر داده نميشود و بدون استحقاق و زياده از آن معاقب نميگردد و هر كس بميزان عمل خيرش يا زيادتر اجر ميبرد و خدا از هر كس بافعال بندگانش از خوب و بد آگاه‌تر است و چيزى از آنها از او فوت نميشود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ وُفِّيَت‌ كُل‌ُّ نَفس‌ٍ ما عَمِلَت‌ وَ هُوَ أَعلَم‌ُ بِما يَفعَلُون‌َ (70)

و بالتمام‌ و ‌في‌ ميفرمايد ‌هر‌ نفسي‌ ‌را‌ آنچه‌ عمل‌ كرده‌ ‌از‌ عبادات‌ و طاعات‌ جزاء اوفي‌ و ‌او‌ داناتر ‌است‌ بآنچه‌ بجا ميآورند.

‌اينکه‌ آيه شريفه‌ راجع‌ باعمال‌ صالحه‌ ‌است‌ و اما سيئات‌ ‌را‌ ممكن‌ ‌است‌ عفو فرمايد و بيامرزد و گذشت‌ كند ‌اگر‌ قابليت‌ عفو داشته‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌با‌ توبه‌ ‌ يا ‌ تدارك‌ معاصي‌ ‌با‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا رود ‌ يا ‌ بشفاعت‌ ‌ يا ‌ بعقوبات‌ دنيوي‌ گذشت‌ كند هُوَ‌-‌ الَّذِي‌ يَقبَل‌ُ التَّوبَةَ عَن‌ عِبادِه‌ِ وَ يَعفُوا عَن‌ِ السَّيِّئات‌ِ وَ يَعلَم‌ُ ما تَفعَلُون‌َ شوري‌ آيه 24 وَ ما أَصابَكُم‌ مِن‌ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت‌ أَيدِيكُم‌ وَ يَعفُوا عَن‌ كَثِيرٍ شوري‌ آيه 29 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 70)- و ششمین جمله در این آیه این سخن را تکمیل کرده، می‌گوید:

«و به هر کس آنچه انجام داده است بی‌کم و کاست داده می‌شود» (وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ).

نه جزا و پاداش و کیفر اعمالشان که خود اعمالشان به آنها داده می‌شود! و چه پاداش و کیفری از این برتر که عمل انسان بطور کامل به او تحویل داده شود.

چه کسی می‌تواند این برنامه‌های عدالت را دقیقا اجرا کند کسی که علم او به همه چیز احاطه دارد لذا در هفتمین و آخرین جمله می‌فرماید: «و او نسبت به آنچه انجام می‌دادند از همه آگاهتر است» (وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما یَفْعَلُونَ).

حتی نیازی به شهود نیست که او از همه شهود اعلم است، اما لطف و عدالتش ایجاب می‌کند که گواهان را احضار کند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع