آیه 6 سوره لیل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ

مشاهده آیه در سوره


<<5 آیه 6 سوره لیل 7>>
سوره : سوره لیل (92)
جزء : 30
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و به نیکویی (یعنی به نعیم آخرت با هر خیر و سعادت که در قرآن بیان شده) تصدیق کرد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and confirms the best promise,

معانی کلمات آیه

«الْحُسْنَی»: پاداش خوب خدا که در این جهان بهره مؤمنان می‌گردد و پاداش بهتر خدا که در آن جهان نصیب مسلمانان می‌شود. خیر مطلقی که خدا آن را خیر می‌داند. یعنی آن کسی که بذل و بخشش می‌کند و پرهیزگاری پیشه می‌سازد و به خوب و خوبی ایمان دارد، و در یک کلام، حسنات و سیّئات و فضیلت و رذیلت را همسان نمی‌شمارد، و بالطبع به پاداش نیکیها و پادافره بدیها معتقد است. (الْحُسْنَی) می‌تواند صفت مشبّهه، یا صفت تفضیلی باشد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌ «5» وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‌ «6» فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌ «7» وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌ «8» وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‌ «9» فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌ «10» وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى «11»

«5» امّا آن كه انفاق كرد و پروا داشت «6» و پاداش نيك (روز جزا) را تصديق كرد.

«7» به زودى ما او را براى پيمودن بهترين راه آماده خواهيم كرد. «8» ولى آنكه بخل ورزيد و خود را بى‌نياز پنداشت. «9» و پاداش نيك (روز جزا) را تكذيب نمود.

«10» پس او را به پيمودن دشوارترين راه خواهيم انداخت. «11» و چون هلاك شد، دارايى‌اش براى او كارساز نخواهد بود.

نکته ها

شايد مراد از عطاى همراه با تقوا، اين باشد كه عطا با نيّت خالص و بدون منت، آن هم از مال حلال و در مسير خدا باشد كه تمام اين امور در كلمه تقوا جمع است. «أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌»

اگر خداوند براى برخى راه خير را باز مى‌كند، «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌» و براى برخى راه شر را «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌» به خاطر تفاوت تلاش خود انسان‌ها است. «إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى»

در خانه شخصى ثروتمند درختى بود كه كودكان همسايه هنگامى كه ميوه آن درخت به زمين مى‌ريخت، آن را برگرفته و مى‌خوردند ولى صاحب درخت، ميوه را از دهان اطفال مى‌گرفت. پدر اطفال مسئله را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزارش داد.

جلد 10 - صفحه 507

حضرت نزد صاحب خانه رفته و پيشنهاد كردند درخت را در برابر درختى در بهشت به من بفروش. آن مرد جواب رد به پيامبر داد و گفت: دنياى نقد را به آخرت نسيه نمى‌فروشم.

پيامبر برگشت. يكى از ياران پرسيد: آيا اگر من آن درخت را بگيرم و با من نيز چنين معامله‌اى مى‌كنيد؟ حضرت فرمود: آرى. آن شخص توانست با بهايى چندين و چند برابر، درخت را خريدارى كند و در اختيار پيامبر گذارد. آن حضرت به نزد آن خانواده فقير آمده و درخت را به آنها بخشيد. در اين هنگام آيات اين سوره نازل شد. «1» فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‌ ...

هر كس گام اول سخاوت را بر اساس ايمان به معاد و تقوا بردارد، خدا ظرفيّت و شرايط روحى او را براى كارها هموار مى‌كند و روح او را با كار خير مأنوس مى‌گرداند، تجربه و تعقل و كاردانى او را بالا مى‌برد، الهام و ابتكار به او مى‌دهد، پذيرش مردمى و اجتماعى او را زياد مى‌كند و راه‌هاى جديدى را براى كار خير پيش پاى او مى‌گذارد كه همه اينها مصداق‌ «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌» است.

نكته لطيف آن است كه قرآن مى‌فرمايد: او را براى آسان‌ترين راه آماده مى‌كنيم‌ «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌» و نفرمود: كار را براى او آسان مى‌كنيم. «سنيسر له اليسرى» و فرق است ميان آنكه انسان روان باشد يا كارش روان باشد. انسان مى‌تواند با توكل و دعا و اتصال به قدرت بى نهايت آسان داراى چنان سكينه و سعه صدر شود كه هر كارى را به راحتى بپذيرد و انجام هر كار خير براى او آسان باشد.

در تاريخ كربلا مى‌خوانيم كه همين كه زينب كبرى بدن قطعه قطعه امام حسين عليه السلام را ديد گفت: «ربنا تقبل منا هذا القليل» پروردگارا اين شهيد در نزد عظمت تو كوچك است او را بپذير! آرى ايمان و تقوا انسان را در برابر هر حادثه بيمه كرده و كار روان و آسان مى‌كند.

«فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌»

مراد از كلمه «يسرى» و «عسرى» كه در قالب مؤنث آمده است، كارها يا راه‌هاى آسان و

«1». تفسير نمونه.

جلد 10 - صفحه 508

مشكل است.

آنچه مهم است، اصل بخشش است، نوع و مقدار آن در مرحله بعد است. عطا گاهى كم است، گاهى زياد، گاهى از مال است و گاهى از مقام و آبرو.

كلمه‌ى «حسنى» يا مصدر است مثل رُجعى‌ و يا مؤنث احسن است.

امام باقر عليه السلام در تفسير آيه‌ «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‌ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌» فرمودند: «لا يريد شيئا من الخير الا يسره الله له» چيزى را اراده نمى‌كند مگر آنكه خداوند انجام آن را براى او آسان مى‌كند. «1»

و در تفسير آيه‌ «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌ وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى‌ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌» فرمودند: «لا يريد شيئا من الشر الا يسره الله له» درباره انجام دادن هيچ شرى تصميم نمى‌گيرد مگر آنكه خداوند انجام آن شر را براى او آسان كرده و مرتكب مى‌شود. «2»

پیام ها

1- شيوه تبليغ صحيح اين است كه بعد از كليات، نمونه‌ها و مصاديق بيان شود.

«إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‌»

2- عطا همراه با تقواكار ساز است. «أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌»

3- عطا بايد بدون ريا و غرور و منت و آزار باشد. أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌ ...

4- آنچه عطا مى‌كنيد مهم نيست، چگونه و با چه انگيزه و حالت عطا كردن مهم است. «أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌»

5- شرط پذيرفته شدن عطا، تقواست. «أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌» (وگرنه عطاى مال حرام يا با نيّت غير خالص اجرى ندارد، زيرا «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» «3»)

6- آخرت، بهتر از دنيا است. «الحسنى»

7- كسى مى‌تواند به عطاى خود رنگ الهى داده و اهل پروا باشد كه به معاد ايمان داشته باشد. «وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‌» (قرآن به وعده‌هاى قيامت حُسنى گفته است.

«1». كافى، ج 4، ص 46.

«2». كافى، ج 4، ص 47.

«3». مائده، 27.

جلد 10 - صفحه 509

«كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‌» «1»)*

8- ايمان به قيامت، شرط پذيرفته شدن عمل است. «وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‌»

9- بخل و مغرور شدن به مال، نشانه بى‌تقوايى است. «مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌»

10- گشايش يا گره خوردن كارهاى انسان، نتيجه سخاوت يا بخل انسان نسبت به ديگران است. أَعْطى‌ ... لِلْيُسْرى‌، بَخِلَ‌ ... لِلْعُسْرى‌

11- نيكى، نيكى مى‌آورد و شر، شر. أَعْطى‌ وَ اتَّقى‌ ... فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌- بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌ ...

فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌

12- پاداش و كيفر الهى متناسب با رفتار انسانهاست، اگر گره از كار فقرا باز كنيم، خداوند گره از كار ما باز مى‌كند. «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى‌» و اگر فقرا را در عُسرت گزاريم، خداوند هم عسرت را پيش پاى ما مى‌گذارد. «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى‌»

13- اهل بخل بدانند كه ثروت نجات دهنده نيست. «وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى»

14- نتيجه بخل سقوط است، سقوط از انسانيّت و كمال و سقوط از چشم مردم همراه با سقوط در دوزخ و محروم شدن از درجات اخروى. «إِذا تَرَدَّى»

15- گاهى منشأ بخل امروز، به خاطر ترس از فقر در آينده است. «بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌» (چنانكه در آيه 267 و 268 سوره بقره در كنار دستور انفاق مى‌فرمايد: اين شيطان است كه شما را از فقر آينده مى‌ترساند. أَنْفِقُوا ... الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ)

16- گاهى سرچشمه بخل، مغرور شدن به دنيا و احساس بى‌نيازى نسبت به وعده‌هاى بهشتى است. «بَخِلَ وَ اسْتَغْنى‌»

«1». نساء، 95.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 510

پانویس

منابع