آیه 69 سوره هود

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ


و به راستی فرستادگان ما ابراهیم را مژده آورده، سلام گفتند، او هم گفت: سلام [بر شما]. و درنگ نکرد تا گوساله ای بریان [برای آنان] آورد.

مشاهده آیه در سوره


<<68 آیه 69 سوره هود 70>>
سوره : سوره هود (11)
جزء : 12
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و محققا فرستادگان ما (فرشتگان آسمان) بر ابراهیم (خلیل) بشارت آورده و او را سلام گفته و او پاسخ سلام بداد، آن گاه ابراهیم بی‌درنگ از گوشت گوساله کبابی آورد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Certainly Our messengers came to Abraham with the good news, and said, ‘Peace!’ ‘Peace!’ He replied. Presently he brought [for them] a roasted calf.

معانی کلمات آیه

بشرى: بشرى و بشارت: مژده و خبر مسرت بخش كه اثر آن در پوست و بشره چهره آشكار مى‏ شود.

سلام: سلام به معنى سلامت و كنار بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. سلام قولى در اسلام ، سلامت خواستن از خدا براى شخص است.

عجل: عجل (بر وزن جسر): گوساله ؛ زيرا كه به عجله بزرگ شده‏ و به صورت گاو در مى ‏آيد.

حنيذ: حنذ: بريان كرد. حنيذ: بريان. طبرسى آن را مطلق بريان گفته و از زجاج نقل كرده: بريانى را گويند كه به وسيله سنگ داغ بريان شده باشد. حنيذ به معنى محنوذ مى ‏باشد..[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ «69»

و همانا فرستادگان ما (كه فرشتگانى به صورت انسان بودند)، ابراهيم را مژده آورده گفتند: سلام، (ابراهيم نيز) گفت: سلام. پس زمانى نگذشت كه گوساله‌ى بريانى را (براى پذيرايى) نزد آنان آورد.

پیام ها

1- فرشتگان، به اذن الهى به صورت وشكل انسان در مى‌آيند. «جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ»

2- سخن را بايد با سلام آغاز كرد. «قالُوا سَلاماً»

3- سلام، يك شعار آسمانى و شيوه‌اى ملكوتى است. «قالُوا سَلاماً»

4- سلام را به نحو بهتر بايد جواب داد. (جمله‌ى «سلام» جمله‌ى اسميّه است كه دوام وثبوت آن از جمله‌ى فعليّه‌ى‌ «قالُوا سَلاماً» بيشتر است)

5- در پذيرايى بايد تسريع نمود. «فَما لَبِثَ»

6- پذيرايى از ميهمان يك ارزش است، اگر چه ناشناس باشد. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ»

جلد 4 - صفحه 89

7- ابراهيم عليه السلام، ميهمان دوست و سخاوتمند بود. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ»

8- از ميهمان در مورد غذا سؤال نكنيم. (آيا غذا ميل داريد؟ آيا غذا خورده‌ايد؟ چه غذايى مى‌خواهيد؟) «جاءَ بِعِجْلٍ»

9- در پذيرايى، خودمان مباشر باشيم. «جاءَ بِعِجْلٍ»

10- غذا را نزد ميهمان ببريم، نه ميهمان را به طرف غذا. «جاءَ بِعِجْلٍ»

11- پذيرايى از ميهمان، مطلوب و ويژه باشد. «1» «بِعِجْلٍ حَنِيذٍ»


«1». در سوره‌ى ذاريات مى‌خوانيم كه پذيرايى حضرت ابراهيم عليه السلام از ميهمانانش با كباب كردن گوساله چاقى بوده است. «عجل سمين»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع