آیه 5 سوره حج
<<4 | آیه 5 سوره حج | 6>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ای مردم، اگر شما در (روز قیامت و قدرت خدا بر) بعث مردگان شک و ریبی دارید (برای رفع شک خود بدین دلیل توجه کنید که) ما شما را نخست از خاک آفریدیم آن گاه از آب نطفه، آن گاه از خون بسته، آنگاه از پارهای گوشت با آفرینشی تمام و ناتمام، تا (در این انتقال و تحولات قدرت خود را) بر شما آشکار سازیم و (از نطفهها) آنچه را مشیّت ما تعلق گیرد در رحمها قرار میبخشیم تا به وقتی معین، آن گاه شما را به صورت طفلی (چون گوهر از صدف رحم) بیرون آریم تا (زیست کرده و) سپس به حد بلوغ و رشد خود برسید و برخی از شما (در این بین) بمیرد و برخی به سن پیری و دوران ضعف و ناتوانی رسد تا آنجا که پس از دانش و هوش خرف شود و هیچ فهم نکند، و (دلیل دیگر از ادله قدرت خدا بر معاد آن که) زمین را بنگری وقتی خشک و بیگیاه باشد آن گاه چون باران بر آن فرو باریم سبز و خرم شود و (تخمها در آن) نمو کند و از هر نوع گیاه زیبا برویاند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- نطفه: آب كم. آب صاف شده. راغب گويد: «النطفة: الماء الصافي» طبرسى فرموده: نطفه به معنى آب كم است از مذكر و مؤنث و هر آب صاف را نطفه گويند. گاهى به آب زياد نيز نطفه گويند على عليه السّلام درباره خوارج فرموده: «مصارعهم دون النطفة» خطبه 59 كه مرادش رود نهروان است.
- علقة: خون منعقد شده. در مجمع البيان فرموده: علق جمع علقه و آن خون منعقد است ... و نيز علق زالو است.
- مضغه: مضغ: جويدن. مضغه تكه گوشتى را گويند كه به اندازه يك دفعه جويدن است، آن در آيه حالت بعدى علقه است.
- اشد: حالت جوانى و اشتداد اعضاء و نيروها (حالت اجتماع عقل و نيرومندى) از دل: پستتر ناپسندتر. آن اسم تفصيل رذل و رذيل است.
- هامدة: همود: خاموش شدن. مردن. خشك شدن «همدت النار»: آتش خاموش شد. «هامدة» مرده و خشك شده.
- اهتزت: هز: تكان دادن. اهتزاز: تكان خوردن.
- ربت: ربو: زيادت «ربا المال» يعنى مال زياد شد. راغب آن را زيادت و بالا آمدن گفته است «ربت»: بالا آمد و انتفاخ پيدا كرد.
- بهيج: بهجت: خوش منظرى و شادى آوردن. بهيج: خوش منظر و شادى آور.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «5»
اى مردم! اگر دربارهى قيامت شك داريد (با دقّت در وجود خود، شكّ خود را برطرف كنيد،) ما شمارا از خاك آفريديم (مواد غذايى خاك از طريق غذا به صورت نطفه در آمد) سپس از نطفه، سپس (به صورت) خون بسته شده، سپس (به صورت چيزى مانند) گوشت جويده شده كه بعضى خلقت كامل يافته (وبه دنيا آيد) وبعضى خلقت كامل نيافته (و سقط شود)، تا براى شما روشن سازيم (كه بر هرچيز قادريم) وآنچه (از جنينها) را كه بخواهيم تا سرآمدى معيّن در رحم مادران قرار دهيم، سپس شمارا به صورت طفل بيرون مىآوريم، تا به حدّ رشد و بلوغ برسيد و (در اين ميان) بعضى از شما مىميريد و بعضى به پستترين مرحلهى زندگى (و پيرى) مىرسيد تا جايى كه دانستههاى خودرا از دست دهند. (همچنين) زمين را (در زمستان) خشك و مرده مىبينى امّا هنگامى كه باران بر آن فرو مىباريم، به حركت درآيد و رشد كند و انواع گياهان زيبا مىروياند.
نکته ها
كلمهى «يُتَوَفَّى» كه از ريشهى «وفاة» است، به معناى گرفتن كامل روح از وجود انسان و بيانگر بقاى روح بشر پس از مرگ است.
جلد 6 - صفحه 19
كلمهى «بَهِيجٍ» از ريشهى «بَهْجَةٍ» به معناى شادابى و خرّمى است. چنانكه نگاه به سبزه و گياه مايهى ابتهاج و شادابى انسان مىشود.
گرچه در اين آيه، دوران پيرى و كهنسالى، پستترين دوران عمر انسان شمرده شده، امّا علّتى كه براى آن بيان گرديده، اختصاص به پيران ندارد، بلكه هر زمان كه قواى عقلانى انسان ضعيف و ناتوان گردد، دوران پستى است، گرچه در جوانى باشد. أَرْذَلِ الْعُمُرِ ...
لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً
پیام ها
1- سرچشمهى شك غفلت از قدرت خداوند است. إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ ... فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ
2- با كفّار، مستدلّ، منطقى وقابل فهم سخن بگوييم. إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ ... فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ
3- از راه محسوسات، مىتوان با معقولات آشنا شد. إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ ... فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ
4- معاد، هم جسمانى است و هم روحانى. «إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ»
5- منشأ انسان و مادّه اوّليهى او از خاك است. «خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ»
6- انسان، پيش از مرگ، هفت مرحله را طى مىكند. (تراب، نطفه، علقه، مضغه، طفوليّت، بلوغ، پيرى) خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ...
7- دوران مُضغه (كه انسان در رحم مادر به شكل لخته گوشتى است) دوران شكلگيرى انسان است. «مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ»
8- كسى كه در دنيا از خاكِ بىجان انسان آفريد، پس در قيامت هم مىتواند.
«لِنُبَيِّنَ لَكُمْ»
9- زندگى داراى دو منحنى صعود و نزول است. صعود از خاك تا رسيدن به مرحله «أَشُدَّكُمْ» و منحنى نزول رسيدن به مرحله «أَرْذَلِ الْعُمُرِ»
10- تمام مراحل خلقت، از استقرار نطفه تا تولد طفل، به دست خداست. «خَلَقْناكُمْ- نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ- نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا»
11- تحوّلات طبيعى، نياز به زمان دارد. (در آيه چندبار كلمه «ثُمَّ» كه براى فاصله زمانى است، تكرار شده است)
جلد 6 - صفحه 20
12- استقرار نطفه و يا سِقط آن با خواست خداست. «نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ»
13- مدّت حمل، از جانب خدا زمانبندى شده است. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
14- تولّد انسان، به ارادهى خداوند است. «نُخْرِجُكُمْ»
15- همهى انسانها روز اوّل يكسانند. «طِفْلًا» نه «اطفالا» بعد به خاطر تغذيه و تربيت هركدام داراى اخلاق و رفتارى مخصوص مىگردند.
16- مرگ، مخصوص پيران نيست. «وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى»
17- انسان با مرگ محو نمىشود. «يُتَوَفَّى»
18- ارزش انسان و زندگى او در پرتو علم و آگاهى و عقل اوست. (قرآن دليل پستترين مرحله عمر را فراموش كردن دانستهها و اندوختههاى علمى مىداند). «أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً»
19- زوجيّت و نر و ماده بودن، در گياهان نيز مطرح است. «مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص7-8
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم