در صورتی که ما هیچ کتاب و سندی که آن را بخوانند (و به آن سند تکذیب تو کنند) و یا رسولی پیش از تو (که به قول او بر ردّ تو دلیل آرند) بر این مشرکان نفرستادیم.
و [این در حالی است که] هیچ کتابی به آنان نداده ایم که آن را بخوانند [تا به تکیه بر آن قرآن را دروغی ساختگی بدانند]، و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم تا [با اعتماد به گفتار او] نبوّت تو را انکار کنند،
و ما كتابهايى به آنان نداده بوديم كه آن را بخوانند، و پيش از تو هشداردهندهاى به سويشان نفرستاده بوديم.
پيش از اين، كتابى كه آن را بخوانند به آنها ندادهايم و پيش از تو بيمدهندهاى بر آنان نفرستادهايم.
ما (قبلا) ً چیزی از کتابهای آسمانی را به آنان ندادهایم که آن را بخوانند (و به اتکّای آن سخنان تو را تکذیب کنند)، و پیش از تو هیچ بیمدهنده [= پیامبری] برای آنان نفرستادیم!
وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ «44»
و ما به آنان (مشركان عرب) كتابهاى آسمانى نداده بوديم كه آن را بخوانند و بياموزند و بيم دهندهاى به سوى آنان نفرستادهايم.
نکته ها
مفهوم آيه اين است كه: ما قبل از تو كتاب و پيامبرى به مشركان مكه ندادهايم كه آنان با استناد به آن، حقّ يا باطل بودن تو را تشخيص دهند. تكذيب آنان تنها بر اساس جهل و لجاجت و پيروى از هوسهاى خود و نياكان خويش است.
پیام ها
1- اثبات يا نفى هر مطلبى بايد مستند به علم و وحى باشد و موضعگيرى بدون آن هوسى بيش نيست. وَ ما آتَيْناهُمْ ...
2- كتب آسمانى براى تدريس و آموزش است. «كُتُبٍ يَدْرُسُونَها»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ (44)
بعد از آن اخبار فرمايد كه اين قول كفار محض تقليد و بدون دليل است:
وَ ما آتَيْناهُمْ: و ندادهايم اين مشركان را، مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها: از كتابهاى نازل شدهاى كه پيوسته درس خوانند آن را و از آن استدلال كنند بر اشراك و دليل آرند بر بطلان قرآن يا اسلام يا نبوت پيغمبر آخر الزمان. وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ:
و نفرستاديم بسوى ايشان، قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ: پيش از تو يعنى در زمان فترت هيچ ترسانندهاى، يعنى پيغمبرى كه داعى ايشان باشد به اشراك و ايشان را بترساند از عقاب اگر مشرك نشوند؛ چنانچه فرمايد (ام انزلنا عليهم سلطانا فهو يتكلّم بما كانوا به يشركون) يا مشركان مكه اهل جاهليت، و هيچ ملّتى ندارند و آنها را عهدى نيست به انزال كتب و به بعث پيغمبر، پس در تكذيب خود وجهى ندارند كه متمسك به آن شوند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلاَّ إِفْكٌ مُفْتَرىً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ (43) وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ (44) وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ (45)
ترجمه
و چون خوانده شود بر آنها آيتهاى ما گويند نيست اين مگر مردى كه ميخواهد بازدارد شما را از آنچه كه ميپرستيدند پدرانتان و گويند نيست اين مگر دروغى نسبت داده شده و گويند آنها كه كافر شدند مر حقّ را هنگاميكه آمد
جلد 4 صفحه 369
آنها را نيست اين مگر جادوئى آشكار
و نداديم بآنها كتابهائى كه بدرس خوانند آنها را و نفرستاديم بسوى آنها پيش از تو بيمدهندهاى
و تكذيب كردند آنها كه بودند پيش از اينها و نرسيدند بده يك آنچه داديم بآنها پس تكذيب كردند فرستادگان مرا پس چگونه بود ناپسنديدن من.
تفسير
خداوند متعال متعرّض شمّهاى از اخلاق ناپسنديده مشركين مكّه شده ميفرمايد كه چون آيات قرآنيّه كه واضح است بودن آنها از جانب ما براى آنان تلاوت شود بدون تأمل و تفكّر از روى تعصّب و عناد ميگويند اين پيغمبر نيست مردى است كه ميخواهد شما را از طريقه آباء و اجدادتان بازدارد و تابع خود كند و اين قرآنيكه آورده نيست جز آنكه دروغى بخدا بسته و آنها بضميمه ساير كفّار و معاندين از اهل ادب كه احساس مينمودند فوق العاده بودن قرآن را ميگفتند پر واضح است كه اين سحر است در صورتى كه قبلا ما نه كتابى براى آنها فرستاده بوديم كه بخوانند آنرا و در آن دستورى باشد بر جواز عبادت بت و نه پيغمبرى كه بترساند آنها را از مخالفت طريقه آباء و اجدادشان و يكى از اين دو امر موجب شبهه آنها شده باشد بلكه پيغمبرانى براى پيشينيان آنها فرستاده شده بود كه همه دعوت بتوحيد و منع از ستايش و پرستش بت مينمودند و آنها انبياء ما را تكذيب كردند و بكيفر آن در دنيا رسيدند و ما باينها ده يك آنها قوّه و توانائى ندادهايم يا براى آنها ده يك موجبات هدايتى كه براى اينها فراهم نمودهايم فراهم ننموديم و در هر حال كفر و طغيان از اينها نارواتر است پس چگونه خواهد بود حال اينها با ناپسند بودن اخلاق و اعمالشان نزد من و مبتلا شدن بعقوبت آن با آنكه قوّه و توانائيشان از آنها كمتر يا موجبات هدايت برايشان فراهمتر است و احتمال اوّل از ابن عبّاس نقل شده و مؤيّد احتمال دوم روايت قمّى ره است كه فرموده پيشينيان آنها انبياء خودشان را تكذيب نمودند و خداوند بانبياء آنها ده يك محمّد و آل محمّد فضيلت و موجبات هدايت عطا نفرموده بود و معلوم است كه فضيلت و هدايت آنذوات مقدسه موجبات هدايت اين امّت است و هيچ عذرى براى آنها در تخلّف از دستوراتشان نبوده و نخواهد بود.
جلد 4 صفحه 370
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما آتَيناهُم مِن كُتُبٍ يَدرُسُونَها وَ ما أَرسَلنا إِلَيهِم قَبلَكَ مِن نَذِيرٍ (44)
وَ ما آتَيناهُم مِن كُتُبٍ يَدرُسُونَها وَ ما أَرسَلنا إِلَيهِم قَبلَكَ مِن نَذِيرٍ که مدركي در دست داشته باشند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 44)- قرآن در این آیه بر تمام ادعاهای آنها خط بطلان میکشد، هر چند ناگفته بطلانش روشن است، تمام ادعاهای واهی آنها را با یک جمله پاسخ میدهد، میگوید: «ما قبلا چیزی از کتابهای آسمانی را به آنها ندادهایم که آن را بخوانند (و بر اساس آن به انکار دعوت تو بپردازند) و قبل از تو هیچ پیامبری برای آنها نیز نفرستادیم» (وَ ما آتَیْناهُمْ مِنْ کُتُبٍ یَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَیْهِمْ قَبْلَکَ مِنْ نَذِیرٍ).
اشاره به این که این ادعاها از کسی قابل طرح است که قبلا پیامبری به سراغ او آمده و کتاب آسمانی برای او آورده و محتوای دعوت تازه را با آن مخالف میبیند و به تکذیب بر میخیزد.
اما کسی که تنها به اتکا فکر خود- بدون هیچ گونه وحی آسمانی- و با نداشتن بهرهای از علم، خرافاتی به هم بافته حق ندارد چنین قضاوت کند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: