that Allah may absolve them of the worst of what they did, and pay them their reward by the best of what they used to do.
So that Allah will do away with the worst of what they did and give them their reward for the best of what they do.
That Allah will remit from them the worst of what they did, and will pay them for reward the best they used to do.
So that Allah will turn off from them (even) the worst in their deeds and give them their reward according to the best of what they have done.
معانی کلمات آیه
«لِیُکَفِّرَ»: تا محو کند و بزداید. تا صرف نظر کند و ببخشاید. متعلّق به (لَهُم مَّا یَشَآؤُونَ) است. «أَسْوَأَ الَّذِی ...»: مراد این است که خداوند بدترین گناهان بندگان متّقی را از قبیل کفر قبل از ایمان میبخشد. معلوم است وقتی که بدترین چیز بخشوده شود، بد و ناچیز پیش از آن بخشوده میگردد. به عبارت دیگر، وقتی که کبائر بخشیده شود، صغائر قطعاً مورد عفو قرار میگیرد. یا این که (أَسْوَأَ) در اینجا معنی تفضیل ندارد و در معنی (سُوء) یعنی بد به کار رفته است. یعنی خداوند بدیها را میبخشاید. «أَحْسَنَ الَّذِی ...»: برابر نیکوترین چیزی که کردهاند. یعنی خداوند خوبها و خوبترهای اعمال متّقیان را خوبترین به شمار میآورد و پاداش نامحدود عطاء میفرماید. یا این که (أَحْسَنَ) معنی تفضیلی ندارد و در معنی (حَسَن) است. یعنی کارهای نیکو.
2- مقام تقوا و احسان، با صدور بعضى كارهاى زشت منافاتى ندارد. (ضمير «عَنْهُمْ» به همان متّقين و محسنين در آيه قبل بر مىگردد). «لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا»
3- از لطف الهى همين بس كه بدترين گناهان را مىپوشاند و به نحو احسن پاداش مىدهد. «لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ- يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ»
4- پاك شدن از گناه و آثار آن، مقدّمهى دريافت الطاف الهى است. (اول «لِيُكَفِّرَ» بعد «يَجْزِيَهُمْ»)
5- خداوند پاداش متّقين و محسنين را به بهاى بهترين كارشان مىدهد. (كار متوسط آنان را نيز پاداش بهترين كار مىدهد). بِأَحْسَنِ الَّذِي ...
لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ: تا ستر فرمايد خدا از ايشان به سبب ميامن اعمال حسنه، أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا: بدترين آنچه كرده باشند، يعنى محو كند عذاب شرك و معاصى كه كرده باشند آن را قبل از ايمان و اعمال صالحه، وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ: و پاداش دهد ايشان را اجر ايشان را، بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ: به نيكوترين چيزى كه بودند عمل مىكردند. مراد از احسن مطلق، محاسن اعمال است، و تعبير آن به احسن به جهت كمال اخلاص ايشان است در آن.
تنبيه:
آيه شريفه تحريص و ترغيب به ايمان و اخبار به آنكه: مصدقين به وحدانيت الهى و نبوت حضرت رسالت پناهى را دو مرحمت باشد از جانب خداوند منان: يكى عفو و ستر گناهان گذشته، و ديگر جزا و پاداش به اعمال حسنه آينده به نيكوترين جزائى كه به وصف درنيايد.
تا پوشيده دارد از آنها بدترين عملى را كه بجا آوردند و پاداش دهد مزد ايشانرا ببهترين كاريكه بودند ميكردند.
تفسير
خداوند متعال ببيان ديگرى متعرّض حال اهل شرك و اهل ايمان شده ميفرمايد پس كيست ستمكارتر از كسيكه دروغ بندد بخدا و قائل شود بآنكه او براى خود شريك در عبادت قرار داده يا پسر و دختر اختيار نموده و تكذيب كند كتاب خدا و سنّت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است وقتى كه بيايد از جانب خدا و مبيّن شود براى او آيا نيست در جهنم مثوى و مقام و اقامتگاه دائمى براى چنين كسانى البتّه هست و در غير آن منزلى براى آنها نخواهد بود و آنكه قرآن را كه صدق محض و محض صدق است آورد از جانب خدا و آنكه تصديق نمود آنرا و سنت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را كه صدق و حق و واقع است اين اشخاص آنها پرهيزكارانند و اينكه اولئك كه جمع است خبر الّذى واقع شده بملاحظه عموم معنى است اگر چه مراد شخص باشد
جلد 4 صفحه 497
چنانچه قمّى ره فرموده كه مراد از جاء بالصّدق پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مراد از و صدّق به امير المؤمنين عليه السّلام است و در مجمع اينمعنى را بائمه هدى عليهم السلام نسبت داده است و معلوم است كه آنحضرت اوّل كسى بود كه تصديق فرمود قرآن و آنچه را كه پيغمبر آورد كه اهمّ از همه ولايت خودش بود قولا و عملا بنحو اكمل و از براى پرهيزكاران سابق الذكر است با شرط بقاء بر تصديق مذكور قولا و عملا در دنيا آنچه را كه خواسته باشند از نعمت و خوشى و خوبى نزد پروردگارشان در آخرت اين است پاداش نيكوكاران بأعمال صالحه و عقائد حقّه تا محو كند از نامه عمل آنها بدترين كاريرا كه مرتكب ميشدند از اقسام شرك و كفر و معاصى و عوض دهد بعنوان مزد ببهترين اعمالشان كه اسلام و ايمان و كارهاى عبادى باشد بهترين عوض و مزديرا كه سزاوار است از خداوند جليل به بنده ذليل عطا شود و ظاهرا ليكفّر اللّه متعلّق بما يشاؤون است و محتمل است متعلّق بمحسنين باشد و اللّه اعلم.
(آیه 35)- دومین و سومین پاداش آنان را به این صورت بیان میکند: «تا
ج4، ص227
خداوند بدترین اعمالی را که انجام دادهاند (در سایه ایمان و صداقت آنها) بیامرزد و آنها را به بهترین اعمال که انجام میدادند پاداش دهد» (لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَ یَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ).
چه تعبیر جالبی! از یکسو این تقاضا را دارند که بدترین اعمالشان در سایه لطف الهی پوشانده شود، و با آب توبه این لکهها از دامانشان پاک گردد، و از سوی دیگر تقاضایشان این است که خداوند بهترین اعمالشان را معیار پاداش قرار دهد و همه اعمال آنها را به حساب آن بپذیرد! و خداوند نیز با تعبیری که در این آیات بیان فرموده درخواست آنان را پذیرفته است، بدترین را میبخشد، و بهترین را معیار پاداش قرار میدهد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: