آیه 26 سوره زمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<25 آیه 26 سوره زمر 27>>
سوره : سوره زمر (39)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

پس خدا عذاب ذلّت و خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشانید در صورتی که عذاب آخرت آنها اگر بدانند بسیار سخت‌تر است.

پس خدا در زندگی دنیا خواری و رسوایی را به آنان چشانید؛ و اگر معرفت و آگاهی داشتند [توجه می کردند که] عذاب آخرت بزرگ تر است.

پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد، و اگر مى‌دانستند، قطعاً عذاب آخرت بزرگتر است.

خدا در اين جهان رسوايشان ساخت؛ ولى اگر بدانند، عذاب آخرت بزرگتر است.

پس خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید، و عذاب آخرت شدیدتر است اگر می‌دانستند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So Allah made them taste disgrace in the life of the world, and the punishment of the Hereafter will surely be greater, if they knew.

So Allah made them taste the disgrace in this world's life, and certainly the punishment of the hereafter is greater; did they but know!

Thus Allah made them taste humiliation in the life of the world, and verily the doom of the Hereafter will be greater if they did but know.

So Allah gave them a taste of humiliation in the present life, but greater is the punishment of the Hereafter, if they only knew!

معانی کلمات آیه

«الْخِزْیَ»: خواری و پستی. رسوائی و بدنامی. «أَکْبَرُ»: بزرگتر. مراد سخت‌تر و شدیدتر و دردناکتر است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ «24»

پس آيا كسى كه (با ايمان و عمل صالح) روى خود را از عذاب بد روز قيامت دور مى‌سازد (مثل كسى است كه از قهر الهى در قيامت غافل است)؟ و (در آن روز) به ستمگران گفته مى‌شود: «بچشيد آن چه را كسب كرده‌ايد.»

«1». نساء، 87.

«2». اعراف، 185.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 163

كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ «25»

كسانى كه پيش از اين كفّار بودند (نيز پيامبران را) تكذيب كردند پس از طريقى كه توجّه نداشتند عذاب به سراغشان آمد.

فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «26»

پس خداوند خوارى و رسوايى در زندگى دنيا را به آنان چشانيد و قطعاً عذاب آخرت بزرگ‌تر است اگر معرفت داشتند.

نکته ها

كلمه «وجه» در «بِوَجْهِهِ» به معناى صورت است ولى شايد در اين آيه به معناى طريقه و راه باشد، نظير آيه‌ «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها» «1» كه به معناى صورت نيست. يعنى هر كس با وجهه و امكانات و قدرتى كه دارد راه خود را از بدى‌ها جدا كرده و از خود رفع خطر كند.

پیام ها

1- نتيجه‌ى تقواى الهى در اين جهان، دور ماندن از قهر الهى در قيامت است. «يَتَّقِي بِوَجْهِهِ»

2- يكى از شكنجه‌هاى مجرمان، شنيدن سخنان تحقيرآميز است. «قِيلَ لِلظَّالِمِينَ»

3- آن چه انسان را در قيامت گرفتار مى‌كند گناهانى است كه آگاهانه انجام داده است. «تَكْسِبُونَ»

4- تاريخ پر عبرت كفّار و طاغوت‌هاى گذشته، درس عبرتى براى آيندگان است. «مِنْ قَبْلِهِمْ»

5- دست خداوند در كيفر مجرمان باز است و مى‌تواند از راه‌هاى پيش بينى نشده آنان را عذاب كند. «مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ»

«1». بقره، 148.

جلد 8 - صفحه 164

6- همه‌ى كيفرها به قيامت موكول نمى‌شود. «الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا»

7- عذاب قيامت، سخت‌تر و مداوم‌تر است. «لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ»

8- كفّار و تكذيب كنندگان سختى قيامت را نمى‌دانند كه چنين عمل مى‌كنند. «لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «26»

جلد 11 - صفحه 239

فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ‌: پس چشانيد ايشان را خداى تعالى، الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا: خوارى و رسوائى در زندگانى دنيا به مسخ و خسف و غرق و كشتن و اسيرى و جلاى وطن، وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ: و هر آينه عذاب آخرت، يعنى عقوبت عقبى كه براى ايشان مهيا است، أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ‌: بزرگتر است از عذاب دنيا به جهت شدت و دوام آن اگر هستند كه بدانند، يعنى اگر از اهل علم و نظرند هر آينه عالم خواهند بود به آن و عبرت خواهند گرفت از آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «26» وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «27» قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «28» ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «29» إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ (30)

ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ (31)

ترجمه‌

پس چشانيد بآنها خدا خوارى را در زندگانى دنيا و هر آينه عذاب آخرت بزرگتر است اگر بودند كه بدانند

و بتحقيق زديم براى مردمان در اين قرآن از هر مثلى باشد كه آنها پند گيرند

با آنكه قرآنى است بزبان عربى كه نيست داراى كجى باشد كه آنها بپرهيزند

زد خدا مثلى را مردى كه در آنند شريكانى مخالفان يكديگر و مردى كه خالص و تسليم است براى مردى آيا يكسانند در مثل ستايش مر خدا را بلكه بيشترشان نميدانند

همانا تو خواهى مرد و همانا آنها خواهند مرد

پس همانا شما روز قيامت نزد پروردگارتان نزاع ميكنيد.

تفسير

خداوند متعال اجمالا بيان فرموده عذاب امم سالفه را كه در آيه اخيره از آيات سابقه گوشزد فرموده بود باين تقريب كه خداوند بآنها چشاند عذاب ذلّت و خوارى را از قبيل مسخ و خسف و غرق و سبى و تبعيد و غيرها ولى عذاب آخرت آنها اشدّ و هميشگى خواهد بود پس بزرگتر از عذاب دنيوى آنها است و اگر ميدانستند از آن بيشتر ميترسيدند و ما براى مردم در اين قرآن از هر گونه بيان شيرين لطيف مفيد شگفت آورى را كه مانند مثل بود از احوال امم ماضيه و غيرها براى اصلاح امر دين آنها وارد نموديم شايد متذكّر بفساد و صلاح كار خودشان شوند علاوه بر آنكه آن قرآن را بلغت عربى فصيح بليغ نازل نموديم كه فهم معانى آن براى كسانيكه مخاطب بآن هستند آسان باشد و بهيچ وجه انحراف از حقّ و حقيقت و اعوجاج از طريق مستقيم هدايت در آن وجود ندارد براى آنكه آنها از معصيت خدا كه بر ضرر خودشان است بپرهيزند و بصلاح واقعى خودشان برسند و آنها باز دست از بت‌پرستى برنداشته‌اند لذا خداوند براى آنها مثلى زده باين تقريب كه يكنفر بنده يا اجير كه چند نفر در آن شريكند و آنها با يكديگر نزاع و اختلاف دارند و يكنفر كه فقط مطيع و منقاد و مختص بيكمرد است و ديگرى در او حقّ دخالت ندارد و آنمرد هم عاقل و عادل و حكيم و رحيم و

جلد 4 صفحه 495

كريم و حليم است كدام يك از اين دو نفر كارشان بهتر و روزگارشان خوشتر است البتّه معلوم است آن چند نفر شريك هر كدام خدمتى به بنده يا اجير خودشان رجوع ميكنند و از او ميخواهند كه زودتر آن خدمت را انجام دهد و گاه باشد كه برخلاف يكديگر يكى امرى نمايد و ديگرى نهى كند و آن بيچاره متحيّر بماند كه اطاعت كدام يك را بنمايد و براى اطاعت هر يك بسياست ديگرى مبتلا گردد و در موقع بذل نفقه و كسوه يا جيره و مواجب هم هر كدام ممكن است بديگرى محوّل نمايد و او از احقاق حقّ خود بازمانده و از هر درى رانده گردد ولى آن يكنفر با اوصاف مذكوره البتّه در حدود وسع او خدمت رجوع و زياده از حقّش باو كرم مينمايد و احيانا اگر خطائى از او سر زده باشد عفو خواهد نمود اين است حال كسانيكه قائل بچند خدا و معبود براى خود شده‌اند و كسانيكه قائل بخداى يگانه جامع صفات حسنه‌اند و البتّه حال و كار آن دو نفر يكسان نيست در بدى و خوبى بلكه يكى بدو ديگرى خوب است به بيانيكه گذشت و بمقتضاى روايات متعدّده معتبره مراد از آن يكنفر كه مطيع و منقاد يكنفر است امير المؤمنين عليه السّلام است كه مطيع و منقاد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است و در بعضى از آنها شيعيان آنحضرت هم ذكر شده و در بعضى رجلا فيه شركاء متشاكسون باوّلى كه مردم متفرّقه او را بخلافت نصب نمودند و با يكديگر اختلاف و نزاع داشتند و از هم تبرّى ميجستند تفسير شده و مؤيّد اينمعنى آنستكه هر كدام هم از او توقّعى داشتند كه آن بيچاره نميتوانست بآن عمل نمايد عينا مانند آن بنده مشترك و خر قبيله كه ضرب المثل است الحمد للّه كه امر واضح و فرق ميان مشرك و موحّد آشكار است و الحمد للّه كه ما موحّديم و مشرك نيستيم و الحمد للّه كه ما شيعه و منقاد كسى هستيم كه خدا او را معيّن فرموده نه مردم مخالف با يكديگر در هواهاى نفسانى و اغراض شخصى ولى بيشتر مردم نميدانند منافع توحيد و مضارّ شريك را و اخيرا خطاب به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرموده كه تو قطعا از اين دار فانى رحلت خواهى نمود و آنها هم يقينا ميميرند پس تمامى روز قيامت زنده خواهيد شد و در پيشگاه احديّت محاكمه مينمائيد و اهل حق از اهل باطل ممتاز ميگردند و براى تحقّق وقوع مرگ و بودن انسان در طريق آن تعبير باسم فاعل شده است و

جلد 4 صفحه 496

قرآنا عربيّا ظاهرا حال مؤكّده است از هذا القرآن مانند جاءنى زيد رجلا صالحا و محتمل است منصوب بمدح باشد يعنى مدح ميكنم قرآنيرا كه عربى است و ظاهرا رجلا در ضرب اللّه مثلا رجلا بدل است از مثلا يعنى خدا مثلى زده مثل مردى چنين و اختصام گفته‌اند ردّ هر يك از دو نفر است ديگرى را بر سبيل انكار و حق و باطل بودن يكى يا هر دو در آن مدخليّت ندارد و قمّى ره فرموده مراد مخاصمه امير المؤمنين عليه السّلام با كسانى است كه غصب حق او را نمودند و سالما بالف و سلما بكسر سين و سكون لام نيز قرائت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَأَذاقَهُم‌ُ اللّه‌ُ الخِزي‌َ فِي‌ الحَياةِ الدُّنيا وَ لَعَذاب‌ُ الآخِرَةِ أَكبَرُ لَو كانُوا يَعلَمُون‌َ «26»

‌پس‌ چشاند خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ خفت‌ و خواري‌ و ذلت‌ و مسكنت‌ ‌در‌ زندگاني‌ دنيوي‌ و ‌هر‌ آينه‌ عذاب‌ آخرت‌ بزرگتر ‌است‌ ‌اگر‌ بودند ميدانستند.

عذابهاي‌ دنيوي‌ ‌هر‌ چه‌ سخت‌تر ‌باشد‌

«قليل‌ مكثه‌ يسير بقائه‌»

غاية عذاب‌ هلاكت‌ ‌است‌ آنهم‌ آنيست‌ لا يَستَأخِرُون‌َ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُون‌َ اعراف‌ آيه 32 ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ مغرور بدو روز مهلت‌ نباشند بهمين‌ زودي‌ گرفتار قتل‌ و اسيري‌ و ذلت‌ و خفت‌ و خواري‌ خواهند شد.

فَأَذاقَهُم‌ُ اللّه‌ُ الخِزي‌َ فِي‌ الحَياةِ الدُّنيا و ‌پس‌ ‌از‌ سپري‌ شدن‌ چهار

جلد 15 - صفحه 306

روز دنيا گرفتار عذابهاي‌ سخت‌ خواهند شد.

وَ لَعَذاب‌ُ الآخِرَةِ أَكبَرُ

«و جليل‌ وقوع‌ المكاره‌ ‌فيها‌ و ‌هو‌ بلاء تطول‌ مدّته‌ و يدوم‌ مقامه‌ و ‌لا‌ يخفّف‌ ‌عن‌ اهله‌».

لَو كانُوا يَعلَمُون‌َ و لكن‌ هيهات‌ اينها ‌ يا ‌ منكر عذاب‌ آخرت‌ هستند ‌ يا ‌ ‌خود‌ ‌را‌ معاف‌ ميدانند فَسَوف‌َ يَعلَمُون‌َ.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 26)- در این آیه نشان می‌دهد که عذاب دنیوی آنها تنها جنبه جسمانی نداشته، بلکه کیفر روانی نیز بوده است، می‌فرماید: «خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید» (فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا).

آری! اگر انسان گرفتار مصیبتی شود اما آبرومند و سر بلند جان بسپارد مهم نیست، مهم آن است که با خواری و ذلت جان دهد، و با بی‌آبروئی و رسوائی گرفتار چنگال عذاب شود.

ولی با این همه «عذاب آخرت شدیدتر است اگر می‌دانستند» (وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).

ج4، ص224

تعبیر به «اکبر» (بزرگتر) کنایه از شدت و سختی عذاب است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع