آیه 23 سوره قمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ

مشاهده آیه در سوره


<<22 آیه 23 سوره قمر 24>>
سوره : سوره قمر (54)
جزء : 27
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

قوم ثمود هم آیات حق را تکذیب کردند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

[The people of] Thamud denied the warnings,

معانی کلمات آیه

  • نذر: (بر وزن عنق) در گذشته گفته شد: اين كلمه هم مصدر آيد به معنى انذار و هم جمع نذير، به معنى منذر و انذار كننده. در اين آيات هر دو استعمال آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ «23» فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «24»

قوم ثمود، هشدار دهندگان را تكذيب كردند. پس گفتند: آيا از ميان خود، از انسانى تك و تنها پيروى كنيم؟ در اين صورت ما در گمراهى و جنونى عميق خواهيم بود.

أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ «25» سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ «26»

آيا از ميان ما تنها بر او وحى نازل شده است؟ بلكه او بسيار دروغگو و خودخواه است. در آينده خواهند دانست كه دروغگو و خودخواه كيست.

إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ «27»

«1». حجر، 22.

جلد 9 - صفحه 357

همانا ما فرستادگان شتر ماده‌ايم براى آنان (و به حضرت صالح گفتيم:) پس مراقب (پايان) كار آنان باش و شكيبايى پيشه كن.

نکته ها

«سُعُرٍ» هم جمع «سعير» به معناى آتش گداخته است و هم جمع‌ «سُعُرٍ» به معناى جنون.

«أَشِرٌ» به كسى گفته مى‌شود كه شيفته‌ى خود باشد.

در آيه 24، كفّار به انبيا مى‌گويند: اگر ما تابع شما باشيم، در گمراهى و دوزخ يا جنون خواهيم بود! ولى در آيه 47 مى‌خوانيم: «إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» تبهكاران در گمراهى و دوزخند.

قوم ثمود، از حضرت صالح خواستند كه از دل كوه شترى را به عنوان معجزه خارج كند و او اين كار را كرد، ولى مردم اين شتر الهى را كشتند.

كفّار، در برابر پيامبران چند بهانه داشتند و مى‌گفتند:

الف) او بشرى مثل ماست.

ب) او يك نفر از ميان خود ماست.

ج) تعداد ما زياد است و پيروى يك جمعيّت از فردى كه مثل خود و ماست، سزاوار نيست. «أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ»

امّا هيچ يك از اين بهانه‌ها منطقى نيست، زيرا:

اوّلًا: بشر بودن، نقطه‌ى قوّت پيامبران است تا بتوانند الگوى ديگر افراد بشر باشند.

ثانياً: تمام انبيا يك نفر بودند و در طول تاريخ افرادى كه يك تنه قيام كردند و طرح اصلاحى داشتند كم نبودند.

ثالثاً: اصل، پيروى از حق است، نه تعداد پيروان يا رهبران.

پیام ها

1- كار قوم ثمود، تكذيب‌هاى پى در پى بود. «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ»

2- كفّار در برابر پيامبران، منطق و استدلال ندارند. مى‌گويند: چرا او پيامبر شد و ما نشديم؟ أَ بَشَراً مِنَّا ...

3- زندگى انبيا عادى و در ميان مردم بوده است. «أَ بَشَراً مِنَّا»

4- گاهى انسان چنان سقوط مى‌كند كه فردى معصوم را به پيامبرى نمى‌پذيرد،

جلد 9 - صفحه 358

أَ بَشَراً مِنَّا ... ولى جماد بى‌شعور را خدا دانسته و آن را پرستش مى‌كند.

5- گاهى انسان به جايى مى‌رسد كه پيروى از پيامبر معصوم را كه منطق و معجزه دارد، انحراف مى‌پندارد. «إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ»

6- ايجاد شك و ترديد در ميان مردم، بستر تكذيب حق است. كَذَّبَتْ‌ ... أَ بَشَراً مِنَّا ... أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ‌

7- هم قرآن ذكر است، نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ ... «1» و هم آن چه به انبياى سابق نازل شده است. «أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا»

8- كافران لجوج، پيامبر خدا را خودخواه مى‌خواندند. «كَذَّابٌ أَشِرٌ»

9- دروغ و خودخواهى را حتّى كفّار لجوج بد مى‌دانند. (و به همين دليل به پيامبر نسبت دروغ و خودخواهى مى‌دادند). «بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ»

10- مبلّغان دينى بايد آمادگى شنيدن تندترين تهمت‌ها را داشته باشند. «بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ»

11- سخنان ياوه را پاسخ دهيد. فَقالُوا ... سَيَعْلَمُونَ‌ ...

12- قيامت، روز آشكار شدن حقايق و رسوا شدن كافران است. «سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ»

13- معجزات، وسيله‌ى آزمايش مردمند. «مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ»

14- پيامبران، امت خود را زير نظر دارند. «فَارْتَقِبْهُمْ»

15- رهبران دينى بايد صبور باشند. «وَ اصْطَبِرْ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص451

منابع