آیه 164 سوره شعراء

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 164 شعراء)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<163 آیه 164 سوره شعراء 165>>
سوره : سوره شعراء (26)
جزء : 19
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و من از شما اجری برای رسالت خود نمی‌خواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم.

و من از شما بر ابلاغ رسالتم هیچ پاداشی نمی خواهم، پاداش من فقط بر عهده پروردگار جهانیان است،

و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست.

من از شما در برابر هدايت خود مزدى نمى‌طلبم. مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانيان است.

من در برابر این دعوت، اجری از شما نمی‌طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

I do not ask you any reward for it; my reward lies only with the Lord of all the worlds.

And I do not ask you any reward for it; my reward is only with the Lord of the worlds;

And I ask of you no wage therefor; my wage is the concern only of the Lord of the Worlds.

"No reward do I ask of you for it: my reward is only from the lord of the Worlds.

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ «160» إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ «161» إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «162» فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «163»

قوم لوط (نيز) انبيا را تكذيب كردند. زمانى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا (از شرك وانحراف دورى، و از خدا) پروا نمى‌كنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس، از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد.

وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ «164»

و من در برابر رسالتم از شما مزدى درخواست نمى‌كنم. (زيرا) مزد من تنها بر پروردگار جهانيان است.

نکته ها

حضرت لوط با حضرت ابراهيم همزمان بودند، ولى در اين سوره فاصله‌ى داستان ابراهيم و لوط حدود يكصد آيه است و اين، به خاطر آن است كه در نقل‌هاى قرآن عبرت‌ها مهم است، نه تنظيم و سير تاريخى.

جلد 6 - صفحه 359

پیام ها

1- موضوعات اصلى را سرفصل كلام خود قرار دهيد. كَذَّبَتْ ثَمُودُ ...

(در آغاز تاريخ تمام انبيا در اين سوره، كلمه‌ى‌ «كَذَّبَتْ» مطرح شده و اين به جهت آن است كه هدف از نقل تاريخ آن بزرگواران در اين سوره، بيان تكذيب مردم لجوج و كيفر الهى آنان است.)

2- تكذيب يك پيامبر به منزله‌ى تكذيب همه‌ى پيامبران است. كَذَّبَتْ‌ ... الْمُرْسَلِينَ‌ (با اينكه هر قومى پيامبر خود را تكذيب مى‌كرد، ولى چون انبيا داراى هدف وبرنامه واحدى هستند، تكذيب يكى از آنها به منزله تكذيب همه آنان است)

3- رابطه‌ى رهبر آسمانى با مردم، رابطه‌ى برادرى است. «أَخُوهُمْ»

4- كسى كه پرواى درونى ندارد، از هر جهت آسيب پذير است و هيچ حقّى را نمى‌پذيرد. «أَ لا تَتَّقُونَ»

5- رهبران آسمانى بايد به سراغ مردم روند و خود و اهداف خود را به آنان عرضه كنند. أَ لا تَتَّقُونَ إِنِّي لَكُمْ‌ ...

6- تقوا، بستر و زمينه‌ى حقّ پذيرى و اطاعت از انبيا است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»

7- ديندارى، بدون اطاعت از رهبرى كامل نيست. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»

8- اگر به مال مردم چشم ندوزيم، سخنان ما بيشتر اثر مى‌كند. «ما أَسْئَلُكُمْ»

9- كسى مى‌تواند از مردم بى‌نياز باشد كه توكّلش بر خداوند زياد باشد. «إِلَّا عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (164)

«1». همان مدرك.

جلد 9 - صفحه 483

وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ: و نمى‌طلبم شما را بر تبليغ رسالت و نصيحت هيچ مزدى تا بر شما گران آيد و آن را به گوش دل نشنويد و قبول نكنيد. إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ‌: نيست اجر من مگر بر پروردگار عالميان.

واقعه قوم لوط: به سند صحيح از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام مروى است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از جبرئيل سؤال نمود كه چگونه بود واقعه هلاك قوم لوط؟ جبرئيل گفت: قوم لوط اهل شهرى بودند از غايط پاكيزه نمى كردند و غسل جنابت نمى‌نمودند و بخل مى‌ورزيدند به طعام خود، و لوط در ميان آنها سى سال ماند، و در ميان ايشان غريب بود، زيرا قوم و عشيره در آنها نداشت، و ايشان را دعوت نمود به خدا و ايمان به او و متابعت خود، و نهى كرد ايشان را از اعمال قبيحه، و ترغيب كرد به طاعت خدا. پس اجابت او نكردند و اطاعت او ننمودند، چون خدا خواست ايشان را عذاب فرمايد، فرستاد رسولى چند تا آنها را بترساند و حجت بر ايشان تمام كند. چون طغيان آنها زياده شد، ملكى چند بر آنها نازل فرمود تا بيرون كنند مؤمنان آن شهر را، پس نيافتند در آن شهر به غير از يك خانه از مسلمانان و آنها را بيرون نمودند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ (160) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (164)

أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ (165) وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ (166) قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ (167) قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ (168) رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ (169)

فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ (170) إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ (171) ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (173) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (174)

وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (175)

ترجمه‌

تكذيب كردند قوم لوط فرستادگان را

هنگاميكه گفت بآنها

جلد 4 صفحه 123

برادرشان لوط آيا نمى‌پرهيزيد

همانا من براى شما پيمبرى امينم‌

پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا

و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان‌

آيا وارد ميشويد بر پسران از اهل عالم‌

و واميگذاريد آنچه را آفريد براى شما پروردگارتان از جفتهاتان بلكه شمائيد گروهى تعدّى كنندگان‌

گفتند هر آينه اگر باز نه ايستادى اى لوط البته خواهى بود از بيرون كرده شدگان‌

گفت همانا من كردار شما را از دشمنانم‌

پروردگارا نجات ده من و كسان مرا از آنچه ميكنند

پس نجات داديم او و كسانش را همگى‌

مگر پير زنى كه بود در باقى ماندگان‌

پس هلاك كرديم ديگران را

و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان‌

همانا در اين آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌

و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.

تفسير

خداوند متعال بعد از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت قول حضرت لوط را كه شرح حال آن در سوره اعراف مستوفى ذكر شد نقل نموده كه بقوم خود بر سبيل انكار و ملامت فرمود آيا شما از ميان اهل عالم براى دفع شهوت مردانرا اختيار نموديد و با آنها نزديكى ميكنيد با آنكه اين عمل قبيح و مضرّى است و وامى‌گذاريد و نزديكى نميكنيد با آنچه خدا خلق فرموده براى انتفاع شما از جنس زنانتان با آنكه آنها بهتر و پاكيزه‌ترند براى آن عمل پس شما مردمان مستقيمى نيستيد بلكه متعدّى و متجاوز از حدّ اعتدال و از حلال به حرام و از پاكيزه به پليديد يا دشمن انسانيّت و اخلاقيد كه چنين عمل شنيعى را مرتكب ميشويد قوم در جواب گفتند از اين سخنان دست بردار والا تو را نفى بلد خواهيم نمود و بايد از ميان ما بيرون بروى آنحضرت فرمود من با اين كار شما بسيار مخالفم بطوريكه نميتوانم به بينم و چيزى نگويم و از خدا خواست كه او و خانواده‌اش را از تبعات و وبال اعمال آنها نجات دهد و خداوند اجابت فرمود و او و تمام خانواده و پيروانش را در وقت نزول عذاب از ميان آنها خارج فرمود و فقط زنش را كه پيرو موافق با آنها و مخالف با او بود با قوم باقى گذارد و همه بهلاكت رسيدند ببارانيكه از سنگ بر آنها باريد و بد بارانى بود براى كسانيكه بيم دادند آنها را انبيا از خدا ولى بخرجشان نرفت و بعاقبت وخيم‌

جلد 4 صفحه 124

آن گرفتار شدند و تفصيل اين قضايا در سور سابقه كه شرح حال انبياء در آنها ذكر شده گذشته است و آيات اخيره در قصص سابقه، مفسر و نكته تكرار آن اخيرا مبيّن گرديد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِذ قال‌َ لَهُم‌ أَخُوهُم‌ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُون‌َ (161) إِنِّي‌ لَكُم‌ رَسُول‌ٌ أَمِين‌ٌ (162) فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (163) وَ ما أَسئَلُكُم‌ عَلَيه‌ِ مِن‌ أَجرٍ إِن‌ أَجرِي‌َ إِلاّ عَلي‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ (164)

‌اينکه‌ چهار ‌آيه‌ بعين‌ مطابق‌ ‌با‌ آيات‌ ‌در‌ مورد هود و صالح‌ ‌است‌ و شرحش‌ گذشت‌ فقط شخص‌ نبي‌ مختلف‌ ‌است‌.

79

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 164)- فکر نکنید این دعوت، وسیله‌ای برای آب و نان است و یک هدف مادی را تعقیب می‌کند، نه، «من کمترین پاداشی در برابر این دعوت از شما نمی‌خواهم، اجر و پاداشم تنها بر پروردگار عالمیان است» (وَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلی رَبِّ الْعالَمِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع