این گونه که بیان شد نزدیکتر به آن است که شهادت را بر وجه خود ادا کنند، یا از اینکه باز قسم را (اوصیاء بر ورثه) رد کنند بیمناک باشند. و از خدا بترسید و (سخن حق را) بشنوید، و خدا مردم بدکار را هدایت نخواهد کرد.
این [حکم به ترتیبی که خدا برای شما مقرّر کرده] برای اینکه شاهدان شهادت را به صورتی درست و صحیح ادا کنند یا بترسند، [از اینکه مشتشان باز شود و سوگندشان مورد توجه قرار نگیرد] و حقّ سوگندشان به دیگران برگردانده شود، به حقیقت نزدیک تر است. و از خدا پروا کنید و [فرمان هایش را] بشنوید؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی کند.
اين [روش] براى اينكه شهادت را به صورت درست ادا كنند، يا بترسند كه بعد از سوگندخوردنشان، سوگندهايى [به وارثان ميت] برگردانده شود، [به صواب] نزديكتر است. و از خدا پروا داريد، و [اين پندها را] بشنويد، و خدا گروه فاسقان را هدايت نمىكند.
اين شيوه نزديكتر به آن است كه هم شهادت را بر وجه خود ادا كنند يا پس از سوگند خوردن از ردّ سوگندهايشان بترسند. از خدا بترسيد. و گوش فرا داريد. خدا مردم نافرمان را هدايت نمىكند.
این کار، نزدیکتر است به اینکه گواهی بحق دهند، (و از خدا بترسند،) و یا (از مردم) بترسند که (دروغشان فاش گردد، و) سوگندهایی جای سوگندهای آنها را بگیرد. از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و گوش فرا دهید! و خداوند، جمعیّت فاسقان را هدایت نمیکند.
That makes it likelier that they give the testimony in its genuine form, or fear that other oaths will be taken after their oaths. Be wary of Allah and listen, and Allah does not guide the transgressing lot.
This is more proper in order that they should give testimony truly or fear that other oaths be given after their oaths; and be careful of (your duty to) Allah, and hear; and Allah does not guide the transgressing people.
Thus it is more likely that they will bear true witness or fear that after their oaths the oaths (of others) will be taken. So be mindful of your duty (to Allah) and hearken. Allah guideth not the froward folk.
That is most suitable: that they may give the evidence in its true nature and shape, or else they would fear that other oaths would be taken after their oaths. But fear Allah, and listen (to His counsel): for Allah guideth not a rebellious people:
معانی کلمات آیه
ايمان: (بفتح الف) سوگندها. مفرد آن يمين است (مائده/ 89).[۱]
اين (روش به صواب) نزديكتر است براى اينكه شهادت را به نحو درست ادا كنند و يا بترسند كه بعد از سوگند خوردنشان سوگندهايى (به وارثان ميّت) برگردانده شود (وجاى سوگند آنان را بگيرد). و از خداوند پروا كنيد و (فرمانهاى او را) گوش كنيد و خداوند، گروه فاسق را هدايت نمىكند.
نکته ها
اين آيه، فلسفه سختگيرى و دقّت در امر شهادت و شاهد گرفتن كه در آيات قبل مطرح بود بيان مىكند و اينكه سوگند بعد از نماز در حضور مردم، سبب مىشود كه شهادتها واقعى باشد، چون اگر سوگند و شهادت آنان پذيرفته نشود، آبروى آنان در جامعه مىرود.
پیام ها
1- مراسم و تشريفاتى كه عامل حفظ و تثبيت حقّ مردم شود، ارزشمند است.
ذلِكَ أَدْنى أَنْ ...
2- يكى از عوامل بازدارندهى از گناه، نگرانى از رسوايى در جامعه است. «أَوْ يَخافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمانٌ»
3- چنان زندگى كنيم كه نااهلان عادلنما نتوانند با سوگند دروغ، زحمات ما را هدر دهند و بدانند كه اظهارات نادرستشان توسط گروه بهترى ردّ مىشود.
«أَنْ تُرَدَّ أَيْمانٌ بَعْدَ أَيْمانِهِمْ»
4- در امر وصيّت، سوگند و شهادت، تقوا داشته باشيم. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
5- شهادت ناحقّ، نشانهى فسق است. «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ»
ذلِكَ أَدْنى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهادَةِ عَلى وَجْهِها: اين حكم مذكور يا قسم دادن شاهد، اقرب است به اينكه بيايند شاهدان به شهادت بر طريق، يعنى بر مثل آنچه حكم به آن شهادت كردهاند بدون تحريف و خيانت در آن أَوْ يَخافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمانٌ بَعْدَ أَيْمانِهِمْ: يا نزديكتر است به آنكه بترسند اينكه رد كرده شود قسم بر مدعيان بعد از قسم خوردن ايشان بر خيانت و كذب ايشان؛ و به جهت ظهور خيانت و سوگند دروغ رسوا شوند. و چون دانند بنابر حكم شرع، سوگند به مدّعى رد كرده شود در وقت ظهور امارت كذب آنها وقتى قسم خورد حكم بر خيانت و كذب و رد شهادت آنها شود، هر آينه بدين سبب سوگند راست نمايند وَ
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 198
اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا: و بترسيد از خداى تعالى در سوگندهاى دروغ و بشنويد امر الهى را به گوش اجابت وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ: و حق تعالى راه نمىنمايد فاسقان را كه خالفان و شاهدانند به كذب، يعنى اگر متقى نشويد و به سمع قبول فرمايش حق نشنويد از قوم فاسقان خواهيد بود، و خداى تعالى راه نمىنمايد فاسقان را به حجت، و توفيق نمىدهد آنها را به جهت فرط انكار، يا راه نمىنمايد آنها را به طريق جنّت.
اين نزديكتر است بآنكه ادا نمايند شهادت را بر وجهش يا بترسند كه ردّ كرده شود سوگندهائى بعد از سوگندهاشان و بترسيد از خدا و بشنويد و خدا هدايت نمىكند گروه متمردان را.
تفسير
با مراجعه بآنچه در ذيل دو آيه قبل ذكر شد مفاد اين آيه آنستكه اين
جلد 2 صفحه 285
قسم ياد نمودن دو شاهد در مقابل ادعاء ورثه و قسم ياد نمودن دو نفر از آنها در مقابل ادعاء انتقال ظرف و قلاده از مورّث آنها بآندو شاهد نزديكتر است بآنكه آندو شاهد اداء شهادت خودشان را بر طبق واقع نمايند يا بترسند از آنكه اگر دروغ بگويند و خيانت كنند و ورثه مطلع شوند قسم ياد نمايند در مقابل ادعاء آندو و مدعى به را بگيرند و آندو رسوا و محروم شوند خلاصه آنكه دو چيز موجب ميشود كه آندو شاهد راست بگويند يكى آنكه آندو شاهد بدانند كه اگر دروغ بگويند و ورثه در باره آنها بد گمان شوند حق دارند آندو را قسم دهند ديگر آنكه آندو بدانند كه اگر دروغ آنها واضح شود و بخواهند بعنوان ديگرى ادعاء نمايند ورثه حق دارند منكر شوند و قسم ياد نمايند و آندو را مفتضح و محروم از مال نمايند و بنابر اين جاى اشكال نيست كه شاهد را نبايد قسم داد زيرا هيچ يك از دو قسم براى اداء شهادت نيست بلكه قسم اول در مقابل ادعاء ورثه است مال زائدى را كه آندو منكر بودند و قسم دوم در مقابل ادعاء آندو است انتقال مال را از مورّث آنها بخودشان و در واقع يك شهادت است و دو ادعاء و دو انكار و دو قسم از دو منكر است در مقابل دو ادّعا و شهادت بر وصيت است كه بدون قسم مسموع است و اينكه اطلاق شهادت بر قسم شده است براى آنستكه هر قسمى متضمّن معنى شهادت است چنانچه در باب لعان اطلاق فرموده است و اينكه ايمان بصيغه جمع و مضاف بضمير جماعت شده است براى آنستكه حكم كلى است و اختصاص بخصوص مورد ندارد و اينكه تعبير بردّ شده است بملاحظه آنستكه ورثه در ادعاء اولى مدعى بودند اگر چه در ادعاء دوم منكر شدهاند پس مثل آنستكه قسم از منكر در ادعاء اول كه آندو نفر ذمى بودند بآنها رد شده باشد و بنابر اين آيات با موازين قضائيه سازش دارد و اشكالى وارد نيست و در كافى چند روايت از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه وقتى مرد در زمين غربت باشد كه مسلمانى يافت نشود نافذ است شهادت غير مسلمان بر وصيت و بايد از خدا ترسيد و احكام او را بسمع قبول اجابت نمود و دانست كه خداوند كسانيرا كه از احكامش تمرّد نمايند براه بهشت هدايت نمينمايد و اللّه اعلم ..
اينکه قسم نزديكتر است بر اينكه شهادت بر وجه خودش واقع شود يا مورد خوف باشد اينكه رد شود قسم باولياء ميت بعد از قسم آن دو نفر وصي و از خداوند بپرهيزيد و بر خلاف واقع شهادت ندهيد و دستورات او را بشنويد و خداوند هدايت نميفرمايد طائفه فاسقين را.
وَ اتَّقُوا اللّهَ که شهادت دروغ و يمين غموس دو معصيت بسيار بزرگ است هم جنبه حق اللّه دارد هم جنبه حق النّاس وَ اسمَعُوا يعني اطاعت كنيد فرمايشات الهي را و گوش شنوا داشته باشيد وَ اللّهُ لا يَهدِي القَومَ الفاسِقِينَ شهادت دروغ و قسم دروغ فسق ميآورد و از راه هدايت منحرف ميشود.
493
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 108)
این آیه در حقیقت فلسفه احکامی را که در زمینه شهادت در آیات قبل گذشت بیان می کند که: «اگر طبق دستور بالا عمل شود (یعنی دو شاهد را بعد از نماز و در حضور جمع به گواهی بطلبند، و در صورت بروز خیانت آنها، افراد دیگری از ورثه جای آنها را بگیرند و حق را آشکار سازند) این برنامه سبب می شود که شهود در امر شهادت دقت به خرج دهند و آن را بر طبق واقع- به خاطر ترس از خدا یا به خاطر ترس از خلق خدا- انجام دهند مبادا سوگندهایی جای سوگندهای آنها را بگیرد» (ذلِکَ أَدنی أَن یأتُوا بِالشَّهادَةِ عَلی وَجهِها أَو یخافُوا أَن تُرَدَّ أَیمانٌ بَعدَ أَیمانِهِم).
در حقیقت این کار سبب می شود که حد اکثر ترس از مسؤولیت در برابر خدا و یا بندگان خدا در آنها بیدار گردد و از محور حق منحرف نشوند.
و در آخر آیه برای تأکید روی تمام احکام گذشته دستور می دهد: «پرهیزکاری پیشه کنید و گوش به فرمان خدا فرا دهید و بدانید خداوند جمعیت فاسقان را هدایت نخواهد کرد» (وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اسمَعُوا وَ اللّهُ لا یهدِی القَومَ الفاسِقِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: