میرزا حسن کرمانشاهی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۵ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (مهدی موسوی صفحهٔ ميرزا حسن کرمانشاهي را به میرزا حسن کرمانشاهی منتقل کرد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

میرزا حسن کرمانشاهی (م، ۱۳۳۶ ش)، از ارکان انتقال فلسفه به طبقات متأخرتر به شمار می رود. آن چه در زندگی این بزرگوار حائز اهمیت است، کثرت علم، شاگرد پروری و روحیه زهد و قناعت اوست که اعجاب همگان را برانگیخته است.

تحصیل و استادان

میرزا حسن کرمانشاهی متولد سال ۱۲۵۰ هجری در کرمانشاه، دوران کودکی و نوجوانی را در کرمانشاه گذراند. دانشهای مقدماتی را از برخی استادان آن دیار فرا گرفت و سپس به تهران مهاجرت کرد.[۱] دیری نپایید که وی مدارج علمی را در تهران طی نمود و به مرتبه استادی رسید. مراتب علمی وی، به گونه ای بود که در تدریس پاره ای از علوم، بی نظیر بود.

استاد سید جلال الدین آشتیانی می نویسد: «از قراری که استادم آقا میرزا احمد آشتیانی می فرمود، آقا میرزا حسن کرمانشاهی مدتی به درس مرحوم حکیم متاله، آقا میرزا حسن نوری، حاضر می شده است».[۲]

از دیگر استادان وی، می توان به آقا علی نوری و حکیم سید ابوالحسن جلوه اشاره کرد. در خصوص زندگی تحصیلی میرزای کرمانشاهی، از استادان او کمتر نام برده اند که در همین خصوص، می توان پژوهشی در خور توجه انجام داد.

تدریس و شاگردان

شاگرد پروری و توان بالای در تدریس برخی از متون از مهمترین ویژگی های حکیم کرمانشاهی است. بسیاری از بزرگان، در مجلس تدریس او زانوی ادب بر زمین زدند تا از خرمن حکمت و اخلاق او خوشه چینی کنند. آوازه مکتب حکیم کرمانشاهی چنان بود که حتی پس از وفات او، بسیاری از دانشمندان برای درک مکتب حکیم کرمانشاهی، در جست جوی شاگردان او برآمدند تا آن چه را آنان از استاد آموخته بودند، به اینان بیاموزند تا آن جا که وی را رکن انتقال فلسفه به فلاسفه متأخر شمرده اند. شاگردان بسیاری در مکتب میرزا حسن کرمانشاهی درس آموختند که در میان آنان، چهره های شاخصی از دانشمندان عالم تشیع مشاهده می شود.

استاد سید جلال‌الدین آشتیانی، بزرگترین فیلسوف مشائی معاصر، در پاورقی «شرح بر زاد‌المسافر» می نویسد: «آقا میرزاحسن کرمانشاهی، از بزرگترین فلاسفه مشائی در اعصار اخیر که در حکمت ذوقی و فلسفه به سبک ملاصدرا و عرفانیات به سبک محیی‌الدین و اتباع او، صاحب حظی وافر و در علوم ریاضی و طب متداول قدیم، استاد و در تدریس بعضی از مباحث اسفار، مانند جواهر و اعراض و سفر نفس این کتاب، بی‌نظیر بود».[۳]

نام برخی از شاگردان مرحوم حکیم کرمانشاهی در اینجا ذکر می شوند:

۱. آقا میرزا احمد آشتیانی.

۲. آقا میرزا مهدی آشتیانی.

۳. آقا شیخ مهدی امیرکلایی.

۴. آقا شیخ محمود مفید.

۵. آقا بزرگ حکیم شهیدی رضوی.

۶. سید ابوالحسن قزوینی.

۷. ابوالحسن میرزای قاجار حیرت.

۸. دکتر سید ابوالفضل معتمد هاشمی.

۹. آقا احمد بن هادی کرمانشاهی.

۱۰. آقا شیخ اسدالله ایزدگشسب گلپایگانی.

۱۱. آقا میرزا حبیب الله ذوالفنون عراقی.

۱۲. آقا میرزا حسن شرف الملک.

۱۳. سید حسین بن سید محمود قمی طباطبایی.

۱۴. آقا شیخ حسین بن هادی رانکوهی لنگرودی.

۱۵. مرحوم حسینقلی مستعان.

۱۶. آقا سید صدر الدین هاطلی کوهپایی اصفهانی.

۱۷. آقا ضیاءالدین دری اصفهانی.

۱۸. حاج ملا عباسعلی کیوان قزوینی.

۱۹. آقا شیخ عبدالنبی کجوری.

۲۰. فاضل بن حسین بن حسن لنکرانی.

۲۱. آقا میرزا فضل الله خان آشتیانی.

۲۲. میرزا لطفعلی صدرالافاظل متخلص به دانش.

۲۳. آقا شیخ محمد بن حبیب الله جولستانی.

۲۴. آقا شیخ محمد بن احمد خندق آبادی کاشانی.

۲۵. سید محمد فاطمی قمی.

۲۶. شیخ محمد تقی آملی.

۲۷. آقا شیخ محمد کاظم تربتی.

۲۸. سید محمد کاظم عصار تهرانی.

۲۹. سید مرتضی لنگرودی.

۳۰. میرزا محمود آشتیانی.

۳۱. سید موسی زرآبادی قزوینی.

۳۲. میرزا هادی خان حائری مازندرانی.

۳۳. آقا سید یعقوب انوار شیرازی.[۴]

ویژگی حکیم حسن کرمانشاهی

به یقین، مهمترین ویژگی حکیم کرمانشاهی، تبحر خاص و ویژه او در فلسفه بوده که او را از سایر هم عصران خود متمایز ساخته است. در این میان، گروهی به بررسی مشرب فلسفی او پرداخته اند. آقای صدوقی سها می نویسد: «معروف شده که ایشان متمایل به مشرب مشائیه، بلکه او را خاتمه‌الحکماء‌المشائین هم گفته‌اند؛ ولی مرحوم سید جلال‌الدین آشتیانی، این نظریه را از اغلاط دانسته‌اند؛ بلکه گفته‌اند او آخرین فیلسوف مشائی نبود».

دلایلی که مرحوم آشتیانی بر این امر آورده اند از این قرار است: ۱. استادان او همه در حکمت متعالیه استاد بودند. ۲. وقتی که آقا میرشهاب‌الدین نیریزی و آقا میرزاهاشم قدس‌الله‌روحه در سالهای ۱۳۳۱ و ۱۳۳۲ جهان خاکی را ترک نمودند، شاگردان این دو استاد، سفر نفس اسفار و قسمتی از الهیات را قرائت نکرده بودند... و برخی مستعدان و مشتاقان دیگر، بدون کوچک ترین درنگ، ملتجی به استاد علامه میرزا حسن کرمانشاهی شدند. تدریس سفر نفس و الهیات، از عهده کسی بر می آید که در حکمت متعالیه استاد ماهر باشد».[۵]

استاد منوچهر صدوقی سها، نظریه مرحوم سید جلال الدین آشتیانی را نمی پذیرد و پاسخ آن را چنین می دهد: «اولا جناب میرزای کرمانشاهی، تدریس اسفار و فصوص می فرموده است و ثانیا آن هم به نحوی که مورد قبول بزرگان عصر بوده باشد و ثالثا این معنی، دلیل است بر رسوخ آن بزرگ در حکمت متعالیه و عرفانیات و این هر سه سخن حق است؛ بلا ریب ولکن چنانکه پدیدار است، دلیل عدم تضلع جناب میرزا به حکمت مشائیه نیست؛ بالاخص که برخی دیگر از تلامیذ طراز اول آن بزرگ که در عرض برخی از بزرگان دیگر از تلامیذ معظم له که حضرت استاد آشتیانی دامت برکاته تنصیص به نام نامی آنان فرموده اند، در شمارند. استاد عظیم الشان خویش، جناب میرزا را تلویحا اعظم حکمت مشائیه به عصر خویش دانسته اند؛ چنانکه مرحوم مبرور، آقا ضیاء الدین دری آورده است که: «تعلیقات شریفش که در طبیعیات و الهیات شفا است و فعلا نزد نگارنده موجود است، تسلط آن مرحوم را بر فهم کلمات شیخ به خوبی می رساند[۶]».

استاد حسن زاده آملی می فرماید: «از زمان حکیم بزرگ، استاد الحکماء و الفلاسفه، ملا علی نوری مازندرانی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ تاکنون، هر چند علمای الهی که همه آنان و یا اکثرشان از شاگردان به واسطه یا مع الواسطه همین حکیم متاله ملا علی نوری اند (و) بر کرسی شریعت غراء، معارف حقه محمدیه را بر نفوس مستعده، القا می فرمودند و علم پروری و عالم پروری می نمودند، لکن مرحوم ملا علی نوری و حکیم سبزواری، در تعلیم حکمت متعالیه و تدریس کتب صدرالمتالهین و مرحوم آقا میرزا محمدرضا قمشه‌ای و آقا میرزا هاشم اشکوری در تعلیم حقایق عرفانیه و تدریس صحف محیی الدین عربی و مرحوم میرزا حسن کرمانشاهی در تعلیم حکمت مشاء و تدریس زبر شیخ الرییس، شاخص بوده اند و در شاگرد پروری و نشر اصول معارف انسانی، ممتاز. هر یک در فن دیگری، کمال تبحر را داشته است؛ جز این که در یک سمت شهرت یافته است؛ با حفظ این که "والذین اوتوا العلم درجات"».[۷]

ویژگی های اخلاقی

زندگی این حکیم بزرگوار، در عین غنای علمی، با فقر مادی همراه بود. قناعت و زهد او، چنان بود که در حوادث روزگار، همانند کوه استوار بود و تندباد مشکلات زندگی در قامت استوار او تاثیری نداشت. استاد منوچهر صدوقی سها از قول مرحوم سید محمد کاظم عصار[۸] نقل کرده که مرحوم میرزا حسن کرمانشاهی «چنان اسیر پنجه درویش می بوده است که خود می فرموده به تحت قبه قم، فقیرتر از من نیست و با این همه، پیوسته خوشرو می بوده است و گاه هم که آهی از نهاد بر می آورده است، از آن نور می بارید[۹]».

مرحوم دری در توصیف وی آورده است: «قطع نظر از مقامات علمی، بسیار عفیف النفس و پاکدامن و وارسته از دنیا و مقبل به آخرت (بود)؛ با این که معیشتش در نهایت سختی می گذشت، در مدت عمرش به احدی ظهار عسرت ننمود و به همان حقوق مدرسه قناعت فرمود[۱۰]».

استاد سید جلال الدین آشتیانی در مقدمه کتاب تمهید القواعد در شرح حال آقا میرزا محمود، یکی از استادان بزرگ علوم عقلی می نویسد: «مرحوم آقا میرزا حسن کرمانشاهی، فیلسوف متاله آن عصر نیز مبتلا به تنگدستی بود و معاش خود و عائله خود را از حقوق مختصر مدرسی، که از مدرسه سپهسالار قدیم[۱۱] می گرفت، تامین می نمود؛ ولی شدت ایمان و کثرت زهد آقامیرزا حسن کرمانشاهی، مانع از تاثیر فقر در روحیات او بود؛ چون در تقوا و زهد و ایمان واقعی، سلمان عصر و ابوذر دوران به شمار می رفت[۱۲]».

آثار و تألیفات

حکیم کرمانشاهی دارای آثار و نوشته هایی بوده که ـ تعلیقات بر طبیعیات و الهیات شفا، نمونه ای از آنهاست. همچنین وی حواشی فراوانی بر اسفار و شرح اشارات و شفا نوشته است و گویا رسائلی مستقل نیز داشته است که از بین رفته است.

استاد سید جلال الدین آشتیانی در کتاب منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران به برخی از آثار وی اشاره کرده است.[۱۳]

مدح امام حسین ـ علیه السلام ـ در یک قصیده بلند[۱۴]، قصیده ای چاپ نشده در یکی از کتاب های کتابخانه آیه الله العظمی گلپایگانی در قم موجود است که سراینده اش را حسن کرمانشاهی دانسته اند. این قصیده، از حیث نظم و محتوا، بسیار ارزشمند و در مدح امام حسین ـ علیه السلام ـ و به زبان فارسی سروده شده است؛ گر چه پاره ای از ابیات آن عربی است. این قصیده، ۲۰۱ بیت و در ۱۵ صفحه دست نویس می باشد. آغاز قصیده چنین است:

ای خون تو را غیر خدا هیچ بهانه * وی رحمت حق را به همه خلق بهانه

هر کس به زبانی زغمت نوحه سراید * بلبل به نواخوانی و قمری به ترانه

جز بهر عزای تو نباشد که نماید * مرغ سحری ناله به آهنگ شبانه

باران ز سحاب و ز زمین چشمه و انهار * از چشم و زبان در غم تو گشته روانه

وفات

تهران در سال ۱۳۳۶ ش. شاهد خاموشی یکی از ستارگان بلند آوازه تاریخ فلسفه بود. حکیم و فیلسوف بزرگ میرزا حسن کرمانشاهی که سن او بین ۸۰ تا ۹۰ سال بود، جهان خاکی را ترک کرد و به عالم ملکوت صعود کرد. نقل شده که پس از وفات وی، اوضاع مالی‌اش چنان بود که برای کفن و دفن معطل ماندند تا آن که آقا میرزا مهدی آشتیانی که از شاگردان او بود، عهده دار هزینه کفن و دفن وی شد.[۱۵]

پانویس

  1. . ر.ک: همان, چاپ جدید, ص۴۳۳.
  2. . شرح مقدمه قیصری, ص۳۲.
  3. شرح بر زاد المسافر, صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی, به تحقیق سید جلال الدین آشتیانی, ص۳۸۶.
  4. . ر.ک: تاریخ حکما و عرفا..., چاپ جدید, ص۴۳۹؛ ستارگان حرم, ج۹, ص۵۵.
  5. . تاریخ حکما و عرفا، چاپ جدید، ص ۴۳۴.
  6. . همان, ص۴۳۵.
  7. . عرفان و حکمت متعالیه, علامه حسن زاده آملی, نشر الف لام میم, ص۷۱.
  8. . ر.ک: بزرگان مدفون در ری.
  9. . تاریخ حکما و عرفا, چاپ جدید, ص۴۳۵.
  10. . همان, ص۴۳۶.
  11. . این مدرسه, اکنون به مدرسه عالی شهید مطهری تغییر نام یافته است.
  12. . تمهید القواعد, ابن ترکه اصفهانی, به تصحیح و تعلیق استاد سید جلال الدین آشتیانی, ص۱۷.
  13. . این جلد از «آثار حکمای الهی در ایران» هنوز چاپ نشده است.
  14. . ضمیمه دیوان ملا پریشان, از آثار خطی کتابخانه آیه الله العظمی گلپایگانی.
  15. . ر.ک: تاریخ حکما و عرفا, ص۴۴۰.

منبع

سایت اندیشه قم.