تکبیرة الاحرام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
«تکبیرة الإحرام»، از واجبات رکنی [[نماز]] و به معنای گفتن «اللّه اکبر» است؛ زیرا با این «[[تکبیر]]»، بسیارى از کارها که قبل از نماز جایز بوده، بر نمازگزار [[حرام]] مى شود. از عنوان «تکبیرة الإحرام» در باب «صلات» در [[فقه]] سخن رفته است.
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]}}
 
تکبیرة الاحرام ، اللّه اکبر گفتن در آغاز نماز که از واجبات است . سبب این نامگذاری آن است که با این تکبیر در ابتدای نماز، همة کارهای منافی با آن (از قبیل سخن گفتن یا با صدای بلند خندیدن ) بر نمازگزار حرام می شود<ref>  ابن ادریس حلّی ، ج 1، ص 216؛ </ref> <ref> طباطبائی ، ج 3، ص 116ـ117؛ </ref> <ref> جزیری ، ج 1، ص 219 </ref> و ازینرو آن را «تحریمه » هم نامیده اند  <ref> رجوع کنید به ابن فَهْد حِلّی ، ج 1، ص 359؛ </ref> <ref> زُحَیلی ، ج 2، ص 815 </ref>. عنوان تکبیرة الاحرام در احادیث نیز به کار رفته <ref> رجوع کنید به ابن حنبل ، ج 1، ص 123؛ </ref> <ref> حرّعاملی ، ج 6، ص 9ـ12 </ref> و گاه «تکبیرة الافتتاح »  <ref> رجوع کنید به حرّعاملی ، ج 6، ص 16 </ref> یا «أَنْف الصلاة »  <ref> رجوع کنید به همان ، ج 6، ص 10 </ref> خوانده شده است .
 
  
هر چند در بعضی منابع فقهی اهل سنّت ، از برخی تابعین مانند اوزاعی ، زُهْری و سعیدبن مُسَیِّب ، استحباب تکبیرة الاحرام نقل شده  <ref> رجوع کنید به قرطبی ، ج 1، ص 175؛ </ref>
+
==مفهوم تکبیرة الاحرام==
<ref> عینی ، ج 2، ص 186، </ref> در فقه امامی و اهل سنّت بر وجوب آن اتفاق نظر وجود دارد  <ref> رجوع کنید به مقدس اردبیلی ، ج 2، ص 193؛ </ref> <ref> جزیری ، همانجا. </ref>
+
«تکبیرة الإحرام» به معنی گفتن «[[تکبیر]]» (اللّه اکبر)، نخستین جزء [[واجب]] از افعال [[نماز]] است و نماز با آن آغاز مى‌شود. سبب این نامگذاری آن است که با این [[تکبیر]] در ابتدای نماز، همه کارهای منافی با آن (از قبیل سخن گفتن یا خوردن) بر نمازگزار ممنوع و [[حرام]] می شود؛<ref>ابن ادریس حلّی، ج۱، ص۲۱۶؛ ریاض المسائل، طباطبائی، ج۳، ص۱۱۶ـ۱۱۷.</ref> و از این رو آن را «تحریمه» هم نامیده اند.<ref>رجوع کنید به ابن فَهْد حِلّی، ج۱، ص۳۵۹.</ref> همچنین به سبب آغاز شدن نماز با آن «تکبیرة الافتتاح»<ref>رجوع کنید به حرّعاملی، ج۶، ص۱۶.</ref> نیز گفته مى‌شود.
  
در بارة اینکه آیا تکبیرة الاحرام جزو نماز است یا شرط آن ، اختلاف نظر وجود دارد. فقهای بیشتر مذاهب فقهی آن را اولین جزء نماز دانسته اند  <ref> رجوع کنید به ابن قدامه ، ج 1، ص 464؛ </ref> <ref> نجفی ، ج 9، ص 201؛ </ref> <ref> طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 626؛ </ref>
+
==حکم تکبیرة الاحرام==
<ref> جزیری ، ج 1، ص 218 </ref> و بر این اساس تمام شرایط لازم برای اجزای نماز را، مانند رو به قبله بودن و پوشش داشتن نمازگزار، در تکبیرة الاحرام واجب شمرده اند <ref> رجوع کنید به بحرانی ، ج 8، ص 32؛ </ref> <ref> طباطبائی ، ج 3، ص 120؛ </ref>
+
هر چند در بعضی منابع فقهی [[اهل سنّت]] از برخی [[تابعین]] مانند [[سعید بن مسیب|سعید بن مُسَیِّب]]، اوزاعی و زُهْری، [[استحباب]] تکبیرة الاحرام نقل شده،<ref>رجوع کنید به جامع الاحکام، قرطبی، ج۱، ص۱۷۵.</ref> در فقه [[امامیه|امامی]] بر وجوب آن اتفاق نظر وجود دارد.<ref>رجوع کنید به مقدس اردبیلی، ج۲، ص۱۹۳.</ref>  
<ref> الموسوعة الفقهیّة ، ج 13، ص 218 </ref> اما در برابر، فقیهان حنفی تکبیرة الاحرام را، مانند طهارت لباس و مکان ، شرط صحت نماز دانسته اند نه جزو آن <ref> رجوع کنید به جزیری ، ج 1، ص 219؛ </ref> <ref> زحیلی ، ج 2، ص 817؛ </ref> <ref> برای تفاصیل رجوع کنید به عینی ، ج 2، ص 189. </ref>
 
  
بسیاری از فقها علاوه بر واجب شمردن تکبیرة الاحرام ، آن را از ارکان نماز نیز به شمار آورده اند؛ازینرو، بر پایة نظرمشهور در بارة رکن * ، اگر نمازگزار عمداً یا سهواً آن را ترک نماید یا خللی در آن ایجاد کند، نمازش باطل می شود و ملزم به اعادة آن می گردد<ref>  نَوَوی ، ج 3، ص 289ـ291؛ </ref> <ref> علامه حلّی ، ج 1، ص 271؛ </ref> <ref> بحرانی ، ج 8، ص 32؛ </ref> <ref> زحیلی ، ج 2، ص 815؛ </ref> <ref> نیز رجوع کنید به حرّعاملی ، ج 6، ص 13ـ14)</ref> در بارة اینکه آیا تکرار تکبیرة الاحرام موجب بطلان نماز می شود یا نه ، فقهای امامی اختلاف نظر دارند. این امر به تفسیر آنان از واژة رکن باز می گردد. بنا بر نظرِ مشهور فقهای امامی در بارة رکن ، چنانچه نمازگزار برای شروع نماز «اللّه اکبر» بگوید و سپس آن را به قصد تکبیرة الاحرام تکرار کند، نماز باطل می شود و برای شروع نماز باید تکبیر سوم را بگوید. به همین ترتیب تکبیر چهارم آن را باطل می کند و به تکبیر پنجم نیاز است  <ref> رجوع کنید بهمحقق کرکی ، ج 1، ص 433؛ </ref> <ref> شهیدثانی ، ص 258؛ </ref> <ref> طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 626؛ </ref> <ref> امام خمینی ، ج 1، ص 146؛ </ref>
+
درباره این که آیا تکبیرة الاحرام جزو [[نماز]] است یا شرط آن، اختلاف نظر وجود دارد. فقهای بیشتر مذاهب فقهی آن را اولین جزء نماز دانسته اند.<ref>جواهرالکلام، نجفی، ج۹، ص۲۰۱؛ عروةالوثقی، طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۶.</ref> و بر این اساس تمام شرایط لازم برای اجزای نماز را - مانند رو به [[قبله]] بودن - واجب شمرده اند.<ref>طباطبائی، ج۳، ص۱۲۰؛ الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۱۸.</ref> اما در مقابل، فقیهان [[حنفی]]، تکبیرة الاحرام را مانند طهارت لباس و مکان، شرط صحت نماز دانسته اند نه جزو آن.<ref>زحیلی، ج۲، ص۸۱۷.</ref>
برای مفهوم «رکن » در فقه امامی رجوع کنید به ابن فهد حلّی <ref> ، ج 1، ص 356ـ357؛ </ref><ref> نراقی ، 1375 ش ، ص 784ـ789 </ref> و در فقه اهل سنّت رجوع کنید  به الموسوعة الفقهیّة <ref> ، ج 23، ص 109ـ120 </ref>.
 
  
بر پایة نظری دیگر، افزودن تکبیر موجب بطلان و اعادة نماز نمی شود. مستند این نظر فقهی ، فقدان دلیل شرعی بر بطلان نماز در این مورد و نیز مفهومِ رکن بودن تکبیرة الاحرام است ، زیرا واژة رکن اصطلاحی است که فقها آن را به کار برده اند و در قرآن و احادیث به کار نرفته است ؛
+
بسیاری از فقها علاوه بر واجب شمردن تکبیرة الاحرام، آن را از ارکان نماز نیز به شمار آورده اند؛ از این رو بر پایه نظر مشهور درباره رکن، اگر نمازگزار عمداً یا سهواً آن را ترک نماید یا خللی در آن ایجاد کند، نمازش باطل می شود و ملزم به اعاده آن می گردد.<ref>علامه حلی، ج۱، ص۲۷۱؛ الحدائق الناضرة، بحرانی، ج۸، ص۳۲.</ref>
ازین رو، رکن را باید به معنای لغوی آن (پایه و ستون ) دانست <ref> مقدس اردبیلی ، ج 2، ص 195؛ </ref> <ref> نراقی ، 1375 ش ، ص 788ـ789؛ </ref> <ref> بروجردی ، ج 3، ص 104</ref> صحت تکبیرة الاحرام شروطی دارد که اهمّ آنها عبارت است از: تقارن آن با «نیتِ» نماز (نراقی ، 1417<ref> ، ج 11، ص 256؛ </ref> <ref> نجفی ، ج 9، ص 174؛ </ref> <ref> الموسوعة الفقهیّة ، ج 13، ص 219؛ </ref> <ref> نیز رجوع کنید به نیت ، ایستادن (قیام ) در هنگام ادای تکبیرة الاحرام (ابن قدامه ، ج 1، ص 463؛ </ref> <ref> نووی ، ج 3، ص 296؛ </ref> <ref> موسوی عاملی ، ج 3، ص 322؛ </ref> <ref> طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 628، </ref> و گفتن اللّه اکبر به همین صورت ؛ازینرو، الفاظ دیگر ــ هر چند با آن هم معنا باشند ــ کفایت نمی کند و چه بسا که موجب بطلان نماز می شود <ref> مالک بن انس ، ج 1، ص 62ـ63؛ </ref> <ref> طوسی ، ج 1، ص 102؛ </ref> <ref> نجفی ، ج 9، ص 205ـ 206؛ </ref> <ref> جزیری ، ج 1، ص 226؛ </ref> <ref> شافعی ، ج 1، ص 100. </ref>
+
==احکام تکبیرة الاحرام==
ابوحنیفه ذکر هر تعبیر حاکی از تعظیم و تجلیل خداوند (مانند «اللّه اعظم » و «الحمدللّه ») را به جای «اللّه اکبر» جایز دانسته است  <ref> رجوع کنید به عینی ، ج 2، ص 197؛ </ref>
+
آنچه در [[نماز]] شرط است - مانند طهارت، پوشش، قیام، استقرار، استقبال، ترتیب (گفتن «أکبر» بعد از «اللّه») و موالات بین حروف و کلمات - در تکبیرة الإحرام نیز شرط است.<ref>جواهرالکلام ج۹، ص ۲۱۳ و ۲۲۲؛ العروة الوثقى ج۱، ص۶۲۸.</ref>
<ref> جزیری ، ج 1، ص 220؛ </ref> <ref> زحیلی ، ج 2، ص 815 ـ 818؛ </ref>
 
<ref> برای شروط دیگر رجوع کنید بهابن ادریس حلّی ، ج 1، ص 116؛ </ref> <ref> ابن قدامه ،ج 1، ص 461؛ </ref> <ref> طباطبائی ، ج 3، ص 117؛ </ref> <ref> نجفی ، ج 9، ص 213؛ </ref> <ref> طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 627. </ref> جز ابوحنیفه ــ که ادای تکبیرة الاحرام را به فارسی ، حتی در صورت توانایی شخص بر تکلم به زبان عربی ، جایز دانسته  <ref> رجوع کنید بهعینی ، ج 2، ص 202؛ </ref> <ref> ابن عابدین ، ج 1، ص 452ـ453؛ </ref> زحیلی ، ج 2، ص 818) ــ بیشتر فقیهان بر لزوم ذکر آن به زبان عربی ، فتوا داده اند  <ref> رجوع کنید به طوسی ، ج 1، ص 102؛ </ref> <ref> ابن قدامه ، ج 1، ص 462؛ </ref> <ref> نووی ، ج 3، ص 301؛ </ref> <ref> طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 627. </ref> شافعیان و حنبلیان ذکر آن را به زبان دیگر تنها در صورتی جایز دانسته اند که شخص قادر به ادای الفاظ تکبیرة الاحرام به عربی نباشد  <ref> الموسوعة الفقهیّة ، ج 13، ص 220ـ221 </ref> . فقهای امامی فراگرفتن زبان عربی را برای شخص ناتوان از تلفظ «اللّه اکبر» واجب شمرده و نماز چنین فردی را، در صورت وسعت وقت و امید داشتن به یادگیری ، بدون تکبیرة الاحرام باطل دانسته اند. از نظر آنان ، اگر فراگیری آن به دلیل کمبود وقت یا مأیوس بودن از یادگیری ، برای شخص ممکن نباشد، وی باید تکبیرة الاحرام را با تلقین فردی دیگر، حرف به حرف بیان کند و اگر این کار هم ممکن نباشد، ادای آن به صورت نادرست ــ به گونه ای که عرفاً به آن تکبیر گفته شود ــ بر ترجمه کردن رجحان دارد <ref> انصاری ، ج 1، ص 288ـ289؛ </ref> <ref> طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 628؛ </ref> <ref> برای حکم فرد اَخْرَس یا گنگ رجوع کنید به انصاری ، ج 1، ص 290ـ293؛ </ref><ref> زحیلی ، ج 2، ص 816. </ref>در منابع فقهی برای تکبیرة الاحرام برخی امور مستحب ذکر شده است ، از جمله : 1) بالابردن دستها تا مقابل گوش هنگام گفتن آن<ref>  نووی ، ج 3، ص 304ـ 305؛ </ref><ref> عینی ، ج 2، ص 193؛ </ref> <ref> موسوی عاملی ، ج 3، ص 324؛ </ref><ref> نجفی ، ج 9، ص 229 </ref> اما سیدمرتضی ملقب به علم الهدی <ref> ص 147ـ 148 </ref> این کار را واجب دانسته است . 2) ذکر هفت تکبیر، که تکبیرة الاحرام یکی از آنهاست و با نیت به جا آوردن نماز واجب از تکبیرهای دیگر متمایز می شود <ref> ابن ادریس حلّی ، ج 1، ص 237؛ </ref> <ref> حرّ عاملی ، ج 6، ص 20؛ </ref> <ref> طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 629 </ref> فقهای امامی در این باره که نمازگزار کدامیک از این تکبیرها را باید تکبیرة الاحرام قرار دهد، اختلاف نظر دارند و طبق فتوای مشهور، نمازگزار در تعیین آن مختار است <ref> موسوی عاملی ، ج 3، ص 321؛ </ref> <ref> طباطبائی ، ج 3، ص 122 </ref>. برخی فقها نخستین تکبیر <ref> مثلاً رجوع کنید بهبحرانی ، ج 8، ص 21 </ref> و شماری دیگر <ref> برای نمونه رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام ، ص </ref> 105 آخرین تکبیر را تکبیرة الاحرام دانسته اند. <ref> مجلسی ج 81، ص 357ـ 358 </ref> نظری دیگر نقل کرده و آن را به پدرش نسبت داده است <ref> برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به کاظمی خراسانی ، ج 2، ص 57 ـ60. </ref> همچنین مستحب است که امام جماعت تکبیرة الاحرام را چنان بلند بگوید که اقتدا کنندگان آن را بشنوند اما شش تکبیر دیگر را آهسته ادا کند <ref> ابن قدامه ، ج 1، ص 460؛ </ref> <ref> بحرانی ، ج 8، ص 36؛ </ref> <ref> زحیلی ، ج 2، ص 871، 936؛ </ref> <ref> امام خمینی ، ج 1، ص 147؛ </ref><ref>  نیز رجوع کنید به حرّعاملی ، ج 6، ص 33 </ref>. تکبیرة الاحرام احکام دیگری نیز دارد که در کتب فقهی ، در مبحث نماز، ذکر شده است <ref> برای نمونه رجوع کنید به طباطبائی یزدی ، ج 1، ص 631ـ632 </ref>.
 
  
==پانویس ==
+
صحت تکبیرة الاحرام شروطی دارد که اهمّ آنها عبارت است از: تقارن آن با «نیتِ» نماز<ref>نجفی، ج۹، ص۱۷۴؛ طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۸.</ref> و گفتن «اللّه اکبر» به همین صورت؛ از این رو، الفاظ دیگر ـ هر چند با آن هم معنا باشند ـ کفایت نمی کند و موجب بطلان نماز می شود.<ref>المبسوط فی فقه الامامیة، طوسی، ج۱، ص۱۰۲؛ نجفی، ج۹، ص۲۰۵ـ۲۰۶.</ref> بنابر قول اکثر، تلفظ «اکبر» با الف و لام (الاکبر)، موجب بطلان [[نماز]] مى‌شود؛ بلکه بر بطلان حکایت [[اجماع]] شده است.<ref name="javaher v۹,p۲۰۷">نجفی، جواهرالکلام، ج۹، ص۲۰۷.</ref> بسیارى از فقها افزودن هر نوع پسوندى به «اکبر» که کبریایى و عظمت خداوند را بیان مى‌کند، - مانند «اللّه أکبر من کلّ شى‌ء» یا «من أن یوصف» - را مبطل نماز دانسته‌اند.<ref name="javaher v۹,p۲۰۷" />
<references />
+
 
 +
[[ابوحنیفه]] ذکر هر تعبیر حاکی از تعظیم و تجلیل [[خداوند]] (مانند «اللّه اعظم» و «الحمدللّه») را به جای «اللّه اکبر» جایز دانسته است.<ref>الفقه الاسلامی و ادلّته، زحیلی، ج۲، ص۸۱۵ـ۸۱۸.</ref> جز ابوحنیفه ـ که ادای تکبیرة الاحرام را به فارسی حتی در صورت توانایی شخص بر تکلم به زبان عربی، جایز دانسته<ref>زحیلی، ج۲، ص۸۱۸.</ref> ـ بیشتر فقیهان بر لزوم ذکر آن به زبان عربی [[فتوا]] داده اند.<ref>رجوع کنید به طوسی، ج۱، ص۱۰۲؛ طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۷.</ref>
 +
 
 +
[[شافعی|شافعیان]] و [[حنبلی|حنبلیان]] ذکر آن را به زبان دیگر تنها در صورتی جایز دانسته اند که شخص قادر به ادای الفاظ تکبیرة الاحرام به عربی نباشد.<ref>الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۲۰ـ۲۲۱.</ref> اما فقهای [[امامیه|امامی]] فراگرفتن زبان عربی را برای شخص ناتوان از تلفظ «اللّه اکبر» واجب شمرده و نماز چنین فردی را در صورت وسعت وقت و امید داشتن به یادگیری بدون تکبیرة الاحرام باطل دانسته اند. از نظر آنان اگر فراگیری آن به دلیل کمبود وقت یا مأیوس بودن از یادگیری برای شخص ممکن نباشد، وی باید تکبیرة الاحرام را با تلقین فردی دیگر، حرف به حرف بیان کند و اگر این کار هم ممکن نباشد، ادای آن به صورت نادرست ـ به گونه ای که عرفاً به آن تکبیر گفته شود ـ بر ترجمه کردن رجحان دارد.<ref>کتاب الصلاة، انصاری، ج۱، ص۲۸۸ـ۲۸۹.</ref><ref>طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۸.</ref>  
  
 +
شخص لال در حد امکان باید تکبیرة الإحرام را بگوید و اگر هیچ توانى بر اداى آن ندارد، به قصد تکبیر اشاره کند. برخى در این فرض حرکت دادن زبان را نیز [[واجب]] دانسته‌اند.<ref>جواهرالکلام، ج۹، ص ۲۱۱-۲۱۳؛ توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص ۵۵۷ م ۹۵۳.</ref>
  
== منابع ==
+
درباره این که آیا تکرار تکبیرة الاحرام موجب بطلان نماز می شود یا نه، فقهای امامی اختلاف نظر دارند. این امر به تفسیر آنان از واژه رکن بازمی گردد. بنابر نظرِ مشهور فقهای امامی درباره رکن، چنانچه نمازگزار برای شروع نماز «اللّه اکبر» بگوید و سپس آن را به قصد تکبیرة الاحرام تکرار کند، نماز باطل می شود و برای شروع نماز باید تکبیر سوم را بگوید.<ref>طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۶؛ تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج۱، ص۱۴۶.</ref> بر پایه نظری دیگر، افزودن تکبیر موجب بطلان و اعاده [[نماز]] نمی شود. مستند این نظر فقهی، فقدان دلیل شرعی بر بطلان نماز در این مورد و نیز مفهومِ رکن بودن تکبیرة الاحرام است زیرا واژه رکن اصطلاحی است که فقها آن را بکار برده اند و در [[قرآن]] و [[احادیث]] بکار نرفته است؛ از این رو، رکن را باید به معنای لغوی آن (پایه و ستون) دانست.<ref>مجمع الفائدة والبرهان، مقدس اردبیلی، ج۲، ص۱۹۵؛ عوائد الایام، نراقی، ۱۳۷۵ش، ص۷۸۸ـ۷۸۹.</ref>
 
(1) ابن ادریس حلّی ، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی ، قم 1410ـ1411؛
 
(2) ابن حنبل ، مسندالامام احمدبن حنبل ، بیروت : دارصادر، ( بی تا. ) ؛
 
(3) ابن عابدین ، حاشیة ردّالمحتار علی الدّر المختار: شرح تنویر الابصار ، چاپ افست بیروت 1399/1979؛
 
(4) ابن فهد حلّی ، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع ، چاپ مجتبی عراقی ، قم 1407ـ1413؛
 
(5) ابن قدامه ، المغنی ، بیروت : عالم الکتب ، ( بی تا. ) ؛
 
(6) مرتضی بن محمد امین انصاری ، کتاب الصلاة ، ج 1، قم 1415؛
 
(7) یوسف بن احمدبحرانی ، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة ، قم 1363ـ1367 ش ؛
 
(8) مرتضی بروجردی ، مستندالعروة الوثقی ، تقریرات آیة اللّه خوئی ، ج 3، قم 1413؛
 
(9) عبدالرحمان جزیری ، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة ، استانبول 1404/ 1984؛
 
(10) حرّعاملی ؛
 
(11) روح اللّه خمینی ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، تحریرالوسیلة ، بیروت 1407/ 1987؛
 
(12) وهبه مصطفی زحیلی ، الفقه الاسلامی و ادلّته ، دمشق 1418/1997؛
 
(13) محمدبن ادریس شافعی ، الاُمّ ، چاپ محمد زهری نجار، بیروت ( بی تا. ) ؛
 
(14) زین الدین بن علی شهیدثانی ، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان ، چاپ سنگی تهران 1303، قم 1404؛
 
(15) علی بن محمدعلی طباطبائی ، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل ، قم 1418ـ1421؛
 
(16) محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی ، العروة الوثقی ، بیروت 1404/1984؛
 
(17) محمدبن حسن طوسی ، المبسوط فی فقه الامامیة ، ج 1، چاپ محمدتقی کشفی ، تهران 1387؛
 
(18) حسن بن یوسف علامه حلّی ، قواعدالاحکام ، قم 1413ـ1419؛
 
(19) علی بن حسین علم الهدی ، الانتصار ، قم 1415؛
 
(20) محمودبن احمد عینی ، البنایة فی شرح الهدایة ، بیروت 1411/1990؛
 
(21) الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام ، و المشتهر ب فقه الرضا ، مشهد: موسسة آل البیت ، 1406؛
 
(22) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، بیروت 1405/1985؛
 
(23) محمدعلی کاظمی خراسانی ، کتاب الصلاة ، تقریرات درس آیة اللّه نائینی ، قم 1411؛
 
(24) مالک بن انس ، المدونة الکبری ، قاهره 1323، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
 
(25) مجلسی ؛
 
(26) علی بن حسین محقق کرکی ، جامع المقاصد فی شرح القواعد ، قم 1408ـ1411؛
 
احمدبن محمد مقدس اردبیلی ، مجمع الفائدة والبرهان فی شرح ارشادالاذهان ،
 
  
(27) چاپ مجتبی عراقی ، علی پناه اشتهاردی ، و حسین یزدی اصفهانی ، ج 2، قم 1362 ش ؛
+
در منابع فقهی برای تکبیرة الاحرام برخی امور [[مستحب]] ذکر شده است، از جمله:
(28) الموسوعة الفقهیة ، کویت : وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیة ، ج 13، 1408/ 1988، ج 23، 1410/ 1990؛
 
(29) محمدبن علی موسوی عاملی ، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام ، قم 1410؛
 
(30) محمدحسن بن باقرنجفی ، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام ، ج 9، چاپ عباس قوچانی ، بیروت 1981؛
 
(31) احمدبن محمدمهدی نراقی ، عوائد الایام ، قم 1375 ش ؛
 
(32) همو، مستندالشیعة فی احکام الشریعة ، ج 11، قم 1417؛
 
(33) یحیی بن شرف نووی ، المجموع : شرح المهذب ، بیروت : دارالفکر، ( بی تا. ) .
 
  
 
+
*بالابردن دستها تا مقابل گوش هنگام گفتن آن؛<ref>مدارک الاحکام، موسوی عاملی، ج ۳، ص۳۲۴؛ نجفی، ج۹، ص۲۲۹.</ref>
  
 +
*ذکر هفت تکبیر که تکبیرة الاحرام یکی از آنهاست و با نیت به جا آوردن نماز واجب از تکبیرهای دیگر متمایز می شود.<ref>کتاب السرائر، ابن ادریس حلّی، ج۱، ص۲۳۷؛ طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۹.</ref> فقهای امامی در این باره که نمازگزار کدامیک از این تکبیرها را باید تکبیرة الاحرام قرار دهد، اختلاف نظر دارند و طبق فتوای مشهور نمازگزار در تعیین آن مختار است.<ref>مدارک، موسوی عاملی، ج۳، ص۳۲۱؛ ریاض المسائل، طباطبائی، ج۳، ص۱۲۲.</ref> برخی فقها نخستین تکبیر<ref>مثلاً رجوع کنید به بحرانی، ج۸، ص۲۱.</ref> و شماری دیگر<ref>برای نمونه رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام.</ref> آخرین تکبیر را تکبیرة الاحرام دانسته اند.
 +
*همچنین مستحب است که [[امام جماعت‌|امام جماعت]] تکبیرة الاحرام را بلند بگوید که اقتداکنندگان آن را بشنوند اما شش تکبیر دیگر را آهسته ادا کند.<ref>فی احکام العترة الطاهرة، بحرانی، ج۸، ص۳۶؛ امام خمینی، ج۱، ص۱۴۷.</ref> تکبیرة الاحرام احکام دیگری نیز دارد که در کتب فقهی در مبحث نماز ذکر شده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۳۱ـ۶۳۲.</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
*دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد1، صفحه3787، مدخل "تکبيرة الاحرام" از محمدتقی کرمی، در دسترس در[http://lib.eshia.ir/23019/1/3787 کتابخانه مدرسه فقاهت] 
+
*دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۷۸۷، مدخل "تکبیرةالاحرام" از محمدتقی کرمی.
 +
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۲، ص۵۹۵.
 
[[رده:نماز]]
 
[[رده:نماز]]
 +
[[رده:واجبات نماز]]
 +
[[رده:ارکان نماز]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۸

«تکبیرة الإحرام»، از واجبات رکنی نماز و به معنای گفتن «اللّه اکبر» است؛ زیرا با این «تکبیر»، بسیارى از کارها که قبل از نماز جایز بوده، بر نمازگزار حرام مى شود. از عنوان «تکبیرة الإحرام» در باب «صلات» در فقه سخن رفته است.

مفهوم تکبیرة الاحرام

«تکبیرة الإحرام» به معنی گفتن «تکبیر» (اللّه اکبر)، نخستین جزء واجب از افعال نماز است و نماز با آن آغاز مى‌شود. سبب این نامگذاری آن است که با این تکبیر در ابتدای نماز، همه کارهای منافی با آن (از قبیل سخن گفتن یا خوردن) بر نمازگزار ممنوع و حرام می شود؛[۱] و از این رو آن را «تحریمه» هم نامیده اند.[۲] همچنین به سبب آغاز شدن نماز با آن «تکبیرة الافتتاح»[۳] نیز گفته مى‌شود.

حکم تکبیرة الاحرام

هر چند در بعضی منابع فقهی اهل سنّت از برخی تابعین مانند سعید بن مُسَیِّب، اوزاعی و زُهْری، استحباب تکبیرة الاحرام نقل شده،[۴] در فقه امامی بر وجوب آن اتفاق نظر وجود دارد.[۵]

درباره این که آیا تکبیرة الاحرام جزو نماز است یا شرط آن، اختلاف نظر وجود دارد. فقهای بیشتر مذاهب فقهی آن را اولین جزء نماز دانسته اند.[۶] و بر این اساس تمام شرایط لازم برای اجزای نماز را - مانند رو به قبله بودن - واجب شمرده اند.[۷] اما در مقابل، فقیهان حنفی، تکبیرة الاحرام را مانند طهارت لباس و مکان، شرط صحت نماز دانسته اند نه جزو آن.[۸]

بسیاری از فقها علاوه بر واجب شمردن تکبیرة الاحرام، آن را از ارکان نماز نیز به شمار آورده اند؛ از این رو بر پایه نظر مشهور درباره رکن، اگر نمازگزار عمداً یا سهواً آن را ترک نماید یا خللی در آن ایجاد کند، نمازش باطل می شود و ملزم به اعاده آن می گردد.[۹]

احکام تکبیرة الاحرام

آنچه در نماز شرط است - مانند طهارت، پوشش، قیام، استقرار، استقبال، ترتیب (گفتن «أکبر» بعد از «اللّه») و موالات بین حروف و کلمات - در تکبیرة الإحرام نیز شرط است.[۱۰]

صحت تکبیرة الاحرام شروطی دارد که اهمّ آنها عبارت است از: تقارن آن با «نیتِ» نماز[۱۱] و گفتن «اللّه اکبر» به همین صورت؛ از این رو، الفاظ دیگر ـ هر چند با آن هم معنا باشند ـ کفایت نمی کند و موجب بطلان نماز می شود.[۱۲] بنابر قول اکثر، تلفظ «اکبر» با الف و لام (الاکبر)، موجب بطلان نماز مى‌شود؛ بلکه بر بطلان حکایت اجماع شده است.[۱۳] بسیارى از فقها افزودن هر نوع پسوندى به «اکبر» که کبریایى و عظمت خداوند را بیان مى‌کند، - مانند «اللّه أکبر من کلّ شى‌ء» یا «من أن یوصف» - را مبطل نماز دانسته‌اند.[۱۳]

ابوحنیفه ذکر هر تعبیر حاکی از تعظیم و تجلیل خداوند (مانند «اللّه اعظم» و «الحمدللّه») را به جای «اللّه اکبر» جایز دانسته است.[۱۴] جز ابوحنیفه ـ که ادای تکبیرة الاحرام را به فارسی حتی در صورت توانایی شخص بر تکلم به زبان عربی، جایز دانسته[۱۵] ـ بیشتر فقیهان بر لزوم ذکر آن به زبان عربی فتوا داده اند.[۱۶]

شافعیان و حنبلیان ذکر آن را به زبان دیگر تنها در صورتی جایز دانسته اند که شخص قادر به ادای الفاظ تکبیرة الاحرام به عربی نباشد.[۱۷] اما فقهای امامی فراگرفتن زبان عربی را برای شخص ناتوان از تلفظ «اللّه اکبر» واجب شمرده و نماز چنین فردی را در صورت وسعت وقت و امید داشتن به یادگیری بدون تکبیرة الاحرام باطل دانسته اند. از نظر آنان اگر فراگیری آن به دلیل کمبود وقت یا مأیوس بودن از یادگیری برای شخص ممکن نباشد، وی باید تکبیرة الاحرام را با تلقین فردی دیگر، حرف به حرف بیان کند و اگر این کار هم ممکن نباشد، ادای آن به صورت نادرست ـ به گونه ای که عرفاً به آن تکبیر گفته شود ـ بر ترجمه کردن رجحان دارد.[۱۸][۱۹]

شخص لال در حد امکان باید تکبیرة الإحرام را بگوید و اگر هیچ توانى بر اداى آن ندارد، به قصد تکبیر اشاره کند. برخى در این فرض حرکت دادن زبان را نیز واجب دانسته‌اند.[۲۰]

درباره این که آیا تکرار تکبیرة الاحرام موجب بطلان نماز می شود یا نه، فقهای امامی اختلاف نظر دارند. این امر به تفسیر آنان از واژه رکن بازمی گردد. بنابر نظرِ مشهور فقهای امامی درباره رکن، چنانچه نمازگزار برای شروع نماز «اللّه اکبر» بگوید و سپس آن را به قصد تکبیرة الاحرام تکرار کند، نماز باطل می شود و برای شروع نماز باید تکبیر سوم را بگوید.[۲۱] بر پایه نظری دیگر، افزودن تکبیر موجب بطلان و اعاده نماز نمی شود. مستند این نظر فقهی، فقدان دلیل شرعی بر بطلان نماز در این مورد و نیز مفهومِ رکن بودن تکبیرة الاحرام است زیرا واژه رکن اصطلاحی است که فقها آن را بکار برده اند و در قرآن و احادیث بکار نرفته است؛ از این رو، رکن را باید به معنای لغوی آن (پایه و ستون) دانست.[۲۲]

در منابع فقهی برای تکبیرة الاحرام برخی امور مستحب ذکر شده است، از جمله:

  • بالابردن دستها تا مقابل گوش هنگام گفتن آن؛[۲۳]
  • ذکر هفت تکبیر که تکبیرة الاحرام یکی از آنهاست و با نیت به جا آوردن نماز واجب از تکبیرهای دیگر متمایز می شود.[۲۴] فقهای امامی در این باره که نمازگزار کدامیک از این تکبیرها را باید تکبیرة الاحرام قرار دهد، اختلاف نظر دارند و طبق فتوای مشهور نمازگزار در تعیین آن مختار است.[۲۵] برخی فقها نخستین تکبیر[۲۶] و شماری دیگر[۲۷] آخرین تکبیر را تکبیرة الاحرام دانسته اند.
  • همچنین مستحب است که امام جماعت تکبیرة الاحرام را بلند بگوید که اقتداکنندگان آن را بشنوند اما شش تکبیر دیگر را آهسته ادا کند.[۲۸] تکبیرة الاحرام احکام دیگری نیز دارد که در کتب فقهی در مبحث نماز ذکر شده است.[۲۹]

پانویس

  1. ابن ادریس حلّی، ج۱، ص۲۱۶؛ ریاض المسائل، طباطبائی، ج۳، ص۱۱۶ـ۱۱۷.
  2. رجوع کنید به ابن فَهْد حِلّی، ج۱، ص۳۵۹.
  3. رجوع کنید به حرّعاملی، ج۶، ص۱۶.
  4. رجوع کنید به جامع الاحکام، قرطبی، ج۱، ص۱۷۵.
  5. رجوع کنید به مقدس اردبیلی، ج۲، ص۱۹۳.
  6. جواهرالکلام، نجفی، ج۹، ص۲۰۱؛ عروةالوثقی، طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۶.
  7. طباطبائی، ج۳، ص۱۲۰؛ الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۱۸.
  8. زحیلی، ج۲، ص۸۱۷.
  9. علامه حلی، ج۱، ص۲۷۱؛ الحدائق الناضرة، بحرانی، ج۸، ص۳۲.
  10. جواهرالکلام ج۹، ص ۲۱۳ و ۲۲۲؛ العروة الوثقى ج۱، ص۶۲۸.
  11. نجفی، ج۹، ص۱۷۴؛ طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۸.
  12. المبسوط فی فقه الامامیة، طوسی، ج۱، ص۱۰۲؛ نجفی، ج۹، ص۲۰۵ـ۲۰۶.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ نجفی، جواهرالکلام، ج۹، ص۲۰۷.
  14. الفقه الاسلامی و ادلّته، زحیلی، ج۲، ص۸۱۵ـ۸۱۸.
  15. زحیلی، ج۲، ص۸۱۸.
  16. رجوع کنید به طوسی، ج۱، ص۱۰۲؛ طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۷.
  17. الموسوعة الفقهیّة، ج۱۳، ص۲۲۰ـ۲۲۱.
  18. کتاب الصلاة، انصاری، ج۱، ص۲۸۸ـ۲۸۹.
  19. طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۸.
  20. جواهرالکلام، ج۹، ص ۲۱۱-۲۱۳؛ توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص ۵۵۷ م ۹۵۳.
  21. طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۶؛ تحریرالوسیلة، امام خمینی، ج۱، ص۱۴۶.
  22. مجمع الفائدة والبرهان، مقدس اردبیلی، ج۲، ص۱۹۵؛ عوائد الایام، نراقی، ۱۳۷۵ش، ص۷۸۸ـ۷۸۹.
  23. مدارک الاحکام، موسوی عاملی، ج ۳، ص۳۲۴؛ نجفی، ج۹، ص۲۲۹.
  24. کتاب السرائر، ابن ادریس حلّی، ج۱، ص۲۳۷؛ طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۲۹.
  25. مدارک، موسوی عاملی، ج۳، ص۳۲۱؛ ریاض المسائل، طباطبائی، ج۳، ص۱۲۲.
  26. مثلاً رجوع کنید به بحرانی، ج۸، ص۲۱.
  27. برای نمونه رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام.
  28. فی احکام العترة الطاهرة، بحرانی، ج۸، ص۳۶؛ امام خمینی، ج۱، ص۱۴۷.
  29. برای نمونه رجوع کنید به طباطبائی یزدی، ج۱، ص۶۳۱ـ۶۳۲.

منابع

  • دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۷۸۷، مدخل "تکبیرةالاحرام" از محمدتقی کرمی.
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۲، ص۵۹۵.