آیه 7 سوره ق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَ...» ایجاد کرد)
 
(تفسیر آیه)
سطر ۵۰: سطر ۵۰:
  
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 +
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6»
 +
 +
پس آيا به آسمان بالاى سرشان نگاه نكرده‌اند كه چگونه آن را بنا كرديم و (با ستارگان) زينت داديم و آن را هيچ شكاف و خللى نيست؟
 +
 
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»
 
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»
  
سطر ۸۳: سطر ۸۷:
  
 
3- كسانى كه در هستى نمى‌انديشند و معاد را بعيد مى‌شمارند، قابل سرزنش‌اند.
 
3- كسانى كه در هستى نمى‌انديشند و معاد را بعيد مى‌شمارند، قابل سرزنش‌اند.
 
 
«أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
 
«أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
  
سطر ۹۹: سطر ۱۰۲:
  
 
7- رويش گياهان زنده از دل خاك مرده، نمودى از رستاخيز دوباره انسان است.
 
7- رويش گياهان زنده از دل خاك مرده، نمودى از رستاخيز دوباره انسان است.
 
 
ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ... وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌
 
ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ... وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌
  

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۱۲

مشاهده آیه در سوره

وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ

مشاهده آیه در سوره


<<6 آیه 7 سوره ق 8>>
سوره : سوره ق (50)
جزء : 26
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و زمین را نمی‌نگرند که آن را بگستردیم و در آن کوههای استوار بیفکندیم و هر نوع گیاه با حسن و طراوت از آن برویانیدیم؟

و زمین را گستردیم و کوه هایی استوار در آن افکندیم و در آن از هر نوع گیاه خوش منظر و دل انگیزی رویاندیم،

و زمين را گسترديم و در آن لنگر[آسا كوه‌]ها فرو افكنديم و در آن از هر گونه جفت دل‌انگيز رويانيديم.

و زمين را گسترديم و در آن كوه‌هاى بلند افكنديم و از هر گونه نباتات خوش‌منظر در آن رويانيديم.

و زمین را گسترش دادیم و در آن کوه‌هائی عظیم و استوار افکندیم و از هر نوع گیاه بهجت‌انگیز در آن رویاندیم،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And We spread out the earth, and cast in it firm mountains, and caused every delightful kind [of vegetation] to grow in it.

And the earth, We have made it plain and cast in it mountains and We have made to grow therein of all beautiful kinds,

And the earth have We spread out, and have flung firm hills therein, and have caused of every lovely kind to grow thereon,

And the earth- We have spread it out, and set thereon mountains standing firm, and produced therein every kind of beautiful growth (in pairs)-

معانی کلمات آیه

«مَدَدْنَاهَا»: گسترانیده‌ایم. گسترش داده‌ایم (نگا: حجر / ). «زَوْجٍ بَهِیجٍ»: نوع و صنف و جفت مسرت‌بخش و بهجت‌انگیز. (نگا: حج / .

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6»

پس آيا به آسمان بالاى سرشان نگاه نكرده‌اند كه چگونه آن را بنا كرديم و (با ستارگان) زينت داديم و آن را هيچ شكاف و خللى نيست؟

وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»

و زمين را بگسترديم و كوه‌هاى استوار در آن افكنديم و از هر نوع گياه با طراوت در آن رويانديم. تا براى هر بنده‌اى كه (به سوى حق،) روى مى‌آورد، مايه‌ى بينش و پند باشد.

نکته ها

«رَواسِيَ» جمع «راسية» به معناى محكم و استوار است.

بيان زوجيّت گياهان، يكى از معجزه‌هاى علمى قرآن است. «مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»

جلد 9 - صفحه 210

ريشه تعجّب و بعيد شمردن معاد، چند چيز است:

الف) مرده‌اى كه پوسيد و خاكش پراكنده شد، چه كسى مى‌داند كجاست؟

ب) بر فرض ذّرات پراكنده شناخته شوند، با چه قدرتى جمع مى‌شوند؟

در پاسخ شبهه اول در آيه 4 خوانديم: ما همه ذرّات خاك را مى‌دانيم و مى‌شناسيم. «عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ»

در پاسخ شبهه دوم در اين آيات مى‌فرمايد: ما قدرت جمع كردن آن ذرّات را داريم و نمونه قدرت ما را در آسمان‌ها و زمين مشاهده مى‌كنيد كه چگونه آسمان‌ها را برافراشته و زينت داده‌ايم به گونه‌اى كه هيچ گونه رخنه و كاستى در آن نيست.

در اسلام تعقّل، تفكّر، بصيرت و معرفت، گام اول است و مناجات، گريه، انابه و عبادت گام بعدى. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌» اول بصيرت بعد تذكّر. در جاى ديگر مى‌فرمايد: يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ‌ ... «1» يعنى ابتدا تفكّر و تعقّل مى‌كنند، آنگاه به ربوبيّت خداوند اقرار مى‌كنند.

قرآن در ستايش از خردمندان مى‌فرمايد: «أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ» «2» اشك آنان برخاسته از فكر، معرفت و بصيرت است، نه بر اساس عادت و احساسات.

پیام ها

1- طبيعت، كلاس خداشناسى است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ ...

2- با بيان نمونه‌ها، مردم را دعوت كنيد. (براى امكان معاد، به قدرت‌نمايى خداوند در آسمان و زمين نظر كنيد.) «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»

3- كسانى كه در هستى نمى‌انديشند و معاد را بعيد مى‌شمارند، قابل سرزنش‌اند. «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»

4- در كرات آسمانى، نظم و قانون حاكم است. كَيْفَ بَنَيْناها ... ما لَها مِنْ فُرُوجٍ‌

5- زمين، كوه‌هاى استوار دارد. «أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ»

«1». آل‌عمران، 191.

«2». مائده، 83.

جلد 9 - صفحه 211

6- استحكام و زيبايى، ويژگى آفريده‌هاى خداوند در آسمان و زمين است. ما لَها مِنْ فُرُوجٍ‌، زينا السماء، أَلْقَيْنا ... رَواسِيَ‌، زَوْجٍ بَهِيجٍ‌

7- رويش گياهان زنده از دل خاك مرده، نمودى از رستاخيز دوباره انسان است. ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ... وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌

8- نگاه به گياهان و مناظر طبيعى، عاملى براى ايجاد نشاط و سرور است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌

9- آن قدر نمونه‌هاى قدرت خداوند را نظر كنيد، تا ذرّه‌اى شبهه باقى نماند. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... بَنَيْنا، زينا، مددنا، أَلْقَيْنا، أَنْبَتْنا

10- ارزان‌ترين، عمومى‌ترين، نزديك‌ترين، سالم‌ترين، بادوام‌ترين، هدفدارترين و جامع‌ترين نشاطها، نگاه در آفريده‌هاى الهى است. «بَهِيجٍ»

11- در مكتب انبيا، نگاه بايد مقدّمه بصيرت، فهميدن، هوشيارى و پند گرفتن باشد. «يَنْظُرُوا- تَبْصِرَةً- ذِكْرى‌»

12- راه بازگشت، بر روى همه باز است. «لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»

13- اگر انسان، دلى براى فهميدن داشته باشد، تمام هستى (آسمان و زمين) براى او كلاس معرفت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»

14- در مكتب انبيا، زيبايى‌ها و سرورها، وسيله غفلت نيست، بلكه وسيله رشد و قرب است. زينا ... زَوْجٍ بَهِيجٍ‌ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ‌

15- تواضع، زمينه فهميدن و غرور، باعث محروميّت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ»

16- زارى و انابه به درگاه خداوند، لازمه عبوديّت است. «عَبْدٍ مُنِيبٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7»

وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها: و زمين را باز كشيديم و گسترانيديم بر روى آب، وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ‌: و افكنديم در آن كوههاى استوار بلند مقدار تا به سبب ثقالت آن، زمين بر حال خود قرار گيرد و متزلزل نشود مانند كشتى پر از اثقال كه بر روى آب قرار يابد، وَ أَنْبَتْنا فِيها: و رويانيديم در زمين، مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌:

از هر صنف نباتات كه نيكو آراسته و بهجت افزاست، يعنى به جهت كثرت حسن و زينت موجب ابتهاج مسرت ناظر است مانند گلهاى لطيفه و اشجار سبزه و نباتات ناضره.

جلد 12 - صفحه 217

حضرت صادق عليه السّلام در حديث مفضل فرمايد: در اندك وقتى در فصل بهار نساج قدرت بصير و سميع از گلهاى بديع و برگهاى منيع و گياه و درختان و سبزه و ريحان و شكوفه و شقايق ارغوان، آنقدر هويدا گردانيده كه از وفورش كوه و صحرا و دشت پر شود بدون حركت و سخن بلكه به محض قدرت كامله حكيم عليم و اراده نافذه خداوند قديم در هر شي‌ء اين آيات را آفريده‌ «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»

رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11»

ترجمه‌

آيا نظر نكردند بآسمان بالاى سرشان كه چگونه بنا كرديم آنرا و آراستيمش و نيست براى آن هيچ شكافى‌

و زمين را گسترده و پهن نموديم و افكنديم در آن كوههاى استوار و رويانديم در آن از هر صنف نيكو منظرى‌

بجهت بينائى و تذكّر براى هر بنده بازگشت كننده‌

و فرو فرستاديم از آسمان آبى با بركت پس رويانديم بآن بوستانها و حبوبات درو شدنى را

و درختان خرماى بلند بارور را كه براى آنها است شكوفه رويهم چيده شده‌

براى روزى بندگان‌

جلد 5 صفحه 51

و زنده گردانديم بدان آب زمين مرده را اينچنين است بيرون آمدن مردگان.

تفسير

خداوند سبحان بعد از نفى استبعاد از معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا باين تقريب كه آيا منكرين معاد نظر ننمودند بسوى آسمان در بالاى سرشان كه چگونه سقف مرتفع سبز نقّاشى شده بستارگانرا بدون عمود و ستون و خلل و فرج خداوند براى بندگان بنا فرموده و چگونه خوان احسان خود را كه زمين پهناور است براى آنها گسترده و بكوههاى راسخ ثابت آنرا ميخ‌كوب نموده كه متزلزل نشود و در آن خوان از هر نوع گل و ريحان و هر صنف ميوه و سبزيجات خوش منظر بهجت آوريرا رويانده و مهيّا فرموده براى بصيرت و بينائى و تذكّر و تنبّه هر بنده‌ئى كه بفكر معرفت حق و تشكّر از نعمت او افتد و در اين ميدان بكوشد تا شربت مراد بنوشد و فرود آورده از آسمان باران پرخير و بركت را و رويانده بوسيله آن بوستانهاى پردرخت و بستانهاى پرزرع و حبوبات قابل درو شدن را و چون در جزيرة العرب بيشتر از هر درخت ميوه‌اى درخت خرما است كه از ساير درختها بلندتر و باشكوه‌تر و پرفائده‌تر است آنرا مخصوص بذكر فرموده با اشاره بجلوه مخصوصى كه براى آن حاصل ميشود در وقت شكوفه كردن و بسته شدن حبّه‌هاى خرما در خوشه بنظم و ترتيب موزون خوشى كه انظار را بخود جلب مينمايد و طلع در لغت عرب بر شكوفه خرما و بر حبه‌هاى منعقد متراكم رويهم چيده شده آن در خوشه‌ها اطلاق ميشود و ظاهرا اينجا مراد اين معنى است و تمام اين نعم و اين تشريفات براى ارتزاق بندگان و شكر گذارى از خداوند منّان است و خداوند زمين موات خشك بى‌آب و علف را بوسيله ريزش باران رحمت خود زنده و رخشنده نموده همچنين در قيامت بوسيله آن اجساد خاك شده را زنده نموده از زمين بيرون ميآورد و صفحه محشر را از آنها پر ميكند آيا ميشود كسى قادر بر آن اموريكه ديده‌ايد و مى‌بينيد باشد و قادر بر اين امر كه نديده‌ايد و مانند آنها است نباشد با آنكه حكم امثال عقلا يكى است و كسيكه قادر بر امرى باشد لابد قادر بر مثل آنهم هست.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ الأَرض‌َ مَدَدناها وَ أَلقَينا فِيها رَواسِي‌َ وَ أَنبَتنا فِيها مِن‌ كُل‌ِّ زَوج‌ٍ بَهِيج‌ٍ «7»

و زمين‌ ‌را‌ كش‌ داديم‌ ‌او‌ ‌را‌ و القاء كرديم‌ ‌بر‌ روي‌ ‌او‌ كوه‌ها و جبال‌ و رويانيديم‌ ‌در‌ زمين‌ ‌از‌ ‌هر‌ زوجي‌ ‌با‌ بهجت‌ و خوش‌ نمايي‌.

وَ الأَرض‌َ مَدَدناها كره زمين‌ ابتدا ‌در‌ ميان‌ كره آب‌ ‌بود‌ بواسطه تموج‌ درياها آمد روي‌ آب‌ و اول‌ نقطه‌اي‌ ‌که‌ ‌از‌ آب‌ خارج‌ شد زمين‌ كعبه‌ ‌بود‌ و مكه‌ معظمه‌ ‌که‌ ميفرمايد: إِن‌َّ أَوَّل‌َ بَيت‌ٍ وُضِع‌َ لِلنّاس‌ِ لَلَّذِي‌ بِبَكَّةَ مُبارَكاً آل‌ عمران‌، ‌آيه‌ 90 ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ بتدريج‌ ‌از‌ آب‌ يك‌ ربع‌ كره زمين‌ خارج‌ شد و سه‌ ربع‌ ‌آن‌ ‌در‌ آب‌ ‌است‌ ‌که‌ ربع‌ مسكونش‌ نامند و لذا مكه‌ ‌را‌ ام‌ القري‌ ناميدند و باين‌ مناسبت‌ پيغمبر ‌را‌ امي‌ نام‌ نهادند نه‌ بمعني‌ بي‌سواد ‌که‌ مفسرين‌ گفتند.

وَ أَلقَينا فِيها رَواسِي‌َ ‌اينکه‌ كوه‌ها و جبال‌ بمنزله لنگر كشتي‌ ‌است‌ ‌که‌ زمين‌ متزلزل‌ نشود و لذا ‌در‌ علامات‌ قيامت‌ موقعي‌ ‌که‌ كوه‌ها ‌از‌ ‌هم‌ پاشيده‌ مي‌شود زمين‌ متزلزل‌ ميشود ‌که‌ ميفرمايد: وَ إِذَا الجِبال‌ُ نُسِفَت‌ مرسلات‌ ‌آيه‌ 10، و ميفرمايد: إِذا زُلزِلَت‌ِ الأَرض‌ُ زِلزالَها زلزال‌ ‌آيه‌ 1.

وَ أَنبَتنا فِيها مِن‌ كُل‌ِّ زَوج‌ٍ بَهِيج‌ٍ زوج‌ ‌در‌ اينجا گفتند بمعني‌ صنف‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌از‌ ‌هر‌ صنفي‌ ‌از‌ اصناف‌ نباتات‌ رويانيديم‌ ‌در‌ زمين‌ ‌با‌ بهجت‌ مثل‌ گل‌ها و رياحين‌ و شكوفه‌ها و اوراق‌ سبز و خضرويات‌ ‌که‌ منظره ‌آنها‌ بهجت‌ مي‌آورد و موجب‌ مسرت‌ ميشود و كيف‌ و لذت‌ دارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 7)- سپس به عظمت آفرینش زمین پرداخته، می‌افزاید: «و زمین را گسترش دادیم و در آن کوههائی عظیم و استوار افکندیم، و از هر نوع گیاه بهجت انگیز در آن رویاندیم» (وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ).

آری! آفرینش زمین از یک سو، گسترش آن (بیرون آمدن از زیر آب) از سوی دیگر، پیدایش کوهها که ریشه‌های آن به هم پیوسته و همچون زرهی زمین را در برابر فشارهای درونی و برونی و جزر و مدهای حاصل از جاذبه ماه و خورشید حفظ می‌کند، از سوی سوم، و پیدایش انواع گیاهان با آن همه عجائب و زیبائیها از سوی چهارم همگی دلیل بر قدرت بی‌پایان اوست.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع