آیه 47 سوره یونس

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۶ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<46 آیه 47 سوره یونس 48>>
سوره : سوره یونس (10)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و برای هر امتی رسولی است که هرگاه رسول آنها آمد (و حجت بر آنان تمام شد) میان آنها حکم به عدل شود و بر هیچ کس (در کیفر و پاداش) ستم نخواهد شد.

و برای هر امتی پیامبری است؛ پس هنگامی که پیامبرشان [در قیامت] به سویشان آید، در میانشان به عدالت وانصاف داوری شود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.

و هر امتى را پيامبرى است. پس چون پيامبرشان بيايد، ميانشان به عدالت داورى شود و بر آنان ستم نرود.

هر امتى را پيامبرى بود و چون پيامبرشان بيامد كارها ميانشان به عدالت فيصله يافت و مورد ستم واقع نشدند.

برای هر امّتی، رسولی است؛ هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری می‌شود؛ و ستمی به آنها نخواهد شد!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There is an apostle for every nation; so when their apostle comes, judgement is made between them with justice, and they are not wronged.

And every nation had an apostle; so when their apostle came, the matter was decided between them with justice and they shall not be dealt with unjustly.

And for every nation there is a messenger. And when their messenger cometh (on the Day of Judgment) it will be judged between them fairly, and they will not be wronged.

To every people (was sent) a messenger: when their messenger comes (before them), the matter will be judged between them with justice, and they will not be wronged.

معانی کلمات آیه

«لِکُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ»: مراد این است که در روز قیامت هر ملّتی پیغمبری دارد و او بر آنان گواهی می‌دهد (نگا: نساء / ، اسراء / ). «فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمْ»: هنگامی که پیغمبرشان در دادگاه قیامت حاضر آمد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «47»

براى هر امّتى پيامبرى است. پس هرگاه پيامبرشان بيايد، ميان آنان به عدالت داورى مى‌شود و ستمى به آنان روا نمى‌گردد.

وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «48»

كفّار (از روى استهزا) مى‌گويند: اگر راست مى‌گوييد، اين وعده (عذاب) چه وقت است؟

نکته ها

كفّار بارها از روى استهزا، از انبيا مى‌پرسيدند كه اگر راست مى‌گوييد، زمان قهر خدا چه وقت است؟! اين سؤالِ تحقيرآميز، نوعى تقويت دل براى افرادى بود كه تحت تأثير آنها قرار مى‌گرفتند، ولى مگر لازمه‌ى تحقّق امرى، دانستن زمان آن است؟!

سؤال: اگر هر قومى رسولى دارند، پس چرا رسالت قطع شده است؟

پاسخ: مراد از رسول، شخص پيامبر نيست، بلكه پيام و رسالت اوست، چه مستقيم و چه با

جلد 3 - صفحه 580

واسطه. والّا مى‌بايست در هر منطقه‌اى پيامبرى باشد!

حضور انبيا در ميان مردم و قضاوت عادلانه، هم مربوط به دنياست و هم ممكن است مربوط به آخرت باشد كه در آيه 69 سوره زمر نيز مطرح است.

امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبران الهى، «يقضون بالقسط»، به قسط وعدل حكم مى‌كنند. «1»

پیام ها

1- از سنّت‌هاى الهى آن است كه هيچ امّتى بدون پيامبر نباشد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»

2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيه‌ى ديگرى مى‌خوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2»

3- قهر الهى «كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»

4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايه‌ى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»

5- در قيامت، هر گروهى با پيامبر خودشان حاضر مى‌شوند، سپس ميان آنان به عدالت داورى مى‌شود. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ‌ ... (در آيه‌ى ديگر مى‌فرمايد: «وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ» «3»)

6- انكار قيامت و وعده‌هاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48)

وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ: و مى‌گويند كفار و معاندين، كى خواهد بود اين وعده‌اى كه مى‌دهى از قيامت و بعث و حساب، يا نزول عذاب. إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‌: بياريد آن را اگر هستيد شما موحدين راستگويان. اين شبهه پنجم از شبهات منكرين نبوت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله است. هر زمانى كه حضرت تهديد و توعيد مى‌فرمود آنها را به نزول عذاب، و مدتى مى‌گذشت عذاب نمى‌آمد، مى‌گفتند: كى خواهد بود وعده تو اگر صادقى در ادعا؟ و احتجاج مى‌كردند به ظاهر نشدن عذاب بر قدح نبوت آن سرور، حق تعالى در رد قول آنها خطاب فرمود به آن حضرت:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48) قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ (49) قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ (50) أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (51) ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (52)

ترجمه‌

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

بگو مالك نيستم براى خود ضررى و نه نفعى را مگر آنچه را خواهد خدا از براى هر گروهى وقت مقرّرى است چون آيد وقت مقرّر آنها پس نه واپس مانند زمانى و نه پيشى گيرند

بگو خبر دهيد اگر آيد شما را عذاب او شبانگاه يا در روز چه چيز را بشتاب ميخواهند از آن گناهكاران‌

آيا پس چون بوقوع آيد ميگرويد بآن و گفته شود آيا اكنون با آنكه بوديد آنرا بشتاب ميخواستيد

پس گفته شود آنانرا كه ستم كردند بچشيد عذاب جاويد را آيا جزا داده ميشويد مگر بآنچه بوديد كه كسب ميكرديد

تفسير

پس از وعده عذاب الهى كفّار بر سبيل استعجاب و استبعاد و استهزاء به اهل ايمان ميگفتند پس كى اين وعده انجاز خواهد شد اگر راست ميگوئيد لذا خداوند به پيغمبر خود دستور فرمود كه در جواب آنها بفرمايد من اختيار دفع ضرر و

جلد 3 صفحه 25

جلب نفع خود را ندارم چه رسد بضرر شما مگر آن ضرر و نفعى كه خداوند اختيار آنرا بمن واگذار فرمايد يا بخواهد كه واصل و عائد بندگانش شود اگر منظور شما عذاب بعد از مرگ است از براى هر جماعتى كه مستحقّ عقوبت الهى شدند وقت معيّنى است از مرگ و عذاب بعد از آن كه تقديم و تأخير در آن روى نخواهد داد و قابل استعجال و استمهال در هيچ مقدار از زمان نيست و اگر منظور عذاب دنيوى است بگو چه شب بيايد كه وقت استراحت شما است و چه روز كه وقت اشتغال شما بكار است منظور شما از تعجيل در عذاب چيست و آيا ميدانيد چه فاجعه شديدى را استقبال مينمائيد با آنكه مجرم و گناهكاريد و بايد از عقوبت خائف باشيد. و تصريح به مجرميّت و عدم اقتضاء آن استعجال را، نكته عدول از خطاب به غيبت و از ضمير باسم ظاهر است و آيا پس از نزول عذاب ميخواهيد ايمان بياوريد بآن ولى آنوقت بشما ميگويند آيا الآن- بطريق استهزاء- يعنى الآن ايمان ميآوريد با آنكه ايمان پس از نزول عذاب قبول نخواهد شد و شما در آن تعجيل داشتيد پس چرا نادم شديد و سرّ عدم قبول توبه بعد از معاينه موت آنستكه ايمان بخدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ثواب و عذاب در حال اختيار مطلوب است و بنده را مقرّب مينمايد نه در حال اضطرار و شمّه‌اى از اين مقال در آيه شريفه انّما التوبة على اللّه و آيه بعد از آن در اوائل سوره نساء گذشت پس گفته شود بكسانيكه ظلم نمودند بخودشان براى كفر و بر مردم براى اغرائشان به جهل در قيامت بچشيد عذاب دائم الهى را كه جزاى اعمال فاسده و عقائد كاسده خودتان است و بسوء اختيار خودتان در دنيا با كدّ يمين و عرق جبين كسب نموديد و عيّاشى ره در تفسير اجل مذكور در آيه دوم از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن اجلى است كه براى ملك الموت در شب قدر نامبرده شده است و قمّى ره در ذيل آيه سوم از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اين عذابى است كه در آخر الزمان بر فسّاق اهل قبله نازل ميشود با آنكه آنها منكر نزول آن باشند و در آيه چهارم قبل از كلمه آلآن كه مصدّر بهمزه استفهام است گفته‌اند تقدير قول شده است يعنى بآنها گفته خواهد شد و بنظر حقير چندان احتياج به تقدير ندارد چون ممكن است متمّم كلام سابق باشد كه براى مزيد توبيخ و ملامت آنها تأكيدا ذكر شده است يعنى آيا در اين وقت ايمان ميآوريد كه بى‌ثمر است با آنكه تعجيل داشتيد و بنابر اين الآن اشاره به معهود

جلد 3 صفحه 26

ذهنى است نه خارجى تأمّل لازم است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يَقُولُون‌َ مَتي‌ هذَا الوَعدُ إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ (48)

و ميگويند ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ چه‌ وقت‌ ‌اينکه‌ وعده‌ تحقق‌ پيدا ميكند ‌اگر‌ ‌شما‌ انبياء راستگو هستيد.

وَ يَقُولُون‌َ مَتي‌ هذَا الوَعدُ مشار اليه‌ ‌هذا‌ ظاهرا قيامت‌ ‌است‌ ‌که‌ انبياء خبر ميدادند و البته‌ قائل‌ باين‌ قول‌ كساني‌ هستند ‌که‌ منكر بعث‌ و نشور هستند و الّا ملّيين‌ عالم‌ معتقد هستند و اختلاف‌ ‌آنها‌ ‌در‌ مصداق‌ ناجي‌ و هالك‌ ‌است‌ يهود ‌خود‌ ‌را‌ اهل‌ نجات‌ و ديگران‌ ‌را‌ اهل‌ هلاكت‌ و هكذا نصاري‌، مجوس‌، مشرك‌، فقط طبيعي‌ دهري‌ ‌لا‌ مذهب‌ ‌که‌ منكر بعث‌ هستند وَ قالُوا ما هِي‌َ إِلّا حَياتُنَا الدُّنيا نَمُوت‌ُ وَ نَحيا وَ ما يُهلِكُنا إِلَّا الدَّهرُ جاثيه‌ ‌آيه‌ 23، و كساني‌ ‌که‌ بعث‌ ‌را‌ ‌در‌ همين‌ عالم‌ ميدانند و قائل‌ بنسخ‌ و فسخ‌ و رسخ‌ و مسخ‌ هستند و ميگويند روح‌ انسان‌ ‌پس‌ ‌از‌ موت‌ تعلق‌ ميگيرد بانسان‌ ديگري‌ ‌ يا ‌ بحيواني‌ ‌ يا ‌ بگياه‌ و درختي‌ ‌ يا ‌ بجماد ‌اگر‌ خوب‌ بوده‌ بانسان‌ خوبي‌ ‌ يا ‌ حيوان‌ خوش‌ الحاني‌ ‌ يا ‌ بميوه‌ها و حبوبات‌ موافق‌ طبع‌ ‌ يا ‌ بجواهر و معادن‌ تعلق‌ ميگيرد، و ‌اگر‌ بد ‌باشد‌ بانسان‌ بدي‌ ‌ يا ‌ حيوان‌ بد الحان‌ ‌ يا ‌ گياه‌ تلخ‌ ‌ يا ‌ سنگ‌ و ريگ‌ تعلق‌ ميگيرد ‌که‌ شرح‌ اقوال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ كلم‌ الطيب‌ مجلد سوم‌ ‌در‌ بحث‌ معاد مفصلا داده‌ايم‌، و ممكن‌ ‌است‌ مشار اليه‌ وعده‌ عذاب‌ و هلاكت‌ دنيوي‌ ‌باشد‌.

إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌شما‌ انبياء دروغگو هستيد و چنين‌ دعوي‌ تحقق‌پذير نيست‌ ‌با‌ اينكه‌ قطع‌ نظر ‌از‌ آيات‌ كثيره‌ ‌در‌ موضوع‌ بعث‌ و قطع‌ نظر ‌از‌ اخبار متواتره‌ و ‌از‌ ضرورت‌ جميع‌ اديان‌ ادله‌ عقليه‌ قطعيه‌ ‌بر‌ اثبات‌ معاد داريم‌.

399

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 48)- به دنبال تهدیدهایی که در آیات سابق راجع به عذاب و مجازات منکران حق ذکر شد در این آیه از قول آنها چنین نقل می‌کند که از روی استهزاء و مسخره و انکار «می‌گویند: این وعده‌ای که در مورد نزول عذاب می‌دهی اگر راست می‌گویی چه موقع است»؟! (وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).

آنها با این تعبیر می‌خواستند بی‌اعتنایی کامل خود را به تهدیدهای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نشان دهند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع