آیه 17 سوره مریم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا

مشاهده آیه در سوره


<<16 آیه 17 سوره مریم 18>>
سوره : سوره مریم (19)
جزء : 16
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و آن‌گاه که از همه خویشانش به کنج تنهایی محتجب و پنهان گردید ما روح خود را (روح القدس که فرشته اعظم است) بر او فرستادیم و او در صورت بشری زیبا و راست اندام بر او ظاهر شد.

و جدا از آنان پوشش و پرده ای برای خود قرار داد. و ما روح خود را به سوی او فرستادیم، پس برای او [به صورت] بشری خوش اندام و معتدل نمودار شد.

و در برابر آنان پرده‌اى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل‌] بشرى خوش‌اندام بر او نمايان شد.

ميان خود و آنان پرده‌اى كشيد و ما روح خود را نزدش فرستاديم و چون انسانى تمام بر او نمودار شد.

و میان خود و آنان حجابی افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوی او فرستادیم؛ و او در شکل انسانی بی‌عیب و نقص، بر مریم ظاهر شد!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Thus did she seclude herself from them, whereupon We sent to her Our Spirit and he became incarnate for her as a well-proportioned human.

So she took a veil (to screen herself) from them; then We sent to her Our spirit, and there appeared to her a well-made man.

And had chosen seclusion from them. Then We sent unto her Our Spirit and it assumed for her the likeness of a perfect man.

She placed a screen (to screen herself) from them; then We sent her our angel, and he appeared before her as a man in all respects.

معانی کلمات آیه

«رُوحَنَا»: روح متعلّق به خود. مراد از روح، جبریل است (نگا: شعراء / . «تَمَثَّلَ»: مجسّم گردید. پدیدار شد. «سَوِیّاً»: (نگا: مریم / ).

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17»

آنگاه دور از ديگران براى خود پرده‌اى قرارداد، در اين هنگام ما (روح‌القدس) روح خود را به سوى او فرستاديم، پس به شكل انسانى راست قامت بر او نمايان شد.

نکته ها

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مريم يكى از چهار زن نمونه است. «1»

«نَبذ» به معناى دور افكندن چيزى از روى بى‌اعتنايى به آن است و «انتباذ» به گوشه‌گيرى كردن از مردم گفته مى‌شود. از آنجا كه مريم وقف مسجدالاقصى شده بود، لذا گوشه‌اى در شرق مسجد را براى خود برگزيده بود.

پیام ها

1- يكى از وظايف رهبران دينى، بزرگداشت پاكان تاريخ است. وَ اذْكُرْ ...

تاريخ زنان قهرمان نيز همچون تاريخ مردان بزرگ بايد زنده نگه داشته شود.

«وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ»، «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ» «2»

3- براى عبادت، مكان خلوتى را انتخاب كنيم. «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً»

4- عبادت، زمينه‌ى نزول الطاف الهى است‌ «فَاتَّخَذَتْ‌- فَأَرْسَلْنا»

5- جدا كردن وآويختن پرده در جايى كه بانوان عبادت مى‌كنند، يك ارزش است. «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً» مريم براى عبادت در گوشه‌اى از مسجد،

«1». بحار، ج 14، ص 201.

«2». مريم، 41.

جلد 5 - صفحه 254

پرده‌اى آويخته بود. 6- جبرئيل نزد خداوند مقام والايى دارد. «رُوحَنا»

7- فرشتگان مى‌توانند بدون آنكه تغيير ماهيّت دهند، به شكلى در آيند كه انسان آنها را ببيند. «فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً»

8- گاهى براى انجام برخى مأموريت‌ها بايد چهره عوض كرد. «فَتَمَثَّلَ لَها»

9- تربيت بايد گام به گام باشد. خداوند ابتدا داستان تولّد يحيى را از پدر و مادرى پير نقل كرد، سپس تولّد عيسى را بدون پدر بيان فرمود. «فَتَمَثَّلَ لَها»

10- جبرئيل نزد غير انبيا نيز مى‌رود. «فَتَمَثَّلَ لَها»

11- زن، مى‌تواند به مقامى برسد كه فرشته با او تماس بگيرد. «فَتَمَثَّلَ لَها»

12- قدرت و اراده‌ى خداوند، در چهارچوب وسايل و علل محدود نيست، بلكه بر آنها غالب است. «فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17»

«1» مستدرك سفينة البحار ج 4 ص 177 به نقل از بحار الانوار ج 45 ص 295 و ج 52 ص 303.

«2» تفسير قمى، ج 2، ص 49- 48.

جلد 8 - صفحه 158

فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً: پس فرا گرفت از پيش ايشان پرده‌اى، يعنى از پيش نظر اهل خود پرده‌اى ببست، يا در پس ديوارى رفت، يا در پس كوه پنهان شد تا مانع ديدن آنها شود. و بعد از آنكه غسل كرد و جامه پوشيد يا از نماز فارغ شد. فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا: پس فرستاديم به سوى او جبرئيل را. مراد روح، جبرئيل است به دليل قوله تعالى: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ» «1» نكته: اضافه روح به خود، تشريف و تخصيص است، و تسميه جبرئيل به روح، به جهت آنست كه دين به وحى او زنده شد، چنانچه بدن به روح حيات يافت.

فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا: پس ممثل و مصور شد براى مريم آدم تمام الخلقه مستوى القامه، يعنى به صورت آدمى با خلقت تمام خود را به مريم نمود. و تمثل او به صورت انسان، به جهت آن بود كه مريم به كلام او مستأنس گردد و از او متنفر نشود، و تمثل او به صورت جميله فائقه نورانيه براى امتحان مريم بود به آن، و ظهور عفت و عصمت او تبصره: از نقل محققين مفسرين چنين معلوم مى‌شود كه مريم، مطهره از حيض و نفاس بوده، چنانچه يكى از وجوه آيه شريفه‌ «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ» «2» بر طهارت از ارجاس و اقذار صورى و معنوى تفسير شده.

در تفسير لوامع- خاصه و عامه روايت نموده‌اند از حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ذيل حديثى قالوا يا رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) قلت مرارا انّ فاطمة (سلام اللّه عليها) بنتى حوراء انسيّة و انّها و مريم بتول. فما معنى البتول فقال: انّ فاطمة لم تحض و لم تطمث فكذا مريم فانّ ذلك فى بنات الانبياء مكروه.

صحابه عرض كردند: يا رسول اللّه، مكرر فرموده‌اى كه فاطمه (سلام اللّه‌

«1» سوره شعرا آيه 193.

«2» سوره آل عمران آيه 42.

جلد 8 - صفحه 159

عليها) دختر من حوريه آدميه است، و فاطمه و مريم بتولند، بتول چه معنى دارد؟

فرمود: بتحقيق فاطمه سلام اللّه عليها حائض نمى‌شد و خون نمى‌ديد، همچنين مريم؛ زيرا اين در دختران پيغمبران مكروه و نقصان است‌ «1».

و در كتاب مودة القربى همدانى شافعى روايت نموده، فرمود حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله: انّما سميت فاطمة بالبتول لأنّها تبتلت من الحيض و النّفاس لأنّ ذلك تجب فى بنات الانبياء: اينست و جز اين نيست ناميده شد فاطمه (عليها سلام اللّه) به بتول به جهت آنكه منقطع بود از حيض و نفاس، به جهت آنكه اين در دختران پيغمبران واجب باشد «2».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا «16» فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17» قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا «18» قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا «19» قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا «20»

قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا «21»

ترجمه‌

و ياد كن در كتاب مريم را هنگاميكه كناره‌گيرى كرد از كسانش در جائى از جانب مشرق‌

پس گرفت از برابر ايشان پرده‌اى پس فرستاديم بسوى او روح خودمان را پس متمثّل شد براى او بصورت انسانى درست اندام‌

گفت همانا من پناه ميبرم بخداى بخشنده از تو اگر هستى پرهيزكار

گفت نيستم من مگر فرستاده پروردگارت تا ببخشم بتو پسر پاكيزه‌اى‌

گفت از كجا ميباشد مرا پسرى با آنكه دست نرسانده بمن انسانى و نبودم زناكار

گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن بر من آسان است و تا بگردانم آنرا علامتى براى مردم و رحمتى از ما و بوده است امرى مقرّر شده.

تفسير

خداوند تعالى بعد از قصّه حضرت زكريّا و يحيى شروع بذكر قصّه مريم و عيسى عليه السّلام نمود براى نسبت ايشان با يكديگر و شباهت احوالشان و اينكه قدرت خداوند در ولادت عيسى عليه السّلام بى‌پدر بيشتر ظاهر شد از ولادت يحيى از پدر پير و مادر نازا باين تقريب كه فرمود اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ياد كن در قرآن از قصّه مريم بنت عمران وقتى كه اعتزال و كناره‌گيرى نمود از اقوام و عشاير خود براى عبادت در مكانيكه از اماكن شرقى بود براى آنكه آفتاب رو باشد و بعضى گفته‌اند ميخواست غسل كند و سرش را شانه نمايد و پرده‌اى آويخت براى آنكه از كسانش مستور باشد و از اينجا معلوم ميشود كه حجاب در شرايع سابقه هم ثابت بوده و اختصاص بدين مقدّس اسلام ندارد چون اگر نبود حضرت مريم عليها السلام از كسان خود اتّخاذ حجاب نميفرمود ناگاه جبرئيل كه ملقّب بروح الامين‌

جلد 3 صفحه 467

است از جانب خداوند نزد او آمد بصورت جوانى زيبا و خوش اندام مريم از نهايت عفّت بوحشت افتاد و گفت من پناه ميبرم بخداوند رحمن از تو اگر با تقوى و پرهيزكارى چون شخص خدا ترس اگر اتفاقا قصد سوئى به كسى داشته باشد اگر طرف از شرّ او پناه بخدا ببرد از آنقصد بر ميگردد و اگر متوجّه نباشد كه آن عمل سوء منافى با تقوى است متوجّه ميشود مانند آنكه بگويند اگر مسلمانى مردم آزارى مكن جبرئيل گفت آسوده خاطر باش كه من از طرف همان خداى رحمن كه پناه باو بردى آمدم تا ببخشم بتو از جانب او و بعضى بجاى لأهب ليهب قرائت نموده‌اند يعنى تا ببخشد او بتو پسرى كه پاك و پاكيزه باشد از گناه و اخلاق رذيله بتوسط دميدن من در پيراهن تو روح او را مريم گفت از كجا باشد براى من چنين پسرى با آنكه دست بشرى بمن نرسيده از راه حلال و هيچگاه العياذ باللّه زناكار نبودم جبرئيل گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن براى من آسان است و اين كار را ميكنم براى آنكه وجود آن پسر را از مثل تو زن پاك دامنى بدون پدر علامت و دليل قدرت خود قرار دهم براى خلق و تا رحمتى باشد از من بر بندگان كه هدايت و ارشاد شوند بتوسط او براه راست و دين حقّ و اين كار از قضاى حتم و حكم قطعى الهى بود كه در علم ازلى گذشته بود واقع شود و شد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَاتَّخَذَت‌ مِن‌ دُونِهِم‌ حِجاباً فَأَرسَلنا إِلَيها رُوحَنا فَتَمَثَّل‌َ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17»

‌پس‌ مريم‌ اختيار كرد و قرار داد ‌از‌ نزد قوم‌ حجابي‌ ‌که‌ مانع‌ ‌باشد‌ ‌بين‌ ‌خود‌ و قوم‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ مشاهده‌ نكنند ‌پس‌ ‌ما فرستاديم‌ بسوي‌ ‌او‌ روح‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ حضرت‌ جبرئيل‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ روح‌ الامين‌ نامند ‌پس‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ مقابل‌ مريم‌ متمثل‌ شد بصورت‌ بشري‌ تمام‌ جوان‌ خوش‌ سيما فَاتَّخَذَت‌ مِن‌ دُونِهِم‌ حِجاباً نظر ‌به‌ اينكه‌ ‌در‌ مقام‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌ ‌که‌ دائما ‌در‌ بيت‌ المقدس‌ مشغول‌ عبادت‌ ‌باشد‌ يك‌ حجابي‌ ‌بر‌ ‌خود‌ اتخاذ كرد ‌که‌ ديگران‌ ‌که‌ ‌در‌ بيت‌ المقدس‌ مي‌آيند ‌او‌ ‌را‌ نظر نكنند و محجوب‌ ‌باشد‌ ‌که‌ احدي‌ نتواند ‌بر‌ ‌او‌ وارد شود فَأَرسَلنا إِلَيها رُوحَنا.

خداوند قدرت‌ نمايي‌ كرد ‌که‌ ميتوان‌ ‌با‌ وجود حجاب‌ ‌ما بفرستيم‌ بسوي‌ ‌او‌ روح‌ الامين‌ ‌خود‌ ‌را‌ فَتَمَثَّل‌َ لَها بَشَراً سَوِيًّا بصورة انسان‌ جوان‌ خوش‌ سيما بسيار مضطر ‌به‌ شد و ترسيد ‌که‌ پناه‌ بخداوند ‌خود‌ برد.

428

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 17)- در این هنگام، مریم «میان خود و آنان حجابی افکند» تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد (فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً)

.«در این هنگام ما روح خود (یکی از فرشتگان بزرگ) را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسان کامل بی‌عیب و نقص و خوش قیافه‌ای بر مریم ظاهر شد» (فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا)

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع