آیه 8 سوره زخرف
<<7 | آیه 8 سوره زخرف | 9>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ما هم قویترین سرکشانشان را هلاک کردیم و شرح حال پیشینیان (برای عبرت مردم) گذشت.
پس ما نیرومندتر از این اسراف کاران [زمان تو] را هلاک کردیم و سرگذشت پیشینیان [هلاک شده، در سوره های دیگر قرآن] گذشت.
و نيرومندتر از آنان را به هلاكت رسانيديم و سنّت پيشينيان تكرار شد.
آنها را كه از ايشان نيرومندتر بودند هلاك كرديم. و داستان پيشينيان گذشت.
ولی ما کسانی را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان گذشت.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- بطشا: بطش: اخذ به شدت. راغب اخذ با صلابت گفته است، با انتقام و عذاب تطبيق مىشود نظير إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ بروج/ 12، لازمه اخذ به شدت، قدرت و توانايى است، در آيه در معنى لازم بكار رفته است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»
آيا به خاطر آنكه شما گروهى اسرافكاريد ما ذكر (قرآن) را از شما بازگردانيم.
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6»
و چه بسيار پيامبرى كه در ميان پيشينيان فرستاديم.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 436
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7»
و هيچ پيامبرى به سراغشان نمىآمد مگر آنكه او را مسخره مىكردند.
فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8»
پس ما كسانى را كه از نظر قدرت سختتر از اين اسرافكاران بودند هلاك كرديم و سرنوشت پيشينيان تكرار شد.
نکته ها
«صفح» به معناى روى گرداندن است و «بطش» به معناى گرفتن همراه با قدرت و شدّت.
در فرهنگ قرآن، اسراف به هر كارى كه موجب به هدر رفتن نعمتهاى الهى گردد گفته مىشود. لذا در اين آيات، افراد بى اعتنا به كتاب آسمانى، مسرف خوانده شدهاند.
پیام ها
1- وجود چند مزاحم نبايد مانع ارائه خير شود. أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ ...
2- قرآن وسيلهى بيدارى است. «الذِّكْرَ»
3- بى اعتنايى به تذكّرات الهى، نمونهاى از اسراف است. «كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ»
4- فرستادن انبيا يكى از سنّتهاى الهى است. كَمْ أَرْسَلْنا ... فِي الْأَوَّلِينَ
5- همه انبيا گرفتار استهزاى مخالفان بودند و هر پيامبرى، بايد از وضع پيامبران قبلى آگاه باشد تا به خاطر استهزاى گروهى دست از كار خود برندارند. «ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
6- انبيا به سراغ مردم مىرفتند. «يَأْتِيهِمْ»
7- آشنايى با مشكلات ديگران سبب تسلّى دل و نوعى آمادگى روحى است. ما يَأْتِيهِمْ ... إِلَّا ... يَسْتَهْزِؤُنَ
8- استهزا، شيوهى دائمى مخالفان انبيا بوده است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
9- ابتدا اتمام حجّت، سپس مجازاتِ معاندان. يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍ ... فَأَهْلَكْنا ...
جلد 8 - صفحه 437
10- استهزاى مردان خدا، سبب هلاكت و نابودى است. «يَسْتَهْزِؤُنَ فَأَهْلَكْنا»
11- از افراد لايقى كه براى مأموريّتى اعزام مىكنيد، حمايت كنيد. «يَسْتَهْزِؤُنَ- فَأَهْلَكْنا»
12- هيبت ابرقدرتها را بشكنيد. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
13- قدرت مردم مانع قهر الهى نيست. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
14- تاريخ و حوادث آن قانونمند و داراى سنّت و اصول مخصوص به خود است. «مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8»
فَأَهْلَكْنا: پس هلاك كرديم به سبب استهزاء و سخريه گروهى را كه، أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً: سختتر از اين مشركان بودند از حيث قوت و توانائى، يعنى جماعتى كه در قوت و شوكت از مسرفان زمان تو بيشتر بودند هلاك كرديم و قوت و شوكت آنها ما را از تعذيب عاجز نساخت، پس اين معاندان عصر تو به طريق اولى نتوانند عذاب ما را دافع شوند، در اين صورت پس نبايد به قوت و شوكت خود مغرور شوند. وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ: گذشته است در مواضع متعدده قرآن قصه پيشينيان ايشان و خبر، و عجيب ايشان كه با پيغمبران خود چه كار كردند و ما آنها را به چه نوع عذاب نموديم كه عبرت عالميان گرديدند.
تنبيه:
آيه شريفه وعده حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله است به اعانت و
جلد 11 - صفحه 455
نصرت، و وعيد معاندان است به عذاب و نقمت، و تهديد است نسبت به كسانى كه سركشى كنند از فرمان سبحانى و استهزاء نمايند به آيات الهى.
حضرت امير المؤمنين عليه السلام در ذيل خطبهاى فرمايد: فاعتبروا بما اصاب الامم المستكبرين من قبلكم من بأس اللّه و صولاته و وقايعه و مثلاته و اتّعظوا بمثاوى حدودهم و مصارع جنوبهم: پس عبرت يابيد به آنچه رسيد به امتهائى كه متكبر بودند پيش از شما از سختى عذاب خدا و حملههاى او و قتالهاى او و عقوبتهاى او، و پند پذيرند به مقامهاى رخسارههاى ايشان در قبور و مواضع افتادن پهلوهاى ايشان «1».
پس بر سبيل الزام حجت فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6» وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7» فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ «9» الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ «10»
ترجمه
و چه بسيار فرستاديم پيغمبرى در پيشينيان
و نمىآمد آنها را هيچ پيغمبرى مگر آنكه بودند كه باو استهزاء ميكردند
پس هلاك كرديم سختترين آنها را در دليرى نمودن و گذشت داستان پيشينيان
و هر آينه اگر بپرسى از آنها كه چه كس آفريد آسمانها و زمين را البتّه خواهند گفت آفريد آنها را خداوند ارجمند دانا
آنكه قرار داد براى شما زمين را بسترى و قرار داد براى شما راههائى باشد كه شما هدايت شويد.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر حبيب خود فرموده چه بسيار از انبياء عظام را كه ما براى ارشاد و هدايت امم ماضيه و اقوام سابقه ارسال و اعزام نموديم و هيچ پيغمبرى نزد قومى نيامد مگر آنكه مورد استهزاء آنها واقع شد پس شجاع و دلير و سختگيرترين آنها را با اتباع و انصارش بروز سياه و هلاكت ابدى انداختيم و قصص و حكايات آنها را مفصّلا در قرآن براى تو نقل نموديم اينك هم با كفّار قريش اين قوم مسرف متجاوز متجاسر تو همان معامله را خواهيم نمود و عجب در آنستكه اگر از آنها بپرسى چه كس آفريد آسمانهاى باين عظمت و زمين با اين وسعت را ميگويند خلق فرمود آنها را خداوند ارجمند تواناى دانا و اقرار بعزّت و قدرت و علم و دانش او مينمايند ولى بتهاى ناچيز ناتوان نافهم را ميپرستند و منكر قدرت خدا بر زنده نمودن مردمان ميشوند آن خداوندى كه زمين را مهد آرامش و پرورش شما قرار داد و براى هدايت شما بمقاصد خودتان در سفرها راههاى متعددى در كوه و دشت و صحرا و دريا مقرّر فرمود تا بقدرت واسعه حقّ پى بريد و بعلم و حكمت او هدايت شويد و از جمال مصنوع بجلال صانع واقف گرديد و بنابر اين مقصود از هدايت ميشود بمقصد باشد ميشود بمقصود و هو اعلم.
جلد 4 صفحه 595
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَأَهلَكنا أَشَدَّ مِنهُم بَطشاً وَ مَضي مَثَلُ الأَوَّلِينَ «8»
پس ما هلاك كرديم شديدترين از آنها را از حيث قدرت و شوكت و قوت و ثروت و مكنت و عدّه و عدّة و گذشت قضاياي پيشينيان.
فَأَهلَكنا أَشَدَّ مِنهُم بَطشاً مثل عاد و ثمود و قوم نوح و فرعون و فرعونيان مثل نمرود و شداد و امثال اينها چنانچه ميفرمايد وَ أَنَّهُ أَهلَكَ عاداً الأُولي وَ ثَمُودَ فَما أَبقي وَ قَومَ نُوحٍ مِن قَبلُ إِنَّهُم كانُوا هُم أَظلَمَ وَ أَطغي وَ المُؤتَفِكَةَ أَهوي- النجم آيه 51 الي 54.
وَ مَضي مَثَلُ الأَوَّلِينَ در بسياري از سور قرآني شرح حال هر يك از آنها را مبسوطا يا اشارة بيان فرموده و مع ذلک اينکه كفار و مشركين و فساق و فجار و ضالين و مضلين و غلات و ناصبين و مخالفين متنبه نميشوند و بخود نميآيند باشد تا طعم عذابهاي آنها را بچشند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 8)- اما برای این که تصور نکنند که لطف بیحساب خداوند مانع مجازات آنها در پایان کار خواهد شد- که مجازات نیز خود، مقتضای حکمت اوست- این آیه میافزاید: «ولی ما کسانی را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم» (فَأَهْلَکْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً).
«و داستان پیشینیان گذشت» (وَ مَضی مَثَلُ الْأَوَّلِینَ).
در آیاتی که قبلا بر تو نازل کردهایم، نمونههای زیادی از این اقوام سرکش و طغیانگر مطرح شدهاند، و شرح حال آنها بر تو نازل گردیده اقوامی با امکانات و ثروت و نفرات و لشگر و استعداد فراوان همچون فرعون و فرعونیان و قوم عاد و ثمود.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص7
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم