آیه 88 سوره قصص
<<87 | آیه 88 سوره قصص | 88>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هرگز با خدای یکتا دیگری را به خدایی مخوان، که جز او هیچ خدایی نیست، هر چیزی جز ذات پاک الهی هالک الذّات و نابود است، فرمان با او و رجوع شما به سوی اوست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- هالك: هلاك: ضايع شدن و تباه گشتن. طبرسى ذيل آيه 195 از سوره بقره اضافه مىكند: آن بودن چيزى است به طورى كه دانسته نشود در كجاست «هالك»: ضايع و تباه شونده.
- وجهه: وجه در اينگونه آيات به معنى ذات است (قاموس قرآن وجه).[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «88»
و (هرگز) معبود ديگرى را با «اللّه» مخوان كه معبودى جز او نيست. همه چيز جز وجه او نابود است، حُكم (و حاكميّت، تنها) از آن اوست، و همه به سوى او بازگردانده مىشويد.
نکته ها
فرقهى «وهّابيّت» اظهار مىنمايند كه هركس، غير خدا را بخواند، مشرك مىشود؛ زيرا خداوند فرموده است: «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» «1»، بنابراين كسانىكه در توسّل، اولياى خدا را صدا مىزنند، مشركند! امّا اين آيه توضيح مىدهد كه مشرك، كسى است كه غير خدا را به عنوان خداى ديگر بخواند: «لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ» و ناگفته پيداست كه شيعيان هيچ مقامى را به عنوان خدا صدا نمىزنند، بلكه به عنوان كسى كه نزد خداوند آبرو دارد صدا مىزنند، آن هم آبرويى كه از طرف خداوند به او داده شده است، نظير انبيا و اولياى الهى، نه هر شفيع و آبرومند موهومى. زيرا بتپرستان نيز در دنياى خيال خود، براى بتها آبرويى تصوّر مىكردند.
«1». جنّ، 18.
جلد 7 - صفحه 106
در اين آيه، شركزدايى با عبارات مختلفى بيان شده است؛
الف: خداى ديگرى را با «اللّه» مخوانيد.
ب: معبودى جز اللّه نيست.
ج: همه چيز جز او نابود شدنى است.
د: حاكميّت، تنها از آن اوست.
ه: تنها به سوى او باز مىگرديد.
پادشاه كشور سعودى هر سال روز عيد قربان علماى فرقههاى اسلامى را ميهمان مىكند.
در يكى از سالها علّامه سيّد شرفالدين جبل عاملى (از علماى برجسته لبنانى) به مهمانى دعوت مىشود. علّامه همين كه وارد جلسه شد، قرآنى را كه جلد چرمى داشت به شاه هديه كرد. شاه آن را گرفت و بوسيد. علّامه گفت: تو مشرك هستى! شاه ناراحت شد كه چرا چنين تهمتى مىزنى؟ علّامه گفت: چون شما چرمى را بوسيدى كه پوست حيوان است و احترام به پوست حيوان شرك است!
شاه گفت: من هر پوستى را نمىبوسم، كفش من از چرم و پوست حيوان است؛ ولى هرگز آن را نمىبوسم، اين قطعه چرم، جلد قرآن قرار گرفته است.
علّامه فرمود: «ما نيز هر آهنى را نمىبوسيم، آهنى را مىبوسيم كه صندوق يا ضريح و دژ و پنجرهى قبر پيامبر يا امامان معصوم عليهم السلام باشد».
آرى، شرك آن است كه ما كسى يا چيزى را در برابر خدا عَلم كنيم و براى او قدرتى مستقلّ قائل شويم، در حالى كه شيعه قدرت اولياى خدا را مستقل نمىداند، بلكه قدرتى وابسته به قدرت الهى مىداند و اگر گنبد وبارگاهى مىسازد بهخاطر آن است كه به مردم اعلام كند در اين جا مرد توحيد دفن شده است. كسى كه در اينجا دفن شده در راه خداشهيد گشته و فدا و فناى توحيد شده است. پس گنبد و بارگاه، يعنى مركزى كه زير آن فرياد توحيد بلند است، نه مركزى در برابر مسجد.
امام رضا عليه السلام فرمودند: «وجه اللّه» پيامبر خدا و حجّتهاى او در زمين هستند كه به وسيله
جلد 7 - صفحه 107
آنان به خدا، دين و معرفت او توجّه مىشود. «1» در دعاى ندبه درباره امام زمان عليه السلام مىخوانيم: «أين وجه الله الذى يؤتى» و نيز مىخوانيم: «أين وجه الذى يتوجه الاولياء»
پیام ها
1- موحّد واقعى كسى است كه از همهى معبودها، ابَرقدرتها، ايسمها وطاغوتها آزاد باشد. «لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ»
2- به آنچه رفتنى است، دل نبنديم و خود را اسير آنها نسازيم. «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» چنانكه حضرت ابراهيم فرمود: «لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ» «2»
3- حاكميّت، مخصوص خداوند است. «لَهُ الْحُكْمُ»
4- معبود واقعى چند شرط دارد:
الف: فناپذير نباشد. «كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ»
ب: بر هستى فرمانروا باشد. «لَهُ الْحُكْمُ»
ج: فرجام همه به دست او باشد. «إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
5- مرگ، نابودى نيست، بازگشت به مبدأ است. «إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
پروردگارا! مزهى تلاوت، تدبّر و پندگيرى از قرآن را به ما بچشان.
پروردگارا! چراغ دل ما را به نور قرآن روشن و وجود ما را روشنىبخش قرار ده.
پروردگارا! رفتار و گفتار ما را برخاسته از قرآن و سيرهوسنّت پيامبراكرم صلى الله عليه و آله واهلبيت معصومش عليهم السلام قرار بده.
آمين ربّ العالمين
«1». توحيد صدوق، ص 117.
«2». انعام، 76.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج8، ص: 87
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم