آیه 73 سوره نحل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْئًا وَلَا يَسْتَطِيعُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<72 آیه 73 سوره نحل 74>>
سوره : سوره نحل (16)
جزء : 14
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و بت‌پرستان خدا را (که نعمتهای بی‌شمار به آنها داده) نمی‌پرستند و به جای او بتهایی را پرستش می‌کنند که از آسمان و زمین مالک چیزی که روزی به مشرکان دهند اصلا نیستند و توانایی (بر هیچ کار) ندارند.

و به جای خدا معبودانی را می پرستند که از آسمان ها و زمین، مالک اندک رزقی برای آنان نیستند و هیچ قدرتی هم [برای مالک شدن روزی و رساندنش به آنان] ندارند.

و به جاى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه در آسمانها و زمين به هيچ وجه اختيار روزى آنان را ندارند و [به كارى‌] توانايى ندارند.

سواى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه ناتوانند و ياراى آن ندارند كه از آسمانها و زمين روزيشان دهند.

آنها غیر از خدا، موجوداتی را می‌پرستند که هیچ رزقی را برای آنان از آسمانها و زمین در اختیار ندارند؛ و توان این کار را نیز ندارند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They worship besides Allah what has no power to provide them with anything from the heavens and the earth, nor are they capable [of anything].

And they serve besides Allah that which does not control for them any sustenance at all from the heavens and the earth, nor have they any power.

And they worship beside Allah that which owneth no provision whatsoever for them from the heavens or the earth, nor have they (whom they worship) any power.

And worship others than Allah,- such as have no power of providing them, for sustenance, with anything in heavens or earth, and cannot possibly have such power?

معانی کلمات آیه

«مِن دُونِ اللهِ»: بجز خدا. به جای خدا. «شَیْئاً»: اصلاً. به هیچ وجه. بدل از (رِزْقاً) است و بیانگر کمی و ناچیزی مبدّل‌منه است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ «73»

وبه جاى خداوند بت‌هائى را مى‌پرستند كه نه مالك چيزى از آسمان‌ها و زمين هستند و نه مى‌توانند مالك شوند.

فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «74»

پس بت‌ها را امثال ومانند خدا نشماريد. همانا خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانيد.

نکته ها

مشركان خداوند را همچون سلطان وشاه و بت‌ها را وزيران او مى‌پنداشتند. اين آيه از اين‌گونه تشبيهات نهى مى‌كند.

قاآنى شاعر مى‌گويد:

اى همه هستى زتو پيدا شده‌

خاك ضعيف از تو توانا شده‌

زير نشينت همه‌ى كائنات‌

ما به تو قائم، چه تو قائم به ذات‌

هستىِ تو هستىِ پيوند، نه‌

تو به كس و كس به تو مانند، نه‌

پیام ها

1- معبود بايد هم رازق باشد و هم قادر، ولى شركائى كه شما براى خدا گرفته‌ايد هيچكدام را ندارند. يَعْبُدُونَ‌ ... ما لا يَمْلِكُ‌

2- بت‌ها ومعبودها، نه الآن رازقند و نه مى‌توانند در آينده رازق باشند. «لا يَسْتَطِيعُونَ»

3- معبودهاى خيالى شما، نه قدرت ريزش باران از آسمان دارند و نه قدرت روياندن گياه در زمين. «رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

4- معبودهاى ساختگى، نه تنها قادر بر كارهاى بزرگ نيستند، حتّى قادر به كوچك‌ترين كارها هم نيستند. رِزْقاً ... شَيْئاً

جلد 4 - صفحه 554

5- سرچشمه‌ى تشبيهات در مورد خدا، جهل انسان است. فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ‌ ... أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ (73)

جلد 7 - صفحه 245

بعد از آن در مقام توبيخ و سرزنش آنان مى‌فرمايد:

وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: و پرستش مى‌كنند به غير از خدا. ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً: آنچه را كه مالك نيستند براى ايشان روزى را، يعنى چيزهائى كه قادر نيستند كه روزى دهند ايشان را. مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً: از آسمان و زمين چيزى را نه كم و نه بسيار، اما از آسمان قادر نيستند باران را نازل كنند، و اما زمين قدرت ندارد كه گياهى را برويانند. وَ لا يَسْتَطِيعُونَ‌: و توانائى ندارند به هيچ وجه و طريقى و بر هيچ چيزى.

حاصل آيه شريفه آنكه: كافران با آنكه زنده‌اند، نمى‌توانند روزى به خود و به غير دهند، چه جاى جمادات، و مسلم است كه پرستش و ستايش اصنام و اوثان، خلاف عقل بلكه از بديهيات و ضروريات است؛ زيرا بندگى عبارت باشد از شكر منعم، و هيچ نعمت، عظيمتر از خلق و ابقاء و رزق نيست، و اين هر سه صفت براى ذات احديت سبحانى ثابت است فقط، پس ذات الهى را ستايش سزاست نه غير را. و ايضا اين مشركين به اين اندازه تأمل نكنند و خود را با معبودان خود مقايسه و بسنجند و ملاحظه نمايند كه خود شريفتر باشند از بتان، زيرا داراى شعور و حس و ادراك، و لكن اصنام جماد فقط، و هيچ حس و شعور ندارند. چقدر آدمى پست باشد كه اينگونه امتيازات را درنيابد و پيروى فطرت جبلى خود را كه توحيد است ننمايد و به شهوات غوطه‌ور گردد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‌ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلى‌ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ (71) وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ (72) وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ (73) فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (74)

ترجمه‌

و خداوند فزونى داد بعضى از شما را بر بعضى در روزى پس نيستند آنانكه فزونى داده شدند بر گردانندگان روزى خودشان را بر آنچه مالك شدند بدستهاشان پس ايشان در آن يكسانند آيا پس نعمت خدا را انكار ميكنند

و خدا قرار داد براى شما از جنس خودتان جفتهائى و قرار داد براى شما از جفتهاتان پسران و خدمت گذاران و روزى داد شما را از پاكيزه‌ها آيا پس بباطل ميگروند و بنعمت خدا آنها كفران ميورزند

و ميپرستند غير از خدا آنچه را كه قادر نميباشند براى آنها روزى دادن را از آسمانها و زمين بهيچ چيز و توانائى ندارند

پس نزنيد براى خدا مثلها را همانا خدا ميداند و شما نميدانيد.

تفسير

خداوند متعال بر حسب حكمت و مصلحت برخى از بندگانرا فضيلت و برترى داده بر برخى در روزى يعنى رزق بعضى را فراخ و وسيع و روزى بعضى را تنگ و ضيق فرموده و كسانيكه خداوند بآنها وسعت رزق عنايت فرموده نميتوانند روزى خود را بدهند بمماليك و خدم و اهل و عيال خود چه رسد بمردم اجنبى و بندگان در رزق مقدّر بر وفق حكمت و مصلحت در علم الهى يكسانند يعنى خداوند نظر خصوصى در اين باب اعمال نفرموده بلكه بر همه بنظر لطف و عنايت يكسان نظر فرموده و بهر كس هر چه صلاح حالش بوده داده و اين نعمت بزرگى است از خداوند بر بندگان كه بقدر قابليّت و ظرفيّت آنها عطاء فرموده و كم و زياد نفرموده تا قابل محروم و ناقابل مغرور شود و جاى تعجّب است اگر بندگان منكر اين نعمت شوند و بگويند العياذ باللّه خداوند بدون حكمت و مصلحت بعضى از بندگان را در وسعت و نعمت قرار داده و بعضى را در مضيقه و سختى افكنده آنچه ذكر شد بنظر حقير رسيد از ظاهر آيه در بدو امر ولى بعضى از مفسّرين فرموده‌اند مراد آنست كه كسانيكه خداوند بايشان روزى فراوان داده روزى مماليك خودشان را نميدهند بلكه آنها با بندگان خودشان مساويند در اينكه همه روزى خدا را ميخورند و

جلد 3 صفحه 301

بعضى فرموده‌اند اين كلام بر سبيل توبيخ و ملامت آنها است يعنى چرا نبايد از روزى وسيع خودشان بمماليك و خدم خود بدهند تا در خوراك و پوشاك مساوى شوند و با آنكه راضى نميشوند آنها با خودشان شريك باشند در نعمت خدا چرا در عبادت خود بندگان خدا را از قبيل حضرت عيسى عليه السّلام شريك قرار دادند براى خدا و از ابن عباس روايت نموده‌اند كه در باره نصاراى نجران نازل شده و بنابراين دو معنى مراد از انكار نعمت انكار رازقيّت و منعميّت خداوند است كه موالى براى خود و كفّار براى معبودهاى باطل اثبات نموده‌اند و قمّى ره فرموده جائز نيست براى مرد كه مخصوص نمايد خود را بطعامى كه از آن بعيال خود نخوراند و در جوامع از أبو ذر رحمه اللّه نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود بندگان شما برادران شمايند از لباس و خوراك خودتان بآنها بپوشانيد و بخورانيد و بعد از اين فرمايش ديده نشد بنده‌اى مگر آنكه لباسش مانند مولايش بود بدون تفاوت و خداوند از جنس مردم براى آنها جفت و همسر قرار داد تا موجب انس و آرامش خاطر آنها باشد و از نوع خودشان اولاد داشته باشند و قمّى ره فرموده مراد خلق حوّاء از آدم است و نيز قرار داد براى مردم از همسرهاشان پسران و نوادگان دخترى چنانچه عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام در اين آيه نقل نموده كه حفده پسران دخترند و ما حفده رسول خدائيم و در روايتى بمطلق معاون و كمك تفسير شده و در روايتى بدامادها و حفيد در لغت بمعناى سريع در خدمت است و بيشتر دختران و دختر زادگان در خدمت آباء و اجداد سرعت مينمايند و ظاهر از عطف تغاير است و اختلاف تفاسير مبنى بر مراعات معناى لغوى و مناسبت مقام است و حفده بر اعوان اطلاق ميشود و در فارسى هم اولاد و احفاد ميگويند و نواده و بستگان اراده ميكنند و نيز روزى داد خداوند بمردم از اطعمه پاكيزه آنچه را مقدّر فرموده بود در ازل براى آنها و جاى تعجّب است كه با اين همه آيات دالّه بر حقّ باز مردم بالطبع بباطل ميگروند و از حق و حقيقت دور ميشوند و بمنفعت بت پرستى و شفاعت بتها معتقد ميگردند و نعمت خدا را كه مشاهد و محسوس است كفران مينمايند و به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام و قرآن و اسلام كه اعظم نعمتهاى خدايند كفر ميورزند و پرستش ميكنند غير خدا را از جماداتى كه نميتوانند روزى بدهند آنها را از آسمان چنانچه خدا ميدهد كه‌

جلد 3 صفحه 302

باران رحمت است و از زمين از قبيل نباتات و فوا كه بهيچ قدر نه كم و نه زياد و استطاعت ندارند كه مالك شوند آنها را و محتمل است ضمير در لا يستطيعون راجع بكفّار باشد كه با وجوديكه جماد نيستند و حيات دارند استطاعت روزى دادن را از آسمان و زمين ندارند بلكه استطاعت هيچ امرى را ندارند و كلمه شيئا يا مفعول رزقا است باعتبار دلالتش برأن يرزق يا بدل از آن و گفته‌اند كفّار بتعليم شيطان ميگفتند ما مخلوقات خدا را عبادت ميكنيم براى آنكه عبادت بندگان پادشاه بيشتر موجب عظمت و بزرگى پادشاه است و آنچه ما عبادت ميكنيم اشباه و امثال خدايند در عبادت لذا خداوند نهى فرموده است آنها را از مثل زدن و شبه و مثل قائل شدن براى او چون مثل زدن تشبيه حالى بحالى و شخصى بشخصى است و خداوند مثل و مانندى ندارد و كسى عالم بكنه ذات و صفات او نيست و او است عالم بكنه ذات و صفات خود و مخلوقاتش و ميتواند براى هر چيز مثل اعلى و احسن بزند و مردم نميتوانند و عالم نيستند و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه خدا عالم است بآنكه شريك ندارد و در عبادت غير خدا مفسده است و شما نميدانيد و اگر فكر كنيد ميدانيد و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يَعبُدُون‌َ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ ما لا يَملِك‌ُ لَهُم‌ رِزقاً مِن‌َ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ شَيئاً وَ لا يَستَطِيعُون‌َ (73)

و عبادت‌ ميكنند ‌از‌ ‌غير‌ خداوند چيزهايي‌ ‌که‌ مالك‌ نيستند ‌از‌ ‌براي‌ اينها رزقي‌ ‌از‌ آسمانها و زمين‌ چيزي‌ ‌را‌ و استطاعت‌ و قدرت‌ ندارند وَ يَعبُدُون‌َ ‌اينکه‌ مشركين‌ ‌پس‌ ‌از‌ اينهمه‌ آيات‌ و آثار قدرت‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ ما لا يَملِك‌ُ لَهُم‌ رِزقاً بتهايي‌ ‌که‌ يك‌ جماد تراشيده‌ انسان‌ بيش‌ نيستند ‌که‌ حضرت‌ ابراهيم‌ بآنها خطاب‌ ميفرمايد قال‌َ أَ تَعبُدُون‌َ ما تَنحِتُون‌َ و الصافات‌ ‌آيه‌ 95 بلكه‌ جميع‌ مخلوقات‌ ‌از‌ ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ مالك‌ رزق‌ احدي‌ نيستند چه‌ رسد بحيوانات‌ مثل‌ گاو و گوساله‌ و نبات‌ مثل‌ اشجار و جمادات‌ مثل‌ اصنام‌ ‌که‌ ‌هر‌ دسته‌ ‌از‌ مشركين‌ عبادت‌ بعض‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميكنند ‌حتي‌ عبده‌ شمس‌ و آتش‌ و كواكب‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ هيچ‌ يك‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مالك‌ رزق‌ احدي‌ نيستند مِن‌َ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ چه‌ اهل‌ سماوات‌ و مخلوقات‌ سماوي‌ باشند ‌ يا ‌ ارضي‌ (شيئا) بقدر خردلي‌ مالكيت‌ ندارند وَ لا يَستَطِيعُون‌َ استطاعت‌ توانايي‌ و قدرت‌ ‌است‌.

إِن‌َّ اللّه‌َ هُوَ الرَّزّاق‌ُ ذُو القُوَّةِ المَتِين‌ُ ذاريات‌ ‌آيه‌ 58 و ‌اينکه‌ جمله‌ راجع‌ بتوحيد افعاليست‌ ‌که‌ هيچ‌ فعلي‌ ‌در‌ عالم‌ واقع‌ نميشود ‌تا‌ مشيّت‌ حق‌ تعلق‌ نگيرد ما قَطَعتُم‌ مِن‌ لِينَةٍ أَو تَرَكتُمُوها قائِمَةً عَلي‌ أُصُولِها فَبِإِذن‌ِ اللّه‌ِ حشر ‌آيه‌ 5 و توهم‌ نشود ‌که‌ موجب‌ جبر ميشود زيرا مخالف‌ ‌با‌ اختيار نيست‌ چون‌ ميداند بنده‌ اختيار ميكند مشيت‌ تعلّق‌ گرفته‌ ‌لا‌ بالعكس‌ و جمله‌ اولي‌ راجع‌ بتوحيد عبادتيست‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 73)- در تعقیب بحثهای توحیدی گذشته، این آیه، به مسأله شرک پرداخته و با لحنی پر از سرزنش و توبیخ می‌گوید: «آنها غیر از خدا، موجوداتی را می‌پرستند که هیچ رزقی را برای آنان از آسمانها و زمین در اختیار ندارند» (وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَیْئاً).

نه تنها مالک چیزی در این زمینه نیستند، بلکه «توانایی (بر خلق و ایجاد و دسترسی به روزیها) نیز ندارند» (وَ لا یَسْتَطِیعُونَ).

اشاره به این که مشرکان به این گمان به دنبال پرستش بتها می‌رفتند که آنها را در سرنوشت و سود و زیان خود، مؤثر می‌پنداشتند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع