آیه 33 سوره حج

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ

مشاهده آیه در سوره


<<32 آیه 33 سوره حج 34>>
سوره : سوره حج (22)
جزء : 17
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

شما را در این شعائر و احکام الهی (یا این شتران یا تجارات) تا وقتی معین منفعتهاست، آن گاه محل هدی و سایر مناسک حج، حرم و بیت العتیق است (که پرستشگاه دیرین و معبد محترم خداست).

برای شما در دام های قربانی تا زمانی معین سودهایی است [مانند سواری گرفتن و تغذیه از شیر و گوشت آنها] سپس جایگاه [فرود آمدنشان برای قربانی] به سوی خانه کهن [یعنی خانه کعبه] است.

براى شما در آن [دامها] تا مدتى معين سودهايى است، سپس جايگاه [قربانى‌كردن آنها و ساير فرايض‌] در خانه كهن [=كعبه‌] است.

از آن شتران قربانى تا زمانى معين برايتان سودهاست، سپس جاى قربانيشان در آن خانه كهنسال است.

در آن (حیوانات قربانی)، منافعی برای شماست تا زمان معیّنی [= روز ذبح آنها] سپس محل آن، خانه قدیمی و گرامی (کعبه) است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

You may benefit from them until a specified time. Then their place of sacrifice is by the Ancient House.

You have advantages in them till a fixed time, then their place of sacrifice is the Ancient House.

Therein are benefits for you for an appointed term; and afterward they are brought for sacrifice unto the ancient House.

In them ye have benefits for a term appointed: in the end their place of sacrifice is near the Ancient House.

معانی کلمات آیه

  • محلها: محلّ اسم مكان است به معنى مكان حلال بودن ذبح.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ «33»

در آن (حيوانات قربانى) براى شما تا رسيدن زمان معيّن (عيد قربان) منافعى است، سپس جايگاه آن (قربانى) به سوى آن خانه قديمى و آزاد (كعبه) است.

نکته ها

بعضى گمان مى‌كردند همين كه شتر يا حيوان ديگرى را براى قربانى معيّن كردند، حقّ سوار شدن برآن و شير دوشيدن از آن را ندارند. اين آيه اين تفكّر را رد مى‌كند.

پیام ها

در سايه‌ى تعظيم شعائر، منافع مادّى شما نيز تأمين مى‌شود. و «لَكُمْ فِيها مَنافِعُ»

2- در مراسم حج محوريّت با كعبه است. وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ‌ ... مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ‌

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 42

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (33)

لَكُمْ فِيها مَنافِعُ‌: براى شما است در شتران منفعتها از شير و پشم و موى و

«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 164، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

جلد 9 - صفحه 52

سوارى و حمل زاد و ساير اسباب بر آن. إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى‌: تا وقتى نام برده شده كه آن زمان نحر است، يا تا قيامت اين منافع براى شما جائز است و منسوخ نخواهد شد، يا از آن فايده بريد تا وقت مردن آنها. ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ‌: پس جاى نحر آن منتهى است به خانه آزاد شده از غرق، يا از تسلط جبابره، يا خانه قديم، يا خانه بزرگوار، مراد خانه كعبه معظمه است. ابن عباس گفته بردن منافع از شتر قبل از آنست كه نام هدى بر او اطلاق كنند و اشعار و تقليد نمايند، «1»، يعنى كوهان او را شكافند يا نعلى كه در آن نماز گزارده باشند در گردن او نهند (احكام و مسائل آن مراجعه به رسائل عمليه است).


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (32) لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (33) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى‌ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ (34) الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَلى‌ ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (35)

ترجمه‌

امر اين است و كسيكه بزرگ كند علامتهاى خدا را پس همانا آن از پرهيزكارى دلها است‌

مر شما را است در آنها منفعتها تا مدّتى نامبرده پس جايگاه آنها بسوى خانه آزاد شده است‌

و از براى هر گروهى قرار داديم قربانى‌ء را تا ياد كنند نام خدا را بر آنچه روزى كرد آنها را از زبان بستگان شتر و گاو و گوسفند پس خداى شما خداى يگانه است پس مر او را تسليم شويد و بشارت ده فروتنان را

آنانكه چون ذكر شود خدا بترسد دلهاشان و شكيبايان بر آنچه رسيد

جلد 3 صفحه 606

بايشان و بر پا دارندگان نماز و آنانكه از آنچه روزى داديمشان انفاق ميكنند.

تفسير

- كلمه ذالك چنانچه در آيات سابقه ذكر شد براى فصل بين دو كلام ذكر ميشود يعنى امر از اين قرار است و شعائر يا جمع شعاره بكسر است يا جمع شعيره بفتح و در صورت اول مراد مطلق علائم و اعلام و معالم دين و مناسك حج است و در ثانى مراد خصوص قربانيهاى نشاندار براى حج يا شتران شكافته كوهان از جانب راست براى نشان قربانى است و در هر حال تعظيم و بزرگ شمردن و خوب انجام دادن آنها ناشى از پرهيزكارى باطنى و دلبستگى بخدا است و ضمير فانّها راجع بتعظيم شعائر است و باعتبار مضاف اليه كه جماعت است مؤنّث آورده شده قمّى ره نقل فرموده كه مراد تعظيم شتران قربانى و خوب بودن آنها است و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه همانا جزاء صيد زياد ميشود در كمتر از شتر فربه و چون بشتر فربه رسيد زياده متصوّر نيست چون آن بزرگترين قربانيها است خداوند فرموده و من يعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوى القلوب و از آنحضرت نقل شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حجّة الوداع شصت و چهار يا شصت و شش قربانى سوق فرمود و امير المؤمنين عليه السّلام سى و چهار يا سى و شش قربانى آورد و شايد كمتر آوردن آنحضرت بمراعات ادب بوده و براى مردم است منافع آن قربانيها از سوار شدن بامدارا در صورت احتياج و دوشيدن شيرشان بقدريكه مضرّ بآنها نباشد و امثال آن تا منى در حج و تا مكّه در عمره مفرده مقابل كعبه كه بايد آنجا ذبح يا نحر شوند و مراد از محلّ آنها است چنانچه در روايات مأثوره و كلمات علماء اماميّه ذكر شده و منتهاى مدّت سير آنها اجل مسمّى و زمان مقدّر براى زندگى و وصول بمحلّ ذبح و نحر است كه منى و مكّه باشد و وجه تسميه كعبه به بيت عتيق در آيات سابقه ذكر شد و كلمه الى شايد براى اشاره بآن باشد كه محلّ حريم كعبه است نه خود آن و خداوند براى هر امّت و اهل دين و ملّتى عبادت و قربانى‌ء مقرّر فرموده بود كه موجب تقرّب آنها بخدا شود و اين عمل مخصوص بدين اسلام نبوده براى آنكه نام خداوند را در وقت ذبح آنها ببرند نه نام بتها را تا عمل ايشان خالص باشد و اداء شكر الهى را بر نعم نامتناهى او نموده باشند و بدانند كه منظور اصلى از اعمال عبادى توجّه بخدا و ياد حق است كه يكتا و بى‌همتا است پس بايد تسليم‌

جلد 3 صفحه 607

اوامر او باشند و پيغمبر، صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد مژده دهد به كسانيكه تواضع و فروتنى را شعار خود نموده و در مقام عبادت و بندگى از تكبّر و سركشى خوددارى نمودند و بوظيفه خود قيام و اقدام كردند بقضاء حوائج و نيل بسعادت دنيا و آخرت و آنها كسانى هستند كه در وقت ياد خدا دلهاشان از هيبت تابش انوار جلال الهى بيمناك است و در مصائب صابرند و از اقامه نماز در اوقات مقرّره و انفاق در راه خدا در مواقع لازمه خوددارى نمينمايند و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مخبتين عابدين است و معلوم است كه عبادت لازمه تواضع و فروتنى و اطمينان بوعده و فضل و كرم الهى است كه معناى لغوى اخبات است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَكُم‌ فِيها مَنافِع‌ُ إِلي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمًّي‌ ثُم‌َّ مَحِلُّها إِلَي‌ البَيت‌ِ العَتِيق‌ِ (33)

‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ منافع‌ هست‌ ‌تا‌ مدّت‌ معيّني‌ ‌پس‌ محل‌ ‌آن‌ سوي‌ خانه قديمي‌ ‌است‌.

(لَكُم‌ فِيها): ‌در‌ مرجع‌ ضمير ‌فيها‌ اختلاف‌ ‌است‌ بعضي‌ گفتند: مراد بدنه‌

جلد 13 - صفحه 299

‌است‌ بدليل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ ‌در‌ چند آيه ‌بعد‌: «وَ البُدن‌َ جَعَلناها لَكُم‌ مِن‌ شَعائِرِ اللّه‌ِ» و مراد ‌از‌.

(مَنافِع‌ُ) شير و ركوب‌ ‌او‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌.

(إِلي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمًّي‌): محل‌ّ هدي‌ ‌است‌ ‌در‌ مني‌، و بعضي‌ گفتند: جميع‌ مناسك‌ حج‌ّ ‌است‌ والي‌ أجل‌ مسمّي‌ ‌تا‌ موقع‌ فراغ‌ ‌از‌ اعمال‌ ‌است‌، و مراد ‌از‌ منافع‌ مثوباتي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌هر‌ يك‌ ‌از‌ اعمال‌ حج‌ّ مترتّب‌ مي‌شود، بعضي‌ گفتند: مطلق‌ محرّمات‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ معني‌ تقوي‌ ‌باشد‌ ‌که‌ فرمود: تعظيم‌ شعائر ‌از‌ تقواي‌ قلوب‌ ‌است‌ و لكم‌ ‌فيها‌ منافع‌ فوائد دنيوي‌ ‌است‌ و مثوبات‌ اخروي‌، و مراد ‌الي‌ اجل‌ مسمّي‌ ‌تا‌ ‌ما دامي‌ ‌که‌ مراعات‌ تقوي‌ مي‌كنيد ‌که‌ ‌اگر‌ خداي‌ نخواسته‌ ترك‌ تقوي‌ شد و آلوده‌ بمحرّمات‌ شدند ‌اينکه‌ منافع‌ ‌از‌ دست‌ مي‌رود، بلكه‌ بسا مثوبات‌ اخروي‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌بين‌ مي‌رود و حبط مي‌شود و ظاهر همين‌ ‌است‌ و حمل‌ ‌بر‌ بدنه‌ ‌ يا ‌ مناسك‌ حج‌ ‌از‌ مصاديق‌ ‌آن‌ ‌است‌.

(ثُم‌َّ مَحِلُّها إِلَي‌ البَيت‌ِ العَتِيق‌ِ): بعيد نيست‌ ‌که‌ مراد اعمال‌ حج‌ّ ‌است‌ و آخر ‌آنها‌ طواف‌ نساء و نماز طواف‌ ‌است‌ ‌که‌ نزد كعبه‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ مراد بدنه‌ ‌بود‌ محلها مني‌ ‌است‌ نه‌ بيت‌ عتيق‌، و اللّه‌ العالم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 33)- از بعضی از روایات چنین استفاده می‌شود که گروهی از مسلمانان عقیده داشتند هنگامی که شتری یا یکی دیگر از چهار پایان به عنوان قربانی تعیین می‌شد و از راههای دور و نزدیک آن را با خود به سوی احرامگاه، و از آنجا به سوی سر زمین مکّه می‌آوردند، نباید بر آن مرکب سوار شد، و نباید شیر آن را بدوشند و از آن استفاده کنند، و بکلی آن را از خود جدا می‌پنداشتند، قرآن این تفکر خرافی را نفی کرده، می‌گوید: «در آن (حیوانات قربانی) منافعی برای شماست تا زمان معینی [روز ذبح آنها] فرا رسد» (لَکُمْ فِیها مَنافِعُ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی).

در پایان آیه در مورد سر انجام کار قربانی چنین می‌گوید: «سپس محل آن خانه قدیمی و گرامی (کعبه) است» (ثُمَّ مَحِلُّها إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ).

و به این ترتیب مادام که حیوانات مخصوص قربانی به محل قربانگاه نرسیده‌اند می‌توان از آنها بهره گرفت و پس از وصول به قربانگاه باید وظیفه قربانی کردن را در باره آنها انجام داد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص38

منابع