آیه 108 سوره نساء
<<107 | آیه 108 سوره نساء | 109>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(مردم خیانتکار در کار خیانت) از مردم شرم میکنند ولی از خدا شرم نمیکنند و حال آنکه او با آنهاست هنگامی که شبانگاه سخنانی ناپسند در دل میاندیشند، و خدا (در آن حال هم) به هر چه کنند آگاه است.
[خیانت پیشگانْ خیانت خود را] از مردم پنهان می دارند، و [نمی توانند] از خدا پنهان نمایند، و خدا با آنان بود آن گاه که در جلسه مخفی شبانه، درباره طرح و نقشه و سخنی که خدا به آن رضایت نداشت، چاره اندیشی می کردند و خدا همواره به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد.
[كارهاى نارواى خود را] از مردم پنهان مىدارند، و[لى نمىتوانند] از خدا پنهان دارند، و چون شبانگاه به چارهانديشى مىپردازند و سخنانى مىگويند كه وى [بدان] خشنود نيست، او با آنان است. و خدا به آنچه انجام مىدهند همواره احاطه دارد.
از مردم پنهان مىدارند و از خدا پنهان نمىدارند، زيرا آنگاه كه شبهنگام سخنانى كه خدا از آن ناخشنود بود مىگفتند، خدا با آنها بود و خدا به هر چه مىكردند احاطه داشت.
آنها زشتکاریِ خود را از مردم پنهان میدارند؛ اما از خدا پنهان نمیدارند، و هنگامی که در مجالس شبانه، سخنانی که خدا راضی نبود میگفتند، خدا با آنها بود، خدا به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يستخفون: خفاء: پنهانى. استخفاء: پنهان كردن . «يستخفون» يعنى: پنهان مى كنند.
يبيتون: بيت: مسكن. تبييت: انجام دادن كار در وقت شب. «يبيتون» يعنى: در وقت شب مى سازند (وقتى كه مردم در بيوت خود هستند).
محيط: حوط: فرا گرفتن. احاطه فرا گرفتن و حفظ است. محيط : فرا گيرنده و نگهدارنده.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً «108»
(آنان خيانت خود را) از مردم پنهان مىكنند، ولى نمىتوانند از خداوند پنهان دارند، در حالى كه او آنگاه كه شبانه، سخنان غير خداپسندانه مىگويند (و توطئههاى پنهانى مىكنند) با آنان است وخداوند همواره به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.
پیام ها
1- بهرهگيرى از جلسات مخفى شبانه براى توطئه، از شيوههاى كار منافقان خائن است. «يَسْتَخْفُونَ، يُبَيِّتُونَ»
2- مهمترين عامل تقوا، ايمان به حضور و آگاهى خداوند و احاطهى او به همهى گفتهها و كارهاست. «هُوَ مَعَهُمْ، مُحِيطاً»
3- خداوند از نزديك، ناظر بر اعمال ماست. «هُوَ مَعَهُمْ»
4- گفتار نيز، جزء اعمال است. با اين كه آيه دربارهى گفتارهاى ناپسند سخن مىگويد، ولى تعبير «بِما يَعْمَلُونَ» مىكند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً (108)
بعد، تتمه قصه مذكوره را مىفرمايد:
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ، پنهان مىكنند خيانت را از مردم به جهت حيا و خوف، وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ، و پنهان نمىدارند از خدا كه احق است بر آنكه استخفا كنند از او بر وجه خوف، وَ هُوَ مَعَهُمْ: و حال آنكه خدا با ايشان است، و اسرار و ضماير آنها بر او مخفى نيست. پس سزاوارتر آنكه از او شرم دارند. و
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 564
باز پوشيدن خيانت از او به ترك آنست، چه در استتار شيئى از او طريقى ديگر نيست به او، مگر ترك آنچه استقباح آن مىنمايد و به آن مواخذه مىكند.
استخفا مىكنند خيانت را، إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ: آن هنگام كه به شب تزوير و تدبير مىكنند آن چيزى را كه رضايت ندارد خدا از گفتن دروغ، چه بنى ظفر در شب با يكديگر مشاورت مىكردند بر آنكه «طعمه» سوگند به دروغ بخورد، چه پيغمبر قسم او را كه مسلمان است، قبول خواهد نمود و گواهى ما را خواهد شنيد. و به قول يهودى كه كافر است، التفات نخواهد كرد. وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً: و هست خداوند به آنچه مىكنند از تزوير و تدبير، احاطه كننده به علم، يعنى علم الهى احاطه دارد به آنچه به جا آورند و هيچ چيز از حيطه علم او خارج نيست. پس همه شما را بر وفق عمل حق و باطل جزا خواهد داد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً (108)
ترجمه
پنهان ميدارند از مردم و پنهان نميدارند از خدا و او با آنها است وقتى كه در شب تدبير مينمايند آنچه را نمىپسندد از گفتار و باشد خدا بآنچه مىكنند احاطه دارنده.
تفسير
اشاره ديگر بقضيّه سابقه و طعن ديگرى است بر منافقان كه از خدا حيا نمىكنند و ترس ندارند ولى از بنده حيا مىكنند و ترس دارند در صورتى كه خداوند احق و اولى است كه از او حيا كنند و بترسند چون عظمت و قدرت او فوق هر عظمت و قدرتى
جلد 2 صفحه 121
است و همه جا حاضر است و جدائى از خلق ندارد بلكه با آنها معيّت دارد و شبها كه با يكديگر مجتمع ميشوند و تدبير و تزوير مينمايند كه فردا چه بگويند و چه بكنند و چگونه مردم را متهم نمايند خداوند بر تمام اعضاء وجود و اعمال آنها احاطه دارد و هيچ امرى بر او پوشيده و مخفى نخواهد ماند و در چند روايت معتبر با اوّلى و دومى و ابو عبيد جراح تطبيق شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَستَخفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا يَستَخفُونَ مِنَ اللّهِ وَ هُوَ مَعَهُم إِذ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرضي مِنَ القَولِ وَ كانَ اللّهُ بِما يَعمَلُونَ مُحِيطاً (108)
حياء ميكنند و مخفي ميكنند خيانت خود را از مردم و از خدا حياء نميكنند و بر خدا مخفي نيست عمل آنها و حال آنكه خدا با آنها است عالم و ناظر باعمال آنها است زماني که در شب تصميم ميگيرند بگفتاري که مرضي الهي نيست و خداوند بآنچه عمل ميكنند احاطه دارد.
اينکه آيه شريفه و لو عطف بما سبق است که گفتند شخصي از مسلمين درعي (زره) سرقت كرده بود و براي اينكه كشف نشود انداخته بود در خانه يهودي که نسبت سرقت را باو بدهند و مسلمين او را تبرئه نمايند لكن مناط حكم در تمام معاصي جاريست اشخاص معصيت كار از مردم بسا خجلت ميكشند و حياء ميكنند و از خدا خجلت نميكشند با اينكه از بواطن و ظواهر آنها با خبر است و سزاوارتر است
جلد 5 - صفحه 197
که از او حياء كنند ولي اينکه مورد با ساير معاصي تفاوت دارد زيرا عمل زشتي را مثل خيانت را از كسي که مرتكب شده سلب كنند و نسبت بديگري که دامنش پاك است بدهند چه مؤمن و چه كافر باشد معصيت بزرگي است ولي ساير معاصي را در خفاء مردم مرتكب شدن و لو معصيت است و مستحق عقوبت اما ستر آن مذموم نيست بلكه شايد واجب باشد که اشاعه فاحشه نشود و امروز فساق و فجار نه از خداوند از مردم حياء ميكنند و علنا مرتكب فسق و فجور ميشوند و پرده حياء را دريده بلكه افتخار ميكنند و منكر در نزد آنها معروف و بالعكس ميگردد اعاذنا اللّه من شرور انفسنا لذا ميفرمايد يَستَخفُونَ مِنَ النّاسِ مخفي ميكنند از مردم وَ لا يَستَخفُونَ مِنَ اللّهِ ولي از خدا شرم نميكنند و حال آنكه وَ هُوَ مَعَهُم در قرآن است وَ نَحنُ أَقرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الوَرِيدِ ق آيه 16.
إِذ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرضي مِنَ القَولِ بيت از باب تفعيل بمعني شب را بروز آوردن است و يُبَيِّتُونَ جمع است يعني جماعتي که در شب اجتماع ميكنند و كمسيون دارند و بر مطلبي تصميم ميگيرند مثل اصحاب شيخين که شبها دور هم جمع ميشدند و ارد ميخواندند که فردا كياني را بياورند و از آنها بيعت بگيرند و روزها با شمشيرهاي برهنه درب خانههاي مهاجر و انصار و آنها را بجبر و عنف و تهديد ميبردند براي بيعت تا آن شب را که تصميم گرفتند که علي عليه السّلام را براي بيعت ببرند و كردند آنچه كردند، و مورد آيه تصميم بر اينكه سرقت را از شخص سارق سلب كنند و گردن ديگري بار كنند لذا ميفرمايد ما لا يَرضي مِنَ القَولِ يعني بنا بر امري که مرضي خدا و دين نيست مثل مثالي که ذكر شد و صدها مثال که ميان اهل باطل رواج دارد.
وَ كانَ اللّهُ بِما يَعمَلُونَ مُحِيطاً احاطه نه مثل احاطه ظرف بمظروف است يا احاطه عرش و كرسي بجميع سماوات و ارض باشد يا جسمي بجسمي زيرا اينکه نحوه
جلد 5 - صفحه 198
احاطه فقط تماس سطح معقر محيط است بسطح محدب محاط بلكه احاطه قيموميت و قدرت و علم است بجميع ممكنات از ذره تا دره از مجردات تا ماديات از بسائط تا مركبات که بقدر خردلي از علم و قدرت و قيموميت او خارج نيست چنانچه ميفرمايد ما يَكُونُ مِن نَجوي ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُم وَ لا خَمسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُم وَ لا أَدني مِن ذلِكَ وَ لا أَكثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُم الاية مجادله آيه 7، و احاطه از صفات ذات است چون ذات مقدس حق صرف الوجود است و غير متناهي و محدود بحدي نيست بجميع موجودات احاطه دارد و بافعال و اعمال و اقوال آنها ازلا و ابدا در ازل ميداند آنچه در ابد واقع شود و در ابد ميداند آنچه در ازل واقع شده نه ابتدايي براي ازليت آن بوده و نه انتهايي براي ابديت آن هست اول بلا اول است و آخر بلا آخر جل ثنائه و عم نواله و عظم شأنه.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 108)
سپس این گونه خائنان را مورد سرزنش قرار داده، می گوید:
«آنها شرم دارند که باطن اعمالشان برای مردم روشن شود ولی از خدا، شرم ندارند؟» (یستَخفُونَ مِنَ النّاسِ وَ لا یستَخفُونَ مِنَ اللّهِ) «خداوندی که همه جا با آنهاست، و در آن هنگام که در دل شب، نقشه های خیانت را طرح می کنند و سخنانی که خدا از آن راضی نبود می گفتند، با آنها بود و به همه اعمال آنها احاطه دارد» (وَ هُوَ مَعَهُم إِذ یبَیتُونَ ما لا یرضی مِنَ القَولِ وَ کانَ اللّهُ بِما یعمَلُونَ مُحِیطاً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم