آیه 60 سوره یونس
<<59 | آیه 60 سوره یونس | 61>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آنان که بر خدا دروغ میبندند مگر چه گمان دارند به روز قیامت؟! البته خدا را با بندگان فضل و احسان بسیار است ولی اکثر مردم شکر نمیکنند.
و کسانی که بر خدا دروغ می بندند، گمانشان به روز قیامت چیست؟ بی تردید خدا نسبت به همه مردم، صاحب فضل و احسان است، ولی بیشترشان سپاس نمی گزارند.
و كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند، روز رستاخيز چه گمان دارند؟ در حقيقت، خدا بر مردم، داراى بخشش است ولى بيشترشان سپاسگزارى نمىكنند.
آنان كه به خدا دروغ مىبندند در باره روز قيامت چه گمان كردهاند؟ خدا فضل خود را به مردمان ارزانى مىدارد، ولى بيشترينشان شكر نمىگويند.
آنها که بر خدا افترا میبندند، درباره (مجازات) روز رستاخیز، چه میاندیشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، امّا اکثر آنها سپاسگزاری نمیکنند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«یَوْمَ الْقِیَامَةِ»: درباره روز قیامت. ظرف واژه (ظنّ) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ «60»
كسانى كه به خدا دروغ مىبندند، (دربارهى مجازاتِ) روز قيامت چه گمانى دارند؟ همانا خداوند داراى بخشش واحسان برمردم است، ولى بيشترشان سپاسگزارى نمىكنند.
نکته ها
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از مردى كه ثروت و امكانات داشت، ولى ژوليده مىزيست انتقاد كرد كه چرا به خود نمىرسد و فرمود: نعمت الهى را نمايان كن كه خداوند دوست دارد آثار نعمت به بندهاش به زيباترين شكل ديده شود. «فان اللّه يحبّ ان يُرى اثره على عبده حسناً» «1»
در بهرهمندى از نعمتهاى الهى، نه افراط بايد كرد، نه تفريط. نه غرق شدن در شهوتها و ماديّات، نه پرهيز از نعمتها و محروم كردن خود از كاميابىهاى حلال. «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ»
پیام ها
1- افترا بستن به خداوند، مجازات دارد. نبايد به مهلت دادن خدا در دنيا مغرور شويم و از دادگاه قيامت غفلت كنيم. وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ ...
2- تحريم نعمتهاى حلال الهى، هم محروميّت دنيوى دارد، هم شرمندگى و عقوبت در قيامت. ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ ... يَوْمَ الْقِيامَةِ
3- نعمتها، فضل خداست نه طلب ما، پس بايد سپاسگذار باشيم. «اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ ... لا يَشْكُرُونَ»
«1». تفسير مراغى.
جلد 3 - صفحه 591
4- تحريم حلالهاى الهى، نوعى ناسپاسى است. «لا يَشْكُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (60)
وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ: و چه گمان مىبرند آنانكه
«1» تفسير كبير ج 17 ص 119 و 120.
ج5، ص 348
افترا نمايند بر خداى متعال دروغ را تا چه برسد ايشان را. يَوْمَ الْقِيامَةِ: روز قيامت، همانا گمان رحمت برند، حاشا، بلكه سزاوار آنكه گمان نبرند چيزى را مگر عذاب شديد و عقاب اليم. يا كجا گمان مفترين رسد كه خداى تعالى چه عقوبتى براى آنان مهيا نموده. إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ: بتحقيق خداوند متعال هر آينه صاحب فضل و انعام است بر مردم به نعم متفاوته متكاثره ظاهره و باطنه، و آنچه به سر ايشان آيد از عقوبات، هر آينه وبال كردار ناشايسته آنها باشد از كفر و شرك و معاصى. وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ: و لكن بيشتر مردمان شكر نمىكنند نعم سبحانى را، و انكار كنند و حال آنكه يكى از احكام عقلى، وجوب شكر منعم است.
تبصره- اگر مردم تأمل و تعقل نمايند، فضل و نعم سبحانيه كه به آنها افاضه شده، از اعطاء وجود و بقا و تصوير به هيئت خاص احسن و اتم و بخشايش اعضاء و جوارح و حواس ظاهره و باطنه و ايجاد قواى مديره و مدبره آفاقيه و انفسيه در عالم صغير و كبير، از سير شمس و قمر و اختلاف شب و روز و خلق باد و باران و جماد و نبات و حيوان، كه هر يك عظيم نعمتى است براى نوع بشر كه قدرش مجهول است، به يك نظرت و فكرت، هر آينه عقل حكم كند اين همه نعم كثيره بدون منعم تحقق نيابد، و البته آن ذاتى كه منعم حقيقى است شكرش واجب و سپاسداريش لازم باشد، و چون به مرحله حق شناسى و شكر گزارى برآيند، به سعادات ابديه و فيوضات ربّانيه نائل شوند؛ و لكن بيشتر مردم كفران نموده، خود را محروم دارند؛ لذا محقق طوسى (قدس سره) فرموده: شكر، افضل و اشرف اعمال است و بر سه قسم باشد: 1- شكر قلب و آن تصور نعم است. 2- شكر به لسان و آن ثناء بر منعم است. 3- شكر به ساير جوارح و آن مكافات نعمت است به قدر استحقاق آن نعمت كه موقوف است به عجز از تشكر.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (59) وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (60) وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (61)
ترجمه
بگو خبر دهيد كه آنچه را نازل فرمود خدا براى شما از روزى پس قرار داديد از آن حرامى و حلالى بگو آيا خدا رخصت داد بشما يا بر خدا افتراء مىبنديد
و چيست گمان آنانكه مىبندند بر خدا دروغ را روز قيامت همانا خدا هر آينه صاحب تفضّل است بر مردم ولى بيشتر آنها شكر نميكنند
و نميباشى تو در كارى و نخوانى از آن هيچ خواندنى و بجا نياوريد هيچ كارى را مگر آنكه باشيم بر شما گواهان هنگاميكه وارد ميشويد در آن و پوشيده نميماند از پروردگار تو هيچ هم وزن ذرّهاى در زمين و نه
جلد 3 صفحه 29
در آسمان و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر مگر آنكه در كتابيست آشكار.
تفسير
مردم مكه در زمان جاهليّت يعنى قبل از ظهور دولت اسلام بعضى از چهار پايان و زراعات را حرام مينمودند بهواى نفس خودشان و بعضى را حلال چنانچه در سوره مائده و انعام اشاره بآنها شد و البتّه عقلا واضح است كه خداوندى كه ارزاق عباد را بوسيله باران رحمت و غيره براى آنها نازل و مهيّا ميفرمايد اگر چيزى حرام باشد بيان خواهد فرمود و اختيار تحريم و تحليل با او است پس نبايد ناشكرى كرد و بدعت گذارى نمود و چيزيرا از پيش خود حرام يا حلال خواند و نسبت بخدا داد كه اين افتراء بخدا و از قبيحترين معاصى است لذا در آيه اول مورد سؤال و ملامت و در آيه دوم تهديد شدند باين بيان كه اين اشخاص چه گمان ميكنند در روز قيامت آيا ممكن است خداوند از مجازات آنها صرف نظر فرمايد نه چنين است بلكه به اشدّ عذاب گرفتار خواهند شد ولى چون خداوند صاحب فضل و رحمت است بر بندگان با آنكه تمام وسائل معرفت و قرب بحقّ را لطفا براى آنها تهيّه فرموده و باز آنها ناشكرى و معصيت مينمايند تعجيل در عقوبت آنان نميكند و اطعمه حلال را بر آنها بعنوان مجازات حرام نمينمايد و اين مدارا ناشى از عدم اعتناء بحال و عدم اطلاع از اعمال آنها نيست لذا در آيه سوم به نبى اكرم ميفرمايد و نميباشى تو در هيچ كارى و از آن جمله اشتغال تو است بقرائت قرآن كه وظيفه اوليّه و شغل مهمّ تو ميباشد و بجا نميآوريد شما همگى هيچ عملى را مگر آنكه ما حاضر و ناظر و گواهيم بر اعمال شما در عين سرگرمى و اشتغال شما بآن عمل و غفلت از ياد ما و غائب نيست از علم الهى هيچ چيزيكه هم وزن مورى يا ذرهاى از ذرات جوّ هوا باشد در زمين و آسمان و نيست كوچكتر و بزرگتر از آن ذره مگر آنكه ثبت است در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و علم الهى واضح و آشكار در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و قمّى ره فرموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وقتى اين آيه را تلاوت مينمود گريه شديد ميفرمود و وجه آن واضح است و ضمير در كلمه منه يا راجع است بشأن چنانچه ظاهر است يا راجع است بقرآن از باب اضمار قبل از ذكر براى افاده تعظيم و من القرآن مبيّن آن است چنانچه گفتهاند.
جلد 3 صفحه 30
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفتَرُونَ عَلَي اللّهِ الكَذِبَ يَومَ القِيامَةِ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضلٍ عَلَي النّاسِ وَ لكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَشكُرُونَ (60)
چه گمان ميبرند كساني که افتراء بخدا ميزنند دروغ را روز قيامت محققا خداوند صاحب فضل است بر ناس و لكن اكثر آنها شكرگزار نيستند.
وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفتَرُونَ عَلَي اللّهِ الكَذِبَ يَومَ القِيامَةِ صورة استفهام است لكن در مقام تقرير است که افتراء بخدا براي آنها خير است و بنفع آنها تمام ميشود يوم القيمة يا بضرر آنها و براي آنها شر است، البته معلوم است انسان بهر که افتراء ببندد طرف مؤاخذه ميكند و انتقام ميكشد چه رسد بافتراء علي اللّه و تعبير بيوم القيمة شايد اينکه باشد که خداوند اگر در دنيا انتقام نكشيد گمان نكنند که گذشت كرده و مؤاخذه نميكند چنانچه اگر فسّاق و فجار و ظلمه اينکه گمان را ميكنند ميگويند ما چه كرديم و چه كرديم و هيچ گرفتار نشدهايم غافل از اينكه تأخير عذاب داراي حكمتهاي زيادي است يكي آنكه باشد متنبه شوند و تائب گردند يا ديگران آنها را هدايت و ارشاد كنند، ديگر آنكه عذاب دنيوي چون كوچك است و مدتش قليل تدارك اينکه معاصي بزرگ را نميكند، ديگر آنكه بسا وجود اينکه كفار و فساق براي مؤمنين فوائدي دارد بخاطر آنها گرفتار نشدند ديگر آنكه هر قدر بتوانند معصيت كنند تا عذاب آنها سختتر شود و غير اينها و بر طبق آنها آيات شريفه ناطق است وَ لا تَحسَبَنَّ اللّهَ غافِلًا عَمّا يَعمَلُ الظّالِمُونَ
جلد 9 - صفحه 414
إِنَّما يُؤَخِّرُهُم لِيَومٍ تَشخَصُ فِيهِ الأَبصارُ ابراهيم آيه 43 وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ آل عمران آيه 172، و غير اينها از آيات.
إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضلٍ عَلَي النّاسِ تكوينا و تشريعا خداوند خلق فرمود و تمام وسائل زندگي را از براي انسان از عوالم علوي و سفلي مهيا فرمود و انبياء و رسل و كتب و احكام فرستاد تا انسان خيرهسر سعادت دنيا و آخرت را تحصيل كند وَ إِن تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّهِ لا تُحصُوها ابراهيم آيه 37 نحل آيه 18.
وَ لكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَشكُرُونَ با اينكه شكر منعم بحكم عقل واجب است.
و كافيست در شكر اينكه بداند از جانب خدا است و بهمان مصرف که منظور الهي است صرف كند و اگر از خود يا از غير خدا دانست و بر خلاف نظر الهي صرف كرد كفران نعمت است لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم وَ لَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ ابراهيم آيه 7.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- اکنون که مسلم شد آنها با این احکام خرافی و ساختگی خود علاوه بر محروم شدن از نعمتهای الهی تهمت و افترا به ساحت مقدس پروردگار بستهاند، اضافه میکند: «آنها که بر خدا دروغ میبندند، در باره مجازات روز قیامت چه میاندیشند»؟ آیا تأمینی برای رهایی از این کیفر دردناک به دست آوردهاند؟
(وَ ما ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
اما «خداوند فضل و رحمت گستردهای بر مردم دارد» (إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ).
ج2، ص300
به همین دلیل آنها را در برابر این گونه اعمال زشتشان فورا کیفر نمیدهد.
ولی آنها به جای این که از این مهلت الهی استفاده کنند و عبرت گیرند و شکر آن را به جا آورند و به سوی خدا بازگردند «اکثر آنان (غافلند و) سپاس این نعمت بزرگ را به جا نمیآورند» (وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم