آیه 25 سوره هود
<<24 | آیه 25 سوره هود | 26>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و به حقیقت ما نوح را به سوی قومش به رسالت فرستادیم (او قومش را گفت) که من با بیان روشن برای نصیحت و هشدار شما آمدم.
بی تردید نوح را به سوی قومش فرستادیم [که به آنان بگو:] من برای شما بیم دهنده ای آشکارم.
و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم. [گفت:] من براى شما هشداردهندهاى آشكارم،
و نوح را بر مردمش به پيامبرى فرستاديم. گفت: من براى شما بيمدهندهاى آشكارم،
ما نوح را بسوی قومش فرستادیم (؛ نخستین بار به آنها گفت): «من برای شما بیمدهندهای آشکارم!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
نوح: اولين پيغمبر از پيغمبران اولوا العزم و صاحب شريعت است . نام مباركش چهل سه بار در قرآن مجيد ذكر شده و مشروح احوالش در اين سوره آمده است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «25»
و همانا ما نوح را به سوى قومش فرستاديم، (او به مردم گفت:) من براى شما هشدار دهندهى روشنى هستم.
أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ «26»
(دعوت من اين است) كه جز خداوند را نپرستيد، كه همانا من از عذاب روزى دردناك بر شما مىترسم.
جلد 4 - صفحه 44
نکته ها
حضرت نوح عليه السلام اوّلين پيامبر اولوالعزم است كه عليه شرك و بتپرستى قيام كرد و چون نسل بشر پس از غرق شدن كفّار، همه از حضرت نوح و همراهان اوست، لذا او را پدر دوّم گفتهاند و چون عمرش از همهى پيامبران بيشتر بوده است، او را «شيخالانبيا» خواندهاند.
شايد مراد از عذابى كه حضرت نوح از نزول آن بر قومش مىترسيد، قهر الهى در همين دنيا باشد. چنانكه در چند آيهى بعد مىخوانيم كه كفّار به نوح مىگفتند: «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»
پیام ها
1- حوزهى تبليغ پيامبران، در مرحله اوّل قوم خودشان است. أَرْسَلْنا ... إِلى قَوْمِهِ
2- هشدار انبيا، به نفع مردم است. «إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ»
3- انسان غافل، بيش از هر چيز به هشدار نياز دارد. «إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ»
4- پيام و تبليغ بايد روشن و روشنگر باشد. «نَذِيرٌ مُبِينٌ»
5- پيامبران هم هشدار مىدهند، هم مصالح مردم را بيان مىكنند. «نَذِيرٌ مُبِينٌ»
6- هدف و وظيفهى انبيا، بيان مسئلهى توحيد است. «أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»
7- تاريخ شرك، به زمان حضرت نوح نيز بر مىگردد. «لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»
8- اصل پرستش و عبادت در هر انسانى وجود دارد، لكن پيامبران مسير و جهت آن را معيّن مىكنند. «لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»
9- انبيا، خيرخواه و دلسوز مردم بودهاند. «إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ»
10- وظيفهى مبلّغ و مربّى، بيان خطرات و عواقب سوء شرك به خداوند است. «أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «25»
چون مقدم شد ذكر وعد و وعيد و ترغيب و ترهيب، براى تأكيد امر و تخويف قوم و تسليه خاطر مبارك پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله بعضى از قصص انبياء را بيان مىفرمايد. ابتدا به ذكر قصه حضرت نوح عليه السّلام:
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ: و هر آينه بدرستى كه ما فرستاديم نوح پيغمبر را براى دعوت و ارشاد بسوى قوم خود، پس فرمود ايشان را: إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ:
بتحقيق من شما را ترسانندهام آشكارا از عذاب الهى. يا بيان كنندهام موجبات عقاب سبحانى و وجه اخلاص را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «25» أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ «26» فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراكَ إِلاَّ بَشَراً مِثْلَنا وَ ما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا بادِيَ الرَّأْيِ وَ ما نَرى لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كاذِبِينَ «27» قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ «28»
ترجمه
و بتحقيق فرستاديم نوح را بسوى قومش گفت همانا من براى شما بيم دهندهاى هستم آشكار
كه نپرستيد مگر خدا را همانا من ميترسم بر شما از عذاب روزى دردناك
پس گفتند آن جمعى كه كافر شدند از قومش نمىبينيم تو را مگر انسانى مانند خودمان و نمىبينيم تو را كه پيروى كرده باشند تو را مگر آنانكه ايشانند فرومايگان ما در بدو نظر و نمىبينيم براى شما بر خودمان فضيلتى بلكه گمان ميكنيم شما را دروغگويان
گفت اى قوم من بگوئيد مرا اگر باشم داراى حجّتى از پروردگارم و داده باشد مرا نعمتى از نزد خود پس پوشيده شده باشد بر شما آيا الزام كنيم شما را بآن با آنكه شما باشيد مر آنرا ناخوش دارندگان.
تفسير
شمّهاى از احوال حضرت نوح عليه السّلام در سوره اعراف ذيل آيهاى كه صدر آن با اين آيه موافق است ذكر شد و مفاد اين آيات بنحو اجمال آنستكه آنحضرت
جلد 3 صفحه 74
بعد از آنكه برسالت منصوب شد بقوم خود فرمود كه من از طرف خداوند مبعوث شدم كه شما را از عذاب او بترسانم و موجبات آنرا بيان كنم و راه نجات از آنرا بشما بياموزم و مهمّتر از تمام امور آنستكه غير از خدا را عبادت نكنيد و در صورت تخلّف بعذاب اليم گرفتار خواهيد شد اشراف و اعيان قوم آنحضرت كه كافر بودند چون تصوّر مينمودند پيغمبر خدا بايد از جنس بشر نباشد با آنكه لازم است باشد در جواب گفتند تو هم بشرى هستى مانند ما و مزيّتى ندارى كه موجب آن شود كه ما بفرمان تو باشيم و بقول تو عمل نمائيم جمعى مردمان فرو مايه و پست از ما، در ظاهر امر بدون دقت و فكر متابعت از تو نمودهاند اگر بادى مأخوذ از بدو بمعنى ظهور باشد و اگر از بدء بمعنى ابتداء باشد يعنى بنظر سطحى ابتدائى پيروى از تو نمودند و بنظر حقير مئال هر دو معنى به يك امر است و بعضى گفتهاند مراد آنستكه حال پيروان تو در بد و نظر معلوم است كه از اراذلند در هر حال پست بودن اهل ايمان در نظر آنها براى فقرشان بود زيرا اهل دنيا بكسانيكه دستشان از مال دنيا تهى است بچشم حقارت نظر ميكنند چون مهمّ در نظر خودشان را نزد ايشان نمىبينند چنانچه قمّى ره فرموده مرادشان از اراذل فقراء بود و اين اشتباه بزرگى است چون شرف مرد بعلم و تقوى و ادب است نه بمال و حسب و نسب و در خاتمه كلام آنحضرت و اتباع او را تكذيب نمودند بمقتضاى گمان خودشان كه سيره اهل باطل است و حضرت نوح در جواب قوم فرمود شما بگوئيد بدانم اگر من معجزه و گواهى بر صدق ادّعاء خود داشته باشم و خداوند آن رحمت يا نعمت نبوّت را بمن عطا فرموده باشد و آن بر شما مشتبه و مخفى شده باشد كه تصديق مرا نكنيد براى آنكه تفكّر و تدبّر نداريد آيا ما ميتوانيم شما را الزام كنيم بآن معجزه يا قبول نبوّت با آنكه معرفت به اجبار حاصل نميشود و شما كراهت داريد از آن لذا بنظر انصاف تامّل و فكر نميكنيد تا معرفت پيدا كنيد و اين معنى ظاهر است اگر فعميت بفتح عين و تخفيف ميم قرائت شود و اگر بضمّ عين و تشديد ميم باشد معنى آنستكه پس تعميه و مشتبه كرده شود اگر چه موجب عمى و شبهه خودشان باشند بترك تامّل و تفكّر، تامّل لازم است.
جلد 3 صفحه 75
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَقَد أَرسَلنا نُوحاً إِلي قَومِهِ إِنِّي لَكُم نَذِيرٌ مُبِينٌ «25»
و هر آينه ما فرستاديم نوح را بسوي قوم او فرمود محققا من براي شما انذار كننده آشكارا هستم.
شرح حال نوح را ما در سوره مباركه اعراف مجلد خامس اينکه تفسير در ذيل آيه 59 تا آيه 64 مفصلا بيان كردهايم از اسامي او و مدت عمر او و اينكه ولادتش مقارن بود با روز وفات آدم و در آن موقع عدد اولاد و احفاد آدم چهل هزار بودند و شرح حال قوم او را و مدّت بعثت او قبل از طوفان و بعد از آن جاي تكرار ندارد و او را آدم ثاني گفتند زيرا بعد از طوفان تمام بشر از نسل او هستند و شيخ الانبياء ناميدند زيرا سنّ او بالغ بر دو هزار و پانصد سال بود و اولين اولو العزم بود که شريعت آدم باو نسخ شد و شرع جديدي آورد.
وَ لَقَد أَرسَلنا نُوحاً إِلي قَومِهِ قوم او تمام افراد بشر بودند چون بر سر تا سر دنيا مبعوث بود و دستگاه بت پرستي از زمان او شروع شده بعد از رحلت حضرت آدم إِنِّي لَكُم مقول قول نوح عليه السّلام است و متعلق بفعل مقدر است يعني قال انّي لكم، و لام لكم براي نفع است چون انبياء براي هدايت و ارشاد و سعادت و نجات از مهالك دنيوي و اخروي مبعوث شدند لكن بشر خيره سر نپذيرفتند و خود را بمهالك نشأتين انداختند.
نَذِيرٌ مُبِينٌ نذير انذار كننده است از عذاب الهي و مبين واضح و روشن از روي دليل و معجزه و اقامه حجت که بر احدي مخفي نباشد و حجت بر آنها تمام شود
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 25)- سرگذشت تکان دهنده نوح و قومش: همان گونه که در آغاز سوره بیان کردیم در این سوره، قسمتهای قابل ملاحظهای از تاریخ انبیاء پیشین بیان شده است:
نخست از داستان «نوح» (ع) پیامبر اولو العزم شروع میکند و ضمن 26 آیه نقاط اساسی تاریخ او را به صورت تکان دهندهای شرح میدهد.
در این آیه نخستین مرحله این دعوت بزرگ را بیان کرده و میگوید: «ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، (او به آنها اعلام کرد) که من بیم دهنده آشکاری هستم»
ج2، ص337
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم