آیه 16 سوره اعراف
<<15 | آیه 16 سوره اعراف | 17>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
شیطان گفت که چون تو مرا گمراه کردی من نیز البته در کمین بندگانت در سر راه راست تو مینشینم.
گفت: به سبب اینکه مرا به بیراهه و گمراهی انداختی، یقیناً بر سر راه راست تو [که رهروانش را به سعادت ابدی می رساند] در کمین آنان خواهم نشست.
گفت: «پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندى، من هم براى [فريفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.
گفت: حال كه مرا نوميد ساختهاى، من هم ايشان را از راه راست تو منحرف مىكنم.
گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اغويتنى: غى و غواية: رفتن به راه هلاكت و ضلالت. اغواء: بردن به راه هلاكت و ضلالت و گمراه و هلاك كردن. «اغويتنى»: گمراه يا هلاك كردى مرا.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ «16»
(شيطان) گفت: پس به خاطر آنكه مرا گمراه كردى! من هم براى (فريب دادن) آنان حتماً بر سر راه راست تو (به كمين) خواهم نشست.
ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ «17»
سپس از روبرو و از پشت سر و از راست و چپشان بر آنان مىتازم و بيشتر آنان را سپاسگزار نخواهى يافت.
نکته ها
در حديث مىخوانيم: آن هنگام كه شيطان سوگند خورد از چهار طرف در كمين انسان باشد تا او را منحرف يا متوقّف كند، فرشتگان از روى دلسوزى گفتند: پروردگارا! اين انسان چگونه رها خواهد شد؟ خداوند فرمود: «دو راه از بالاى سر و پايين باز است و هرگاه دست به دعا بر دارد، يا صورت بر خاك نهد، گناهان هفتاد سالهاش را مىبخشايم». «1»
همين كه حضرت آدم از تسلّط شيطان بر انسان آگاه شد، روبه درگاه خدا آورده و ناله زد.
خطاب رسيد: «ناراحت نباش، زيرا من گناه را يكى و ثواب را ده برابر حساب مىكنم و راه توبه هم باز است». «2»
امام باقر عليه السلام فرمود: «ورود ابليس از پيشِ رو بدين شكل است كه امر آخرت را براى انسان ساده و سبك جلوه مىدهد، و از پشت سر به اين است كه ثروتاندوزى و بخل و توجّه به اولاد و وارث را تلقين مىكند و از طرف راست با ايجاد شبهه، دين را متزلزل و تباه مىسازد و از طرف چپ، لذّات و شهوات و منكرات را غالب مىكند». «3»
شيطان اگر بتواند، مانع ايمان انسان مىشود و اگر نتواند، راههاى نفاق و ارتداد را مىگشايد و اگر موفّق نشود، با ايجاد شك و ترديد و وسوسه، انسان را به گناه سوق مىدهد تا از ايمان
«1». تفسير كبير فخررازى.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير كنزالدقائق.
جلد 3 - صفحه 32
و عبادتش لذّت نبرد و كار خير برايش سنگين و با كراهت جلوه كند.
در روايات متعدّدى، صراط مستقيم، به اهلبيت عليهم السلام و ولايت على عليه السلام تعبير شده است. «1»
پیام ها
1- نافرمانى و گناه خود را به تقدير و قضا و قدر الهى نسبت دادن، كارى شيطانى است. «قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي»
2- ابليس مهلت خواست تا انتقام بگيرد، نه آنكه توبه كند. أَنْظِرْنِي، لَأَقْعُدَنَ ...
3- ابليس به جاى تشكّر از خداوند، گستاخى كرد. إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ، لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ ...
4- شيطان، انسان را موجودى منفعل و اغواپذير مىداند. لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ ...
5- شيطان، دشمن قسم خورده انسان است. لَأَقْعُدَنَ ... چنانكه در جاى ديگر مىگويد: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» «2»
6- ابليس نيز اقرار دارد كه راه مستقيم راه خداوند است. «صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ»
7- شيوههاى اغفال ابليس، متعدّد و مختلف است. مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ ...
8- شيطان، هم صراط مستقيم را مىشناسد، «صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» هم راههاى وسوسه و هجوم و غلبه را، لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ ... هم شاكران و ناسپاسان را. «وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ»
9- هدف وآرزوى شيطان، ناسپاسى انسان است. «وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ» بنابراين پيروى از شيطان، ناسپاسى از خداست وانسان سپاسگزار، در راهمستقيم است.
«1». تفسير فرقان.
«2». ص، 82.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ «16»
قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي: گفت ابليس: قسم به تو به سبب آن كه مرا گمراه نمودى يا به جهت حكم به اغواى من، يا بواسطه امتحان به سجود و غاوى شدن من، يا براى هلاك من به طرد و لعن: لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ: هر آينه البته البته بنشينم براى اغوا و اضلال بنى آدم بر راه مستقيم كه دين اسلام باشد مترصد. آنكه ايشان را به تداليس و حيل و غرور، گمراه كنم مانند قطاع الطريق كه بر سر راهها بنشيند و راهزنى كند.
جلد 4 صفحه 24
حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: الصراط هنا على عليه السّلام: صراط در اينجا على بن ابى طالب است، يعنى ولايت آن حضرت. «1» و حضرت باقر عليه السّلام به زراره فرمايد: انّما عمد لك و لأصحابك و امّا الاخرون فقد فرغ منهم: «2» بدرستى كه شيطان قصد نموده تو را و اصحابت را؛ اما ديگران، پس بتحقيق فارغ شد از آنها.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 16 تا 17
قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ «16» ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ «17»
جلد 2 صفحه 413
ترجمه
گفت پس براى آنكه گمراه كردى مرا هر آينه مىنشينم البته براى ايشان براه تو كه راست است پس هر آينه مىآيم ايشانرا از ميان دستهاشان و از پشت سرشان و از جانبهاى راستشان و از جانبهاى چپشان و نخواهى يافت بيشتر آنها را شكر كنندگان.
تفسير
شيطان معتقد شد كه خداوند او را گمراه نموده است چون امر نموده است او را بچيزيكه موجب گمراهى او شده است غافل از آنكه خداوند او را ارشاد بخير فرمود و تكبر كه صفت او بود موجب گمراهى او شد در هر حال خواست تلافى كند نسبت بهمان موضوعيكه موجب گمراهى او شده بود باعتقاد خودش لذا عرض كرد براى آنكه گمراه كردى مرا مىنشينم براى گمراه نمودن فرزندان آدم براه حقّ تو تا منحرف نمايم آنانرا از آنراه براه باطل تا گمراه شوند ايشان چنانچه گمراه شدم من بسبب آنها پس از جوانب اربعه بر آنها وارد ميشوم تا بوسوسه بر آنها غالب شوم و نميگذارم در هيچ زمانى بيشتر آنها را مطيع و فرمانبردار خود به بينى در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه به زراره كه يكى از بزرگان اصحاب آنحضرت است فرمود كه شيطان سر راه تو و رفقاى تو نشسته و اما ديگران پس از آنها فارغ شده است و در مجمع از آن حضرت نقل نموده كه آن ملعون از پيش رو مىآيد و امر آخرت را در انظار سهل و آسان ميكند و از پشت سر مىآيد و امر مىنمايد بجمع اموال و بخل از حقوق الهى تا بماند براى ورثه و از دست راست فاسد مىكند دين مردم را بتزيين ضلالت و ايجاد شبهه و از دست چپ جلوه ميدهد لذّات دنياى دنى را در انظار آنها و غلبه ميدهد حبّ شهوات را بر قلوب ايشان و قمى ره نيز قريب باين مضمون را به بيان مشروح ترى ذكر فرموده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ فَبِما أَغوَيتَنِي لَأَقعُدَنَّ لَهُم صِراطَكَ المُستَقِيمَ «16»
شيطان گفت بخداوند تبارك و تعالي بسبب آنكه مرا اغواء كردي من هم البته مينشينم سر راه اولاد آدم و جلوگيري ميكنم که در صراط مستقيم تو قدم نگذارند قالَ فَبِما أَغوَيتَنِي اغواء فريب دادن و تعميه و اغفال و بد را خوب جلوه دادن است و ساحت قدس پروردگار از اينگونه امور منزّه و مبرّي است و اينکه هم يكي از حماقت و جهالت و عدم معرفت بمقام ربوبي شيطان است که نسبت بخدا داده با اينكه پروردگار همان امري که بملائكه فرمود بشيطان هم فرمود که سجده
جلد 7 - صفحه 286
بآدم باشد آنها امتثال كردند مقرب درگاه شدند او عصيان و مخالفت كرد بلكه كافر شد رانده درگاه شد بلكه اغواء عمل خود آن ملعون است چنانچه در جاي ديگر با تأكيد و قسم ميگويد فَبِعِزَّتِكَ لَأُغوِيَنَّهُم أَجمَعِينَ إِلّا عِبادَكَ مِنهُمُ المُخلَصِينَ ص آيه 83 لَأَقعُدَنَّ لَهُم قعود سر راه بستن است و سد شدن است و سد شيطان بسيار و دامهاي او زياد است: شهوات نفسانيه، زخارف دنيويه، نساء فاسده، مبلّغهاي سوء، دعات باطله، حب جاه و مال و غير اينها صِراطَكَ المُستَقِيمَ راه مستقيم يكيست که راه حق است ولي راه كج و معوج بسيار است که سبل شيطان است چنانچه ميفرمايد وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُم عَن سَبِيلِهِ انعام آيه 154، گذشت تفسير آن مراجعه كنيد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 16)- ولی او نمیخواست برای جبران گذشته زنده بماند و عمر طولانی کند، بلکه هدف خود را از این عمر طولانی چنین «بیان کرد: اکنون که مرا گمراه ساختی! بر سر راه مستقیم تو کمین میکنم و آنها را از راه به در میبرم» (قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ). تا همانطور که من گمراه شدم، آنها نیز به گمراهی بیفتند!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم