آیه 260 سوره بقره
<<259 | آیه 260 سوره بقره | 261>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چون ابراهیم گفت: بار پروردگارا، به من بنما که چگونه مردگان را زنده خواهی کرد؟ خدا فرمود: باور نداری؟ گفت: آری باور دارم، لیکن خواهم (به مشاهده آن) دلم آرام گیرد. خدا فرمود: چهار مرغ بگیر و گوشت آنها را به هم درآمیز نزد خود، آن گاه هر قسمتی را بر سر کوهی بگذار، سپس آن مرغان را بخوان، که به سوی تو شتابان پرواز کنند؛ و بدان که خدا (بر همه چیز) توانا و داناست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
صرهن: صور (بفتح صاد) و صير به معنى قطع كردن و متمايل ساختن است، مراد از آن قطع و تكه تكه كردن است «صار الشيء: قطعه و فصله».
سعيا: سعى به معنى تند رفتن و كوشش است، مراد از آن در آيه به تندى پرواز كردن است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«260» وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و (بياد آور) هنگامى كه ابراهيم گفت: پروردگارا به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مىكنى؟ فرمود: مگر ايمان نياوردهاى؟ عرض كرد: چرا، ولى براى آنكه قلبم آرامش يابد. (خداوند) فرمود: چهار پرنده (طاووس، خروس، كبوتر و كلاغ) «1» را برگير وآنها را نزد خود جمع وقطعه قطعه كن (و درهم بياميز) سپس بر هر كوهى «2» قسمتى از آنها را قرار ده، آنگاه پرندگان را بخوان، به سرعت بسوى تو بيايند و بدان كه خداوند تواناى حكيم است.
نکته ها
تنها از يگانه ابر مرد تاريخ پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» اگر پردهها كنار روند، بر يقين من افزوده نمىشود. «3» ولى ساير مردمان همه دوست دارند كه شنيدهها و حتّى باورهاى خود را به صورت عينى مشاهده نمايند. چنانكه همه مىدانند قند را از چغندر مىگيرند، ولى دوست
«1». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 280.
«2». در حديث مىخوانيم كه اجزاى مخلوط شده را بر سر ده كوه قرار داد. كافى، ج 8، ص 305.
«3». غررالحكم و تفسير روحالبيان، ج 1، ص 416.
جلد 1 - صفحه 416
دارند چگونگى آن را مشاهده كنند.
در تفاسير آمده است: حضرت ابراهيم از كنار دريايى مىگذشت، مردارى را ديد كه در كنار دريا افتاده و قسمتى از آن در آب و قسمتى ديگر در خشكى است و پرندگان و حيوانات دريايى، صحرايى و هوايى از هر سو آن را طعمهى خود قرار دادهاند. حضرت با خود گفت:
اگر اين اتّفاق براى انسان رخ دهد و ذرّاتِ بدن انسان در بين جانداران ديگر پخش شود، در قيامت آنها چگونه يكجا جمع و زنده مىشوند. لذا از خداوند درخواست كرد كه نحوهى زنده شدن مردگان را مشاهده كند. خداوند نيز با اين نمايش، ابراهيم را به نور يقين واطمينان رهسپار نمود.
پیام ها
1- زنده كردن مردگان، از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ»
2- براى آموزش عميق، استفاده از نمايش ومشاهدات حسى لازم است. «أَرِنِي»
3- كشف وشهود تنها براى كسانى است كه مراتبى از علم، ايمان واستدلال را طى كرده باشند. درخواست «أَرِنِي» ابراهيم پاسخ داده مىشود، نه هر كس ديگر.
4- در پى آن باشيم كه ايمان و يقين خود را بالا برده تا به مرز اطمينان برسيم.
پژوهش و كنجكاوى يك ارزش است. «لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي»
5- ايمان، داراى مراحل و درجاتى است. «لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي»
6- قلب، مركز آرامش است. «لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي»
7- اولياى خدا، قدرت تصرّف در هستى را دارند كه به آن ولايت تكوينى گفته مىشود. «ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً»
8- معاد، جسمانى است و در قيامت بازگشت روح به همين ذرات بدن خواهد بود. «يَأْتِينَكَ سَعْياً»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 417
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم