آیه 67 سوره بقره
<<66 | آیه 67 سوره بقره | 68>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (به یاد آرید) وقتی که موسی به قوم خود فرمود که به امر خدا گاوی را ذبح کنید، گفتند: ما را به تمسخر گرفتهای؟ موسی گفت: پناه میبرم به خدا از آنکه (سخن به تمسخر گویم و) از مردم نادان باشم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
بقره: در قاموس و صحاح گويد: بقره به گاو نر و ماده هر دو گفته مى شود، تاء آن براى وحدت است، نه تأنيث، ولى مجمع البيان تاء آن را براى تأنيث گرفته و گويد: آن به معنى گاو ماده است و گاو نر را ثور گويند، راغب اصفهانى اين را به لفظ «قيل» نقل مى كند. كلام طبرسى خيلى عالى است، ولى در آيات عمل گاو نر نقل شده از قبيل شخم و آبيارى، مگر آنكه بگوئيم: آن روزگار اين كارها را با گاو ماده نيز مى كرده اند، لفظ «بكر» مؤيد قول طبرسى است.
هزوا: هزء (بضم ه) هزو (بضم هاء و زاء) هر دو به معنى مسخره كردن و حاكى از تحقير است، آن در آيه مصدر به معنى مفعول است: مسخره شده «مهزو به».[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«67» وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ
و (بخاطر بياوريد) هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان مىدهد (براى يافتن قاتل) ماده گاوى را ذبح كنيد، گفتند: آيا ما را به تمسخر مىگيرى؟ (موسى) گفت: به خدا پناه مىبرم از اينكه از جاهلان باشم.
نکته ها
اين سوره را به جهت اين داستان، سوره بقره ناميدهاند. فرمان ذبح گاو، در تورات «1» به عنوان يك قانون قضايى مطرح شده است و خلاصهى ماجرا از اين قرار بوده كه مقتولى در بين بنىاسرائيل پيدا شد كه قاتل آن معلوم نبود. در ميان قوم نزاع و درگيرى شروع شد و هر قبيله، قتل را به طايفه و قبيلهاى ديگر نسبت مىداد و خود را تبرئه مىكرد.
آنها براى داورى و حل مشكل، نزد حضرت موسى رفتند. موسى عليه السلام به آنها فرمود: خداوند دستور داده گاوى را ذبح كنيد و قطعهاى از بدن آنرا به مقتول بزنيد تا زنده شود و قاتل خود را معرّفى كند. آنها با شنيدن اين جواب به موسى عليه السلام گفتند: آيا ما را مسخره مىكنى؟
موسى گفت: مسخره كردن كار جاهلان است و من به خدا پناه مىبرم كه از جاهلان باشم.
در فرهنگ قرآن و روايات، جهل به معناى بىخردى است، نه نادانى. لذا كلمهى «جهل» در برابر «عقل» بكار مىرود، نه در برابر علم. وچون مسخره كردن ديگران، نشانهى بىخردى است، حضرت موسى از آن به خدا پناه مىبرد.
پیام ها
1- اگر فرمان خداوند، با ذهن و سليقهى ما مطابق نيامد و راز آن را نفهميديم،
«1». تورات، سِفر تثنيه، فصل 21.
جلد 1 - صفحه 134
نبايد آنرا انكار كنيم. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ ... أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»
2- موسى عليه السلام دستور ذبح گاو را از سوى خدا معرّفى مىكند تا بلكه رعايت ادب نموده وتسليم شوند، ولى آنها باز بهانه گيرى مىكنند. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ»
3- خداوند اگر اراده نمايد، از به هم خوردن دو مرده، مردهاى زنده مىشود.
«تَذْبَحُوا بَقَرَةً»
4- در كشتن گاو، تقدّس گاو كوبيده مىشود. همانند بتشكنى ابراهيم عليه السلام و آتش زدن گوسالهى طلايى سامرى. «تَذْبَحُوا بَقَرَةً»
5- درجهى ايمان مردم به پيامبرشان، از برخورد آنها در مقابل دستورات وى فهميده مىشود. «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»
6- استعاذه و پناه بردن به خدا، يكى از راههاى بيمه شدن است. عصمت انبيا در سايهى استعاذه و امثال آن است. «أَعُوذُ ...»
7- مسخره كردن، كار افراد جاهل وبىخرد است. «أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ»
8- جهل و بىخردى، خطرى است كه اولياى خدا، از آن به خدا پناه مىبرند.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ»
9- خداوند در يك ماجرا، توحيد؛ قدرت نمايى خود، نبوّت؛ معجزه موسى، و معاد؛ زنده شدن مرده را به اثبات مىرساند.
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم