آیه 3 سوره حدید

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<2 آیه 3 سوره حدید 4>>
سوره : سوره حدید (57)
جزء : 27
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

اوّل و آخر هستی و پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He is the First and the Last, the Manifest and the Hidden, and He has knowledge of all things.

معانی کلمات آیه

«الأوَّلُ»: پیشین. بی‌آغاز. آن که بودنش پیش از بودن همه موجودات است. «الآخِرُ»: پسین. بی‌انتها. آن که پس از نابودی همه موجودات، باقی و برجای است. «الظَّاهِرُ»: پیدا و نمودار. آن که همه چیز جهان، بودن او را فریاد می‌دارند، و بر وجود او دلالت دارند. «الْبَاطِنُ»: ناپیدا. نهان. آن که حواس، او را احاطه نمی‌سازد، و عقول او را درک نمی‌کند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره حديد

اين سوره بيست و نه آيه دارد و در مدينه نازل شده است.

آيات اين سوره، علاوه بر تحكيم پايه‌هاى عقيدتى، به دستوراتى در زمينه‌هاى اجتماعى و حكومتى مى‌پردازد و در آيات اول، حدود بيست صفت از صفات الهى را مطرح نموده است.

عظمت قرآن، اوضاع مؤمنان و منافقان در قيامت، سرنوشت اقوام پيشين، انفاق در راه خدا و براى رسيدن به عدالت اجتماعى، انتقاد از رهبانيّت و انزواى اجتماعى، موضوعاتى است كه اين سوره به آنها پرداخته است.

امام سجاد عليه السلام فرمودند: خداوند مى‌دانست كه در آخرالزّمان گروهى ژرف‌انديش خواهند آمد، لذا سوره توحيد و آياتى از سوره حديد را نازل كرد (تا مردم، خدا را بهتر بشناسند) و هر كس غير از اين صفات را بر خدا بپذيرد، هلاك مى‌شود. «1»

«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 9 - صفحه 452


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان.

سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «1»

آنچه در آسمان‌ها و زمين است براى خداوند تسبيح گويند و اوست عزيز حكيم.

لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «2»

حكومت آسمان‌ها و زمين براى اوست، زنده مى‌كند و مى‌ميراند و او بر هر چيزى تواناست.

هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ «3»

اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چيزى آگاه است.

نکته ها

آخرين آيه سوره قبل (واقعه) درباره تسبيح خداوند بود: «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ» و اولين آيه اين سوره نيز تسبيح خداوند است. «سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

آغاز هشت سوره قرآن، با تسبيح خداوند مى‌باشد: اسراء، نحل، حديد، حشر، صفّ، جمعه، تغابن و اعلى. و بيش از نود بار اين واژه در قرآن آمده است، در حالى كه تنها چهار سوره با حمد الهى آغاز مى‌گردد: حمد، انعام، سبأ و فاطر. و حدود هفتاد بار اين واژه با مشتقاتش در قرآن آمده است. شايد رمز غلبه تسبيح بر حمد خداوند، اهميّت مبارزه با شرك و خرافات و فراوانى آن در عقايد بشرى و تقدّم پيرايش بر آرايش باشد. همان گونه كه در اذكار نماز، «سبحان الله» مقدّم بر «الحمد لله» است.

جلد 9 - صفحه 453

در جهان‌بينى الهى، تمام هستى در حال تسبيح خداوند است، گرچه ما آن را نفهميم‌ «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» «1» و اين تسبيح، آگاهانه است. «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» «2»

قرآن، نام برخى از تسبيح كنندگان را به خصوص ذكر كرده است:

الف) فرشتگان. «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ» «3»

ب) رعد آسمانى. «يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ» «4»

ج) پرندگان. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ» «5»

د) كوهها. «سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ» «6»

تسبيح خداوند، وسيله نجات از گرفتارى است. «فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ. لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» «7» اگر يونس اهل تسبيح نبود تا روز قيامت در شكم ماهى باقى مى‌ماند.

مراد از اوّل و آخر بودن خداوند، ازلى و ابدى بودن اوست، يعنى او قبل از هر چيز بوده و بعد از هر چيز خواهد بود و وجود او ظاهر و آشكارتر از هر وجودى است و در عين حال، نهان‌تر از هر نهانى است. او ظاهر است، چون دلايل بسيارى بر وجودش دلالت مى‌كند و باطن است، چون به تمامى امور عالم است.

پیام ها

1- خداوند از هر گونه عيب و نقص و عجز منزّه است و همه هستى بر اين امر گواهى مى‌دهند. «سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

2- تسبيح‌گويان آسمان، مقدّم بر زمينيان هستند. «سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

3- قدرتى ارزش دارد كه اعمال آن حكيمانه باشد. «هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»

4- فرمانرواى حقيقى آسمان وزمين، خداوند است. حكومت بشر بر زمين، امرى‌

«1». اسراء، 44.

«2». نور، 41.

«3». بقره، 30.

«4». رعد، 13.

«5». نور، 41.

«6». انبياء، 79.

«7». صافّات، 143 و 144.

جلد 9 - صفحه 454

اعتبارى ومجازى است، به آن مغرور نشويم. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

5- خدايى كه صاحب عزّت، حكمت، حاكميّت و قدرت و مرگ و زندگى موجودات به دست اوست، سزاوار تسبيح و تقديس است. «الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ‌، لَهُ مُلْكُ‌، قَدِيرٌ يُحْيِي وَ يُمِيتُ»

6- آغاز و انجام و غيب و شهود هستى، به دست خداست. هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ‌ ...

7- مهم‌تر از خلقت حكيمانه و مالكيت مقتدرانه، علم ونظارت دائمى خداوند است. «وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ»، (با توجه به دو آيه قبل)

پانویس

منابع