آیه 27 سوره ق

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۴۱ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ

مشاهده آیه در سوره


<<26 آیه 27 سوره ق 28>>
سوره : سوره ق (50)
جزء : 26
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آن گاه قرین او (شیطان) گوید: بار الها، من او را به طغیان و عصیان نکشیدم بلکه او خود در ضلالت دور (از اطاعت و سعادت) افتاد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

His companion [devil] will say, ‘Our Lord! I did not incite him to rebel [against You], but he was [himself] in extreme error.’

معانی کلمات آیه

«قَرِینُهُ»: اهریمن همدم و همراه او در دنیا که پیوسته وی را به گمراهی و بدکرداری می‌خوانده است (نگا: زخرف / ، فصّلت / ). «مَآ أَطْغَیْتُهُ»: او را به سرکشی و تجاوز وا نداشته‌ام و به نافرمانی نکشانده‌ام. مراد این است که خودش به وسوسه‌های من گوش فرا داده است و من قدرت بر اجبار و اکراه نداشته‌ام (نگا: ابراهیم / ، نحل / .

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «27»

(شيطان،) هم‌نشين او گويد: پروردگارا! من او را به طغيان وادار نكردم، بلكه او خودش در گمراهى عميق و دور بود.

قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ «28» ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ «29»

(خداوند فرمايد:) نزد من با يكديگر مشاجره نكنيد، من پيش از اين وعده عذاب را به شما داده بودم. فرمان (افكندن كافر در دوزخ) نزد من تغيير نمى‌يابد و من هرگز به بندگانم، ستم نكنم.

يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ «30»

روزى كه به دوزخ گوييم: آيا پر شدى؟ و او گويد: آيا بيش از اين هم هست؟

نکته ها

امام صادق عليه السلام فرمودند: منظور از «قرين» در اين آيه، شيطان است. «1» آرى، در جاى ديگر نيز مى‌خوانيم: شيطان، قرين بعضى از خلافكاران مى‌گردد. «2» «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» «3»

يكى از عوامل دوزخى شدن انسان، دوست و هم‌نشين بد است، چنانكه قرآن در اين آيات، از شيطان به عنوان هم‌نشينى كه انسان را به دوزخ مى‌افكند نام برده است. يكى از ناله‌هاى دوزخيان در قيامت، اظهار ندامت از گرفتن دوستان بد در دنياست، چنانكه قرآن سخن آنان را چنين بيان مى‌فرمايد: «يا وَيْلَتى‌ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا» «4» اى كاش! فلانى را به دوستى نمى‌گرفتم.

در قيامت، ميان مجرمان با يكديگر، و مجرمان با رهبران فاسد، و مجرمان با شيطان،

«1». بحار، ج 5، ص 323.

«2». تفسير الميزان.

«3». زخرف، 36.

«4». فرقان، 28.

جلد 9 - صفحه 223

گفتگوهايى است و هر كدام تلاش مى‌كنند كه گناه خود را به گردن ديگرى بياندازند. در قرآن، صحنه‌هايى از اين مشاجرات نقل شده است، از جمله:

گاهى به يكديگر مى‌گويند: «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «1» اگر شما نبوديد، قطعاً ما مؤمن بوديم، ولى پاسخ مى‌شنوند: «بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» «2» هرگز چنين نيست، بلكه شما خودتان ايمان‌آور نبوديد.

در صحنه و موقفى ديگر به رهبران فاسد مى‌گويند: «كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا» «3» ما تابع شما بوديم و بدبخت شديم، آيا مى‌توانيد امروز گرهى از كار ما باز كنيد.

و در صحنه‌اى، شيطان را ملامت مى‌كنند و او مى‌گويد: فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ‌ ... «4»

مرا سرزنش نكنيد، خودتان را سرزنش كنيد، من كارى جز دعوت نداشتم، شما خودتان دعوت مرا پذيرفتيد.

اين آيه نيز سخنى از ابليس است كه مى‌گويد: پروردگارا من آنان را به طغيان وانداشتم.

جهنّم همواره مى‌گويد: «هل من مزيد»، چنانكه جهنّميان نيز در دنياپرستى و مال و مقام و خوردن اموال مردم سيرى نداشته و «هل من مزيد» مى‌گفتند.

پیام ها

1- دوست و رفيق بد، انسان را به كجا مى‌كشاند؛ انسانى كه مى‌توانست با ابرار هم‌نشين باشد، همراه و هم‌نشين شيطان گرديده است. «قَرِينُهُ»

2- ابليس، به ربوبيّت خدا معترف است. «قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا»

3- به هوش باشيم كه ابليس در قيامت از خود سلب مسئوليّت مى‌كند و از منحرفان تبرّى مى‌جويد. «ما أَطْغَيْتُهُ»

4- ابليس كار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه مى‌داند، نه اجبار مردم. «ما أَطْغَيْتُهُ»

«1». سبأ، 31.

«2». صافّات، 29.

«3». ابراهيم، 21.

«4». ابراهيم، 22.

جلد 9 - صفحه 224

5- كار انسان به جايى مى‌رسد كه شيطان او را گمراه مى‌شمرد. قالَ قَرِينُهُ‌ ... فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ

6- دوزخيان در قيامت با ابليس جدال و تخاصم دارند. «لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ»

7- به جاى جدال و مخاصمه با شيطان در قيامت كه سودى ندارد، در دنيا به ستيز با او برخيزيم. «لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ»

8- قهر خدا، بعد از اتمام حجت است. أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ‌ ... قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ

9- گفتگوها و جرّ و بحث‌ها در قيامت، حكم الهى را تغيير نمى‌دهد و سبب بازنگرى و تجديد نظر در حكم نمى‌شود. «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ»

10- تغيير حكم و تخفيف كيفر ظالم، سبب ظلم به مظلومان است. «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ»

11- به دوزخ افتادن مجرمان، ظلمى است كه آنان در حق خود مرتكب شده‌اند، نه ظلم خدا در حق آنان. أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ‌ ... وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ

12- دوزخ، داراى نوعى شعور است و مخاطب خداوند قرار مى‌گيرد و سؤال‌الهى را پاسخ مى‌دهد. «هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ»

پانویس

منابع