آیه 113 سوره مؤمنون
<<112 | آیه 113 سوره مؤمنون | 114>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنها پاسخ دهند که یک روز بود یا یک جزء از روز؛ (اگر ما خطا میگوییم) از شمارندگان (یعنی فرشتگانی که حساب عمر خلق دانند) باز پرس.
می گویند: روزی یا بخشی از روزی، ولی [ای پرسنده!] از شمارندگان [پیشگاه خود] بپرس.
مىگويند: «يك روز يا پارهاى از يك روز مانديم. از شمارگران [خود] بپرس.»
گويند: يك روز يا قسمتى از يك روز. از آنها كه مىشمردند بپرس.
(در پاسخ) میگویند: «تنها به اندازه یک روز، یا قسمتی از یک روز! از آنها که میتوانند بشمارند بپرس!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ ...»: این پاسخ یا پاسخهای دیگری توسّط گروههای مختلف دوزخیان (نگا: بقره / یونس / ، طه / نازعات / ) در مقام مقایسه عمر ناچیز این جهان با عمر طولانی و ابدی آن جهان است. «الْعَادِینَ»: شمارندگان. حسابگران و حسابرسان.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ «111»
من امروز به خاطر آن كه (مؤمنان در برابر تمسخر و خندهى شما) صبر كردند، به آنان پاداش دادم كه ايشانند رستگاران.
قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ «112»
(خداوند) از آنان مىپرسد: شما در زمين چقدر مانديد؟
قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ «113»
مىگويند: يك روز يا بخشى از يك روز، پس از شمارشگران بپرس.
قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «114»
مىگويد: اگر آگاهى داشتيد مىدانستيد كه جز اندكى درنگ نكردهايد.
نکته ها
كلمه «فوز» به معناى رسيدن به مقصود است.
در قيامت از مردم سؤال مىشود: شما چه مدّتى در دنيا اقامت داشتيد؟ «كَمْ لَبِثْتُمْ» اين سؤال چندين بار در قرآن مطرح شده وهركس طبق پندار خود پاسخى مىدهد از جمله:
- ما به مقدار ساعتى از يك روز، در دنيا مانديم. «ساعَةً مِنْ نَهارٍ» «1»
- يك شامگاه، يا يك صبح. «عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها» «2»* يك روز يا قسمتى از يك روز. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ» «3»*
ممكن است مراد از «كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ» مدّت توقّف در قبر و عالم برزخ باشد.
پیام ها
1- پاداش صابران، از طرف خود خداوند است. «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ» (صبر در برابر اذيّتها، نيشها و تمسخرها پاداش بزرگى دارد)
«1». احقاف، 35.
«2». نازعات، 46.
«3». مومنون 113.
جلد 6 - صفحه 135
2- رستگارى در سايهى استقامت است. «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ»
3- در قيامت تنها گروه رستگار صابرانند. «1» «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ»
صبر وظفر هر دو دوستان قديمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آيد
4- حسرت بزرگ آن است كه انسان براى لذّت و راحتى چند روزه، دوزخ و عذاب هميشگى را خريدارى كند. «لَبِثْنا يَوْماً»
5- به مهلت روزگار مغرور نشويد، كه مدّتى بسيار اندك است. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ»
6- همهى عمر دنيا نسبت به ابديّت اندك است. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ»
7- برخى از فرشتگان، مأمور شمارش و آمار ايّام هستند. «فَسْئَلِ الْعادِّينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ (113)
«1». اصول كافى (چ سوم 1388 ه) ج 2، باب الصبر، ص 89، روايت 4.
«2». تفسير التبيان، ج 7، ص 400، چاپ مكتبة الامين النجف الاشرف.
جلد 9 - صفحه 186
قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ: گويند در جواب درنگ نموديم روزى يا جزئى از روز. كوتاه شمرند مدت درنگ دنيا را نسبت به خلود در جهنم، يا از هول آتش فراموش كنند مدت زندگانى خود را، يا دانا نشوند به درازى عمر خود به جهت آنكه مرده بودند و زمان بسيارى فاصله شده ميان دنيا و قيامت. ابن عباس گويد:
خدا فراموش گرداند مدت عمر را، پس چنان بينند كه مدت زيست در دنيا يك روز يا بعض از روز بوده به جهت عظمت عذاب آنها. فَسْئَلِ الْعادِّينَ: پس بپرس اى پرسنده، زمان درنگ ما را از شمارندگان، يعنى از ملائكهاى كه حفظه اعمار و انفاس ما بودند، يا محاسبين دانند، زيرا آنها شماره ماه و سال را نگهدارند. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109) فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ (110) إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ (111) قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (112) قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ (113)
قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (114)
ترجمه
- همانا بودند گروهى از بندگان من كه ميگفتند پروردگارا گرويديم پس بيامرز ما را و ببخشاى ما را و توئى بهترين بخشايندگان
پس گرفتيد ايشانرا باستهزاء تا از ياد شما بردند ذكر مرا و بوديد كه به ايشان ميخنديديد
همانا من جزا دادم ايشانرا امروز بآنچه صبر كردند كه ايشانند
جلد 3 صفحه 658
بكام رسيدگان
گويد چند درنگ كرديد در زمين بشمار سالها
گويند درنگ كرديم روزى يا پارهئى از روز پس بپرس از شمرندگان
گويد درنگ نكرديد مگر اندكى اگر شما باشيد كه بدانيد.
تفسير
- خداوند متعال جهت استحقاق كفّار عذاب را براى آنها بيان فرموده باين تقريب كه امر چنين است فرقهئى از بندگان من بودند در دنيا كه ميگفتند پروردگارا ما ايمان آورديم بوحدانيّت تو و نبوّت پيغمبرت و آنكه آنچه او آورده از طرف تو حقّ و صدق است پس بيامرز ما را و رحم كن بر ما تو بهترين رحم كنندگانى و شما آنها را استهزاء و مسخره مينموديد تا اندازهاى كه استهزاء شما آنها را موجب آن شد كه بكلّى از ياد من غافل شديد و ميتوان گفت آنها شما را بفراموشى انداختند چون وسيله سرگرمى شما بودند و شما بآنها و اقوال و اعمالشان ميخنديديد منهم امروز كه روز جزا است جزاى ايشانرا دادم كه بهشت برين است براى صبرى كه در مقابل آزار و اذيتهاى شما نمودند و آنها بمراد خود رسيدند و كامياب شدند حال شما بگوئيد چند سال روى هم رفته زنده و مرده در زمين درنگ نموديد آنها براى طول مدّت عذاب و شدّت آن و حواس پرتى ميگويند يك روز يا پارهئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند يك روز يا پارهئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند ما ديگر حساب همه چيز از دستمان در رفته از ملائكه كه موكّل حفظ ايّام و ساعات عمر ما بودند و تمام اعمال و اقوال حتّى نفسهاى ما را نوشتهاند بپرس و خدا ميفرمايد درنگ نكرديد مگر كمى و اگر ميدانستيد آن زندگانى كم چه عاقبت ممتدّ جانسوزى دارد آنمدّت كم را صرف در لهو و لعب و معصيت نمينموديد و فائده اين مقاولات در آندار سرزنش و ملامت كفّار و تكميل عذابشان بعتاب رب الارباب است و در اين دار نقل آن براى ما است كه موجب تنبّه و تذكّر شود و عاقبت خودمان را مانند آنها ننمائيم و بعضى بجاى قال در دو جا قل قرائت نمودهاند و بنابراين نقل خطاب خدا بمالك دوزخ است چنانچه بنابر قرائت قال هم ممكن است نقل قول او باشد و بعضى انّهم بكسر قرائت نمودهاند و بنابراين جمله مستقلّه است و بقرائت مشهوره تقدير لانّهم هم الفائزون است و محتمل است مفعول دوم جزيت باشد مانند و جزاهم بما صبروا جنّة و حريرا يعنى جزا دادم
جلد 3 صفحه 659
براى صبرشان فوز بجنّت را و عدد سنين تميز است براى كم استفهاميّه يعنى چه مقدار درنگ كرديد در زمين از حيث عدد سالها و بعضى گفتهاند مقصود سؤال از زمان درنگ زندگى دنيا است نه مطلق درنگ كه بيان شد و آنكه آنها جواب دادند يكروز يا پارهئى از روز براى آن بوده كه در دنيا خوش بودند و زمان خوشى كم بنظر ميآيد خصوصا اگر با ناخوشى مقابل شود و بعيد نيست و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ كَم لَبِثتُم فِي الأَرضِ عَدَدَ سِنِينَ (112) قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ فَسئَلِ العادِّينَ (113) قالَ إِن لَبِثتُم إِلاّ قَلِيلاً لَو أَنَّكُم كُنتُم تَعلَمُونَ (114)
فرمود: چه اندازه مكث كرديد در روي زمين شماره سالهاي شما چند سال عمر كرديد گفتند مكث كرديم يك روز يا بعض روز، پس سؤال فرما از آنهايي که شماره سالها را ميدانند و شماره ميكنند.
جلد 13 - صفحه 480
فرمود: لبث نكرديد مگر اندكي اگر محققا شما بوديد که ميدانستيد انسان پس از گذشتن مدة مديدي به نظر او بسيار كم ميآيد پير مرد هشتاد ساله موقعي که قضاياي طفوليت خود را متذكر ميشود ميگويد:
انگار ديروز بود. و همچنين بالاخص كسي که در غفلت باشد يا در خواب باشد يا اشتغال به ملاهي داشته باشد، جايي که حضرت عزير صد سال مرده بود موقعي که خداوند او را زنده فرمود:
(قالَ كَم لَبِثتَ قالَ لَبِثتُ يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ قالَ بَل لَبِثتَ مِائَةَ عامٍ) بقره آيه 261.
و همچنين اصحاب كهف پس از سيصد سال چون بيدار شدند (قالَ قائِلٌ مِنهُم كَم لَبِثتُم قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ) كهف آيه 18 بعلاوه اينکه كفار پس از دخول در عذاب اليم دنيا و عالم برزخ نزد آنها ناچيز ميآيد، مثل كسي که صد سال در ناز و نعمت باشد يك شب تب و مرض باو متوجه شود يا به بلائي گرفتار شود مثل زندان و شكنجه آن شب به نظرش خيلي طولاني ميآيد و آن صد سال به نظرش خيلي كوتاه مينمايد، لذا از آنها سؤال ميشود.
(قالَ كَم لَبِثتُم فِي الأَرضِ عَدَدَ سِنِينَ) با اينكه تصريح به سنين ميفرمايد مع ذلک در نظر آنها نه سال ميآيد نه ماه نه هفته.
(قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ) و اينکه كلام را هم حدسي گفتند و ترسيدند که اشتباه شده باشد گفتند:
(فَسئَلِ العادِّينَ) ملائكه موكل به ما که حساب كارهاي ما را و ساعات عمر ما را ميدانند از آنها سؤال فرما خداوند ميفرمايد من از آنها بهتر ميدانم و داناترم حتي بعدد نفوس شما.
(قالَ إِن لَبِثتُم إِلّا قَلِيلًا) چون دنيا سرتاسر آن اگر نسبت بآخرت بدهي نسبت قطره به دريا غلط گفتهاي، زيرا دريا هم محدود است و آخر دارد لكن
جلد 13 - صفحه 481
عذاب آخرت، و همچنين مثوبات بهشت آخر ندارد و محدود نيست، لذا ميفرمايد:
(فَما مَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا فِي الآخِرَةِ إِلّا قَلِيلٌ).
(لَو أَنَّكُم كُنتُم تَعلَمُونَ) اگر ميدانستيد در دنيا که مدت عمر شما چه اندازه كم است و چه زود سپري ميشود به فكر دين و آخرت ميافتاديد و تحصيل زاد و توشه براي آخرت خود ميكرديد، لكن خيال ميكرديد هميشه در دنيا هستيد و پس از دنيا هم خبري نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 113)- اما آنها در این مقایسه زندگی دنیا را به قدری کوتاه میبینند که «در پاسخ میگویند: ما تنها به اندازه یک روز، یا (حتی کمتر از آن) به اندازه بعضی از یک روز، در دنیا توقف داشتیم» (قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ).
در حقیقت عمرهای طولانی در دنیا گویی لحظههای زود گذری هستند در برابر زندگی آخرت، که هم نعمتهایش جاویدان است و هم مجازاتهایش نامحدود.
سپس برای تأکید سخن خود، یا برای این که پاسخ دقیقتری گفته باشند، عرض میکنند: خداوندا! «از آنها که میتوانند بشمارند بپرس»! (فَسْئَلِ الْعادِّینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم