آیه 2 سوره بلد
<<1 | آیه 2 سوره بلد | 3>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و حال آنکه تو (ای رسول گرامی) در این بلد منزل داری.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«وَ أَنتَ»: در حالی که تو. و تو. حرف واو، حالیّه یا اعتراضیه است و جمله بعد از آن معترضه. «حِلٌّ»: نازل و ساکن. مصدر و به معنی اسم فاعل، یعنی حال است. برخی آن را به معنی حَلال ضدّ حرام میدانند (نگا: مائده / که اشاره به توطئه آینده قریشیان برای کشتن پیغمبر در منزل خود است که منتهی به هجرت نبوی گردید. یا اشاره به مدّتی از روز فتح مکّه است که جنگیدن در مکّه برای پیغمبر حلال و مباح گشت. «أَنتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ»: تو ساکن این شهری. خون تو در این شهر حلال میگردد. جنگیدن در این شهر برای تو حلال و مباح میشود.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ «1» وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ «2» وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ «3» لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ «4» أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ «5» يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً «6» أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ «7»
«1» به اين شهر (مكّه) سوگند. «2» در حالى كه تو در اين شهر ساكن هستى. «3» به پدر، و فرزندى كه پديدآورد، سوگند. «4» همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم. «5» آيا مىپندارد كه هرگز احدى بر او قدرت ندارد؟ «6» مىگويد: مال فراوانى تباه كردم «7» آيا گمان مىكند احدى او را نديده است؟
نکته ها
در قرآن سه بار جمله «لا أُقْسِمُ» به كار رفته است و اهل تفسير آن را دو گونه معنا كردهاند.
گروهى حرف لا را زائد دانسته و آن را (قسم مىخورم) معنا كردهاند و گروهى آن را (سوگند نمىخورم) ترجمه كردهاند، به اين معنا كه مسئله به قدرى روشن است كه نيازى به سوگند خوردن نيست.
منظور از «بلد»، مكّه است كه قبل از اسلام هم مورد احترام بوده است. مكّه حَرَم امن الهى و اولين خانهاى است كه براى انسان قرار داده شد.
جمله «وَ أَنْتَ حِلٌّ» چند گونه تفسير شده است كه يك معنى را در ترجمه آورديم و معناى دوم آن است كه مردم مكّه اهانت تو را در آن حلال مىدانند، پس به شهرى كه اهانت تو را
جلد 10 - صفحه 484
حلال مىشمرند سوگند نمىخورم. «1» و معناى سوم آن است كه دست تو در مورد اين شهر باز است و در فتح مكّه هر تصميمى كه درباره مخالفان بخواهى مىتوانى بگيرى.
«كَبَدٍ» به معناى سختى و «لبد» به معناى پشم متراكم است. البتّه بعضى كبد را به معناى راست قامت و معتدل گرفتهاند. «2»
اينكه انسان در دل رنج و سختى آفريده شده، يعنى كاميابىهاى دنيوى آميخته با رنج و زحمت است. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ» حضرت على عليه السلام مىفرمايد: دنيا خانهاى است كه با سختىها عجين شده است. «دار بالبلاء محفوفة» «3»
گرچه بعضى مفسران به مناسبت عبارت «بِهذَا الْبَلَدِ» كه مكّه است، مراد از «والِدٍ وَ ما وَلَدَ» را حضرت ابراهيم و فرزندش حضرت اسماعيل دانستهاند، ولى همان گونه كه در تفسير مجمع البيان آمده است، مراد از آن، حضرت آدم و اولياء از نسل او است.
در حديث آمده است كه گوينده اين كلام «أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً» عمرو بن عبدود در جنگ خندق بوده كه گفت: سرمايه زيادى را در مبارزه با اسلام تباه كردم ولى موفق نشدم. «4»
پیام ها
1- سرزمينها مىتوانند داراى قداست باشند و شهر مكّه نيز از قديم مورد احترام و سوگند بوده است. «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ»
2- تكرار گاهى نشانه عظمت و عنايت است. بِهذَا الْبَلَدِ .... بِهذَا الْبَلَدِ
3- ارزش زمينها به ارزش ساكنان آنهاست. «وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ» (سوگند به مكّه
«1». اين معنا در حديثى در كتاب بحار، ج 24، ص 284 آمده است.
«2». لسان العرب (به نقل از تفسير راهنما).
«3». نهجالبلاغه، خطبه 226.
«4». تفسير نور الثقلين.
جلد 10 - صفحه 485
به خاطر حضور پيامبر)
4- در مقام فرزندى، دختر يا پسر تفاوتى ندارد. «وَ ما وَلَدَ»
5- زندگى بشر در متن مشقتها و سختىها قرار دارد. «فِي كَبَدٍ»
6- هر مالى كه در مسير حق صرف نشود مايه حسرت است. «أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً»
7- انسان تحت سيطره قدرت و علم الهى است. أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ...
أَ يَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ
8- نتيجه هر محاسبهاى كه جاى خدا در آن خالى باشد، پوچى و زيانكارى است. أَ يَحْسَبُ ... أَ يَحْسَبُ
9- خود بزرگ بينى در برابر خدا چه معنايى دارد؟ «أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ»
10- كسانى كه در انفاق به راه درست نروند يا مصرف آنها نابجا باشد يا نيّتشان خالص نباشد و همراه با ريا و خودنمايى و دروغ باشد، در آينده شرمنده و پشيمان خواهند شد. «أَهْلَكْتُ مالًا لُبَداً»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم