آیه 20 سوره ذاریات
<<19 | آیه 20 سوره ذاریات | 21>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (بدانید که) در روی زمین برای اهل یقین ادلهای (از قدرت الهی) پدیدار است.
در زمین برای اهل یقین نشانه هایی [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] ست.
و روى زمين براى اهل يقين نشانههايى [متقاعدكننده] است،
و در زمين براى اهل يقين عبرتهايى است،
و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است،
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«آیَاتٌ»: دلائل روشن. نشانههای آشکار. «لِلْمُوقِنِینَ»: برای افرادی که خواهان یقین هستند. کسانی که اهل یقین هستند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22»
و در زمين براى اهل يقين، نشانههايى است. و در (آفرينش) خودتان (نيز نشانههايى از قدرت، عظمت و حكمت الهى است.) پس چرا (به چشم بصيرت) نمىنگريد؟ و (تقدير و تدبير) رزق شما و آنچه وعده داده مىشويد، در آسمان و عالم بالاست.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20»
بعد از آن بيان آيات خود را فرمايد:
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ: و در زمين نشانههائى است براى استدلال بر وجود صانع و يگانگى و علم و قدرت و اراده فرط رحمت الهى، لِلْمُوقِنِينَ: براى يقين كنندگان و آنانكه زنگ ريب و شك از قلوب خود زدوده، به آيات سبحانى معرفت حاصل كنند. و تخصيص به موقنين براى آنست كه ايشان تأمل نمايند در آن و علم و يقين حاصل كنند به خالق و صانع و مدبر آن، و از جمله آيات ارضيه كه بروى زميناند بساطت آن براى سكنه، و عيون منفجره، و معادن متنوعه، و حيوانات متنفسه كه مختلفند از حيث صور و اشكال و افعال مانند چرندگان و درندگان و پرندگان و حشرات و نبات متنوعه از بقول و حبوب و اشجار و ميوجات مختلفه از حيث رنگ و طعم و بو با آنكه به يك آب نشو و نما نمايند و كوهها و صحراها و درياها و طرق آن به جهت سهولت تردد بندگان در بقاع و بلدان و آنچه در نفس زمين است از اختلاف اجزاى آن در كيفيات و خواص و منافع و غير آن، قدرت پروردگار و توحيد او را شاهدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22» فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بوستانها و كنار چشمههاى روانند
با آنكه گيرنده و قبول كنندگانند آنچه را كه داد بايشان پروردگارشان همانا ايشان بودند پيش از اين نيكوكاران بودند
آنانكه كمى از شب خواب ميكردند
و در سحرها طلب آمرزش مينمودند
و در مالهاى ايشان بهرهاى بود براى درخواستكننده و بىروزى مانده
و در زمين نشانهها است براى يقين دارندگان
و در خود شما آيا پس نظر نميكنيد
و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده ميشويد
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين همانا آن حق و درست است مثل آنكه سخن ميگوئيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر شمّهاى از احوال كفّار بيان فرموده حال اهل ايمان و تقوى را كه در آخرت ميان باغها و كنار نهرهاى جارى ميباشند و راضى و دل خوشند بنعم بىپايانى كه خداوند بايشان انعام فرموده چون در دنيا نيكوكار بودند كمى از شب را مىخوابيدند و سحرها بنماز و دعا و استغفار از خدا مشغول مىشدند چنانچه در تهذيب و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد هفتاد مرتبه استغفار نمودن در نماز وتر است آخر شب و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند براى آن و
جلد 5 صفحه 64
بخوابند و در تهذيب از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها ميخوابيدند ولى هر وقت يكى از آنها از اين پهلو بآن پهلو ميشد ميگفت الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و ممكن است تمام اينمعانى مراد باشد بحسب اشخاص و احوال و اوقات و در اموال ايشان علاوه بر حقوق واجبه الهيّه حقّى مفروض و مقرّر از خودشان بود براى كسيكه طلب كند و كسيكه طلب نكند با آنكه فقير و مستحق باشد و در كافى از صادقين عليهما السلام محروم بمحارف تفسير شده كه باز مانده از كسب و روزى را گويند و در زمين دلائلى بر علم و قدرت و وحدت و رحمت و حكمت الهى موجود است كه از شماره بيرون و از ستاره افزون مىباشد لذا گفتهاند در هر چيزى براى خدا نشانهاى است كه دلالت بر يگانگى او دارد و هر چه در عالم موجود است نمونهاى از آن در وجود انسان يافت ميشود كه هر يك منفردا و تمامى مجتمعا دلالت تام بر وجود صانع خبير بصير عليم حكيم رحيم كريم قديم دارد لذا انسانرا عالم صغير خواندهاند كه در آن عالم كبير مندرج شده است و شرح اين جمله در كتب حكمت مفصّلا ذكر شده و اينجا محتاج به بيان نيست هر كس بهر عضوى از اعضاء ظاهرى و باطنى و بسر تا پاى خود جمعا نظر كند ميفهمد كه چه خالقى دارد ولى قدرى فكر و دقت ميخواهد تا يقين حاصل شود و چون آيات انفسى دلالتش واضحتر است از آفاقى آنجا للموقنين فرموده يعنى براى كسانيكه اهل تحصيل يقين ميباشند و اينجا افلا تبصرون يعنى مگر چشم نداريد كه به بينيد اگر چه مقصود اعمال ديده بصيرت و نظر عبرت است ولى تعبير فرق ميكند و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه خدا تو را شنوا و بينا خلق فرموده خشم ميكنى و خشنود ميشوى و گرسنه و سير ميگردى و اينها همه از آيات الهى ميباشند و قمّى ره نيز مانند آنرا نقل نموده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه بچه چيز شناختى پروردگار خود را فرمود بفسخ عزيمتها و نقض همتها چون همّت نمودم پس مانع شد از همّ من و عزم كردم پس حكم كرد بر خلاف عزم من دانستم كه مدبّر امور غير از من است و در توحيد مانند اين سؤال و جواب را نيز از آنحضرت
جلد 5 صفحه 65
نقل نموده است و گفتهاند مايه ارتزاق بنى آدم باران است كه از آسمان ميبارد و بسبب آن ارزاق عباد تأمين ميشود و عذاب الهى بر اهلش از آسمان نازل ميگردد و بهشت فوق آسمان هفتم است و اين مراد از و في السماء رزقكم و ما توعدون است و از امام مجتبى عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از ارزاق خلق فرمود در آسمان چهارم است و بقدر قسمت هر كس نازل ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه باران از آسمان نازل ميگردد پس بيرون ميآيد از زمين بسبب آن قوتهاى اهل عالم و مراد از ما توعدون اخبارى است كه راجع برجعت و قيامت و غيرها از آسمان ميرسد و بعضى گفتهاند مقصود آنستكه روزى بندگان و هر چه بهر كس برسد از خير و شرّ در آسمان بتقدير الهى مقدّر شده خواه بر حسب وعده باشد خواه نباشد و با قطع نظر از اقوال و اخبار بنظر حقير محتمل است مراد از سماء عالم بالا باشد چون مشتق از سموّ است و بر جهت علو اطلاق ميشود و نزول هر فيض و هر نعمت و هر بلا و محنتى از عالم بالا در اينعالم مسلّم است و مواعيد الهيّه هم به اين منوال است و در خاتمه خداوند قسم ياد فرموده بعزت و جلال خود كه آنچه ذكر شد از عذاب كفّار و نعيم ابرار و وجود آيات و تقدير ارزاق حقّ است مانند آنكه ناطق بودن انسان حق است و جاى شبهه و ترديد نيست يعنى باين وضوح و ظهور است پس بايد باين درجه يقينى و مورد اطمينان باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ فِي الأَرضِ آياتٌ لِلمُوقِنِينَ «20»
و در زمين آياتي است از براي كساني که يقين دارند آيات زميني بسيار است و در بسياري از آيات قرآني بيان فرموده از اينكه بقدرت كامله روي آب قرار داده و كوهها بمنزله لنگر كشتي است که بتموج درياها متزلزل نشود و معدن جواهرات و فلزات قرار داده و معدن نفط و از او حيوانات و وحوش و طيور و اشجار و حبوب و نباتات رويانيده و في کل شيء له آية تدل علي انه واحد برگ درختان سبز در نظر هوشيار هر ورقش دفتريست معرفت كردگار لذا بطور اجمال ميفرمايد:
وَ فِي الأَرضِ آياتٌ لكن كساني که قلوب آنها سياه شده درك نميكنند و مستند بطبيعت ميدانند كساني که درك ميكنند كساني هستند که ايمان آنها بحد يقين رسيده که ميفرمايد:
«ما رايت شيئا الا و رايت اللّه قبله و بعده و معه».
لِلمُوقِنِينَ و از براي يقين هم مراتبي است، علم اليقين عين اليقين حق اليقين، علم اليقين از روي دليل و برهان و منطق يقين پيدا كند. عين اليقين از روي مشاهده و حس آثار قدرت را به بيند بچشم بصيرت، حق اليقين. که بنور ايمان و افاضه حق قلب روشن شود که هيچ گونه غفلتي و نسياني و ريبي در او راه نيابد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- نشانههای خدا در وجود شماست آیا نمیبینید؟
در تعقیب آیات پیشین که پیرامون مسأله معاد و صفات دوزخیان و بهشتیان سخن میگفت در اینجا سخن از نشانههای خدا در زمین و در وجود خود انسان است، تا از یکسو به مسأله توحید و شناخت خدا و صفات او که مبدأ حرکت به سوی همه خیرات است آشنا شوند، و از سوی دیگر به قدرت او بر مسأله معاد و زندگی پس از مرگ، چرا که خالق حیات در روی زمین و این همه عجائب و شگفتیها قادر بر تجدید حیات نیز میباشد.
نخست میفرماید: «و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است» (وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ).
به راستی نشانههای حق و قدرت بیپایان و علم و حکمت نا محدود خدا در
ج4، ص540
همین کره خاکی آنقدر فراوان است که عمر هیچ انسانی برای شناخت همه آنها کافی نیست.
بد نیست در اینجا به گوشهای از سخنان یکی از دانشمندان معروف جهان که در این زمینه مطالعات زیادی دارد گوش فرا دهیم.
کرسی موریسین میگوید: «در تنظیم عوامل طبیعی منتهای دقت و ریزه کاری به کار رفته است، مثلا اگر قشر خارجی کره زمین ده پا ضخیمتر از آنچه هست میبود اکسیژن- یعنی ماده اصلی حیات- وجود پیدا نمیکرد، یا هر گاه عمق دریاها چند پا بیشتر از عمق فعلی بود آن وقت کلیه اکسیژن و کربن زمین جذب میشد و دیگر امکان هیچ گونه زندگی نباتی و یا حیوانی در سطح خاک باقی نمیماند».
و در جای دیگر میگوید: «تنها بیست و یک در صد از هوای اطراف زمین اکسیژن است ... اگر مقدار اکسیژن موجود در هوا به جای بیست و یک در صد پنجاه در صد بود تمام مواد سوختنی این عالم محترق میشد، و اگر جرقهای به درختی در جنگلی میرسید، تمام جنگل بطور کامل میسوخت»!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم