آیه 5 سوره ذاریات

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۰۰:۵۱ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ|سوره=51|آیه =5}} {{مشخصات آیه |شماره...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ

مشاهده آیه در سوره


<<4 آیه 5 سوره ذاریات 6>>
سوره : سوره ذاریات (51)
جزء : 26
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

قسم به اینان که آنچه شما را وعده دادند همه صدق و حقیقت است.

که بی تردید آنچه را [از اوضاع و احوال روز جزا] به شما وعده می دهند، راست ویقینی است.

كه آنچه وعده داده شده‌ايد راست است،

كه آنچه شما را وعده مى‌دهند راست است،

(آری سوگند به همه اینها) که آنچه به شما وعده شده قطعاً راست است؛

ترجمه های انگلیسی(English translations)

indeed what you are promised is true,

What you are threatened with is most surely true,

Lo! that wherewith ye are threatened is indeed true,

Verily that which ye are promised is true;

معانی کلمات آیه

«تُوعَدُونَ»: وعد و وعید داده می‌شوید.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً «4» إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5» وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6»

پس به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مى‌كنند سوگند. كه آنچه وعده داده مى‌شويد، قطعاً راست است. و حتماً (روز) جزا واقع‌شدنى است.

نکته ها

«ذاريات» جمع «ذارية» به معناى بادهاى شديد، از «ذرو» به معناى پاشيدن و پراكندن است. «وقر» به معناى بار سنگين و مراد از آن در اينجا ابرهاى پرباران مى‌باشد.

«جاريات» به معناى كشتى‌ها يا نهرهاى روان است.

بر اساس روايات، مراد از «ذاريات»، بادها ومراد از «حاملات»، ابرها ومقصود از «جاريات»، كشتى‌ها و منظور از «مقسّمات»، فرشتگانى هستند كه ارزاق را تقسيم مى‌كنند. «1»

«يسر»، ضد «عسر» و به معناى آسانى است. مراد از «فَالْجارِياتِ يُسْراً» كشتى‌هايى است كه به آسانى و آرامى حركت مى‌كنند.

بادها كه عامل حركت كشتى‌ها و ابرها كه مايه‌ى بركت زمين هستند، در اين آيات مورد

«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 9 - صفحه 241

سوگند خداوند واقع شده‌اند.

حيات بشر، حيوانات و گياهان در گرو باران است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح گياهان نقش مهمى دارند.

نقش كشتى در زندگى گذشته وحال بشر بر كسى پوشيده نيست. وسيع‌ترين، ارزان‌ترين و كم حادثه‌ترين راه‌ها، راه‌هاى دريايى و سفر با كشتى است. زمانى نقش آن معلوم مى‌شود كه چند روزى كشتى‌هاى جهان متوقّف شوند.

امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» ملائكه‌اى هستند كه هر روز ارزاق مردم را بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد تقسيم مى‌كنند. «1»

در تقسيم ارزاق، به هر فرد و قبيله و منطقه‌اى، سهمى و چيزى داده مى‌شود و چيز ديگرى داده نمى‌شود، تا براى جبران كمبود، مسئله مشاركت، تعاون، رقابت، تجارت، حركت و ابتكار راه بيفتد و هيچ فرد و قبيله‌اى، خود را از هر جهت بى‌نياز نبيند و دست به طغيان نزند. آرى تنگناها در كنار گشايش‌ها، به طور حكيمانه‌اى قرار گرفته است. «قرن بسعتها عقابيل فاقتها» «2»

توجّه به قدرت‌نمايى خداوند در باد و ابر و كشتى، پذيرفتن معاد را براى انسان آسان مى‌كند. در آغاز اين سوره با چهار سوگند پياپى، قطعى بودن وقوع قيامت بيان شده است.

حروف‌ «إِنَّما» و «ان»، حرف «لام» در كلمات‌ «لَصادِقٌ» و «لَواقِعٌ» و جمله اسميه، همه نشانه‌ى تأكيد هستند.

نمونه‌هايى از وعده‌هاى الهى كه در دنيا محقّق شده است:

خداوند به مادر موسى دستور داد كه نوزادش را به آب افكند و به او فرمود: ما او را به تو برمى‌گردانيم و از پيامبرانش قرار مى‌دهيم، «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» «3» اين وعده بزرگ صورت پذيرفت.

خداوند به پيامبر اسلام وعده داد كه تو را در برابر مسخره‌كنندگان كفايت مى‌كنيم، «إِنَّا

«1». من لايحضر، ج 1، ص 504.

«2». نهج‌البلاغه، خطبه 91.

«3». قصص، 7.

جلد 9 - صفحه 242

كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» «1» وعده داد نام تو را بلند مى‌گردانيم، «وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» «2» و به وعده‌هاى خود عمل كرد.

خداوند، بارها پيروزى حقّ بر باطل و خوش عاقبتى اهل تقوا را وعده داده و به وعده‌اش عمل كرده است. نام امام حسين عليه السلام ماند و نام قاتلان او محو شد.

كسانى‌كه به وعده خود عمل نمى‌كنند يا عاجزند يا حيله‌گر و يا فراموشكار و ذات مقدّس الهى از تمام اين عيب‌ها به دور است.

پیام ها

1- سوگند به پديده‌هاى طبيعى همچون ابر و باد و باران، توجّه اسلام را به كشف قوانين هستى و تدبير حاكم بر آنها در جهت خداشناسى نشان مى‌دهد. وَ الذَّارِياتِ‌ ... فَالْحامِلاتِ‌ ... فَالْجارِياتِ‌ ...

2- خداوند امور انسان را از طريق فرشتگان به انجام مى‌رساند. و «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً»

3- قرآن، براى اعتلاى فكر بشر، او را به محسوسات و غير محسوسات، متوجّه مى‌سازد. وَ الذَّارِياتِ‌ ... و فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً

4- در برابر ترديد ديگران، بايد با قاطعيّت و صلابت و صراحت از حق سخن گفت. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ» (كلمه انّ و حرف لام، براى تأكيد است)

5- وعده معاد و سرانجام جهان، مستمر و پى در پى بوده است. «تُوعَدُونَ»

6- خداوندى كه در هستى آن همه قدرت‌نمايى كرده است، از عمل به قولش عاجز نيست. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ»

7- اين همه اسباب طبيعى و غير طبيعى، (باد و ابر و كشتى و فرشته)، تنها براى خوردن و مردن و نيست شدن نيست. «وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ»

8- خداوند، هم به وعده‌هايى كه در دنيا داده عمل مى‌كند و هم به وعده‌هايى كه براى آخرت داده است. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ»

«1». حجر، 95.

«2». شرح، 4.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌9، ص: 243

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5»

إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ‌: جز اين نيست كه آنچه وعده داده شديد به آن از حشر و نشر و ثواب و عقاب و احوال معاد، هر آينه راست و درست است و خلافى نيست اصلا در وقوع آن، و آنچه وعده فرموده خداى تعالى صدق است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً «1» فَالْحامِلاتِ وِقْراً «2» فَالْجارِياتِ يُسْراً «3» فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً «4»

إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5» وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6» وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ «7» إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ «8» يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ «9»

قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ «10» الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ «11» يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ «12» يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ «13» ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «14»

ترجمه‌

سوگند به پراكنده‌كنندگان پراكنده كردنى‌

پس به حمل- كنندگان بار گران را

پس به روندگان بآسانى‌

پس به قسمت‌كنندگان كار را

همانا آنچه وعده داده ميشويد هر آينه راست است‌

و همانا جزا واقع و حاصل است‌

قسم به آسمان داراى راههاى خوب مزين‌

همانا شما در گفتارى مختلف با يكديگريد

رو گردانده ميشود از آن كسيكه رو گردانده شده باشد

لعنت بر دروغگويان‌

آنها كه در جهلى فرا گيرنده بيخبر و غافلانند

ميپرسند كى خواهد بود روز جزا

روز كه آنها در آتش دوزخ سوخته و معذب شوند

بچشيد سوختن و عذاب خود را اينست آنچه كه در وقوعش شتاب مينموديد.

تفسير

خداوند متعال در ابتداء اين سوره مباركه قسم ياد فرموده ببادهاى پراكنده كننده خاك و خاشاك زمين را و بأبرهاى حمل كننده بار گران باران را و بكشتيهاى جارى شونده در دريا بسهولت و آسانى بكمك باد و به ملائكه‌اى كه مقسّم امور و ارزاق بندگانند كه آنچه وعده داده شده‌ايد از ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ و صراط و ميزان و غيرها راست است و روز جزا حاصل و واقع خواهد شد جاى شك و ترديد نيست چنانكه بطرق معتبره اينمعنى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده و در فقيه از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه المقسّمات امرا ملائكه تقسيم كننده روزيهاى بنى آدمند ما بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب پس كسيكه بخوابد در آنوقت‌

جلد 5 صفحه 62

خوابيده است از روزيش و معمولا قسم براى تأكيد كلام ياد ميشود و بايد بچيزى تعلق بگيرد كه قدر و منزلتى در خارج داشته باشد و باد و باران و كشتى‌رانى، وسائل ارتزاق و تجارت مردم است و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه جائز نيست از براى احدى كه قسم ياد نمايد مگر بخداى تعالى ولى خدا قسم ياد ميكند بآنچه بخواهد از خلقش و در كافى هم از امام باقر عليه السّلام اينمعنى نقل شده است و بر حسب قاعده اصول دين بايد بدليل و برهان ثابت شود و قسم براى اثبات آن كافى نيست ولى براى نفوس ضعيفه كه قاصر از فهم دليل ميباشند ظاهرا يقين از هر راهى پيدا شود كافى است و براى عقول قويّه هم قسم خدا قطعا مؤكّد اعتقاد است و خداوند به بيانات و وجوه متعدّده كه مزيدى بر آن متصوّر نيست اثبات معاد را فرموده بود و اينك بقسم تأييد و تأكيد شده و محتمل است خدا خواسته باشد بآنچه قسم ياد نموده است بآن كه معلوم است بدون مدبّر كامل وجود پيدا نميكند استدلال بر معاد فرموده باشد كه چنين قادر حكيمى بامر عبث اقدام نمينمايد و نيز خداوند قسم ياد فرموده بآسمانى كه داراى راههائى كه مسير كواكب سيّاره و مزيّن و آراسته بثوابت است ميباشد چنانچه گفته‌اند و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آسمان داراى حسن و زينت است براى اثبات آن كه مردم مشرك يا منافق در سخنان مختلفى هستند در باره پيغمبر و امام و قرآن گاه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را ساحر و گاه شاعر و گاه مجنون خوانند و امام را گاه رياست طلب گاه شوخ و گاه بى‌سياست دانند قرآن را گاه سحر و گاه شعر و گاه افسانه نامند منصرف ميشود از دين حق كسيكه منصرف از هر حق و حقيقت و خير و سعادتى باشد خدا بكشد دروغگويان يا بحدس و گمان در دين سخنرانان را آنها كه غرق در جهل و نادانى شدند و منغمر در معصيت و نافرمانى گشتند و بكلّى از ياد خدا و تفكر در آياتش غفلت كردند بطور استهزاء ميپرسند كجا و كى خواهد بود روز مجازات ما بايد بآنها گفته شود آنروزى است كه در آتش جهنّم گداخته شويد بشما ميگويند بچشيد عذاب گداخته شدن خودتان را در آتش جهنّم اين همان بود كه شما در آمدنش عجله داشتيد و ميخواستيد وقتش را بدانيد و باور نميكرديد و در كافى از

جلد 5 صفحه 63

امام باقر عليه السّلام قول مختلف باختلاف در امر ولايت و يؤفك عنه من افك بكسانيكه منصرف از ولايتند و در نتيجه منصرف از بهشت شده‌اند تفسير شده و قمّى ره نيز اينمعنى را نقل نموده و خرّاصون را بكسانيكه بحدس و مظنّه در دين رأى دادند نه بعلم و يقين تفسير فرموده است و حقير باين ملاحظه و حفظ ظاهر آيه و اقوال مفسرين بيان را مبنى بر تعميم در قول مختلف و ترديد در خرّاصون نمودم و اللّه تعالى اعلم بالصواب.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنَّما تُوعَدُون‌َ لَصادِق‌ٌ «5»

جواب‌ قسم‌ ‌است‌ جز ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ آنچه‌ وعده‌ داده‌ شده‌ايد راست‌ ‌است‌ خداوند آنچه‌ خبر دهد و بفرمايد ‌هر‌ آينه‌ صدق‌ و مطابق‌ ‌با‌ واقع‌ ‌است‌. وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ حَدِيثاً نساء ‌آيه‌ 89 وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ قِيلًا نساء ‌آيه‌ 121 و مقرون‌ بقسم‌ ‌براي‌ تاكيد ‌است‌ ‌که‌.

إِنَّما تُوعَدُون‌َ ‌از‌ جنة و نار و ثواب‌ و عقاب‌ و ميزان‌ و صراط و ساير خصوصيات‌، ‌پس‌ ‌از‌ مرگ‌ ‌از‌ قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر و بعث‌ و نشر و نامه عمل‌ تماما.

لَصادِق‌ٌ جاي‌ انكار و ريب‌ و شك‌ نيست‌، بلكه‌ مسئله معاد ‌از‌ ضروريات‌ عقليه‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 5)- بعد از ذکر این چهار سوگند- که همه بیانگر اهمیت مطلبی است که بعد از آن می‌آید- می‌فرماید: «آنچه به شما وعده داده شده قطعا راست است» (إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع