آیه 69 سوره یونس

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۴۸ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا ي...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<68 آیه 69 سوره یونس 70>>
سوره : سوره یونس (10)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

بگو: هرگز آنان که به خدا نسبت دروغ دهند نجات و رستگاری ندارند.

بگو: کسانی که بر خدا دروغ می بندند، یقیناً رستگار نمی شوند.

بگو: «در حقيقت كسانى كه بر خدا دروغ مى‌بندند، رستگار نمى‌شوند.»

بگو: آنها كه به خدا دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.

بگو: «آنها که به خدا دروغ می‌بندند، (هرگز) رستگار نمی‌شوند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘Indeed those who fabricate lies against Allah will not be felicitous.’

Say: Those who forge a lie against Allah shall not be successful.

Say: Verily those who invent a lie concerning Allah will not succeed.

Say: "Those who invent a lie against Allah will never prosper."


تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ «69»

بگو: همانا كسانى كه بر خداوند دروغ مى‌بندند، رستگار نمى‌شوند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (69)

بعد از آن وعيد و عقاب مفترين و رستگار نبودن آنان را اعلام فرمايد:

قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ‌: بگو اى پيغمبر و اعلان كن مفترين را كه بتحقيق آن كسانى كه افترا كنند و نسبت دهند بر خداى متعال دروغ را به اتخاذ ولد يا شريك و غير آن. لا يُفْلِحُونَ‌: فائز نشوند به چيزى از ثواب، يا رستگار نشوند در آخرت، يا ايمان نياورند و رستگارى نيابند، يا ظفر و بقا و فلاحى براى آنها نباشد؛ زيرا باطل را جولانى، و حق را سريانى است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (68) قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (69) مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)

ترجمه‌

گفتند گرفت خدا فرزندى منزّه است او او است بى‌نياز مر او را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است نيست نزد شما هيچ حجّتى بر اين آيا ميگوئيد نسبت بخدا آنچه را نميدانيد

بگو همانا آنانكه مى‌بندند بر خدا دروغ را رستگار نميشوند

بهره‌اى است در دنيا پس بسوى ما است باز گشت ايشان پس ميچشانيم آنها را عذاب سخت براى آنكه بودند كه كافر ميشدند.

تفسير

جمعى از كفّار قريش ميگفتند ملائكه دختران خدايند و يهود معتقد بودند عزير پسر خدا است و نصارى مسيح را پسر خدا ميدانستند و چون بآنها اعتراض ميشد كه توالد و تناسل ملازم با ازدواج و جسميّت است ميگفتند خدا آنانرا برسم اولادى قبول كرده و ولد گرفته لذا خداوند آنها را اولا به تنزيه ذات احديّت از هر نقص ردّ فرموده كه مفاد كلمه سبحانه است و مفيد تعجّب است از مقاله فاسده آنها و ثانيا بيان فرموده كه اتّخاذ ولد بواسطه ضعف و فقر و احتياج است و خداوند بى‌نياز از ماسوى است و تمام مخلوق آسمانها و زمين مملوك و مقهور اراده اويند پس چه احتياج به اتّخاذ ولد دارد و ثالثا نفى حجّت از دعاوى آنها فرموده براى اشاره بآنكه ادّعاء بدون دليل پذيرفته نيست و در خاتمه توبيخ و ملامت شده‌اند بر جهالت و نادانى و نسبت دادن آنها بخداوند امرى را كه مبرّى از آنست و آنها هم علم بآن ندارند چون از اقامه برهان بر آن عاجز شدند و قول بدون دليل جهل است و در دو آيه اخيره تصريح‌

جلد 3 صفحه 34

شده است كه اين قبيل افتراء بستن بخدا موجب كفر و خلود در آتش و نديدن روى فلاح و رستگارى است چند روزى در اين دنياى دنى بايد باين موهومات سر گرم باشند تا اجل آنها برسد و در پيشگاه الهى با روى سياه حاضر شوند و بجزاى عقائد باطله و اعمال فاسده خودشان برسند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ لا يُفلِحُون‌َ (69)

بگو اي‌ ‌رسول‌ محترم‌ محققا كساني‌ ‌که‌ ‌بر‌ خداوند افتراء ميزنند و ‌از‌ روي‌ دروغ‌ نسبت‌ ميدهند اينها رستگار نميشوند.

قُل‌ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفتَرُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ الكَذِب‌َ گذشت‌ ‌در‌ چند ‌آيه‌ قبل‌ معناي‌ افتراء و فرق‌ ‌بين‌ ‌او‌ و كذب‌ بعموم‌ و خصوص‌ مطلق‌ احتياج‌ بتكرار نيست‌ فقط ‌در‌ كلمه‌ لا يُفلِحُون‌َ چند كلمه‌ صحبت‌ ميداريم‌:

اولا ‌هر‌ چيزي‌ ‌که‌ داراي‌ اجزاء و شرائطي‌ ‌باشد‌ بفقدان‌ يكي‌ ‌از‌ اجزاء و شرائط ‌آن‌ فاقد ميشود، ‌در‌ مركبات‌ ارتباطيه‌ مثل‌ نماز و امثال‌ ‌آن‌ فلاح‌ و رستگاري‌ منوط و مربوط باموري‌ ‌است‌ ‌از‌ ايمان‌ بجميع‌ عقائد حقّه‌ و ثبات‌ ‌آن‌ ‌تا‌ زمان‌ فوت‌ و موانعي‌ ‌هم‌ ايجاد نشود ‌از‌ انكار ضروري‌ ‌ يا ‌ بدعت‌ ‌در‌ دين‌ ‌ يا ‌ اهانت‌ بمقدسات‌ ديني‌ ‌که‌ موجب‌ زوال‌ ايمان‌ ميشود و مقرون‌ شدن‌ باعمال‌ صالحه‌ و تقواي‌ ‌از‌ معاصي‌ كبار چنانچه‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ تصريح‌ ‌شده‌ ‌که‌ بفقدان‌ ‌هر‌ يك‌ فلاح‌ فاقد ميشود مگر آنكه‌ تدارك‌ كند برجوع‌ و توبه‌ و شفاعت‌ آنهم‌ خاص‌ باهل‌ ايمان‌ ‌است‌ و البته‌ افتراء بخدا و كذب‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ ‌هم‌ ايمان‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ ميبرد و ‌هم‌ گناه‌ بسيار بزرگي‌ ‌است‌ و ‌با‌ ‌اينکه‌ وصف‌ هرگز روي‌ فلاح‌ و رستگاري‌ ‌را‌ نخواهد ديد سيّما خداوند خبر داده‌ ‌که‌ اينها رستگار نميشوند وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ قِيلًا نساء ‌آيه‌ 121 وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ حَدِيثاً نساء ‌آيه‌

جلد 10 - صفحه 89

426

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 69)- در این آیه سر انجام شوم افترا و تهمت بر خدا را بازگو می‌کند روی سخن را متوجه پیامبرش کرده و می‌گوید: «به آنها بگو: کسانی که بر خدا افترا می‌بندند و دروغ می‌گویند هرگز روی رستگاری را نخواهند دید» (قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع