آیه 60 سوره اعراف
<<59 | آیه 60 سوره اعراف | 61>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
مهتران قومش گفتند که ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم.
اشراف و سران قومش گفتند: مسلماً ما تو را در گمراهی آشکار می بینیم!
سران قومش گفتند: «واقعاً ما تو را در گمراهى آشكارى مىبينيم.»
مهتران قومش گفتند: تو را به آشكارا در گمراهى مىبينيم.
(ولی) اشراف قومش به او گفتند: «ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«الْمَلأُ»: اشراف رؤساء و زعماء.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «60»
سران قوم او گفتند: همانا ما تو را در گمراهى آشكارى مىبينيم.
نکته ها
نمونهى «بلد خبيث» كه در آيهى قبل مطرح بود، قوم نوح بودند كه هر چه حضرت نوح فرياد زد، به جايى نرسيد. داستان حضرت نوح عليه السلام در سورههاى نوح، صافّات، اسراء، احزاب، يونس، مؤمنون و قمر آمده است.
«خوف»، جنبه مثبت نيز دارد، ولى «جُبن»، فقط ترسِ منفى و ناپسند است. «جبن»، ناشى از خودكمبينى است و «خوف»، گاهى مولود واقعبينى و هوشيارى نسبت به خطرهاست.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «نوح عليه السلام اوّلين پيامبر اولوا العزمى است كه از طرف خداوند به رسالت عامّه مبعوث شد». «1» دعوت حضرت نوح جهانى بود، چون قوم او همهى مردم آن روز زمين بودند و حضرت در نفرين خود همهى كافران روى زمين را نفرين كرد، «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» «2» و همهى جهانيان غرق شدند.
حضرت نوح عليه السلام 950 سال مردم را دعوت به توحيد كرد، «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» «3» آنها نه تنها ايمان نياوردند، بلكه از آن حضرت دورى كرده، «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «4» و او را مورد آزار و شكنجه قرار مىدادند. به قدرى مىزدند كه بيهوش بر زمين مىافتاد؛ امّا
«1». تفسير درّالمنثور.
«2». نوح، 26.
«3». عنكبوت، 14.
«4». نوح، 6.
جلد 3 - صفحه 88
هنگامى كه به هوش مىآمد مىگفت: «الّلهم اهدِ قومى فانّهم لا يعلمون» خدايا! قوم مرا هدايت كن كه آنان ناآگاهند.
پیام ها
1- با اينكه رسالت نوح عليه السلام جهانى بود، ابتدا از قوم خود شروع كرد. «يا قَوْمِ»
2- دعوت به توحيد و خداپرستى، سرآغاز دعوت انبيا و از مشتركات همهى اديان الهى است. «اعْبُدُوا اللَّهَ»
3- دليل يكتاپرستى، يكتايى وبىشريك بودن خداوند است. اعْبُدُوا اللَّهَ ... ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ
4- خداشناسى و ايمان به خدا، از همان ابتدا و در طول تاريخ بوده است.
(حضرت نوح كه قبل از حضرت ابراهيم، موسى وعيسى عليهم السلام بود، به مردم گفت: خدا را عبادت كنيد، كه اين بيانگر شناخت آنان نسبت به خداوند است) «يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ»
5- انبيا، دلسوزان واقعى بشرند. يا قَوْمِ ... إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ
6- مخالفان انبيا هميشه، گروهى از اشراف و سردمداران بودهاند كه زرق و برق ثروت و قدرت آنان، چشم مردم را پر مىكرده است. «الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ»
7- بدتر از ايمان نياوردن، گمراه دانستن انبياست. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ» آرى، وقتى فطرت مسخ شود، راهنماى واقعى را گمراه مىپندارد. امروز نيز گروهى كه خود را روشنفكر مىدانند، رهروان پيامبر را مرتجع و سادهلوح مىپندارند.
8- كسى كه در پى پديد آوردن نظام توحيدى و براندازى نظام شرك است، بايد انتظار هرگونه تهمت و توهين را داشته باشد. «لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
9- مخالفان، در تهمتزدن سخت و جدّى هستند. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 89
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (60)
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ: گفتند اكابر و اعاظم از قومش در جواب او: إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ: بدرستى كه هر آينه ما مىدانيم و مىبينيم كه تو در ضلالت آشكار افتادى، چه دعوت تو ما را به عبادت خداى واحد و ترك اصنام و اوثان قديمه خود، دليل قطعى است كه تو گمراه شدى علانية. مراد به رؤيت نزد بعضى رؤيت بصر، و نزد جمعى مراد معرفت و يا علم است. و اسناد ضلالت به آن حضرت به جهت آن بود كه حضرت نوع عليه السّلام به قول، تكليف به عبادت، و دعوت به توحيد و نبوت و معاد مىكرد، و آنها خلاف ملت و كيش خود پنداشته، لذا نسبت ضلالت به آن حضرت دادند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 60 تا 61
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (60) قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (61)
جلد 2 صفحه 438
ترجمه
گفتند جماعتى از قومش همانا ما مىبينيم ترا در گمراهى آشكار
گفت اى قوم من نيست در من گمراهى ولى من پيغمبرم از پروردگار جهانيان.
تفسير
ملاء اشراف قومند كه مجالس از وجود آنها در انظار مردم مملو و پر جلوه ميكند و قوم جماعتى را گويند كه بامرى قيام نمايند ايشان چون نسبت گمراهى را بحضرت نوح با تاكيد و مبالغه دادند آنحضرت هم جواب آنها را مطابق با سؤال داد كه فرمود هيچ نحو گمراهى مساس به من ندارد فقط من پيغمبر از جانب خداوندم كه براى هدايت شما آمدهام و براى دلجوئى آنها را نسبت بخود داد و قوم را اضافه بياء متكلم نمود كه كسره دلالت بر آن دارد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ المَلَأُ مِن قَومِهِ إِنّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (60)
گفتند جماعتي از قوم نوح که محققا ما تو را ميبينيم که در گمراهي آشكارا هستي قالَ المَلَأُ مِن قَومِهِ قوم نوح دو قسمت بودند يك قسمت که ايمان آورده بودند بسيار كم بودند چنانچه ميفرمايد وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلّا قَلِيلٌ هود آيه 40، و عدد آنها چه مقدار بود كلمات مفسرين و اخبار مختلف است و شايد بالغ بر هشتاد نفر که اصحاب سفينه بودند، و قسمت دوم که بسيار بودند ايمان نياوردند و خطاب هم بنوح شده که ديگر كسي بتو ايمان نخواهد آورد وَ أُوحِيَ إِلي نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤمِنَ مِن قَومِكَ إِلّا مَن قَد آمَنَ فَلا تَبتَئِس بِما كانُوا يَفعَلُونَ هود آيه 36.
إِنّا لَنَراكَ رؤيت يعني معتقديم و يقين داريم و بقلب مشاهده ميكنيم فِي ضَلالٍ مُبِينٍ چه ضلالتي بالاتر از ترك اصنام و آلهه آنها است و قول ببطلان آنها و اينکه نسبت که تمام كفار و مشركين بانبياء دادند بلكه آنها را كذاب و مفتري و ساحر و مجنون گفتند و خداوند در قرآن مجيد در موارد زيادي نقل فرموده بلكه حضرت نوح را اذيت بسيار ميكردند و سنگ ميزدند تا اندازهاي که ضعف ميكرد و در ميان جاده ميافتاد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 60)- ولی قوم نوح به جای این که از دعوت اصلاحی این پیامبر بزرگ که توأم با نهایت خیرخواهی بود استقبال کنند، به آیین توحید بپیوندند و دست از ستم و فساد بردارند «جمعی از اشراف و ثروتمندان قوم او (که منافع خود را با بیداری مردم در خطر میدیدند، و مذهب او را مانعی بر سر راه هوسرانیها و هوسبازیهای خویش مشاهده میکردند) صریحا در جواب نوح گفتند: ما تو را در گمراهی آشکار میبینیم» (قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم