آیه 172 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۴۰ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<171 آیه 172 سوره بقره 173>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

ای اهل ایمان، روزی حلال و پاکیزه‌ای که ما نصیب شما کرده‌ایم بخورید و شکر خدا به جای آرید اگر شما خالص خدا را می‌پرستید.

ای اهل ایمان! از انواع میوه ها و خوردنی های پاکیزه ای که روزی شما کرده ایم، بخورید و خدا را سپاس گزارید، اگر فقط او را می پرستید.

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از نعمتهاى پاكيزه‌اى كه روزى شما كرده‌ايم، بخوريد و اگر تنها او را مى‌پرستيد خدا را شكر كنيد.

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از آن چيزهاى پاكيزه‌اى كه روزى شما كرده‌ايم، بخوريد و اگر خدا را مى‌پرستيد، سپاسش را به جاى آوريد.

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از نعمتهای پاکیزه‌ای که به شما روزی داده‌ایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید؛ اگر او را پرستش می‌کنید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O you who have faith! Eat of the good things We have provided you, and thank Allah, if it is Him that you worship.

O you who believe! eat of the good things that We have provided you with, and give thanks to Allah if Him it is that you serve.

O ye who believe! Eat of the good things wherewith We have provided you, and render thanks to Allah if it is (indeed) He Whom ye worship.

O ye who believe! Eat of the good things that We have provided for you, and be grateful to Allah, if it is Him ye worship.

معانی کلمات آیه

«طَیِّبَاتِ»: چیزهای پاک. مراد خوراکیهای لذیذ یا رزق حلال است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«172» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ‌

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از نعمت‌هاى پاكيزه‌اى كه به شما روزى داده‌ايم بخوريد و شكر خدارا به جاى آوريد. اگر فقط او را پرستش مى‌كنيد.

نکته ها

از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده است كه خداوند مى‌فرمايد: من مردم را خلق مى‌كنم، امّا آنان غير مرا مى‌پرستند. من به آنان روزى مى‌دهم، امّا آنان شكر ديگرى را مى‌نمايند. «1»

قرآن، هرگاه بنا دارد انسان را از كارى منع كند، ابتدا راههاى مباح آنرا مطرح كرده و سپس موارد نهى را بيان مى‌كند. چون مى‌خواهد در آيات بعد، مردم را از يك سرى خوردنى، منع و نهى كند، در اين آيه راههاى حلال را بازگو نموده است.

شكر مراحلى دارد. گاهى با زبان است و گاهى با عمل. شكر واقعى آن است كه نعمت‌ها در

«1». تفسير صافى.

جلد 1 - صفحه 261

راهى مصرف شود كه خداوند مقرر نموده است.

هدف اصلى از آفرينش نعمت‌هاى طبيعى، بهره بردن مؤمنان است. در سه آيه قبل فرمود:

اى مردم! از آنچه در زمين است بخوريد. در اين آيه مى‌فرمايد: اى مؤمنان! از نعمت‌هاى دلپسندى كه براى شما روزى كرده‌ام بخوريد. شايد در اين اختلاف تعبير، رمزى باشد و آن اينكه هدف اصلى، رزق‌رسانى به مؤمنان است، ولى ديگر مردم هم در كنار آنها بهره‌مى‌برند. همانگونه كه هدف اصلىِ باغبان از آبيارى، رشد گلها ودرختانِ ميوه است، گرچه علف‌هاى هرز وتيغها نيز به نوايى مى‌رسند.

شايد بتوان گفت كه از هركس توقّع خاصّى است. از مردم عادّى، توقّع آن است كه پس از خوردن، دنبال گناه و وسوسه‌هاى شيطان و فساد نروند؛ «يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا ... وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» «1» ولى از اهل ايمان اين توقّع است كه پس از خوردن، به دنبال عمل صالح و شكرگزارى باشند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا ... وَ اشْكُرُوا» و «يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا ... وَ اعْمَلُوا صالِحاً» «2»

پیام ها

1- خودسازى و زهد و تقوا، منافاتى با بهره‌گيرى از طيّبات ندارد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ»

2- در مكتب اسلام، مادّيات مقدّمه‌ى معنويات است. «كُلُوا، وَ اشْكُرُوا، تَعْبُدُونَ»

3- اسلام در تغذيه، به بهداشت توجّه دارد. «طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ»

4- قبل از تأمين زندگى مردم ومحبّت به آنان، توقّعى نداشته باشيد. «كُلُوا ... وَ اشْكُرُوا»

5- شكر، نشانه‌ى خداپرستى و توحيد ناب است. اگر انسان رزق را نتيجه فكر اقتصادى، تلاش، مديريّت، سرمايه و اعتبارات خود بداند، براى خداوند سهمى قايل نخواهد بود تا او را شكر كند. «وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ»

«1». بقره، 168.

«2». مؤمنون، 51.

جلد 1 - صفحه 262

6- شكر، نمونه روشن عبادت است. «وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ ... تَعْبُدُونَ»

7- شكر خداوند، واجب است. «كُلُوا ... وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ»

8- خداپرست، آنچه را خدا حلال شمرده، از پيش خود حرام نمى‌كند. «كُلُوا ... إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه تصديق نموديد يگانگى خدا و معتقدات حقه ايمانيه را، كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ‌: بخوريد بر وجه اباحه بعض از حلال آنچه روزى ساختيم شما را. در آيه شريفه قبل خطاب به كافه مردمان فرموده به خوردن حلال، و در اين آيه به خطاب تشريفى مؤمنين را امر فرمايد به خوردن حلال كه روزى آنها باشد.

تنبيه: آيه شريفه دو مطلب عمده را تذكر فرمايد:

مطلب اول- اولين وظيفه مؤمنين در زندگانى كسب حلال و خوردن حلال مى‌باشد كه تأثير تامّه دارد در وصول به سعادت نفسانى و ترقيات انسانى و موجب توفيق و قبولى طاعات و عبادات است؛ چنانچه در حديث قدسى فرمايد:

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 316

يا احمد انّ العبادة عشرة اجزاء تسعة منها طلب الحلال فاذا طيبت مطعمك و مشربك فانت فى حفظى و كنفى. «1» خداى تعالى فرمايد يا احمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عبادت ده جزء باشد، نه جزء آن طلب حلال است، پس هر گاه حلال شد مطعم و مشرب تو، پس تو در حفظ و حمايت من هستى.

و حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در وصاياى به كميل بن زياد فرمايد:

يا كميل انّ اللّسان يبوح من القلب و القلب يقوى من الغذاء فانظر فيما تغذّى قلبك و جسمك فان لم يكن ذلك حلالا لم يقبل اللّه تسبيحك و لا شكرك: «2» يعنى اى كميل بدرستى كه زبان تراوش كند از قلب، و قلب قوّت يابد از غذا، پس تأمل كن در آنچه تغذيه نمايد قلب و جسم تو. پس اگر آن حلال نباشد، قبول نفرمايد خدا تسبيح و شكر تو را.

مطلب دوم- دلالت دارد بر آنكه روزى كه خدا مقرر فرموده حلال است نه حرام، و احاديث بسيار نيز وارد شده از جمله در كتاب كافى- از حضرت باقر عليه السّلام فرمود حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حجة الوداع: بدرستى كه جبرئيل عليه السّلام وحى نمود كه هيچ نفسى نميرد مگر آنكه استكمال نمايد روزى خود را، پس بترسيد خدا را و مختصر كنيد طلب را و وادار ننمايد كندى روزى از آنكه طلب نمائيد به چيزى از معصيت خدا. بدرستى كه خدا تقسيم فرموده روزى را ميان خلق خود حلال، و تقسيم نفرموده به حرام؛ پس هر كه پرهيز كند خدا را و صبر كند، مى‌آيد او را روزى از حلال و هر كه هتك كند حجاب ستر الهى را و بگيرد آن را از حرام، مقاصّه شود به آن از روزى حلال و محاسبه شود بر او «3».

«1» مستدرك الوسايل، جلد 2، كتاب التجارة، باب 6، صفحه 417، حديث ششم (بنقل از ارشاد القلوب ديلمى)

«2» بحار الانوار، جلد 77، صفحه 273.

«3» فروع كافى، كتاب المعيشه، جلد پنجم، صفحه 80، حديث اوّل.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 317

وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ‌: و سپاسدارى كنيد مر خدا را بر آنچه روزى فرموده شما را، إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ‌: اگر هستيد شما كه از روى صدق و اخلاص او را مى‌پرستيد نه غير او را، يعنى راستگو هستيد در اينكه بندگى او را نمائيد و مقرّيد كه منعم حقيقى او است نه غير او، پس بندگى خدا تمام نشود مگر كه صرف نعمت باشد در آنچه رضاى او است. و از اينجا معلوم مى‌شود كه آنچه تعلق دارد به فعل عبادت امر به شكر است به جهت اتمام آن؛ و عدم آن نزد عدم اين است. از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه خدا فرمايد: مرا با جن و انس كارى عظيم روى داده، ايجاد نمودم ايشان را و عبادت غير مرا كنند، و روزى دهم ايشان را و شكر گزارى كنند غير مرا «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)

ترجمه‌

اى آنچنان كسانيكه ايمان آورديد بخوريد از پاكيزهاى آنچه روزى كرديم شما را و شكر كنيد مر خداى را اگر هستيد كه او را بندگى ميكنيد.

تفسير

شكر در مقابل نعمت و حليت آنست براى اهل ايمان و اگر راست ميگويند كه خداوند ولى النعم و مخصوص بعبادت است و باين جهت پرستش مى- نمايند او را شكر هم بايد بنمايند بزبان و بصرف نعم الهى در آنچه خلق شده است براى آن زيرا عبادت تمام نميشود مگر بشكر و روايت شده است از پيغمبر (ص) كه خدا ميفرمايد حكايت من و جن و انس شنيدنى است من خلق ميكنم غير مرا پرستش ميكنند من رزق ميدهم غير مرا شكر ميكنند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


»

يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُلُوا مِن‌ طَيِّبات‌ِ ما رَزَقناكُم‌ وَ اشكُرُوا لِلّه‌ِ إِن‌ كُنتُم‌ إِيّاه‌ُ تَعبُدُون‌َ (172)

(اي‌ كساني‌ ‌که‌ گرويده‌ايد بخوريد ‌از‌ چيزهاي‌ پاكيزه ‌که‌ ‌ما بشما روزي‌ داده‌ايم‌ و ‌خدا‌ ‌را‌ شكر گزاري‌ كنيد ‌اگر‌ ‌او‌ ‌را‌ پرستش‌ مينمائيد) يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا انصراف‌ خطاب‌ ‌از‌ عموم‌ ناس‌ بخصوص‌ مؤمنين‌ ‌از‌ باب‌ تلطف‌ و عنايت‌ خاصه‌ حق‌ تبارك‌ و ‌تعالي‌ نسبت‌ بآنها و اشعار باينست‌ ‌که‌ مقصود اصلي‌ و اولي‌ ‌از‌ ايجاد طيبات‌ و نعم‌ الهي‌ برخورداري‌ مؤمنين‌ ‌از‌ آنهاست‌ و بهره‌ برداري‌ كفار و معاندين‌ ثانيا و بالعرض‌ ‌است‌ چنانچه‌ غرض‌ ‌از‌ اصل‌ خلقت‌ بشر، پيدايش‌ مؤمنين‌ ‌از‌ انبياء و اولياء و پيروان‌ واقعي‌ ‌آنها‌ بوده‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ عالم‌ و عالم‌ ديگر بنعم‌ الهي‌ متنعم‌ شوند چنانچه‌ مفاد بسياري‌ ‌از‌ اخبار و ادعيه‌ و زيارت‌ مخصوصا زيارت‌ جامعه‌ ‌است‌.

«كلوا» امر ‌در‌ اينجا ظاهر ‌در‌ ترخيص‌ ‌است‌ و تعريض‌ ‌بر‌ كساني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ خوردن‌ طيبات‌ محروم‌ ميكنند و رهبانيت‌ اختيار مينمايند و ‌در‌ حديث‌ ‌از‌ معصوم‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود:

(‌ان‌ اللّه‌ يحب‌ّ ‌ان‌ يؤخذ برخصه‌ ‌کما‌ يؤخذ بغرائمه‌)

جلد 2 - صفحه 296

و ‌از‌ حضرت‌ هادي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ فرمود: «

1» ‌ان‌ اللّه‌ يغضب‌ ‌علي‌ ‌من‌ ‌لا‌ يقبل‌ رخصه‌»«

مِن‌ طَيِّبات‌ِ ما رَزَقناكُم‌ تعبير ‌به‌ «‌من‌» تبعيضيه‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ خوردن‌ همه‌ طيبات‌ بلكه‌ رسيدن‌ بهمه‌ ‌آنها‌ مقدور نيست‌ ‌يعني‌ ‌هر‌ مقدار ‌که‌ مايل‌ باشيد و ‌در‌ دسترس‌ ‌شما‌ گذارده‌ شود، و تعبير ‌به‌ طيبات‌ ‌در‌ اينجا ‌براي‌ تعريض‌ ‌بر‌ نهي‌ ‌از‌ خبائث‌ نيست‌ زيرا مقام‌ مناسبت‌ ندارد بلكه‌ ‌در‌ مقام‌ امتنان‌ و تفضل‌ ‌است‌ ‌که‌ مي‌فرمايد مأكولات‌ ‌شما‌ ‌را‌ مطابق‌ حكمت‌ و مصلحت‌، طيّب‌ و پاكيزه‌ قرار داديم‌ ‌تا‌ ‌از‌ ‌آنها‌ لذت‌ ببريد و ملايم‌ طبع‌ ‌شما‌ ‌باشد‌ و موجب‌ شود ‌که‌ منعم‌ ‌خود‌ ‌را‌ سپاسگزار باشيد و تعبير ‌به‌ «رزقناكم‌» نيز ‌براي‌ اظهار تلطف‌ و ازدياد شكر ‌است‌ زيرا ‌با‌ ‌اينکه‌ تعبير مخاطب‌ بي‌ درنگ‌ متوجه‌ منعم‌ ميشود ‌بر‌ خلاف‌ «رزقتم‌» ‌که‌ ‌اينکه‌ خصوصيات‌ ‌را‌ ندارد و ‌اينکه‌ جمله‌ بمنزله‌ بيان‌ علّت‌ ‌براي‌ جمله‌ ‌بعد‌ ‌است‌ ‌که‌ و اشكروا ‌باشد‌.

وَ اشكُرُوا لِلّه‌ِ شكر منعم‌ بحكم‌ عقل‌ لازم‌ و واجب‌ ‌است‌ و بنص‌ ‌آيه‌ شريفه‌ لَئِن‌ شَكَرتُم‌ لَأَزِيدَنَّكُم‌«2» موجب‌ مزيد نعمت‌ مي‌شود و ‌براي‌ شكر اقسامي‌ ‌است‌:

1‌-‌ شكر قلبي‌ باين‌ معني‌ ‌که‌ قلبا معتقد ‌باشد‌ ‌که‌ همه‌ نعم‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ و مستند باوست‌ و باسباب‌ ظاهريه‌ ‌از‌ مال‌ و جاه‌، علم‌ و قدرت‌، مقام‌ و منصب‌، رئيس‌ و مشتري‌ و ساير وسائل‌ مستند نداند و مثل‌ اكثر مردم‌ نباشد ‌که‌ بزبان‌ اظهار كنند ‌که‌ همه‌ نعمت‌ها مستند بحق‌ ‌است‌ ولي‌ ‌در‌ باطن‌ مستند باين‌ امور بدانند و چون‌ موقع‌ آزمايش‌ پيش‌ آيد و مانند قارون‌ باو گفته‌ شود (أَحسِن‌ كَما أَحسَن‌َ اللّه‌ُ إِلَيك‌َ)

1‌-‌ سفينة البحار ص‌ 517

2‌-‌ سوره‌ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 7

جلد 2 - صفحه 297

باطن‌ ‌خود‌ ‌را‌ ظاهر ساخته‌ و بگويد إِنَّما أُوتِيتُه‌ُ عَلي‌ عِلم‌ٍ عِندِي‌«1» 2‌-‌ شكر عملي‌ باين‌ معني‌ ‌که‌ ‌هر‌ نعمتي‌ ‌را‌ ‌براي‌ ‌آن‌ غرضي‌ ‌که‌ خداوند عنايت‌ فرموده‌ صرف‌ كند.

3‌-‌ شكر لساني‌ ‌که‌ بزبان‌ اظهار امتنان‌ و قدرداني‌ نمايد.

4‌-‌ شكر جوارحي‌ باين‌ معني‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌را‌ عبادت‌ و پرستش‌ كند، نماز و روزه‌ و ساير فرائض‌ و مستحبات‌ ‌را‌ بجاي‌ آورد مخصوصا سجده‌ شكر كند ‌که‌ ‌در‌ اخبار فضيلت‌ بسيار ‌براي‌ ‌آن‌ ذكر ‌شده‌ و ‌در‌ پنج‌ مورد مستحب‌ّ شمرده‌ ‌شده‌:

‌در‌ مورد افاضه‌ نعمت‌ و رفع‌ بلا و تذكر نعم‌ سابقه‌ و دفع‌ بليّات‌ سابقه‌ و ‌در‌ مورد موفقيت‌ بعبادت‌، و تفصيل‌ شكر ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌: الحَمدُ لِلّه‌ِ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ گذشت‌«2» إِن‌ كُنتُم‌ إِيّاه‌ُ تَعبُدُون‌َ مفاد ‌اينکه‌ قضيه‌ شرطيه‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌او‌ ‌را‌ عبادت‌ نميكنيد شكر ‌او‌ ‌هم‌ لازم‌ نيست‌ بلكه‌ ‌اينکه‌ شرط ‌از‌ باب‌ ترغيب‌ و تحريص‌ مؤمنين‌ بشكر گزاري‌ خداست‌ ‌يعني‌ ‌شما‌ ‌که‌ بخدا و منعم‌ حقيقي‌ خودتان‌ ايمان‌ آورده‌ايد و تنها ‌او‌ ‌را‌ پرستش‌ ميكنيد لازمه‌ ‌اينکه‌ ايمان‌ ‌شما‌ اينست‌ ‌که‌ شكر گزار ‌او‌ باشيد و ‌از‌ مثل‌ ‌شما‌ انتظار نميرود ‌که‌ كفران‌ نعمت‌ كنيد، اما كفار و مشركين‌ ‌اگر‌ شكر گزاري‌ نميكنند ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ اولا بخداي‌ ايمان‌ نياورده‌ و ‌او‌ ‌را‌ منعم‌ حقيقي‌ نميدانند و ثانيا ‌غير‌ ‌خدا‌ ‌را‌ مؤثر دانسته‌ و پرستش‌ ميكنند و ثالثا ‌بر‌ فرض‌ شكر گزاري‌ كنند ‌براي‌ ‌آنها‌ فائده ندارد زيرا لازمه‌ قبول‌ عبادت‌ و شكر حق‌ ايمان‌ باو ‌است‌.

1‌-‌ ‌سورة‌ القصص‌ ‌آيه‌ 77

2‌-‌ مجلد اول‌ ص‌ 97

298

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 172)- طیّبات و خبائث! از آنجا که قرآن در مورد انحرافات ریشه‌دار از روش تأکید و تکرار در لباسهای مختلف استفاده می‌کند، در این آیه و آیه بعد بار دیگر به مسأله تحریم بی‌دلیل پاره‌ای از غذاهای حلال و سالم در عصر جاهلیت به وسیله مشرکان باز می‌گردد، منتهی روی سخن را در اینجا به مؤمنان می‌کند، می‌فرماید: «ای افراد با ایمان از نعمتهای پاکیزه که به شما روزی داده‌ایم بخورید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ).

«و شکر خدا را بجا آورید اگر او را می‌پرستید» (وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ).

ج1، ص152

این نعمتهای پاک و حلال که ممنوعیتی ندارد و موافق طبع و فطرت سالم انسانی است برای شما آفریده شده است چرا از آن استفاده نکنید؟

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف


پانویس

منابع