وَ لَنَبلُوَنَّكُم بِشَيءٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأَموالِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرِينَ (155)
(و البته آزمايش ميكنيم شما را بچيزي از ترس و گرسنگي و كم شدن از مالها و جانها و ميوهها و صبر كنندگان را مژده بده) وَ لَنَبلُوَنَّكُم از بلا يبلو بمعني اختيار و آزمايش نمودن و در شدت و سختي و ناملايمات قرار دادن است و چون دنيا دار تزاحم و تصادم و حوادث و مصائب و ناملايمات است، انسان دائما در معرض اينکه بليات و مورد اختيار و آزمايش ميباشد امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه ميفرمايد:
دار بالبلاء محفوفة و بالقدر موصوفه
«
» و بليات و شدائد اينکه دنيا از دو قسم
جلد 2 - صفحه 255
بيرون نيست، يك قسم ناملايماتي است که انسان بسوء اختيار و از روي جهالت و حماقت و اشتباه كاري و خيالات واهي متوجه خود ميگرداند اينکه قسمت از بلاها جز بدبختي دنيا و گرفتاري آخرت چيزي ندارد خَسِرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الخُسرانُ المُبِينُ«1».
و يك قسمت بلياتي است که از جانب خدا و لازمه حيات اينکه دنياست و مورد آيه شريفه اينگونه بلاها ميباشد و اينگونه بلاها البته داراي حكمت و مصلحت بوده و فوائدي در بر دارد که به برخي از آنها که بفهم ما ميرسد اشاره ميگردد:
1- اكثر اينگونه بليّات اگر چه بظاهر بلاء و شدت است ولي در حقيقت تفضل و نعمت است مانند مداواي مريض و معالجه و تحت عمل آوردن او که هر چند بظاهر براي او ناملايم و سخت است لكن وسيله شفا و راحت اوست چنانچه در حديث قدسي است
انّ من عبادي من لا يصلحه الا الفقر فلو اغنيته لافسده ذلک، الحديث.
2- بسياري از اخلاق حميده و صفات حسنه در نتيجه ابتلاء ببليات و گرفتار شدن بمصايب و ناملايمات حاصل و كامل ميشود مانند صبر و رضا و تسليم و حلم و غير اينها و باصطلاح اينها تأديب حق براي تربيت خلق است ماننده فرمانده سپاهي که سربازان را بكارهاي سخت و امور شاقه واميدارد براي اينكه ورزيده و كار آزموده گردند.
3- موجب توجه بنده بخدا ميگردد و غفلتي را که غالبا در اثر متنعم بودن براي انسان حاصل ميشود برطرف ميكند و انسان را بدعا و بسياري از عبادات و تحصيل علم که در نعمت براي او ميسر نميشود موفق ميگرداند.
1- سورة الحج آيه 11
جلد 2 - صفحه 256
4- اختبار و امتحان است که بر خود بنده و ديگران حدّ معرفت و مقام او معلوم ميگردد.
5- بسياري از بلاها موجب مثوبت اخروي است که گفتند «
مرارة الدنيا حلاوة الاخرة و حلاوة الدنيا مرارة الاخرة
» 6- عقوبت دنيوي معاصي است چنانچه ميفرمايد ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيدِيكُم وَ يَعفُوا عَن كَثِيرٍ«1» 7- موجب غفران گناهان و كفاره معاصي است چنانچه مفاد بسياري از اخبار است و همچنين مكافاتي است که باعث عبرت و تنبيه ديگران و رسانيدن حق بصاحبان حق و انتقام از ظالم ميگردد و بسياري از حكمتهاي ديگر که از فهم و ادراك بشر خارج است.
بِشَيءٍ مِنَ الخَوفِ شيئي بطور ابهام بلاي الهي را اشعار ميدارد و بعد بواسطه من بيانيه انواع آن بيان ميشود و نوع بلاها را خداوند در اينکه آيه در تحت پنج چيز بيان فرموده:
1- خوف، و آن شامل جميع اقسام آن که عنوان بلاء بر او صادق است ميگردد مانند خوف از زوال نعمت، خوف از نزول بليات و بوجهي، خوف از مرگ قبر، عالم برزخ و عذاب، خوف از ستمگر و ظالم و امثال اينها.
اما خوف از خدا و سوء عاقبت و از گناه و عذاب الهي که ممدوح و آيات و اخبار در مدح آن وارد شده از اينکه عنوان خارج است زيرا بهترين نعمت و موهبتي است از جانب خدا به بنده عطا ميشود چنانچه ميفرمايد:
وَ لِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ«2»
1- سورة الشوري آيه 29
2- سوره الرحمن آيه 46
جلد 2 - صفحه 257
و حدّ اينکه خوف اينست که بيأس نرسد که از فعل طاعت مانع گردد چنانچه حدّ رجاء اينست که بايمن شدن از عذاب الهي نرسد که اينکه هر دو «ياس من روح اللّه و امن من مكر اللّه» از گناهان كبيره است.
2- جوع: و همچنين است عطش، و گرسنگي و تشنگي اگر از مسامحه بنده در تحصيل معاش باشد مستند بخود اوست و از مورد آيه خارج است ولي اگر بواسطه تهي دستي يا ظلم ستمكاران باشد مورد آيه است و اگر از جهت زهد در دنيا و رياضت مشروعه باشد از عنوان بلاء بيرون است.
3- نقص اموال که شامل سرقت مال يا اخذ ظالم، آفت زراعت، كسر تجارت خرابي بيوت، از بين رفتن مال بواسطه زلزله يا سيل يا حريق و نحو اينها ميگردد امّا انفاقات واجبه مانند خمس و زكاة و نفقه واجب النفقه و همچنين انفاقات مستحبه از صدقه و احسان و غيره از جهتي از عنوان بلا خارج است هر چند از جهت اينكه وسيله امتحان و اختبار است عنوان بلاء بمعني آزمايش بر آنها صادق است.
4- نقص انفس: که شامل تلفات نفوس در اثر تصادمات و غرق و هدم و حرق و قتل و امراض جسماني و از دست دادن اولاد و بستگان و همچنين نقص بعضي از اعضاء مانند كوري و كري و قطع بعض از اعضاء و جوارح و نحو اينها ميگردد.
و اما شهادت در راه دين و موت طبيعي براي مؤمنين مانند انفاقات واجبه و مستحبه از جهتي خارج و از جهتي داخل در عنوان بلاست.
5- نقص ثمرات: اگر مراد از ثمرات، فواكه و اشجار و حبوب و نباتات باشد از باب عطف خاصّ بعامّ است زيرا اموال شامل ثمرات هم ميشود و اگر مراد ثمرات ميوههاي دل که عبارت از اولاد است باشد، انفس شامل آن ميگردد و باز از قبيل عطف خاص بعام است و اگر مراد مطلق فوائد و نتائجي است که بر
جلد 2 - صفحه 258
افعال و اعمال مترتب ميگردد نسبتش با اموال و انفس عموم من وجه است.
و بعضي از مفسرين گفتند آيه براي استنهاض مسلمين بجهت قتال است و خبر ميدهد آنان را که بسا در معركه قتال چنين مصائب و بلياتي رخ ميدهد و كسي برحمت و هدايت حق و سعادت نائل ميشود که در قبال آن صبر ورزد و گفتند در آيه قبل که ذكر حيات مقتولين در راه خدا شده تلويحي باين معني هست ولي در خود آيه دليلي بر اينکه معني نيست و خبري نيز در اينکه مورد بدست نيامده بلي در بعضي اخبار وارد شده که آيه درباره زمان قبل از ظهور قائم است لكن در خود آن اخبار تصريح شده که اينکه تأويل آيه است، بنا بر اينکه وجهي براي اختصاص آيه نيست و عموم آن باقي است، اما چون مخاطب مؤمنين ميباشند، كفار و معاندين از مورد آيه بيرونند.
وَ بَشِّرِ الصّابِرِينَ بعد از آنكه در دو آيه قبل امر بصبر فرمود و بيان نمود که خدا با صبر كنندگان است خطاب به پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود به اينكه صبر كنندگان را مژده ده که صلوات و رحمت و هدايت پروردگار شامل حال آنان خواهد بود و آيات و اخبار بسيار در فضيلت صبر وارد شده که در ذيل آيه وَ استَعِينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ متذكر شدهايم«1» و از براي صبر اقسامي است که هر كدام باسم خاصي بيان ميشود مثلا صبر در جنگ شجاعت است، صبر بر كف نفس از محرمات تقوي، صبر از شهوات، عفت، صبر بر فضول عيش زهد، و صبر بر زحمت عبادات، طاعت و صبر بر ترك شبهات ورع و صبر بر اذاعه سر، كتمان است الي غير ذلک از اقسام آن.
و از اينکه بيان معني اينکه كلام که صبر رأس ايمان است ظاهر ميگردد زيرا اكثر اخلاق حميده از نتائج صبر است و خود صبر ثمره ايمان است.
1- مجلد ثاني ص 19
[.....]
259