معرفت

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۱:۰۹ توسط Goodosuser (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ''''دانش'''<ref>فرهنگستان زبان و ادب فارسی از '''دانش''' به عنوان معادل '''Knowledge''' در انگل...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

دانش[۱] یا معرفت، ساختاری است برای تولید و ساماندهی یافته‌ها دربارهٔ جهان طبیعت، در قالب توضیحات و پیش‌بینی‌های آزمایش‌شدنی.[۲] علم دانش‌شناسی، با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سر و کار دارد. به عبارت دیگر، دانش‌شناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازنده آن، یعنی داده و اطلاعات می‌پردازد.[۳]

در یونان باستان، سقراط، سپس افلاطون و پس از او، ارسطو؛ به مخالفت با آراء پیشینیان پرداخته و اصول و قواعدی را به منظور مقابله با مغالطات و برای درست اندیشیدن و سنجش استدلال‌ها تدوین کردند.[۴]

مقارن با قرن پانزدهم میلادی، پژوهشگران در سراسر اروپا و خاورمیانه، قفسه‌های غبار گرفتهٔ ساختمان‌های قدیمی را جستجو کردند و دست‌نوشته‌های یونانی و رومی را پیدا کردند. در نتیجه، نوشته‌های باقی‌مانده از نویسندگان کلاسیک از جمله افلاطون، سیسرو، سوفوکل و پلوتارک به دوران رنسانس رسید. مطالعهٔ این آثار، دانش نو نام گرفت.[۵] در آن زمان، ضمن احیای علاقه به نوشته‌های کلاسیک، به ارزش‌های فردی نیز توجه شد. این گرایش، انسانگرایی نام گرفت. زیرا طرفداران آن، به جای موضوعات روحانی، بیش از هر چیز، مسایل انسانی را در نظر گرفتند. انسانگرایی نیز مثل رنسانس، از ایتالیا ظهور کرد.[۶]

در رنسانس، گالیله، فیزیک (علم طبیعت) را سکولار کرد و آن را از الهیات (علم فراطبیعت) مستقل دانست. از آن پس، تکیه گاه فیزیک، خرد انسان بود. گالیله می‌گفت :الگو:نقل قول

پس از آن، جریان فکری اصالت عقل، تحت تأثیر افکار افلاطون، توسط ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی، رنه دکارت که پدر فلسفه جدید لقب گرفته، به وجود آمد.[۷] دکارت، خرد بشری را به جای کتاب مقدس، سنت پاپ، کلیسا و فرمانروا قرار داد. دکارت، با این کار خویش، سوژه بزرگی آفرید.[۸] یکی دیگر از اندیشمندان این جریان فکری، لایبنیتز (۱۶۴۶ - ۱۷۱۶) فیلسوف، ریاضیدان و فیزیک‌دان آلمانی، می‌باشد که نخستین کسی بود که میان حقایق ضروری (منطقی) وحقایق حادث (واقعی) تمایز روشنی قائل شد. بعد از جدا شدن راسل و جی. ای. مور از ایده‌آلیست‌ها و با پیگیری ویتگنشتاین که شاگرد راسل بود، اثبات گرایی شکل گرفت و تا دهه ۱۹۲۰ میلادی، در اتریش، این جریان فکری ادامه داشت. طبق نظرات ایشان، فقط، معرفتی، معنادار و مطابق با واقع است که تحقیق پذیر تجربی باشند. به قول آگوست کنت، پدر پوزیتویسم، چون گزاره‌های متافیزیکی قابل تجربه حسی نیستند، فلذا غیر علمی بوده و مربوط به تاریخ هستند. این جریان فکری، توسط اعضای حلقه وین تأسیس شد و فلسفه‌ای را که به وجود آوردند که پوزیتویسم منطقی نام نهاده شد.[۹]

دانِش عبارت است از مجموعه دانستنی‌هایی که بشر برای زندگی خود از آنها بهره می‌گیرد. در زمان‌های قدیم دانش بشر محدود بود و گاهی حتی یک نفر می‌توانست بیشتر دانش بشری را در حافظه خود جای دهد. اما به تدریج با رشد معلومات، دانستنی‌های بشر طبقه‌بندی شدند و حوزه‌های مختلف و تخصصی دانش شکل گرفت.

منابع

  1. فرهنگستان زبان و ادب فارسی از دانش به عنوان معادل Knowledge در انگلیسی استفاده کرده است. برای نمونه project management body of knowledge پیکرهٔ دانش مدیریت پروژه و knowledge-based platform مشی دانش‌محور معادل‌یابی شده‌اند.
  2. Popper, Karl (2002) [1959]. The Logic of Scientific Discovery (2nd English ed.). New York, NY: Routledge Classics. p. 3. ISBN 0-415-27844-9. OCLC 59377149
  3. ابرامی، هوشنگ. شناختی از دانش‌شناسی.
  4. تاریخچه معرفت‌شناسی در غرب
  5. رنسانس، صفحهٔ ۱۳
  6. رنسانس، صفحهٔ ۱۴
  7. تاریخچه معرفت‌شناسی در غرب
  8. رنه دکارت، تأمل اندیشمندانه درباره فلسفه اولی، متن انگلیسی، ص ۶۶ تا ۷۸
  9. تاریخچه معرفت‌شناسی در غرب
  • Hamlyn, D. W. The Theory of Knowledge, Anchor Books, New York, ۱۹۷۰