محمد بن مسعود عیاشی
عیاشی سمرقندی صاحب تفسیر معروف قرآن است. او مردی جامع بوده و گرچه شهرتش به تفسیر است، او را از فقهاء شمرده اند. کتب زیادی در علوم مختلف و از آن جمله در فقه دارد.
محتویات
شهر سمرقند
سمرقند را عروس شهرهای دنیا نامیدهاند؛ سرزمینی كه سرسبز و خرم است و در آن سوی دریای جیحون و ماوراءالنهر قرار داد. سُغد، كشّ فرغانه، چاچ، خجند و نخشب از نواحی مهم آن است.[۱]
قرنهای سوم و چهارم هجری روزگار طلایی سمرقند بود كه در مشرق اسلامی چون نگین یاقوتی میدرخشید. سمرقند از طلایهداران فرهنگ و ادب بود و آسمان نیلگونش غرق ستارگان و مشعلداران دین و دنیا بود. مدرسهها و مسجدهای سمرقند و رصدخانه میرزا اُلُغ، از شاهكارهای تمدن مشرق زمین به حساب میآمد. هم اكنون از میان آن همه ستاره به دیدار بزرگمردی میرویم كه روزگاری آفتاب دین و دانش و از فقیهان وارسته و پژوهشگران فرهیخته بود. هم اكنون سمرقند جزو قلمرو ازبكستان و در همسایگی افغانستان ولایت مزار شریف، قرار گرفته است.
نیاكان عياشي سمرقندي
از نیاكان عیاشی سمرقندی اطلاعی چندان در دست نیست و فقط در موارد اندكی اشاره بدان شده است كه در ذیل میخوانیم: ابن ندیم در كتاب خود به نام «فهرست» مینویسد: «ابونصر[۲] محمد بن مسعود عیاشی از مردم سمرقند و به قولی، از بنیتمیم بوده است».[۳]
ابوالعباس نجاشی مینویسد: «ابونظر محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش سُلمی سمرقندی معروف به عیاشی است».[۴]
در ریحانه الادب آمده است: «محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش تمیمی عراقی كوفی سمرقندی...».[۵]
مسلم است كه وی از تبار عربها و از دودمان عربهای مهاجر سرزمین ماوراءالنهر و سمرقند است كه منسوب به عیاشی، تمیمی، سمرقندی و سلمی میباشد.
خاندان عیاشی
متأسفانه در هیچ یك از منابع تاریخی و رجالی، اسمی از خاندان محمد بن مسعود عیاشی در سمرقند و بخارا برده نشده است و فقط پسوند عیاش و یا عیاشی در ذیل نام محمد بن مسعود، پدر و جد وی تكرار شده است. اكنون شهری به نام «عیاش» در كشور مغرب قرار دارد كه در گذشته، علمایی در آن دیار میزیستند.[۶]
موقعیت اجتماعی
پدر محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش از خاندان ثروتمند و سرشناس و خوشنام و خیر سمرقند بود. بیشتر كتابهای رجالی نوشتهاند كه: مسعود بن محمد بن عیاش منزل بسیار بزرگی برای فرزندانش به ارث گذاشت، كه دهها محقق كارهای فرهنگی در آن جا انجام میدادند. به علاوه بر آن، سیصد هزار دینار پول رایج آن روز از جمله ما ترك وی بود كه محمد همه آنها را در راه نشر علم و ادب و ترویج فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام به مصرف رساند.[۷]
زادگاه
از تاریخ تولد، زادگاه و آرامگاه عیاشی چیزی در حافظه تاریخ ثبت نگردیده و فقط از وی به نام سمرقندی، عراقی و كوفی نام بردهاند. به طور یقین، زادگاه او سمرقند است. به احتمال قوی، او در جوار تربت سردار شهید خراسان، حضرت قثم بن عباس (پسرعموی حضرت محمد صلی الله علیه و آله) به خاك سپرده شد. رجالیون بزرگ شیعی و سنی، مانند: ابن ندیم، شیخ طوسی، نجاشی، ابن شهر آشوب، علامه حلی، ابن داود، مامقانی، اردبیلی، مدرسی، محدث قمی، علامه آقا بزرگ تهرانی و سید حسن صدر وی را اهل سمرقند میدانند.[۸]
بازمانده
شیخ طوسی مینویسد: «جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی، فاضل و راوی بود و جمیع آثار پدر را روایت نمود. ابوالفضل شیبانی از او روایت كرده است».[۹]
لقبها
از نظر علم رجال، جایگاه ویژهای دارد. اینك به القاب و اوصاف محمد بن مسعود سمرقندی كه از ستارگان پرفروغ مكتب امامیه در آن سوی دریای جیحون بوده است به این ترتیب نام میبریم و توضیح القاب را به صاحبان اندیشه وامیگذاریم: فقیه؛ جلیل القدر؛ عالم زاهد؛ واسع الاخبار؛ بصیر بالروایه؛ مضطلع؛ ثقه؛ صدوق؛ عین من عیون؛ نبیل؛ ادیب؛ فهیم؛ افضل اهل المشرق علماً؛ اوجد دهره و زمانه فی شقّه؛ غزاره العلم؛ مفسر؛ محدث؛ اكابر؛ وحید؛ مورخ؛ منجم؛ شاعر؛ طبیب؛ شیخ؛ اصحاب؛ رجال من كبار الاصحاب.[۱۰]
مكان تحصیل
زمان و مكان در تكوین شخصیت و رشد فكری افراد تأثیر فزاینده دارد، تا جایی كه فقیهان معاصر شیعه، از جمله: امام خمینی، شهید مطهری و شهید دكتر بهشتی بر این باورند كه زمان و مكان در استنباط و اجتهاد مجتهد، دخالت مستقیم و تفكیك ناپذیری دارد.
محمد بن مسعود بیشتر تحصیلات خویش را در حوزههای كهن آن روز جهان اسلام، چون: كوفه، بغداد و قم گذرانید. مراكز فرهنگی جهان اسلام در آن روزها، به این حوزهها و چند حوزه كوچك دیگر خلاصه میشد و سمرقند نیز مركز حوزههای علمیه اهل سنت بود.[۱۱] او با ثقهالاسلام كلینی و محمد بن بابویه معاصر بود.
استادان
محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی از محضر نامآورترین ستارگان عصر خود در حوزههای دینپژوهی كوفه، بغداد، قم و سمرقند كسب دانش نمود. اینك نامهای استادان وی را برمیشمریم:
- اسحاق بن محمد بصری، از شاگردان امام حسن عسكری علیه السلام
- ابراهیم بن محمد بن فارس، از شاگردان امام عسكری علیه السلام
- احمد بن منصور خزاعی
- احمد بن عبدالله علوی
- ابوالعباس بن عبدالله بن سهل بغدادی
- ابو عبدالله شاذان قزوینی
- ابوعلی محمد بن احمد بن حماد مرورودی.[۱۲]
- حسین بن عبدالله قمی
- حمودیه بن نصر[۱۳]
- حسین بن اشكیب سمرقندی، فقیه امامی مذهب در بلخ و سمرقند
- جعفر بن ایوب سمرقندی، معروف به ابن تاجر
- جبرئیل بن احمد فاریابی
- علی بن فضال
- عبدالله بن محمد بن خالد طیالسی
- علی بن عبدالله بن مروان
- علی بن محمد بن نصیر كشی از سمرقند است.
- علی بن محمد بن فروزان قمی
- علی بن علی خزاعی
- علی بن قیس قومسی (سمنانی)
- عبدالله بن خَلَفْ
- علی بن محمد بن عیسی
- عبدالله بن میمون
- علی بن حسین
- عبدالله بن حمدویه بیهقی (سبزواری)، از شاگردان امام عسكری علیه السلام
- فضل بن شاذان نیشابوری
- سلیمان بن جعفر
- محمد بن یزدان رازی (اهل ری)
- قاسم بن هشام لؤلؤ، از شاگردان امام حسن عسكری علیه السلام
- محمد بن احمد نهدی
- محمد بن عیسی بن عبید یقطینی
- محمد بن احمد بن نُعیم، معروف به ابوعبدالله شاذانی
- محمد بن ابراهیم بن محمد بن فارس
- نصر بن صباح ابوالقاسم بلخی
- یوسف بن سخت بصری، از یاران امام حسن عسكری علیهالسلام[۱۴]
تأسیس دارالعلوم
محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی پس از رسیدن به قلههای دانش و بازگشت از حوزههای دینپژوهی مهم جهان اسلام، منزل مسكونی كه از پدر به او ارث رسیده بود، را به دارالعلوم و یا دارالحدیث تبدیل نمود.
نجاشی مینویسد: «ابوعبدالله حسین بن عبدالله غضائری گفت: از قاضی ابوالحسن علی بن محمّد شنیدم كه ابوجعفر زاهدی روایت كرد كه محمد بن مسعود سمرقندی پس از مرگ پدرش، تمام میراث او از جمله 300000 دینار پول رایج را برای جمعآوری حدیث و تربیت طلاب به مصرف رساند. منزل وی مانند مسجدی میماند كه مملو از جمعیت طلاب بود. گروهی نسخهبرداری میكردند، جمعی مقابله مینمودند. بخشی قرائت مینمودند و بعضی هم حاشیه مینوشتند».[۱۵]
مجدد فرهنگی قرن سوم
برخی محمد بن مسعود را از مجددان فرهنگ ناب اسلام میدانند. علامه سید محمدحسین طباطبایی میفرماید: «...او در تجدید حیات علمی شیعه سعی بلیغ مبذول داشت و خانهاش محل تجمع رجال علم و فرهنگ و طالبان فضیلت، همچون مدرسهای مملو از محصلین و محققین و نویسندگان و مقابلهكنندگان نسخهها و نسخهبرداران بود. چنان كه گفتهاند: هر چه داشت در راه نشر دانش به مصرف رساند...».[۱۶]
كرسی تدریس
عیاشی چون خورشید، شعاعش بر سرزمین بیجان و یخزده جامعه آن روز ماوراءالنهر تابیدن گرفت و حوزههای بسته و عقیم آن سامان را متحول ساخت. او توانست فقه پویا و سیال اهل بیت عصمت علیهمالسلام را بازگو نماید و ستارگانی را حول محور خویش گرد آورد. او از نخستین دانشورانی است كه فرهنگ علوی را در آن نواحی به عنوان یك مذهب و تفكر عمیق علمی مطرح نمود.
شیخ طوسی مینویسد: «محمد بن مسعود بن عیاشی مجلسی برای خواص (اهل فضل) و محفلی درسی برای عامه (مردم) برقرار كرده بود».[۱۷]
شاگردان
اینك نام برخی از شاگردان وی را ذكر میكنیم:
- ابوعمر محمد بن عمر بن عبدالعزیز كشی (متوفی: 340 هـ.ق)؛ كشی از بزرگترین كارشناسان علم رجال است و كتاب «رجال» او جزو معتبرترین كتابهای رجالی است كه هنوز مورد استفاده فقیهان و پژوهشگران است.
- ابونصر احمد بن یحیی
- ابوجعفر بن ابی عوف نجاری
- ابونصر بن یحیی فقیه
- ابوطالب مظفر بن جعفر بن محمد علوی
- ابوالحسن قزوینی
- ابوبكر قناتی (قنادی)
- ابوعلی وارثی
- ابونصر خلقانی
- ابوعبدالله بقال
- احمد بن عیسی بن جعفر علوی
- احمد بن یعقوب سنائی
- احمد بن صفار
- ابراهیم حُبُوبی
- اسماعیل بن محمد اسكافی
- احمد بن یحیی، معروف به ابانصر
- جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی (فرزند عیاشی)
- جعفر بن ابی جعفر سمرقندی
- جعفر بن ابوالقاسم
- جعفر بن محمد شاشی (چاچی)
- حیدر بن محمد سمرقندی امامی
- حسین بن نعیم سمرقندی
- حسن غزال كنتجی
- حسین كرمانی
- حمدویه بن نصر
- حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی
- زید بن احمد خلقی
- سعد صفار
- عبدالله بن صیدلانی
- یزدكی و...[۱۸]
آثار
بزرگترین میراثی كه از مشعلداران دین و دیانت برای بشریت به ارمغان رسیده، آثار مكتوب آنهاست كه امروز جهان وامدار میراث گرانسنگ ستارگان افول كرده از آسمان دانش و خرد است.
عیاشی توانست در زمینههای فقه، حدیث، قرآن، كلام، ادیان، امامت، رجال، ادعیه، تقیه، اخلاق، جهاد، اعجاز، محبت، بهشت و جهنم، سیره، تاریخ، حقوق، آداب، پوشاك، هیئت، نجوم، طب، عروض و قافیه، زجر، استخاره، صنعت خواب و تفأل، 208 كتاب تألیف نماید. متأسفانه از آنها، فقط كتاب تفسیر او از گزند حوادث در امان و برای آیندگان به یادگار ماند.
برخی از آثار عیاشی عبارتند از:
التفسیر، الصلوات، الطهارت، مختصر الصلوات، مختصر المختصر، الصوم، مختصر الصوم، الجنائز، مختصر الجنائز، المناسك، مختصر المناسك، العالم والمتعلم، الدعوات، الزكوه، قسم الزكوه، زكوه الفطره، الاشربه، حد الشارب، الاضاحی، العقیقه، النكاح، الصداق، الطلاق، التقیه، الاجوبه المسكته، سجود القرآن، القول بین القولین، معرفه الناقلین، طب، الرؤیا، النجوم و الفال والقیافه والزجر، القرعه، الفرقان بین حل المأكول و حرامه، الشفعه، الاستبراء، التجاره، القضایا و آداب الحكام، الحد فی الزنا، الحدود فی السرقه، حد القاذف، الدیات، المعاقل، الملاهی، معاریض الشعر، السبق والرمی، قسم الغنیمه والفیئی، الدین والحماله والحواله، القبالات والمزارعه، الاجارات، الهبه، الزهد، الاحباس، القبله، الجزیه والخراج، الطاعه، احتجاج المعجزه، الحیض، العمره، مكه والحرم، نكاح الممالیك، ما یكره من الجمع بینهم، جزافات الخطأ جنایه العبید والجنایه علیهم، جنایه العجم، الحدود، الشروط، دیه الجنین، العینه، الحث علی النكاح، الاكفاء والاولیاء والشهادات فی النكاح، فداء الاساری و الغلول و...
جنید میگوید: كتابهای او 208 كتاب است و جمع كننده آنها 27 كتاب را پیدا نكرده است.
كتابهای عیاشی به سرعت در كتابخانههای مهم و حوزههای معروف جهان اسلام، در معرض دید و مطالعه طالبان علم قرار گرفت. كتابهای وی برای اولین بار، در سال 356 هـ.ق به بغداد راه یافت.
نجاشی مینویسد: «علی بن محمد بن عبدالله ابوالحسن قزوینی قاضی، چهره درخشان از علمای ماست و در حدیث ثقه است. در سال 356 هـ.ق وارد بغداد شد و قسمتی از كتب عیاشی را با خود داشت و او نخستین كسی است كه كتب عیاشی را وارد بغداد نمود و آنها را از ابوجعفر احمد بن عیسی علوی زاهد از عیاشی روایت میكرد كه او راست كتاب ملح الاخبار كه حسین بن عبیدالله (غضائری) آن را از وی روایت میكند».[۱۹]
عیاشی از منظر دیگران
محمّد ابونضر العیاشی هو بن مسعود بن عیّاشی. عدلٌ، صدوقٌ و من العمی رَجَع طق، صح، منفق، بصیر مضطلع.[۲۰]
1. نجاشی (372ـ462 هـ.ق): «محمد بن مسعود عیاشی در آغاز جوانی پیرو مذهب عامه بود و از محضر بزرگان آنان حدیث شنید. پس از بررسی و تحقیق به مذهب امامیه پیوست و از محضر ستارگانی چون: علی بن الحسن بن فضال و عبدالله بن محمد بن خالد طیالسی و شماری از بزرگان كوفه، بغداد و قم كسب دانش نمود».[۲۱]
2. ابن ندیم (متوفی: 377 هـ.ق): «محمّد بن مسعود عیاشی... از فقیهان امامیه بود كه در غزارت علم، یگانه دوران خود به شمار میرفت و كتابهایش در نواحی خراسان اهمیت بسیار داشت. جنید بن نعیم معروف به ابواحمد، تصنیفات او را در پایان نامهای كه به ابوالحسن علی بن محمد علوی نوشته، ذكر نموده است».[۲۲]
3. شیخ طوسی (385ـ460 هـ.ق): «محمد بن مسعود بن محمد بن عیاشی، سمرقندی مكنی به ابوالنظر در میان دانشمندان مشرق (خراسان و ماوراءالنهر) از لحاظ علم و فضل و ادب و فهم و بزرگواری از همه علمای زمان خود فزونی داشته است. بیش از دویست تصنیف دارد».[۲۳]
4. ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفی: 588 هـ.ق): «محمد بن مسعود عیاشی اهل سمرقند است. گفتهاند او از طایفه بنی تمیم است. او از نظر فضل و خرد، در مشرق زمین یگانه بوده و بیش از 20 جلد كتاب نوشته است، از جمله: كتاب التفسیر، العالم والمتعلم، الدعوات، التقیه، الاجوبه المسكته و تجوید القرآن».[۲۴]
5. علی بن داود حلی (647ـ707 هـ.ق): «محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش سَلَمی سمرقندی، معروف به عیاشی ثقهای راستگو و چهرهای درخشان از چهرههای سرشناس این طایفه (شیعه) و از بزرگان آنها است».[۲۵]
6. مامقانی (متوفی: 1351 هـ.ق): «محمد بن مسعود از فقیهان شیعه امامیه و از پرتلاشترین عالمان معاصر و از چشمههای خروشان علم بوده است كه آثار وی در خراسان از مقام و شهرت والایی برخوردار بود».[۲۶]
7. اردبیلی (متوفی 1101 هـ.ق): «محمد بن مسعود بن عیاش سلمی سمرقندی، معروف به عیاشی از قبیله بنی تمیمی، شخصیت جلیل القدر، واسع الاخبار، بصیر به روایت و محل وثوق و اعتماد بود. در میان ستارگان امامی، چشم بینا و شیخ كبیر معروف بود».[۲۷]
8. مدرس تبریزی (1296ـ1373 هـ.ق): «محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش، عراقی، كوفی، سمرقندی، تمیمی مكنی به ابونضر معروف به عیاشی، شیخ، رجل، عالم، فاضل، ادیب، مفسر، محدث، صدوق و ثقه از اعیان علمای فرقه حقه و اكابر فقهای اثنی عشریه عهد كلینی... در علم و فضل و فهم و ادب و تبحر و تنوع علمی وحید زمان خود... و با اصول روایت بصیر، در طب و نجوم و قیافه و رؤیا هر یك از ابواب فقهیه زیاده بر دویست كتاب تألیف داده...».[۲۸]
9. سید حسن صدر (1272ـ1291 هـ.ق): «عیاشی محمد بن مسعود بزرگی از بزرگان اصحاب ماست كه در كثرت تصانیف و تألیف شهرت بسزایی دارد و از كتابهایی كه در زمینه سیره و تاریخ دارد، كتاب «مكه» و «حرم» و... میباشد. او در ردیف ثقه الاسلام كلینی و علمای قرن سوم هجری نام برده شده است».[۲۹]
10. محدث قمی (1294ـ1316 هـ.ق): «او یكی از بزرگان اصحاب ماست كه در نوجوانی بصیرت یافت و به مذهب و فقه امامیه رو آورد و از شاگردان علی بن حسین بن علی بن فضال و جمعی دیگر از مشایخ كوفه، بغداد و قم میباشد. در راه علم و حدیث آنچه از پدر ارث برده بود، انفاق نمود...».[۳۰]
11. آقا بزرگ تهرانی (متوفی: 1347): محمد بن مسعود بن محمد عیاشی، ملقب به ابونضر سلمی سمرقندی، معروف به عیاشی، دارای 200 تألیف است و از اصحاب ما چون: علی بن حسین بن علی بن فضال... حدیث شنیده است».[۳۱]
12. علامه طباطبایی (متوفی: 1358): «...محمد بن مسعود از علمایی است كه در اواخر قرن سوم میزیستهاند. تمامی دانشمندانی كه بعد از وی آمدهاند، عیاشی را به جلالت قدر، علو منزلت و سعه فضل ستودهاند. علمای رجال او را به عنوان ثقه، عین، صدوق و راستگوی در حدیث خود شناساندهاند... در انواع رشتههای مختلف علمی همچون: فقه و حدیث و طب و نجوم و قیافه و غیره مهارت یافت...».[۳۲]
13. استاد مطهری (1298ـ1360): «یكی دیگر از فقهای به نام و معروف آن زمان كه معاصر با علی بن بابویه قمی است (329 هـ.ق) بلكه او اندكی تقدم زمانی دارد عیاشی سمرقندی صاحب تفسیر معروف است. او مرد جامع بوده است. اگرچه شهرتش به تفسیر است، او را از فقهاء شمردهاند...».[۳۳]
تفسیر عیاشی از منظر علامه طباطبایی
علامه سید محمدحسین طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی كه با تحقیق و تصحیح و تعلیق حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی در دو جلد به قطع وزیری (جلد اول در 430 صفحه و جلد دوم در 368 صفحه) برای نخستین بار در سال 1380 هـ.ق در چاپخانه علمیه قم چاپ و نشر گردیده است، مینویسد: «یكی از بهترین تفسیرهای كه از علمای پیشین ما بر جا مانده، كتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمه الله علیه و آن كتاب ارزشمندی است...».
در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: «تا حال كه یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری میگردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستودهاند».
شیوه نگارش تفسیر
وی در چینش تفسیر خویش ابتكاری به خرج داده است كه در كمتر تفسیری دیده میشود كه ذیلاً نحوه ورود و خروج تفسیر عیاشی را میخوانیم:
الف: مقدمهای مبسوطی نوشته است كه این مقدمه حاوی مطالب ذیل است:
- در فضل قرآن 18 حدیث
- در باب ترك روایت برخلاف كتاب 17 حدیث
- در باب روایاتی كه در شأن و منزلت قرآن آمده 17 حدیث
- در باب تفسیر ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، محكم و متشابه، 11 حدیث
- در باب ما عنی به الائمه من القرآن 8 حدیث
- در باب علم ائمه به تأویل 13 حدیث
- در باب تفسیر برأی 6 حدیث
- در باب نكوهش جدال در قرآن 4 حدیث
مجموع 94 حدیث میشود.
ب. جلد اول:
- در تفسیر فاتحه الكتاب، 28 حدیث
- در تفسیر سوره بقره، 535 حدیث
- در تفسیر سوره آل عمران، 185 حدیث
- در تفسیر سوره نساء، 314 حدیث
- در تفسیر سوره مائده، 230 حدیث
- در تفسیر سوره انعام، 147 حدیث
- در تفسیر فضل سوره انعام، 353 حدیث
مجموع 1693 حدیث است.
پانویس
- ↑ البلدان، ص 59-70.
- ↑ برخی منابع رجالی كنیه او را «ابونضر» و «ابونظر» ذكر كردهاند.
- ↑ فهرست ابن ندیم، مقاله پنجم، ص 361.
- ↑ رجال نجاشی، ص 247.
- ↑ ریحانه الادب، ج 4، ص 220.
- ↑ فوائد رضویه، ص 302 و 621؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 220.
- ↑ فهرست ابن ندیم، ص 361؛ رجال نجاشی، ص 247؛ رجال طوسی، ص 136 و معالم العلما، ص 29.
- ↑ فهرست ابن ندیم، ص 361؛ نجاشی، ص 247 و جامع الروات، ج 2، ص 192.
- ↑ رجال طوسی، ص 459.
- ↑ رجوع شود به منابع مذكور در همین رساله كه در عناوین غالباً آمده است.
- ↑ بهجه الآمال، ج 6، ص 630؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 221 و رجال نجاشی، ص 247.
- ↑ مرو رود هم اكنون دو قسمت شده است یكی مرو كبری كه جزو كشور تركمنستان است و دیگری، مرو صغری است كه جزو قلمرو افغانستان، در همسایگی خراسان و شهرستان سرخس واقع شده است.
- ↑ رجال نجاشی، ص 247.
- ↑ رجال نجاشی، ص 247؛ جامع الرجال، ص 58؛ فوائد رضویه، ص 692؛ رجال كشی، ص 318.
- ↑ رجال نجاشی، ص247.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 2، ص 323.
- ↑ فهرست شیخ، ص 136.
- ↑ رجال طوسی، ص 339ـ498؛ فهرست شیخ، ص 64؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 899.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 2، ص 329.
- ↑ بهجه الآمال، ج 6، ص 630؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 221.
- ↑ رجال نجاشی، ص 247.
- ↑ فهرست ابن ندیم، ص 361.
- ↑ مفاخر اسلام، ج 2، ص 312.
- ↑ معالم العلماء، ص 99.
- ↑ كتاب الرجال، ص 184.
- ↑ تنقیح المقال، ج 3، ص 183.
- ↑ جامع الروات، ج 2، ص 192.
- ↑ ریحانه الادب، ج 4، ص 220.
- ↑ تأسیس الشیعه، ص 332.
- ↑ الكنی والالقاب، ص 449.
- ↑ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 4، ص 295.
- ↑ تفسیر عیاشی، با تصحیح و مقدمه رسول محلاتی، چ 1380.
- ↑ آشنایی با علوم اسلامی، ص 78.
منابع
- سيد حسن احمدينژاد بلخي، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 3، صفحه 10.
- عیاشی سمرقندی، دايرة المعارف طهور، بازیابی: 29 بهمن 1392.