شیخ علی کاشانی
منبع: ستارگان حرم، جلد 1
نویسنده: حبيب الله سلمانى آرانى
فريدة الاسلام
ولادت و تحصيل
در سال 1349 هجرى قمرى برابر با 1309 هجرى شمسى در محله گذر حاجى، يكى از محله هاى قديمى دارالمؤمنين كاشان خانه محمدحسين و بتول آغا از ارادتمندان آيت الله آقا سيد محمدحسين رضوى كاشانى، پسرى به دنيا آمد كه او را على نام نهادند بيش از شش سال از ولادتش نگذشته بود كه مادر را از دست داد.[۱]
در نه سالگى پاى به مكتب گذاشت و خواندن و نوشتن را فراگرفت. در آستانه سيزدهمين بهار زندگى به توصيه پدر و تشويق آيت الله رضوى، براى كسب معارف دينى، عازم اصفهان گرديد. در آن جا نيز اساتيد گرانمايه دروس حوزوى را، تا مرحله سطح، گذراند. آن گاه براى بهرهوريهاى علمى بيشتر و كسب كمالات بيشتر راهى آستان قدس رضوى شد و در مدرسه علميه نواب ساكن شد.
مدت اقامتش در مشهد چهار سال بود كه در اين دوره از محضر اساتيد بزرگى همچون؛ آيت الله آقا ميرزا محمدهاشم قزوينى، آقا سيد محمد يزدى و در كوهستان اطراف بهشهر نزد عالم مهذب حضرت آيت الله سيد محمد كوهستانى استفاده ها برد.[۲]
شيخ على ضمن كسب در مدرسه ميرزا جعفر كه اسم اكنون بخشى از دانشگاه علوم رضوى تبديل شده است، به تدريس و تعليم طلاب و مشتاقان علم و در همان دوران جزو چهره هاى سرشناس علمى مردان باتقواى حوزه بشمار آمد. پس از اقامتى كوتاه در مشهد آهنگ هجرت به حوزه علميه قم كرد. در قم امامت مسجد كيهان را به عهده داشت و در منزل جنب مسجد، با شهيد هاشمى نژاد و... بسر برد بعد از آن در يكى از حجره هاى قسمت شرقى مدرسه حجتيه سكنى گزيد.[۳]
با جديت تمام در سالهاى 1325 ش در درسهاى خارج فقه و اصول آيت الله بروجردى و خارج اصول امام خمينى شركت كرد و در كنار آن در مسجد كوچك گذرخان به تدريس دروس سطح عالى و درس خارج خصوصى براى شهيد هاشمىنژاد پرداخت.[۴]
اطلاعات وسيع از مسائل و موضوعات فقه، اصول و كلام و عرفان، طريقه نقد و بررسى آراء و نظريات فقيهان و اصوليان در مناظره هاى علمى و استدلالى او با مخالفان، دارابودن كمالات و فضايل معنوى، او را در شمار نوابغى قرار داد كه در آغاز جوانى به رتبه عالى و قله رفيع اجتهاد درآورد.[۵]
استادان و شاگردان
شيخ على كاشانى، نزد اساتيد و بزرگان سه حوزه مهم، اصفهان، مشهد و قم، به تحصيل پرداخت. برخى از اساتيد او عبارتند از:
آيت الله آقا سيد محمدحسين رضوى كاشانى؛ (1291-1385 ق) او از شاگردان آيات عظام آقا سيد محمدكاظم يزدى، آخوند خراسانى و... است. وى صاحب تأليفات متعدد چون اصول المعتبره، بهجة التنزيل والعندبيل و غيره بود. در بقعه چهل تن كاشان دفن شده است.[۶]
آيت الله سيد محمد علوى بروجردى معروف به باغ؛ (1262-1362 ق) از شاگردان ملا حبيب الله شريف كاشانى و صاحب تأليفات زيادى چون رياض المسائل و منظومههايى در نحو، معانى بيان و فقه است و از مراجع دينى كاشان محل دفن او در قبرستان فيض واقع است.[۷] او به خاطر نبوغى كه در شيخ على ديد، لقب فريدة الاسلام را به او داد.[۸]
آيت الله آقا ميرزا محمدهاشم قزوينى؛ (1270-1329 ق) وى از شاگردان آيات بزرگ كلباسى فشاركى، ميرزا مهدى اصفهانى و آخوند ملا محمدكاظم خراسانى بود كه حدود چهل سال حوزه هاى علميه خراسان را اداره كرد.[۹]
آيت الله شيخ محمد كوهستانى؛ (1308-1392 ق) عالمى مهذب و زاهد متقى كه از شاگردان فاضل اثرآبادى و... بود[۱۰] اجداد آيت الله كوهستانى از كاشان بودند و همين امر سبب ارتباط بيشتر آيت الله كوهستانى و شهيد هاشمىنژاد گرديد.[۱۱]
آيت الله حاج آقا حسين طباطبايى بروجردى؛ (1292-1380 ق) مرجع و استاد بزرگ حوزه علميه قم.
امام خمينى؛ (1320-1409 ق)، مرجع و استاد بزرگ علوم فقه، اصول، فلسفه و اخلاق و بنيانگذار نظام جمهورى اسلامى.
از شاگردان معروف فريدة الاسلام كاشانى كه بيشترين بهره هاى علمى و معنوى را در مكتب وى كسب كردند؛[۱۲] شهيد والامقام حجت الاسلام والمسلمين سيد عبدالكريم هاشمىنژاد (1311-1360 ش) است. در بين ديگر شاگردان مى توان از وى حجت الاسلام والمسلمين سيد حسن ابطحى خراسانى، سيد حبيب الله اهرى گرگانى، حاج شيخ غلامرضا عرفانيان خراسانى، حاج شيخ علىاصغر مسلمى كاشانى، حاج شيخ حسن شريعتى نياسرى، حاج شيخ محمد امامى كاشانى، حاج شيخ يحيى انصارى شيرازى و دكتر غلامحسين ابراهيمى دينانى نام برد.[۱۳]
از دوستان بسيار صميمى و نزديك فريدة الاسلام نيز مرحوم حاج محمد آقا رسولزاده بود و هر وقت مى خواست به كاشان بيايد به ايشان اطلاع مى داد.[۱۴] و توسط او در كاشان براى شهيد هاشمىنژاد مجالس سخنرانى ترتيب داده مى شد.
زندگى مختصر و حالات معنوى
شيخ على شانزده سال زندگى طلبگى را با پشتكار تمام در كسب علوم و فضائل و در نهايت سادگى و بىآلايشى سپرى كرد. او نسبت به دنيا و امور دنيوى بىتوجه بود، در ارتباط با خالق و اولياى الهى آنچنان عاشق بود كه سر از پا نمى شناخت. او عاشق عبادت، تهجد و سجده هاى طولانى، ناله و زمزمه هاى شبانه بود لباسها ساده و وصلهدار و حرراش معمولى بود براى خود خانه نخريد و زن اختيار نكرد. در مباحثات و مناظرات علمى با جرأت و درود يافت مطالب و سرعت انتقال قوى و پراستعداد بود.[۱۵]
در رابطه با حالات معنوى و ملكوتى شيخ به نقل گفته هاى تنى چند از شاگردان و بستگان آن مرحوم مى پردازيم. فاضل گرانمايه حوزه علميه قم آقاى حاج شيخ حسن شريعتى مى گفت: ...من كتاب قوانين الاصول ميرزاى قمى را نزد شيخ عارف فريدة الاسلام كاشانى در مسجد كوچكى كه در گذرخان واقع است خواندم هر چند بيان استاد برايم سنگين بود... اما خاطره اى كه از ايشان دارم و هرگز آن را فراموش نمى كنم و به آن حالات و آن روزها حسرت مى خورم. آنى است كه در يك از شبها پس از آن كه نماز مغرب و نماز عشاء را در مدرسه فيضيه خواندم به حال خود بودم كه به فكرم آمد كه چه خوب است امشب سرى به قبرستان نو بزنم و با اهل قبور انسى پيدا كنم. به تنهايى راهى قبرستان نو شدم. چون پاسى از شب مى گذشت و آن طرفها برق نبود مسير خلوت و تاريك قبرستان خشمناك بود.
با حالت ترس و وحشت وارد قبرستان شدم با تلقيناتى كه به خود مى كردم قدم به جلو مى گذاشتم تا اين كه به وسط قبرستان رسيدم در آن حال زمزمه اى را شنيدم ترس، بيشتر مرا فراگرفت، در عين حال با همان تلقينات اذكار دنبال صدا رفتم. با دقت بيشترى گوش دادم: يارب، يا رب، يا قدس يا سبحان و صدا را تشخيص دادم جلوتر رفتم، شيخ على فريد را ديدم كه در كنار چراغ كمنورى سر بر زمين نهاده و ذكر مى گويد. من او را مى ديدم ولى او مرا نمى ديد در آن وقت حالتى غيرعادى به من دست داد، مدتى توقف كردم و آن چه از اذكار و ادعيه و استغفار بلد بودم خواندم و او نيز به حال خود مشغول بود او را رها كردم و به سوى منزل بازگشتم.
اخلاص، نمازهاى باحال و سجده هاى طولانى آن مرد عارف انسان را منقلب مى كرد. از او سئوال شد كه چرا پدرت در خانه خدمت مى كند، فرمود: پدرم مى گويد، من افتخار مى كنم كه در خدمت فرزندى عالم هستم.[۱۶]
حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج شيخ علىاصغر مسلمى كاشانى نيز مى گفت: استاد بزرگوارم مرحوم آقا شيخ على فريدة الاسلام كاشانى داراى صفات نيك و كمالات بىنظيرى بود بانشاط نماز مى خواند به نافله شب، سجده هاى طولانى، خواندن زيارت آل ياسین مداومت داشت. او از كسانى بود كه پيامبران و اولياء الهى به خصوص چهارده معصوم علیهم السلام را در عالم رؤيا مى ديد و مكرر در بيدارى به حضور حضرت ولى عصر عجل الله تعالی فرجه شریف شرفياب مى شد و با آن حضرت مكالمه مى نمود.[۱۷]
اگر به درد يا مرضى دچار مى شد از ائمه معصومين كسب تكليف مى كرد. زماني كه استادم در مشهد مقدس بود مجلس بحثى با آقا سيد يونس اردبيلى داشت كه در آن مجلس، عده زيادى از اهل علم حاضر بودند، و مباحثه بين آن دو ساعتها طول مى كشيد. پس از آن آقا سيد يونس از شيخ سؤال كرد اين علم را در سن جوانى چگونه يافته اى؟ او در جواب مى گفت: غالب اين علوم را از كسى نياموخته ام و نزد استادى شاگردى نكرده ام بلكه آن چه يافته ام از توسلاتى است كه به حضرت ثامن الحجج علیه السلام داشته ام.
در كاشان نزد آيت الله آقا مير سيد على يثربى رسيدم از ايشان سؤال كردم كه آقا شيخ على را از نظر علمى چگونه ثروى يافته ايد؟ آقا مير سيد على فرمودند: خبر شهرت علمى شيخ على به من رسيده بود و من منتظر بودم كه ايشان را حضورى ببينم. روزى شيخى به منزل، آمد من در ابتدا او را نشناختم اما با اندكى تأمل در قيافه و خصوصياتى كه آزاد برايم گفته بودند حدس زدم كه شايد شيخ على باشد او نشست و پس از تعارفات معمول سؤالاتى نمود من از نوع سؤالات متوجه شدم كه خود اوست خود را محيا و آماده براى پاسخگويى به سؤالاتش نمودم و در اين ديدار آنچه سؤال كرد پاسخ دادم. از اين ديدار و گفتگو از شيخ على سؤال كردم كه آقا مير سيد على را چگونه يافتى؟
شيخ در پاسخ گفت: در ديدار اول آن چه سؤال كردم آقا مير سيد على مرا مجاب كرد ولى در جلسات و گفتگوهاى بعد هر چند كه مباحثه، ساعتها به طول مى انجاميد ولى هيچكدام بر ديگرى غالب نمى شديم. از شيخ على سؤال كردم بين آقا مير سيد على يثربى و حاج آقا روح الله (امام خمينى) چه امتيازى است؟ فريدة الاسلام جواب داد كه: آقا مير سيد على تمام دوره فقه و اصول را به نحو استنباط فعلى استنباط كرده اند و حاج آقا روح الله در صراط استنباط فعلى هستند. سؤال كردم مگر استنباط فعلى براى تمام دوره فقه و اصول چند سال است؟ شيخ جواب داد: پس از تحصيل ملكه اجتهاد بيست سال نياز است كه تمام دوره فقه را به استنباط فعلى استنباط كند.
استاد در هنگام بحث با ديگران حالتى غيرعادى داشت و با كسانى كه ادعاى فضل و استنباط فعلى مى كردند به مباحثه مى پرداخت و آنان را مجاب مى كرد و اگر طرف مقابل از سران فرقه هاى چون بهائيت، تصوف، شيخيه و... بود به شدت او را محكوم و مغلوب مى ساخت. حدود دو ماه قبل از وفاتش از او شنيدم كه مى گفت: من دو آرزو دارم يكى آن كه با علويه اصفهانيه (علامه امينى) بحث علمى داشته باشم و ديگر آن كه به نجف بروم و اگر كسى را در علوم از خود مطلع تر و قوى تر مى يافتم، از او بهره ببرم.[۱۸]
حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ غلامرضا عرفانيان درباره تلاوت قرآن او مى گفت: زمانى كه شيخ على كاشانى در مشهد بود در مدرسه نواب حجره داشت و در مدرسه ميرزا جعفر تدريس مى كرد من نزد او مقدارى علم نحو و منطق را خواندم. او در ادبيات، فقه، اصول نابغه و در عبادات و رياضت شرعى در اوج بود. بعضى شبها نزد او مى ماندم. هنگام سحر كه برمى خواستيم آيات آخر سوره حشر را مى خواندم و او گوش مى داد، گاه لرزه بر اندامش مى افتاد و مى فرمود: آيات را تكرار كن و من تكرار مى كردم... عالم خوشى داشتيم.[۱۹]
و شهيد هاشمىنژاد اين فرزند صالح و متعهد امام راحل و برادر عزيز و گرانبهاى مقام معظم رهبرى نيز درباره استاد و مرادش چنين مى گويد: ...او بدون شك از اولياء خدا بوده جز خداى بزرگ همه چيز در نظرش كوچك بود من زمانى طولانى در خدمتش بودم، هيچگاه از او لغزش و خطايى نديدم خدا را گواه و شاهد مى گيرم كه آن چه مى گويم راست است و... او در همه حال بنياد خدا و گوش به فرمان خدا و مخالف هواى نفس بود. وى علم و حلم را به هم آميخته و گفتار را با كردار توأم ساخته بود. از خصايص بسيار پسنديده او شدت دوستى با اهل بيت عصمت و طهارت و شدت عداوت با دشمنان آنان بود.
شيخ على در مراحل و مدارج علمى به قله بلند و استنباط و اجتهاد نائل آمد گواه بر اين مطلب اعتراف جمعى از رجال علمى حوزه به آثار مكتوب و مباحثات علمى و دقيق اوست كه من آن را در بعضى اجازات اجتهادى او ديدم كه لازم به ذكر آن ها نيست. او بدون شك از شهدا و صالحين بود؛ چرا كه وقتى امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف را در خواب مى بيند و شيخ به او سلام مى كند امام عجل الله تعالی فرجه شریف در جوابش خطاب به او مى فرمايد: و عليك السلام يا شيخ الشهداء.[۲۰]
نامادرى شيخ على مى گويد: چند ماهى پس از درگذشت مادر شيخ من به عقد پدرش درآمدم در حد توان كارهاى او را انجام مى دادم ولى پدرش بيشتر مواظب او بود. آن موقع ها كه براى تحصيل به مشهد و قم مى رفت گاهى به كاشان مى آمد و از زمان آشنايى شيخ با آقاى هاشمىنژاد با هم به كاشان مى آمدند و بيشتر ماه مبارك يا محرم مدتى مى ماندند شيخ در خانه به مطالعه و عبادت مشغول بود و آقاى هاشمىنژاد منبر و جلسه داشت. آقا شيخ على به آيت الله رضوى علاقه بسيار داشت و به ديدن او مى رفت. علوى به ما گفت كه شيخ على مرواريد درشت اسلام است.
از حالات شيخ على اين كه هر وقت به آن خانه مى آمد در اطاق مخصوص خود روزها به مطالعه و شبها نيز به مطالعه بيشتر به مناجات و دعا مى پرداخت. نمازش را طول ميداد و در سجده ها گريه مى كرد شبهاى ماه رمضان تا صبح نمى خوابيد. حاج آقا محمد برادر بزرگ ناتنى شيخ على مى گويد: من مدت زيادى در قم با شيخ على بودم. او دو هم اطاقى داشت يكى شهيد هاشمىنژاد و ديگرى آقاى صداريى بود(بلال) كه هر دو نزد او درس هم مى خواندند روزى مادرم از شيخ على سؤال كرد اين دو شاگرد تو آيا به جايى مى رسند و مفيد خواهند بود. شيخ على جواب داد: بلى آقاى هاشمىنژاد خيلى ترقى مى كند ولى آن يكى نه.
با برادرم و آقاى هاشمىنژاد و صدرايى گاهى شبهاى جمعه به قبرستان مى رفتيم شيخ على از ما جدا مى شد و ساعتها در گوشه اى به خاك مى افتاد و ناله مى كرد و ذكر مى گفت و پس از بازگشت صورت او خاك آلود بود.[۲۱]
حجة الاسلام والمسلمين حاج آقا سيد جواد ميرعظيمى[۲۲] كه نه سال با است و آشنا بود از استعداد سرشارش سخن مى گويد: من مدت نه سال با شيخ على كاشانى حشر و نشر داشتم. سه سال در مشهد و شش سال در قم، كتاب قوانين تا كفايه را با هم خوانديم. از امتيازات او اين كه چندان نيازى به مطالعه نداشت در اثر استعداد فوقالعاده اى كه داشت. آن چه را كه استاد مى گفت بال فاصله مى آموخت و نقد مى كرد. الحق والانصاف اين مرد عالم، عابد و زاهد و عارف به تمام معنى بود، زياد از او مى شنيدم كه مى فرمود، مى خواهم شهيد بشوم.
تأليفات[۲۳]
فريدة الاسلام كاشانى رساله و كتابهاى زير را به صورت چاپ شده يا خطى نام برده اند:
- 1- منظومه مجمع الفرائد. شامل 252 بيت در قواعد نحو كه در مشهد به چاپ رسيده است.
- 2- مجمع الفرائد در علم اصول دو جلد چاپ شده در قم، سال 1368.
- 3- رساله اى در لباس مشكوك (تقريرات درس فقه آيت الله بروجردى) خطى.
- 4- تعليقه بر فرائدالاصول شيخ انصارى (از اول بحث برائت تا باب استصحاب).
- 5- منظومه اى در علم اصول.
- 6- منظومه اى در علم كلام.
- 7- رساله و جزواتى در مبحث فقه و اصول.
وفات
سرانجام اين عالم پارسا در مسافرتى كه محرم سال 1374 به رودسر كرده بود. در شب 14 آن ماه پس از اداى قريضه مغرب و عشاء در منزل يكى از آشنايان دچار سكته قلبى گرديد و نداى ارجعى را لبيك گفت. جنازه آن مرحوم را به قم آورده اند و پس از تشييع در قسمت جنوبى قبرستان نو به خاك سپردند. به دستور آيت الله نجفى مرعشى بر روى سنگ قبرش عبارات ذيل حك شده بود:
الناس موتى و اهل العلم احياء. مضجع العالم التقى والفاضل الكامل النقى حة الاسلام الشيخ على المدعو به فريدة الاسلام الكاشانى المجاز من العلماء والحجج فقها و رواية و لامجاب عن ولى العصر عجل الله تعالی فرجه شریف فى المنام و (عليك السلام يا شيخ الشهيد) وله تصانيف فى الاصول والكلام والنحو و فى بعض الفروعات الفقهية و توفى بسكتة القلب شابا فى ليلة الرابعة عشر من شهر محرم الحرام 1374.
پانویس
- ↑ مصاحبه نويسنده با حاج آقا محمد برادر و خانم آغا نامادرى شيخ على در منزل شيخ در كاشان.
- ↑ مقدمه كتاب مجمع الفرائد فى الاصول، ج 1، چاپ قم، سال 1368.
- ↑ همان و مصاحبه با خانواده و شاگردان.
- ↑ مصاحبه با شاگردانى كه نامشان برده مى شود.
- ↑ مقدمه مجمع الفرائد. شهيد سيد عبدالكريم هاشمىنژاد.
- ↑ نقباءالبشر، آقا بزرگ تهرانى، ص 668.
- ↑ لباب القاب، ص 158.
- ↑ مصاحبه نويسنده با نامادرى شيخ على.
- ↑ كيهان فرهنگى، اسفند ماه 1371، ص 37.
- ↑ مقدمه يادنامه آيت الله كوهستانى، محمدرضا روحانىنژاد.
- ↑ بنا به نقل آيت الله يثربى (امام جمعه كاشان) در مصاحبه حضورى با نويسنده.
- ↑ مقدمه مجمع الفرائد، سيد عبدالكريم هاشمىنژاد.
- ↑ مصاحبه با برخى از شاگردان ذكر شده كه هم درسان خود را نام بردند.
- ↑ مصاحبه با برادر و نامادرى شيخ على در منزل ايشان.
- ↑ مصاحبه با شاگردان، دوستان و برادر و نامادرى فريدة الاسلام.
- ↑ مصاحله حضورى نويسنده با آقاى شرعتى.
- ↑ اين مطلب يعنى تشرف شيخ على به خصوص امام زمان علیه السلام مرحوم شهيد هاشمى نژاد در مجلس ختم شيخ على در مسجد گذر بابا ولى كاشان براى مردم نقل كردند.
- ↑ مصاحبه حضورى با جناب آقاى مسلمى كاشانى.
- ↑ مصاحبه حضورى.
- ↑ مقدمه مجمع الفرائد، صفحه و نيز مراجعه شود به شهيد هاشمى نژاد (فرياد فضيلت)، مرتضى بذرافشان، از مجموعه ديدار با ابرار ص 35 و 33.
- ↑ مصاحبه حضورى.
- ↑ مصاحبه با حجة الاسلام آقاى سيد جواد ميرعظيمى امام جماعت مسجد كيهان.
- ↑ مقدمه مجمع الفرائد، به قلم سيد عبداالكريم هاشمى نژاد.