غزوه بنی لحیان
«غزوه بنیلحیان» غزوهای است که در سال ششم هجری -برای تلافی فاجعه رجیع و انتقام گرفتن خون شهدای آن- بر علیه قبیله بنیلحیان انجام شد.
| غزوه بنی لحیان | |
| زمان | اول ربیع الاول سال ششم هجری |
| مکان | غُران؛ هشتاد کیلومتری شمال مکه |
| غزوه قبلی | غزوه بنی قریظه |
| غزوه بعدی | |
| علت غزوه | انتقام و خونخواهى شهداى واقعه رجیع |
| نتیجه | فرار قبیله بنیلحیان |
| دوطرف درگیری و تعداد آنها | |
| مسلمانان | قبیله بنیلحیان |
| فرماندهان | |
| رسول خدا(ص) | ــــ |
| پرچم داران | |
| ــــ | |
| تلفات | |
| ـــ | ــــ |
تاریخ غزوه بنیلحیان
ابن هشام حمیری مى گوید: رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، ذى حجّه (سال پنجم) و محرّم و صفر و ربیع الاول و ربیع الثانی را در مدینه اقامت گزید، و در جمادى الأولى (شش ماه پس از جنگ بنى قریظه) به خونخواهى شهداى واقعه رجیع یعنی حبیب بن عدىّ و همراهانش بر سر «بنى لحیان» رفت.[۱]
اما محمد بن عمر واقدی می گوید: «پیامبر (ص) روز اول ربیع الاول سال ششم هجری از مدینه بیرون آمدند و تا غُران و عسفان رفتند و مدت غیبت ایشان از مدینه چهارده شب بود.»[۲]
علت غزوه بنیلحیان
در علت وقوع این غزوه گفته شده، قبیله «بنیلحیان بن هذیل» -که در ناحیهی عسفان زندگی میکردند-، از گروهی از قبیلههای «عضل» و «قاره» خواستند تا نزد رسول خدا(ص) رفته و از آن حضرت بخواهند تا برخی از یاران خود را برای هدایت آنها بفرستد.
در پی آن بود که پیامبر(ص)، حبیب بن عدی به همراه عاصم بن ثابت و زید بن دثنه و برخی دیگر از یاران خود را به آن منطقه فرستاد. آنها ملاقاتی با افراد قبیلهی «عضل» و «قاره» در منطقهی رجیع داشتند؛ اما آنان نیرنگ کرده و از قبیله هذیل (که بنیلحیان یکی از شاخههای آن بود) کمک خواستند و زمینههای نبرد میان آنان و مسلمانان فراهم شد. البته آنان ابتدا به مسلمانان گفتند که ما قصد کشتن شما را نداریم، بلکه میخواهیم با نبرد شما را به قریش تحویل داده و جایزهای از آنان دریافت کنیم؛ اما مسلمانان نپذیرفتند. در این هنگام بود که جنگی بین آنها اتفاق افتاد و بسیاری از مسلمانان به شهادت رسیدند و خبیب بن عدی و زید بن دثنه به اسارت درآمدند.[۳]
وقایع غزوه بنیلحیان
پیامبر (ص)، از کشته شدن عاصم بن ثابت و یاران او سخت ناراحت شدند و برای تنبیه قبیله «بنیلحیان»، عبدالله بن امّ مکتوم را در مدینه جانشین خود قرار داده و همراه دویست نفر -که بیست اسب همراه داشتند- از مدینه بیرون آمدند و در محل گنبدى که در ناحیه جرف بود فرود آمدند و بامداد روز بعد حرکت کردند و وانمود مى کردند که آهنگ شام دارند. پیامبر (ص) هنگام تخفیف گرماى روز حرکت مى کرد، و از غرابات و بین عبور فرمود تا به بلندی هاى ثمام رسیدند. از آنجا در راه شتابان حرکت فرموده تا به وادى غران رسیدند که عاصم بن ثابت و همراهانش آنجا کشته شده بودند.
پیامبر (ص) بر آنها رحمت فرستاد و فرمود: شهادت بر شما گوارا و فرخنده باد. قبیله لحیان که از آمدن پیامبر (ص) مطلع شده بودند، به قله هاى کوهها گریختند و مسلمانان به هیچ کس از ایشان دست نیافتند. پیامبر (ص) یکى دو روز آنجا اقامت کردند و گروههایى را از هر سو به جستجو اعزام داشتند،؛ اما آنها به کسى دست نیافتند. آنگاه پیامبر (ص) حرکت فرموده و به عسفان رسیدند.[۴]
جابر بن عبدالله انصاری مى گوید: از رسول خدا شنیدم که چون آهنگ بازگشتن به مدینه را کرد، چنین مىگفت: «آئبون تائبون إن شاءاللّه، لِربّنا حامدون، أعوذ باللّه مِن وَعثاء السفر و کَآبة المنقلَب و سوء المنظر فى الأهل و المال»؛ یعنى به خواست خدا برمىگردیم، به جانب خدا بازگشت مىکنیم، او را ستایش مىکنیم، پناه بر خدا از مشقت سفر و اندوه بازگشت و دید بد در اهل و مال.[۵]
پانویس
منابع
- مغازى؛ تاریخ جنگهاى پیامبر(ص)، محمد بن عمر واقدى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، ۱۳۶۹ش.
- برگزیده تاریخ پیامبر صلی الله علیه وآله، محمدابراهیم آیتی.
- زندگانى محمد(ص) پیامبر اسلام، ابن هشام، ترجمه سید هاشم رسولى، تهران، انتشارات کتابچى، ۱۳۷۵ش.
- "غزوه بنیلحیان در چه سالی و به چه دلیل رخ داد؟"، پایگاه اسلام کوئست.
| غزوات پیامبر اکرم (ص) | ||||||
| 2 هجری | غزوه ودّان * غزوه بواط * غزوه عشيره * غزوه كدر * غزوه بنى قينقاع * غزوه سويق | |||||
| 3 هجری | غزوه بدر * غزوه غطفان * غزوه احد * غزوه حمراء الأسد | |||||
| 4 هجری | غزوه بنى نضير * غزوه ذات الرقاع * غزوه بدر الموعد | |||||
| 5 هجری | غزوه دومة الجندل * غزوه خندق یا احزاب * غزوه بنى قريظه | |||||
| 6 هجری | غزوه بنى لحيان * غزوه ذى قرد * غزوه بنى مصطلق * غزوه حديبيه | |||||
| 7 هجری | غزوه خيبر | |||||
| 8 هجری | غزوه فتح مكه * غزوه حنين * غزوه طائف | |||||
| 9 هجری | غزوه تبوك | |||||





