آن قوم، پیغمبر خود لوط را پاسخی ندادند جز آنکه گفتند: او و پیروانش را از شهر بیرون کنید که آنان مردمی هستند که (این کار را پلید دانسته و از آن) تنزه میجویند.
وپاسخ قومش جز این نبود که به یکدیگر گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید؛ زیرا مردمانی اند که همواره خود را پاک نشان می دهند.
ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: «آنان را از شهرتان بيرون كنيد، زيرا آنان كسانىاند كه به پاكى تظاهر مىكنند.»
جواب قوم او جز اين نبود كه گفتند: آنها را از قريه خود برانيد كه آنان مردمى هستند كه از كار ما بيزارى مىجويند.
ولی پاسخ قومش چیزی جز این نبود که گفتند: «اینها را از شهر و دیار خود بیرون کنید، که اینها مردمی هستند که پاکدامنی را میطلبند (و با ما همصدا نیستند!)»
و جواب قوم لوط، جز اين نبود كه گفتند: آنان را از آبادى خود بيرون كنيد، زيرا آنان مردمى هستند كه پاكدامنى را مىطلبند (و با ما نيستند).
نکته ها
در مورد بعضى از انبيا، تعبير به «أَخاهُمْ» شده است، امّا دربارهى حضرت لوط چنين تعبيرى نيامده است، شايد به اين دليل كه آن حضرت، اهل آن منطقه نبود، چنانكه كفّار نيز با جملهى «قَرْيَتِكُمْ» به مردم القا مىكردند كه او مهاجر است و از اين منطقه نيست، و يا اينكه چون آئين شما را قبول ندارد خارجى است، پس او را از سرزمين خودتان بيرون كنيد.
جلد 3 - صفحه 109
پیام ها
1- زشت تر از نافرمانى وگناه، برخورد بىدليل و غير منطقى با ناصحان است. ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ ...
2- در نهى از منكر، بايد آمادهى تبعيد و پذيرش مشكلات بود. «أَخْرِجُوهُمْ»
4- هرگاه در جامعهاى فساد زياد شد، پاكان را منزوى مىكنند و نهى از منكر و پاك بودن، جرم محسوب مىشود. أَخْرِجُوهُمْ ... إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ
5- مهمتر از پاكى، پاك ماندن و مأيوس كردن نااهلان از اعمال نفوذ است.
«يَتَطَهَّرُونَ» (فعل مضارع نشانهى استمرار است)
حضرت لوط عليه السّلام هر چه قوم را نصيحت نمود نپذيرفتند.
وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ: و نبود جواب قوم لوط در مقابل نصيحت آن حضرت از ترك اين عمل شنيع، إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ: مگر اين كه گفتند خارج كنيد لوط و تبعه او را از بلد مقر خود، إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ: بتحقيق ايشان مردانى هستند منزه و مجتنب از فعل شما، كه وطى ادبار باشد، و هر كه اجتناب از نجس و خبيث نمايد، البته پاك و مطهر باشد از لوث خباثت آن. يا اينها جماعتى هستند كه اصلا معصيت نكنند. اين قول را بر سبيل استهزاء گفتند.
و نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بيرون كنيد آنها را از بلد خودتان همانا آنها مردمانى هستند كه پاك ميدارند خودشان را
پس نجات داديم او و اهلش را مگر
جلد 2 صفحه 448
زنش را كه بود از بجاى ماندگان.
تفسير
قوم لوط در جواب آنحضرت سكوت اختيار نموده و تصميم گرفتند كه آنحضرت و كسانش را از بلدشان اخراج نمايند براى آنكه ايشان مردمى منزّه و آنها آلوده بودند لذا خداوند جبرئيل و چند ملك ديگر را براى اخراج او و خانوادهاش فرستاد و آنها برسم ميهمانى بر آنحضرت وارد شدند و زوجه او كه با اهل آبادى باطنا هم كيش و موافق بود آنها را شبانه خبر كرد آمدند براى آنكه آن عمل قبيح را با مهمانها انجام دهند خواستند داخل خانه شوند جبرئيل (ع) بال خود را بچشم آنها زد همه كور شدند و حضرت لوط و اتباعش را از ميان آنها خارج فرمود فقط زوجهاش باقى ماند براى آنكه باطنا تابع آنحضرت نبود بلكه از مخالفين بود و اينكه خداوند او را از اهل استثناء نموده براى آنستكه صورتا از اهل بيت آنحضرت بوده اگر چه واقعا اهليّت نداشته و در صبح همان شبى كه ايشان از آن ديار خارج شدند عذاب نازل شد چنانچه در مجمع از امام باقر (ع) نقل نموده و در ذيل آيه بعد ذكر خواهد شد انشاء اللّه تعالى ..
و پس از سي سال دعوت نبود جواب قوم لوط مگر اينكه گفتند خارج كنيد لوط و اهل او را از شهرستان خود اينها كساني هستند که از اعمال ما دوري ميكنند و تنزّه مينمايند.
وَ ما كانَ جَوابَ قَومِهِ قوم لوط عوض اينكه اجابت كنند دعوت او را و از اينکه عمل شنيع دست بردارند و نصايح و مواعظ و احكام او را بپذيرند جواب دادند إِلّا أَن قالُوا مگر اينكه گفتند باصحاب خود و كسان خود أَخرِجُوهُم بيرون كنيد لوط و اهل او را من قريتكم قريه مراد شهر و مدينه است و گفتند هفت شهر در تصرف آنها بود و اطلاق قريه بر شهر در قرآن بسيار داريم مثل وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهلِكَ القُري حَتّي يَبعَثَ فِي أُمِّها رَسُولًا الاية قصص آيه 59، و مثل وَ كَأَيِّن مِن قَريَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِن قَريَتِكَ الَّتِي أَخرَجَتكَ محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم آيه 14، و غير اينها لذا مكه را امّ القري گفتند.
إِنَّهُم أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ تطهير تنزيه و كنارهگيري است يعني از اينکه اعمال و كردار ما بخصوص از اينکه عمل شنيع دوري و كنارهگيري ميكنند بايد در شهرستانهاي ما نباشند و مزاحم اعمال ما نشوند تنبيه- خطاب بعلماء اعلام و وعّاظ ذوي الاحترام و خطباء كرام چندان دلگير
جلد 7 - صفحه 377
نباشيد از اينكه در اينکه زمان اينکه جهال از جوانان و دختران ابدا از شما پند نميگيرند و بفرمايشات شما اعتناء ندارند و مواعظ شما در آنها تأثير نميكند و در شهوات و معاصي فرورفته و دستبردار نيستند تمام ازمنه و دورهها همين نحو بوده، قوم نوح پس از نهصد و پنجاه سال دعوت ما آمَنَ مَعَهُ إِلّا قَلِيلٌ فقط اصحاب السفينه، قوم لوط پس از سي سال دعوت ملائكه بحضرت ابراهيم گفتند فَما وَجَدنا فِيها غَيرَ بَيتٍ مِنَ المُسلِمِينَ و الذاريات آيه 36، و هكذا قوم هود و صالح و ساير انبياء بلكه صريحا ميفرمايد وَ قَلِيلٌ مِن عِبادِيَ الشَّكُورُ سبأ آيه 12، بسيار شكرگزار باشيد که شما را از شهر خارج نميكنند و سنگ بشما نميزنند و يك عده قليلي هم اطاعت ميكنند و السلام.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 82)- در این آیه اشاره به جواب لجوجانه و غیر منطقی قوم لوط کرده، میگوید: «از آنها هیچ گونه جوابی در برابر دعوت این پیامبر خیرخواه و دلسوز و مصلح نداشتند جز این که با خشم و عصبانیت گفتند: لوط و پیروان او را از شهر خود بیرون کنید (گناهشان چیست؟ گناهشان این است) که مردمی پاکند و گناه نمیکنند»! و نه تنها با ما هم صدا نمیشوند، بلکه مزاحم ما نیز هستند! (وَ ما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ).
این احتمال نیز در تفسیر جمله «إِنَّهُمْ أُناسٌ یَتَطَهَّرُونَ» وجود دارد، که قوم لوط میخواستند این پیامبر و پیروانش را متهم به تظاهر و ریاکاری کنند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: