شیخ عباسعلی شاهرودی
آیت الله ابرسجی شاهرودی (۱۳۲۰ - ۱۳۸۳ ق)، عالم وارسته و مبارز، از مدرسین بزرگ حوزه علمیه قم و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری بود. بیانیه های متعدد وی در حمایت از ملی شدن صنعت نفت و در اعتراض به تصویب قوانین و لوایح خلاف اسلام، بیانگر شجاعت، بصیرت و هوشیاری این روحانی مجاهد شیعه است.
نام کامل | شیخ عباسعلی ابرسجی شاهرودی |
زادروز | ۱۳۲۰ قمری |
زادگاه | شاهرود |
وفات | ۱۳۸۳ قمری |
مدفن | قم |
اساتید |
شیخ عبدالکریم حایری، میرزا ابوالحسن جلوه، شیخ مجتبی قزوینی،... |
شاگردان |
شیخ محمد یزدی، شیخ محمدعلی انتظاری، شیخ محسن اللهی لاهیجانی، رضا استادی مقدم،... |
آثار |
حاشیه بر کفایة الاصول، برهان الشیعه فی اثبات الرجعة، حاشیه بر عروة الوثقی، اجتهاد و تقلید،... |
محتویات
تحصیلات و استادان
عباسعلی اَبرسَجی معروف به شاهرودی فرزند حاجی قدیر، متولد سال ۱۳۲۰ قمری در بسطامِ شاهرود است. او در سن دوازده سالگی با گرفتن اولین مدرک تحصیلی، عشق و علاقه سرشار به فراگیری علوم دینی در وی نمایان شد. عباسعلی بعد از طی دوران ابتدایی به حوزه علمیه بسطام که زیر نظر مرحوم میرمطلب بسطامی اداره میشد،[۱] وارد گردید و به مدت دو سال به تحصیل پرداخت. در آن زمان حوزه علمیه شهر گرگان از شهرت بسیار خوبی برخوردار بود؛ از این رو، در سن پانزده سالگی با کسب اجازه از پدرش به حوزه علمیه گرگان رفت و تا پایان مرحله سطح در آن حوزه به تحصیل پرداخت.[۲]
حاج شیخ عباس علی شاهرودی برای ادامه تحصیلات عالیه به مشهد مقدس رفت و در جوار ملکوتی حضرت ثامن الائمه علی ابن موسی الرضا علیه السلام سکونت گزید و از محضر اساتید بزرگوار آن حوزه مقدسه استفاده کرد و جان و روح تشنه خود را با کسب معلومات عالیه اسلامی سیراب ساخت.
برخی از استادان وی در مشهد مقدس عبارتند از آیات بزرگوار:
- ۱- حاج شیخ احمد کفایی خراسانی.[۳]
- ۲- حاج شیخ مجتبی قزوینی.[۴]
آیت الله شاهرودی در جستجوی معارف دین در سال ۱۳۴۱ ق. به دارالعلم قم کوچ کرد و در جوار بارگاه ملکوتی کریمه اهل البیت حضرت معصومه علیهاالسلام مسکن گزید و در شمار شاگردان ممتاز مؤسس حوزه علمیه قم، حاج شیخ عبدالکریم حایری درآمد و به مقام رفیع اجتهاد نایل گردید. معظمله از آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی اعلی الله مقامه نیز دارای اجازه اجتهاد بود.[۷]
تدریس و شاگردان
آیت الله میرزا عباسعلی شاهرودی ضمن تحصیل دروس عالیه، به تدریس کتب سطح مانند مکاسب و کفایه میپراخت و دانشجویان زیادی از وجود وی بهرمند میشدند.
بر اساس فرموده برخی از بزرگان حوزه علمیه قم - که از شاگردان معظمله محسوب میشوند - بعد از تبعید حضرت امام خمینی قدس سره در سال ۱۳۴۳ ش، و خلأ حضور امام در حوزه علمیه، درس دو نفر از علمای ارجمند قم از رونق بهتری برخوردار بود که یکی آیت الله سید محمد محقق داماد قدس سره و دیگری درس آیت الله میرزا عباسعلی شاهرودی بود که طلاب بسیاری از وجود معظمله کسب فیض نموده و تربیت یافتند.
آیت الله شاهرودی عصرها در مدرس مدرسه فیضیه زیر کتابخانه، خارج فقه تدریس میکرد[۸] و صبح ها و عصرها در مسجد عشقعلی، واقع در خیابان انقلاب (چهارمردان)، مشغول تدریس خارج اصول بود.[۹] این مدرس بزرگ در جلسات درس اقوال اکثر علما، از قدما و متأخرین را به صورت روشن و شفاف بیان میفرمود. هیچ گاه دیده نشد نظر شخصی خود را مطرح کند.[۱۰]
نام برخی از آیات و حجج الاسلام که از محضر ایشان کسب فیض نمودهاند، بدین شرح است:
- ۱- حاج شیخ محمد یزدی؛ وی قبل و بعد از انقلاب از رجال دلسوز اسلام و انقلاب بوده و فعلاً در سمت عضو فقهای شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران در خدمت اسلام و امت اسلامی است.[۱۱]
- ۲- حاج سید محمدعلی موسوی مشهور به «صدرایی اشکوری»؛ وی دارای اجازه اجتهاد از بعضی مراجع بزرگ همچون: سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمد حجت کوهکمرهای و... و تألیفات فراوانی دارد که برخی از آن بیش از ۱۴ بار به زیور طبع آراسته شده است؛ مانند کتاب پرتو حق (زندگانی علی ابن ابی طالب) و تفسیر سوره یس و حقایق اسلام.[۱۲]
- ۳- حاج شیخ محمدعلی انتظاری؛ وی از اساتید محترم حوزه علمیه قم است که هم اکنون به تدریس شرح لمعتین اشتغال دارد و از خطبا و مبلغین مشهور محسوب میشود.
- ۴- حاج شیخ محسن اللهی لاهیجانی؛ وی فعلاً در شهر لاهیجان سکونت و به تبلیغ و ارشاد و امامت جماعت اشتغال دارد.
- ۵- احمدعلی احمدی شاهرودی؛[۱۳]
- ۶- حاج شیخ محمدصادق تهرانی؛[۱۴]
- ۷- حاج شیخ علیاکبر حسنی؛ عضو هیئت تحریریه مکتب اسلام که در عهد طاغوت بهترین ماهنامه حوزه علمیه قم بود. وی از اساتید معظم برخی مدارس، دانشگاه قم و دانشکده سپاه پاسداران و نویسنده مقالات و آثار علمی متعدد میباشد.[۱۵]
- ۸- حاج سید جلیل حسینی زرآبادی.[۱۶]
- ۹- حاج شیخ حسین احمدلو. وی فعلاً امام جمعه و نماینده مقام معظم رهبری در غرق آباد و پدر بزرگوار شهید میباشند.
- ۱۰- حاج شیخ محمدرضا توسلی.
- ۱۱- حاج شیخ حسن آقا تهرانی. وی امامت جماعت مسجد باغ پنبه - واقع در خیابان عمار یاسر، محلی که مرحوم شاهرودی در حیاتشان صبح ها اقامه جماعت داشتند - را به عهده دارند.
- ۱۳- شیخ رضا استادی.
- ۱۴- حاج شیخ محمد مؤمن قمی.
- ۱۵- حاج شیخ زینالعابدین قربانی. امام جمعه محترم رشت.
- ۱۶- حاج شیخ حسین طیبی قزوینی. صاحب کتاب مصباح الاستنباط.
- ۱۷- حاج شیخ شفیع شفیعی.
- ۱۸- حاج شیخ مسعود سلطانی. و دارای رساله عملیه و از اساتید محترم درس خارج فقه حوزه علمیه قم میباشد.
- ۱۹- شهید حاج آقا فخرالدین طاهری قهدریجانی.[۱۷]
- ۲۰- شیخ حسن چاوشی معروف به نائینی اصفهانی.
و شاگردان دیگری که بسیاری از آن ها به درجه والای اجتهاد نایل آمدهاند؛ بعضی همچون شهید حاج میرزا علی غروی تبریزی توسط حزب بعث عراق در نجف اشرف به شهادت رسیدند و برخی هماکنون با بیان و قلم مدافع ارزشهای اسلامی هستند.
آثار و تألیفات
آن مجاهد فقیه در عین حال که کوشش خود را در تربیت شاگردان بکار گرفت و انسانهایی وارسته و پرارزشی به جامعه اسلامی تحویل داد، به تحقیق و تدوین کتب با ارزشی پرداخت و باقیات الصالحات مکتوب از خود به جا گذارد. برخی آثار او که امروز مورد استفاده بسیاری از علما و دانش پژوهان است، عبارتند از:
- ۱- حاشیه بر کتاب گرانسنگ کفایة الاصول مرحوم آخوند خراسانی قدس سره؛ که در سال ۱۳۵۶ هـ.ق در نجف اشرف به چاپ رسید.
- ۲- حاشیه بر کتاب پرارزش وسیلة النجاة مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی قدس سره؛ که در سال ۱۳۵۶ ق. در تهران به چاپ رسیده است.
- ۳- برهان الشیعه فی اثبات الرجعة؛ در سال ۱۳۵۴ هـ.ق در تهران به چاپ رسیده است.
- ۴- تقریرات الاصول.
- ۵- اجتهاد و تقلید.
- ۶- حاشیه بر عروة الوثقی اثر سید محمدکاظم یزدی.
- ۷- رساله عملیه به نام منهج الاحکام.
مبارزات سیاسی
آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی، از جمله مراجع اهل قلم و شجاع حوزه علمیه قم بشمار میآید که در موارد گوناگون با شهامت تمام، خط بطلان بر تصویبنامههای حکومت ظالم رضاخانی زده، مردم را نسبت به تصمیمات خائنانه آمریکا و مزدورش حکومت پهلوی، آگاه نمود که ما به چند مورد آن اشاره میکنیم:
الف. هنگامی که عدهای از مردم تهران به منظور همکاری با حضرت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی و جبهه ملی و سازمانهایی که در راه ملی کردن صنعت نفت تلاش میکردند؛ از این مرجع عالی قدر استفتاء کردند، او در جواب آن ها چنین نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم. نظر به این که از اینجانب سؤال فرمودید، از حکم شرع و دین درباره قطع ایادی اجانب و خائنین از مملکت و ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، البته معلوم و جای هیچ گونه تردیدی نیست که کوتاه کردن دست اجانب از کشور مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشور، بر هر مسلمانی لازم و واجب است که در این موضوع مهم و امر حیاتی جدیت نمایند، خصوصاً که مثل آیت الله آقای کاشانی دامت برکاته العالی در رأس این نهضت مقدس بوده و تمام اوقات شریف خود را مصروف در رفع ظلم و جور و تأمین آسایش مسلمین میفرمایند و همیشه اوقات در کارهای خیر و مشروع و مبارزه با ظلم در صف اول فداکاران اسلام قرار دارند، و سالهای متمادی است که در امور کشور و کشورداری به نکات و رموز اجتماعی، اطلاع کافی دارند؛ بر مسلمانان لازم است که از وجود محترم امثال ایشان تبعیت و قدردانی نمایند. و روی موازین شرع و دین مقدس اسلام برای مسلمین در اقدام بر ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، جای هیچ گونه شبهه و تردیدی باقی نمیماند. الاحقر عباسعلی شاهرودی».[۱۸]
ب. معظمله در مورد انجمنهای ایالتی و ولایتی به نخست وزیر وقت، اسدالله اعلم، تلگراف شدیدی زده که طبق نوشتههای سید حمید روحانی در کتاب اسناد انقلاب اسلامی، این چهارمین تلگراف آن مرجع دلسوز بوده است. متن تلگراف بدین شرح میباشد: «جناب آقای علم نخست وزیر! تذکر میدهیم عصر جمعه جمعیت بسیار زیادی تقریباً در حدود پانصد، ششصد نفر از تجار و اصناف محترم قم و طهران حاضر در منزل برای تعیین تکلیف، اولاً خیال نکنید ممنوعیت شرکت زنان و تساوی آن ها در حقوق با مردان، فتوایی است که از من یا چند نفر دیگر از اعلام بلکه از اصول بسیار مهم دین اسلام و حکمی است قطعی و اجتماعی و ضروری که خداوند علّام معین فرموده تا روز قیام، و چنین حکمی که تغییر او مساوق با تغییر اصل دین است، قابل تقدیم به مجلس و تقاضای تصویب نیست و به هیچ قانونی از شرع و عقل و مشروطیت و جمهوریت تبدیل جا ندارد فکر استبداد و دیکتاتوری که آن هم ملازم با نابودی ملت یا دولت، و ثانیاً خیال نکنید مبارزه با ملت ضعیف و روحانیت بیچیز است بلکه مبارزه با یگانه خداوند مقتدر جهان است و تصور نکنید مردم میگویند دولت با قدرت ترسید از ملت، زیرا دول بزرگ اعطای آزادی میکنند به مستعمرات خود و مردم هم غیر از تقدیر و تمجید چیزی نمیگویند. امید تقاضای ملت و روحانیت سریعاً اجابت. الاحقر عباسعلی شاهرودی. ۲۶ جمادی الثانی ۱۳۸۲».[۱۹]
ج. تلگراف دیگری در همین خصوص از معظمله صادر شده است، بدین شرح: «جناب آقای علم نخست وزیر! تصویب نامه شما به نظر شرع مقدس باطل و مردود است. زیرا خلاف صریح قرآن مجید و اجماع مراجع تقلید و ضدحکم مهم خداوند منان که معین فرموده در موضوع زنان و نیز از نظر قانون جهانی هم بیاعتبار، زیرا اگر کشور شما مشروطه است، با نبودن مجلسین تصویب چنین قانونی جا ندارد و ثانیاً شرط اعتبار قانون مصوبه مجلسین هم موافقت رأی پنج نفر از علمای طراز اول است و ثالثاً در قانون ذکر شده باید انتخاب کننده و شونده مسلمان باشد؛ میگویید نه مُسلِم بودن شرط است نه مرد بودن! و اگر کشور جمهوری است، در کشور جمهوری موافقت با اکثر آرای ملت لازم است و چنانچه تمام اهالی دهات و متدینین از قصبات و شهرستانها را حساب کنید، میدانید که موافق با تصویب نامه شما اقّل قلیل از اکثر کثیر که تقریباً میشود گفت قریب یک از ده باشد، پس لازم است سریعاً الغای تصویب نامه اعلام شود. الاحقر عباسعلی شاهرودی. ۲۰ جمادی الثانی برابر با تاریخ ۲۷/۸/۱۳۴۱ ش».[۲۰]
ویژگیهای اخلاقی
مؤلف کتاب آثار الحجه نقل کرده: آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی دارای نفسی سلیم و اخلاقی حمیده و رأیی متین و مبنایی دقیق است. صاحب نظر و اهل فتوا میباشد. رساله عملیهاش چندین سال است که چاپ شده و پارهای از مردم افتخار پذیرش فتاوی و تقلید وی را دارند.[۲۱]
قناعت:
یکی از شاگردانش نقل کرد: روزی زمستانی که هوا بیش از اندازه سرد و طاقت فرسا بود، برای سؤال درسی به منزل استاد رفتم. استاد با احترام مرا پذیرفت و امر فرمودند تا کنارش بنشینم. نشستم اما کرسی منزل آقا بسیار سرد بود؛ از این رو، گفتم: آیت الله! شما سرما خواهید خورد، کرسی آتش ندارد. دستور بفرمایید آتش بیاورند. آقا فرمودند: ذغال ما تمام شده است. گفتم: شما مرجع هستید، وجوهات در اختیار و دست شما است؛ چرا باید این گونه باشد؟ آقا در جواب فرمودند: وجوهات مردم در دست من هست اما اختیار خرج کردن آن با من به نحو دلخواه نیست. بلکه باید اجازه مصرف آن را آقایمان بدهند... مرحوم آیت الله شاهرودی بسیار سادهزیست بود و اگر وجوهات به دستش میرسید، اقدام به تحقیق در حال بعضی افراد مستحق میکرد و دیگران را بر خود ترجیح میداد. سعی میکرد وجوهات به دست طلابی برسد که باتقوا و اهل کوشش در تحصیل علوم دینی باشند.[۲۲]
کمتوجهی به دنیا:
آیت الله شاهرودی نسبت به زندگی دنیوی همانند بسیاری از مراجع گرامی بیتوجه بود و تا پایان عمرش به صورت مستأجر زندگی میکرد. وقتی وارد خانهاش میشدیم، نصف اطاق فرش کرده بود آن هم ذیلو که بسیار کهنه بود و نصف دیگر اطاق اصلاً همان فرش کهنه را نیز نداشت. اگر جمعیت زیاد بودند، عبای خود را پهن میکرد تا افراد روی آن نشسته و لباسشان خاکی نشود. از چای و یا خوردن میوه در منزل آقا خبری نبود، دلیل آن هم روشن بود؛ زیرا ما شاهد بودیم که آقا هر پولی را قبول نمیکردند. در مورد غذا بسیار ساده و از غذای گرم کمتر استفاده میکرد. زندگی او واقعاً یک زندگی ساده طلبگی به معنای واقعی بود.[۲۳]
اهتمام به نماز اول وقت:
آیت الله شاهرودی از نظم خاصی برخوردار بود. تدریسش روی برنامه و نظم خاص بود. وی که در وسط بازار قم نرسیده به مسجد حسینآباد، مسجد مسکرها که معروف به «مسجد شاهرودی» است، نماز جماعت میخواند، دیده نشد بیجهت تأخیر یا تعطیل شود. اگر کسی سؤالی داشت تا قبل از نماز باید میپرسید.[۲۴]
کرامت میرزا:
یکی از علمای معروف شهر لاهیجان، جناب حجة الاسلام حاج آقای یوسفی - که قریب نود سال از عمر شریفشان میگذرد -، چنین نقل نمود: بعد از ارتحال مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری، متوسل به وجود مقدس حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه شدم تا در ادای وجوهات شرعیه که بر ذمهام بود و باید به اهلش از مراجع وقت میرساندم، موفق شوم. شبی در عالم رؤیا به من گفته شد: برو به شهر مقدس قم؛ برو و به جناب میرزا عباسعلی شاهرودی بده، قبول است. فردای آن روز راهی قم شدم ... و به منزل میرزا عباسعلی شاهرودی رفتم. منظور از آمدن به قم را برای حاج شیخ گفتم. مرحوم میرزا عباسعلی فرمودند: در شهر مقدس قم تعداد زیادی از علما و اعاظم وجود دارند؛ ببر وجوهات را به آن ها بده. اما من اصرار بیش از حد نمودم که: آقا! حتماً باید شما این وجوهات را از من بپذیرید. وقتی آقا اصرار و تأکید من را دریافت، فرمودند: «آقای یوسفی! میدانم شما در رد وجوهات متحیر بودید؛ تا این که به وجود اقدس حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه شریف متوسل شدید. شبی در عالم رؤیا شما را راهنمایی نمودند که به قم بیاوری و مبلغ آن که این مقدار است را به من برسانید».
وفات
آیت الله شیخ عباسعلی شاهرودی پس از عمری سرشار از عشق و عرفان به ذات مقدس پروردگار و ائمه معصومین علیهم السلام و تلاش در راه رسیدن به کمال مقصود و تحصیل و تدریس و تألیف و پرورش فرزندانی صالح و شاگردانی ممتاز که هر یک از چهرههای درخشان میباشند؛ در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۸۳ ق. دعوت حق را اجابت و به ملکوت اعلی پیوست.
آیت الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی قدس سره بر پیکرش نماز گزارد و بعد از طواف در حرم مطهر کریمه اهل بیت، در مقبره خصوصی واقع در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۹، ص ۲۲۸.
- ↑ مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلی مظفری.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۹۴.
- ↑ همان، ص ۱۵۴.
- ↑ همان، ص ۱۰۵ و ۱۰۸.
- ↑ دایی پدر مؤلف مقاله.
- ↑ آینه دانشوران، ص ۸۶.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۷۸ و ۱۷۹.
- ↑ آینه دانشوران، ص ۲۶.
- ↑ مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلی انتظاری، از شاگردان معظمله.
- ↑ خاطرات آیت الله محمد یزدی.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۳۸۰.
- ↑ ستارگان حرم، ج ۱۱، ص ۱۲ به بعد و گنجینه دانشمندان، ج ۹، ص ۷۸.
- ↑ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۱۷.
- ↑ همان، ج ۹، ص ۱۲۶.
- ↑ همان، ص ۱۷۲.
- ↑ همان، ص ۲۲۹.
- ↑ شهداء روحانیت در یکصد سال اخیر تألیف علی ربانی خلخالی، ص ۲۰۲ و تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جلال الدین مدنی، ج ۱، ص ۳۶۵، پاورقی، ۱۳۶۱ ش.
- ↑ کتاب اسناد انقلاب اسلامی، سید حمید روحانی، ج ۲، ص ۴۶.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۴۰.
- ↑ آثار الحجة، ج ۲، ص ۳-۵.
- ↑ به نقل از بعضی شاگردان معظمله و حجة الاسلام انتظاری.
- ↑ همان.
- ↑ نقل از کسبه اطراف مسجد ملاجعفر، که معظمله در آن اقامه جماعت داشتند.
منابع
- سید محمد سجادی دامغانی، ستارگان حرم، جلد ۱۳، صفحه ۱۴۵-۱۶۰.